«آنها از اعدام ميترسند» نگاه رسانههاي جهان به اسراي ايران و عراق همزمان با پايان جنگ
برخي از روزنامههاي جهان همزمان با پايان جنگ تحميلي و برقراري آتشبس بين عراق و ايران با موضوع «اسراي در بند ايراني و عراقي» گزارشهاي مختلفي منتشر كردند كه با بررسي اين گزارشها ميتوان پي به نوع قضاوت افكار عمومي و ديدگاه رسانههاي جمعي نسبت رفتار ايران و عراق در قبال اسراي دو كشور پي برد. به گزارش سرويس «فرهنگ و حماسه» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)،با بررسي گزارشها و اخبار منتشر شده توسط رسانههاي ارتباط جمعي جهان مشخص ميشود كه رفتار نيروهاي نگهدارنده ايراني از اسراي عراق انساني بوده است و بلندگوهاي غربي نيز كه خود روزي در اختياررژيم بعث عراق بودند تا حدودي به اين رفتار اذعان داشتند. به عنوان مثال روزنامه «كوريزه دلاسرا»، چاپ ايتاليا در مورخه 28 مه 1989 پس از بازديد از يك اردوگاه اسيران جنگي نوشت: امروز، در پايان جنگ، يكي از جنبههاي دشوار رابطه ميان عراق و ايران، مساله اسراي جنگي است. همانگونه كه از قرائن برميآيد، حدود 40 هزار نفر اسير جنگي ايران در عراق و بيش از اين رقم اسير عراقي در ايران وجود دارد. اين روزنامه در ادامه مطلب خود آورده بود: اكنون مذاكرات به درازا انجاميده است زيرا آن طور كه به نظر ميرسد اسرا خارجيان معمولي و دشمنان سابق محسوب نميشوند كه در اسرع وقت بايد به موطن خود بازگردند بلكه بايد اين مسأله مورد بحث و بررسي قرار بگيرد. به علاوه و به اين ترتيب از طرف ايران و عراق، آنها تحت فشار تبليغاتي كما بيش علني قرار ميگيرند كه در ايران مذهبي و در عراق «غيرمذهبي» است. اين روزنامه همچنين نوشت: اين كه ايمان شيعي، نه تنها ايرانيان، بلكه اغلب عراقيها را نيز جلب كرده، علت ديگري در توضيح اين واقعيت است. هرگاه توصيف «فون كلوز ويستر» را در مورد جنگ معكوس ميكنيم ميتوان گفت كه جنگ عراق عليه ايران همچنان با وسايل ديگري ادامه دارد. روزنامه «يوميوري» چاپ ژاپن مورخ 17 دسامبر 1988 در نوشتهاي با عنوان «بازگشت اسراي ايراني» آورد: احمد دستجاني پس از هشت سال اسارت، از زندان عراق آزاد شد. وي روز 24 نوامبر در مرحله نخستين مبادله اسراي مجروح، به ايران بازگشت. او ميگويد: وقتي به خانه برگشتم، مادرم براي من غذا تهيه كرد. وقتي ديدم با سه نوع غذا و حجمي 12 برابر غذاهاي زندان از من پذيرايي ميكند، دهانم از تعجب باز ماند.» در ادامه اين نوشته آمده بود: من (خبرنگار) در طول مدت يك ساعت مصاحبه با دستجاني، دديم كه او احساس آرامش ميكند. او روز 25 سپتامبر سال 1980،دو روز پس از شروع جنگ ايران و عراق، توسط نيروهاي عراقي اسير شد كه در آن زمان 20 سال داشت. او در زندان در سالني به عرض 10 متر و طول 18 متر، به همراه 120 نفر زندگي مي كرده كه حتي براي رفتن به دستشويي نيز بايد مقررات سختي را رعايت ميكرد و اجازه ورزش كردن هم نداشت. در آن اتاق بلندگو و تلويزيون قرار داشت كه گاهي براي ضربه زدن به روحيه اسراي ايراني و بياحترامي به ايرانيهاي با ايمان برنامههاي مبتذلي از آن پخش ميشد. روزنامه «يوميوري» در ادامه از قول اين اسير ايراني نوشته بود: يك روز اوايل ماه اوت بود،ساعت يك بامداد كه همه در خواب بودند ناگهان بلندگو به صدا درآمد و نگهبان عراقي شروع به رقصيدن كرد. همه احساس كردند كه خبر بدي خواهند شنيد و چند دقيقه طول نكشيد كه خبر اعلام آتش بس دريافت شد. دستجاني به علت جراحات وارده فلج بود و به همين دليل اسم او در فهرست اسامي اسراي مورد مبادله قرار گرفت. او به همراه 40 نفر ديگر به فرودگاه بغداد انتقال داده شد، ولي فقط به 22 نفر آنها اجازه پرواز با هواپيماي صليب سرخ به سوي ايران داده شد و در مورد اين تغيير وضع هيچگونه توضيحي داده نشد. هفتهنامه «اكونوميست» چاپ هلند مورخ 5 نوامبر 1988 با عنوان آيا اسراي جنگي مبادله خواهند شد؟ نيز نوشته بود: عراق نسبت به ايران اسراي بسيار كمتري در اختيار دارد. صليب سرخ اسامي تعداد 19 هزار و 283 اسير ايراني از جمله پنج هزار و 400 تن را كه طي دو روز آخر ماه ژوئيه و پس از اعلام پذيرش قطعنامه از سوي ايران،گرفتار شده بودند ثبت كرده است. صليب سرخ معتقد است كه شمار كل اسيران جنگي در عراق احتمالا به 30 هزار تن ميرسد كه زندانيان برجسته از قبيل خلبانها،افسران بلند پايه و وزير نفت ايران( تندگويان) كه طي بازديدي از مناطق جنگي به اسارت درآمده، در ميان آنان قرار دارد. ليكن صليب سرخ تا به حال قادر به ديدار با اين زندانيان نبوده است. در ادامه اين نوشته ميخوانيم: صليب سرخ در طول جنگ و در مواردي متعدد،از شيوه رفتار با اسيران جنگي به ويژه از جانب عراق،انتقاد كرده است. بر اساس گزارش يك هيأت سازمان ملل متحد كه اندكي قبل از اعلام آتش بس در اوت گذشته از اردوگاههاي اسرا بازديد كرده، اسراي عراقي از امكانات رفاهي بيشتري برخوردار هستند. در ايران اسراي جنگي را ميهمانان جمهوري اسلامي ميخوانند. آنان در آسايشگاههايي در داخل پادگانهاي برخوردار از امكانات رفاهي نسبي به سر ميبرند و معمولا مواد خوراكي به حد كافي در اختيارشان قرار ميگيرد. با اين وجود،عراقيها امكانات رفاهي چنداني در اختيار زندانيان خود قرار ندادهاند، به عنوان مثال در موصل،يك صد زنداني را ساعتها در داخل يك زيرزمين محبوس ميساختند كه داراي يك توالت غير بهداشتي بود و سطلهاي پلاستيكي آب آشاميدني زندانيان نيز در جوار آن قرار داشت. همچنين روزنامه يوميوري،چاپ ژاپن مورخ دوم سپتامبر 1988 با عنوان «اسراي ايراني و عراقي در اردوگاه» چنين نوشته بود: روز 30 اوت از سوي هيأت اعزامي سازمان ملل براي بررسي مسأله مبادله اسرا كه از اردوگاههاي اسراي ايراني و عراقي بازديد كردهاند،گزارشي تهيه و منتشر شد. در اين گزارش آمده است كه بيشتر اسراي عراقي از آزادي خود بيم دارند و ميترسند كه پس از بازگشت به وطنشان،به اعدام محكوم شوند. مخصوصا اسرايي كه با تعصب از امام خميني (ره) پشتيباني و از بازگشت به وطن خود امتناع ميكنند و اگر اين امر به آنها تحميل شود ممكن است دست به شورش بزنند. اين گزارش ميافزايد: در مذاكرات ژنو، يكي از مشكلات،مسأله مربوط به مبادله اسرا است. چون عدم تمايل اسراي عراقي براي بازگشت به كشورشان مانع حل مشكلات خواهد شد. آنها به هنگام بازديد هيأت سازمان ملل، تظاهرات پرشوري انجام دادند، به گونهاي كه اوضاع به نظر خطرناك ميرسيد. آنها همچنين از ورود به داخل محوطه اردوگاه ممانعت ميكردند. انتهاي پيام