مالك خانهي منسوب به شيخ بهايي از تلاش براي خارج كردن اين بناي تاريخي از فهرست آثار ملي خبر داد.
جلالي در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با اشاره به سكونت 17 سالهي آنها در اين خانهي تاريخي، بيان كرد: همهي دار و ندار خود را فروختيم تا بتوانيم اين خانه را بخريم و مرمت كنيم، حتا سال 1375 پس از حضور مسؤولان ميراث فرهنگي استان در اين خانه، اين بنا در فهرست آثار ملي به ثبت رسيد. سازمان ميراث فرهنگي بهدنبال آن به ما نامهاي داد مبني بر اينكه از حق و حقوق خانه و ما در مقابل خطرها و مشكلاتي كه اين بناي تاريخي را تهديد ميكند، دفاع خواهد كرد.
وي ادامه داد: از 12 سال پيش، لولههاي شركت آب و فاضلاب به اين خانه و حتا بناهاي تاريخي كنار آن مانند مسجدجامع آسيب وارد كرده است. از زمان نشت كردن آب از لولههاي آب و فاضلاب، ديوارهاي خانه نم كشيده است. 12 سال پيش و در دورهي مديريت مهندس منتظرقائم در ميراث فرهنگي اصفهان، خبر داديم كه اين خانهي تاريخي در حال صدمه ديدن است.
او با اشاره به وجود 11 اتاق با تزيينات كامل در اين خانهي تاريخي، گفت: اكنون ديوارها در حال فروريختن هستند. از همان زمان به شركت آب و فاضلاب خبر داديم و يكسري قرار و مدار گذاشته شد؛ ولي هيچ خبري نشد. چهار دوره نيز مدير شركت آب و فاضلاب تغيير كرد. پس از آن به مديران ميراث فرهنگي شكايت كرديم. رييس جديد اداره كل ميراث فرهنگي استان اصفهان تلاشهايي را براي نجات مسجدجامع انجام داد. حتا استاندار اصفهان نيز در سيماي اصفهان بهشكل رسمي اعلام كرد كه پوسيدگي لولههاي فاضلاب، در حال آسيب زدن به بناهاي تاريخي اصفهان است، ولي مدير شركت آب و فاضلاب اعلام كرد كه بودجهاي براي مرمت لولهها ندارد.
جلالي بيان كرد: براي خانهي چنين شخصيتي دست كم بايد از بودجهي ملي و اضطراري استفاده كرد. ميراث فرهنگي اصفهان زحمتهايي را در اين زمينه و براي حفظ آثار تاريخي انجام داده است، اما متأسفانه اين اداره كل از نظر قانوني نميتواند كاري انجام دهد. با ثبت هر بناي تاريخي توسط اين اداره، فقط حق و حقوق مالك سلب ميشود و هيچ كار ديگري در آن خانه نميتوان انجام دهد.
وي اظهار كرد: خانهي شيخ بهايي به يك شخصيت برجسته متعلق است، ما ميتوانستيم مانند مالكان ديگر بناهاي تاريخي، اين خانه را به يك هتل يا رستوران تبديل كنيم و از آن درآمد داشته باشيم؛ ولي هيچگاه به خود اجازه نداديم حداقل بهخاطر نام شيخ بهايي، اين كار را انجام دهيم.
او با اشاره به روز وفات شيخ بهايي در 19 شهريورماه، گفت: اين خانه حدود 420 سال پيش ساخته شد و شيخ بهايي پس از چند سال، در اين خانه درگذشت و پيكر او در مشهد به خاك سپرده شد. سرگذشت اين خانه حتا در چند كتاب تاريخي نوشته شده است. اين خانه به عمهي شاهعباس صفوي متعلق بود و بعدها به شيخ بهايي رسيد. تحقيقات پروژهي حمام شيخ بهايي نيز در زيرزمين اين خانه انجام شد و از زيرزمين به حمام يك راه كشيده شد كه اكنون آن راه بسته شده است.
اين ساكن خانهي منسوب به شيخ بهايي ادامه داد: ما ديگر توان مالي براي نگهداري از اين بناي تاريخي را نداريم. همچنين نميخواهيم اين خانه را به ميراث فرهنگي يا شهرداري ارزان بفروشيم، ما همهي زندگي خود را براي حفاظت از خانهي شيخ بهايي گذاشتيم. همهي مردم اصفهان از اين قضيه اطلاع دارند، اما اكنون ادارهي ميراث فرهنگي اصفهان ميخواهد خانه را ارزان از ما بخرد.
او با اشاره به شكايت وكيل اين خانواده از شركت آب و فاضلاب، اظهار كرد: ما از نظر قانوني حق اين شكايت و دادن درخواست خروج اين خانه را از فهرست آثار ملي داريم تا پس از آن، يك كاربري ديگر به بنا بدهيم. وقتي خانه از فهرست آثار ملي خارج شود، هر كاري ميتوانيم با آن بكنيم. ميراث فرهنگي در حق ما ظلم كرد، حتا يكبار هم حاضر نشد از نظر حقوقي از ما دفاع كند و شركت آب و فاضلاب را به دادگاه بكشاند. مسجدجامع و ديگر بناهاي تاريخي اطراف آن كه به خود ميراث فرهنگي متعلق است، ديگر بماند.
وي بيان كرد: يك خانواده تا چه اندازه ميتواند دوستدار ميراث فرهنگي باشد؟ آيا ميراث فرهنگي نبايد از حقوق دوستداران خود حفاظت كند؟ ما همهي زندگي خود را براي اين خانه گذاشتيم، ولي كسي از حقوق ما دفاع نكرد. در اين مدت، هزينههاي مرمت اين خانه برعهدهي ما بود، بهجز سال گذشته كه مديركل ميراث فرهنگي استان اصفهان پس از بازديد از خانه، دستور مرمت اضطراري پشت بام را داد تا سقفها پايين نيايد. حتا با شركت آب و فاضلاب نيز وارد مذاكره شد و اعلام شد كه نخست بايد لولهها عوض شود تا بتوان خانه را مرمت كرد. هرچند مديركل ميراث فرهنگي اصفهان ـ حيدريپور ـ تلاشهايي را در اين زمينه كرد، ولي متأسفانه به نتيجه نرسيد.
مالك خانهي منسوب به شيخ بهايي با تأكيد بر اينكه ميراث فرهنگي از نظر حقوقي اقدامي در اين زمينه نكرده است، گفت: فقط پشت بام اين خانه را ايزوگام كردند؛ ولي متأسفانه امسال باز هم پشت بام در حال ترك خوردن است. پس از ايزوگام، يكي از پشت بامها حالت درياچه پيدا كرد و هر وقت باران ميآيد، بايد آب آنجا را جارو كرد. بهخاطر مرمت بد انجامشده، به مسؤول دفتر فني اداره كل ميراث فرهنگي اصفهان و مرمتكار اعتراض كرديم؛ ولي كاري انجام نشد.
جلالي توضيح داد: تزيينات اين خانه سالم است، ولي پي آن در حال از بين رفتن است. ما دوست داريم كه خانهي شيخ بهايي در اختيار ارگانها يا افرادي باشد كه فقط به آن كاربري فرهنگي بدهند. اكنون اين خانه حالت موزه دارد، نه فقط از نظر اشياي داخل آن، بلكه ظاهر بنا نيز اين حالت را دارد، چون يك نوع معماري چليپايي كامل را در خود جا داده است و قدمت آن براساس بررسيهاي انجامشده توسط مدير پايگاه ميراث فرهنگي استان اصفهان به دورهي سلجوقي ميرسد.
او با تأكيد بر اينكه اين خانه را به ادارهي ميراث فرهنگي استان اصفهان نميفروشد، گفت: هنوز هيچيك از خانههايي كه ادارهي ميراث فرهنگي استان آنها را خريده است، روي آباداني نديدهاند. هر چندوقت يكبار ادارهي ميراث فرهنگي آنها را مرمت ميكند و دوباره به حال خود ميگذارد. مسلما هر بنايي در اين وضعيت بهزودي از بين ميرود. ميراث فرهنگي حتا براي حمام شيخ بهايي نيز كاري انجام نداد، ما ميخواهيم حداقل پس از خرجها و سرايداري كه براي اين خانه كرديم، براي چند سال ديگر سرپناهي داشته باشيم.
جلالي ادامه داد: ما جزو نخستين كساني بوديم كه در استان اصفهان يك خانهي تاريخي را خريديم و براي حفاظت از آن كوشيديم. حالا پس از 17 سال، نخستين كساني هستيم كه درخواست خروج اين خانه را از فهرست آثار ملي مطرح ميكنيم. ما در مدت سكونت در اين خانه و محله، چند بناي تاريخي ديگر را نيز نجات داديم، حتا گاهي با قرض گرفتن پول، اين كار را انجام ميداديم، ديگر نميدانيم براي ميراث فرهنگي چه كاري ميتوانيم انجام دهيم.
وي مدعي شد: عدهاي از افراد كه نام خود را دوستدار ميراث فرهنگي گذاشتهاند، در قالب NGO هيچ كاري بهجز بازديد و هايوهوي كردن ندارند. برج جهاننما هم به كمك يك وكيل كوتاه شد. اكنون بايد به آثار تاريخي استان اصفهان نگاهي انداخت. تركهاي سيوسه پل و زايندهرود بدون آب، از نمونه آثاري هستند كه با وجود حفاظتشان توسط ادارهي ميراث فرهنگي، در حال نابودياند. چه كسي حتا يك قدم در راه حفاظت از ميراث فرهنگي برداشت؟ ما بيشتر از اين نميتوانيم دايهي دلسوزتر از مادر براي بناهاي تاريخي باشيم.
او در پاسخ به اين پرسش كه پس از خارج كردن اين خانه از فهرست آثار ملي، قصد انجام چه كاري را در آن داريد؟ گفت: اين قضيه به مالكان اين خانه بستگي دارد، بخش خصوصي با خريدن خانههاي اطراف خانهي شيخ بهايي، آنها را خراب و به خانههاي كوچك و حتا پاركينگ تبديل كرد. برخي خانههاي ديگر را نيز سر هم كرد و دور آنها يك ديوار بتوني كشيد و اكنون هيچكدام از آنها ارزش تاريخي ندارند.
وي ادامه داد: هر گردشگري كه به اصفهان ميآيد، دوست دارد بداند ميدان عتيق اصفهان چگونه است و مردم در قديم كجا زندگي ميكردند؛ ولي اكنون با اين كارها، بوميهاي اصفهان را از بافت تاريخي فراري ميدهند. صاحبان چند خانهي تاريخي باقيمانده نيز بهدليل نم دادن لولهها و خيس بودن خانههايشان به مهاجران افغاني اجاره داده شدهاند. ما هم ميتوانيم هريك از اتاقهاي خانه را به يك افغاني اجاره دهيم و حتا زيرزمينها را بهصورت انبار به بازاريها اجاره دهيم يا آن را به يك هتل تبديل كنيم و يا در حالت شرافتمندانهتر پس از ساختوساز نگذاريم ارتفاع آن از مسجدجامع بالاتر برود. در چند سال گذشته، يكي از خانههاي مجاور خانهي شيخ بهايي و مسجدجامع با مجوز مديران پيشين ميراث فرهنگي اصفهان بالاتر از ارتفاع مسجدجامع ساخته شد. اكنون گردشگران از پشت بام آن خانه، گنبد مسجدجامع را نگاه ميكنند.
جلالي اضافه كرد: با وضعيت كنوني ميراث فرهنگي، اميدوارم تا عمر ما باقي است، آقاي دادستان حكم خروج اين خانه را از فهرست آثار ملي صادر كند تا ما زودتر بتوانيم براي بقيهي زندگي خود فكري كنيم.
انتهاي پيام