سريال «يك وجب خاك» چهار سال قبل پخش شد و تنها سريال طنز ماه رمضان 86 بود؛ اين سريال در راستاي سياست تلويزيون درخصوص بازپخش مجموعههاي تلويزيوني، مدتي است كه هر روز به جز پنجشنبهها و جمعهها ساعت 18 به روي آنتن ميرود.
سازندگان «يك وجب خاك» با حضور علي عبدالعليزاده(كارگردان)، يوسف تيموري و روشنك عجميان(بازيگران) در زمان پخش اوليه از شبكه سه، در نشست سرويس تلويزيون ايسنا شركت كردند و از اين سريال گفتند.
* پذيرش يك كار مناسبتي
به گزارش خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، عبدالعليزاده دربارهي علت پذيرش پيشنهاد كارگرداني «يك وجب خاك» گفت: حجم زياد بيننده، هر روز پخش شدن اثر و روي آنتن رفتن سريال در يك ساعت مشخص، محاسن سريالهاي ويژهي ماه مبارك رمضان است كه هر فيلمسازي را براي ساخت چنين آثاري وسوسه ميكند و باعث ميشود كه او تمام مشكلات و كمبودهاي ساخت يك سريال مناسبي را به جان بخرد. من نيز با توجه به اين محاسن، به ويژه مخاطب گسترده اين مجموعهها، ساخت «يك وجب خاك» را پذيرفتم.
روشنك عجميان بازيگر اين مجموعه نيز در اين باره گفت: در تماسي مرا براي بازي در سريال ويژه ماه مبارك رمضان شبكه سه دعوت كردند؛ سپس با آشنا شدن با عوامل سازنده اين سريال به ويژه آقايان عبدالعليزاده و بهروز مفيد(تهيهكننده) و با توجه به علاقهي خودم براي بازي در اثري ويژهي ماه رمضان، حضوردر «يك وجب خاك» را پذيرفتم. چراكه احساس كردم، تجربهي خوبي ميتواند باشد.
*چهقدر اجازه بداههگويي داشتيد؟
يوسف تيموري نيز چهار سال قبل دربارهي چگونگي حضور در «يك وجب خاك» توضيح داد:«اياز» يك پسر ساده و دوست داشتني از بين جوانان پايين شهر بود كه شرايط مالي نسبتاً متوسطي داشت؛ البته شوخيهاي او، بار كمدي بود كه به اين نقش اضافه شد و آقاي عبدالعليزاده هنگام صحبت دربارهي نقش «اياز» از من خواسته بود.
وي افزود: در صحبتهايي كه با آقايان عبدالعليزاده و خشايار الوند(نويسنده) داشتيم، قرار شد كه روي «اياز» چندان شخصيتپردازي نشود و شوخيهاي او بيشتر هنگام كار شكل بگيرد؛ چرا كه متن در حال نوشتن بود و همين امر باعث شد كه از شخصيتپردازي كامل دور شويم.
يوسف تيموري دربارهي ميزان بداههگويي در «يك وجب خاك» گفت: بداههگويي با هماهنگي با كارگردان انجام ميشد. بدين ترتيب كه در برخي سكانسها بايد كاملاً مطابق با متن، ديالوگها را ميگفتم و در بعضي ديگر بداههگويي ميكردم.
*تفاوت ساخت سريال مناسبتي وهفتگي
عبدالعليزاده دربارهي تفاوت ساخت يك سريال مناسبتي در مقايسه با آثار هفتگي، اظهار كرد: ارديبهشت ماه دربارهي ساخت «يك وجب خاك» به توافق رسيديم. آن زمان 10 قسمت از متن سريال نوشته شده بود. البته قرار بود اصلاحاتي روي آنها انجام شود؛ اما پيشبيني نميكرديم كه بعد از حدود 45 روز و همزمان با شروع تصويربرداري، فقط متن پنج قسمت را به دليل بازنويسي شدن سريال وحضور نويسندهي جديد در اختيار داشته باشيم.
وي اضافه كرد: زمان آغاز تصويربرداري، حدود چهارماه تا شروع ماه مبارك رمضان فرصت داشتيم و فكر نميكرديم كه كار به گونهاي پيش رود كه متن، قسمت به قسمت به دست ما برسد و از روند شكلگيري شخصيتها و روي دادن ماجراها بيخبر باشيم. علاوه بر آن امكان رج زدن را نداشته باشيم و مجبور باشيم كه چندين بار براي تصويربرداري به لوكيشنهاي واحد نقل مكان كنيم؛ البته فشار ناشي از ساخت سريال در اين شرايط فقط به من تحميل نشد، بلكه تك تك عوامل با آن دست و پنجه نرم كردند.
كارگردان «يك وجب خاك» در ادامه تصريح كرد: اگر ما زمان بيشتري براي ساخت اين سريال در اختيار داشتيم يا حداقل همه يا دو سوم متنها پيش از شروع تصويربرداري آماده بود ـ كه قرار بود دو سوم آن آماده باشد ـ حاصل كار بهتر ميشد. چرا كه من، نويسنده و تهيه كننده ميتوانستيم با تك تك بازيگران «يك وجب خاك» صحبت كنيم و به همفكري برسيم تا بازيها و شكلگيري شخصيتها يكدستتر شود. با اين وجود اكنون حدود 60 تا 70 درصد از حاصل كار راضي هستم.
وي با اشاره به سريالها و فيلمهاي قبلي خود خاطرنشان كرد: در تمام كارهاي قبلي خود، امكان نداشت كه در مراحل پس از فيلمبرداري چون تدوين، صداگذاري و ساخت موسيقي حضور نداشته باشم. ولي اين اتفاق هنگام توليد «يك وجب خاك» روي داد و تمام امور پس از تصويربرداري، بدون حضور من انجام شد. در اين شرايط يك سري از مواردي كه مدنظرم بود، در تدوين و ديگر مراحل فني پس از توليد به علت فشردگي كار اتفاق نيفتاد و از اين لحاظ «يك وجب خاك»چندان مطابق خواستههاي من پيش نرفت.
*چرا بازيها يك دست نبود؟
در ادامهي نشست ايسنا، عبدالعليزاده دربارهي اعتقاد برخي منتقدان نسبت به يكدست نبودن بازي بازيگران «يك وجب خاك» گفت: چون تجربهي ساخت سريالهاي مناسبتي را نداشتم، در ابتداي تصويربرداري در متنها «دست ميبردم» و زماني كه احساس ميكردم كه ديالوگي با شخصيتي همخواني ندارد و يكدستي نقش را خدشهدار ميكند، آن را دستكاري ميكردم. اما در عمل من و همكارانم به اين نتيجه رسيديم كه كار درستي انجام نميدهيم، چرا كه نويسنده چه درست، چه غلط شخصيتي را پايهريزي ميكرد و قرار بود بر اساس پايهي ريخته شده جلو رود، در اين شرايط، تغيير متن بدون اطلاع او، موجب به هم ريختن طراحيهاي او ميشد. از سوي ديگر ما به عنوان گروه سازنده فرصت در اختيار نداشتيم كه ساعتهاي متمادي با نويسنده درباره قصه بحث كنيم. نويسنده هم زمان اندكي براي نگارش 30 قسمت سريال در اختيار داشتند؛ بنابراين اگر متن دچار اشكال بود، امكان خارج شدن از چارچوب آن را نداشتيم. به عبارتي متنها از توليد به مصرف بود.
روشنك عجميان در اين باره تصريح كرد: هيچكدام از بازيگران روند بازي خود را نميدانستند؛ چون ما متني در اختيار نداشتيم تا از عملكرد نقش خود در قسمتهاي بعدي اطلاع داشته باشيم. در حقيقت بازيگري نميكرديم، بلكه اتفاقي كه در حال ميافتاد را انجام ميداديم.
* «اياز» در كل متفاوت بود
در بخش ديگري از نشست خبرگزاري دانشجويان ايران با سازندگان «يك وجب خاك» كه مهر ماه 86 برگزار شد، يوسف تيموري دربارهي نقش «اياز» توضيح داد: من نقش «اياز» را همان گونه كه ديديم، خلق كرده بودم. البته با نقشهاي قبلي ام در ويژگيهايي چون پرانرژي بودن و برخورداري از شوخيهاي «در لحظه» شباهتهايي داشت اما كليت آن فرق ميكرد. به عنوان نمونه با «صمد» در مجموعه مناسبتي «براي آخرين بار» كه فردي اهل كار و كوشش بود يا «فولاد» در سريال هرشبي «زير آسمان شهر» تفاوت داشت. البته كارگردانان در سريالهاي روتين از من ميخواهند كه اين شباهتها را حفظ كنم.
* برخي بازيگران اعصاب خرد ميكردند
تيموري با بيان اين كه بعضي از بازيگران اعصاب آقاي عبدالعليزاده، آقاي مفيد و خشايار الوند را خرد ميكردند، ادعا كرد: برخي از بازيگران كه از ابتدا اعلام كرده بودند، نقشهاي جدي بازي ميكنند، زماني كه در مقابل من كه ايفاگر نقش طنز بودم، قرار ميگرفتند، دوست داشتند با «اياز» كل كل كنند و اين اتفاق باعث خرد شدن اعصاب تمام گروه ميشد؛ اين در حالي است كه اگر همان طوري كه من به تعاملي دربارهي نقشم با كارگردان و نويسنده رسيدم، آنان هم از ابتدا راه خود را پيدا كرده بودند، ميتوانستند در كاراكتر خود به ثبات برسند.
بازيگر نقش «اياز» در ادامه گفت: از سكانسهاي دسته جمعي اصلاً راضي نيستم. البته جايم را پيدا ميكردم. ولي پيش از تصويربرداري آنها، تنش زيادي وجود داشت، چون تا پيشنهادي ميدادم، بازيگر ديگري ميگفت، چرا يوسف پيشنهاد ميدهد. اما سكانسهايي كه با محسن قاضيمرادي (بازيگر نقش پرويز) بازي ميكردم، كيفيت خوبي پيدا كرد. از ميان صحنههايي كه من در آنها حضور نداشتم، ولي خوب از آب درآمد، به سكانسهاي كامراني و چنگيز (با بازي مهران رجبي و عباس محبوب) مي توان اشاره كرد.
وي با بيان اين كه سريالهاي مناسبتي با آثاري كه در شرايط طبيعي ساخته ميشوند، تفاوت دارد، تأكيد كرد: مجموعههاي مناسبتي، سرعت زيادي را ميطلبد و سنگاندازي در اين مسير درست نيست. اما برخي، نقش خود را گم كردند و به ضرباهنگ «يك وجب خاك » لطمه زدند. شايد قدري انتخاب برخي از بازيگران از ابتدا اشتباه بود.
* بازي در نقشهاي شبيه به هم و تاثير آن بر ارتباط با مخاطب
تيموري در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه بازي در نقشهايي با يك سري ويژگيهاي واحد در سريالهاي روتين چه تأثيري در ارتباط مخاطب با شما ميگذارد و گفت: فقط شباهتهاي كمي بين اين نقشها وجود دارد و نقشهايم در آثار روتين در مواردي چون نوع لباس، چهرهپردازي با يكديگر تفاوت دارند.
اين بازيگر افزود: مردم اين ويژگيها در نقشهايم را دوست دارند؛ بنابراين چرا زماني كه خودم و بيننده از نقش لذت ميبريم، سعي كنم جايي كه نبايد باشم، قرار بگيرم؟ البته در فيلمهاي سينمايي چون «دختر شيريني فروش» يا سريال «مرواريد سرخ» در نقشهاي متفاوتتري جاي خودم را پيدا كردهام.
* كليشه نميشويد؟
يوسف تيموري دربارهي كليشه شدن در نقشهاي يك جوان پرانرژي و شوخ گفت: اصلاً فكر نميكنم كه در اين گونه نقشها كليشه شوم. «يك وجب خاك»، پنجمين كار هرشبي و مناسبتي من بوده است. در حالي كه بازيگران ديگر طنز در حدود 10 سريال روتين بازي كردهاند.
وي افزود: در سريالهاي روتيني كه بازي كردهام به عنوان نمونه «در زير آسمان شهر» توانستهام لحظهي درام ايجاد كنم.
روشنك عجميان با تأييد صحبتهاي تيموري اظهار كرد: همهي بازيگران، موارد مشتركي در بازي خود در نقشهاي مختلف دارند. تيموري از بازيگران خوب طنز است. هر چند كه برخي ويژگيها در نقشهاي مختلف او تكرار شود، ولي او كليشه نميشود.
تيموري در ادامه گفت: ميتوان به اين نوع كار كردن به عنوان يك سبك نگاه كرد كه تهيهكنندگان و كارگردانان در سريالي هاي چون «يك وجب خاك» از من خواستهاند، ارائه كنم.
اين بازيگر با بيان اين كه از عهدهي بازي نقشهاي غير طنز هم برميآيم، يادآور شد: فرصت تجربه نقشهاي ديگري نيز داشتهام. به عنوان در تله فيلم «قاصدك» ـ ساخته مسعود آبپرور ـ تيپ گرفتهام.
وي با بيان اين كه برخي از بازيگران «يك وجب خاك» به من اعتراض ميكردند كه چرا متن سريال را نميخوانم، اظهار كرد: با توجه به آن كه نميدانستم؛ قرار است چه اتفاقي براي نقش رخ دهد. سعي ميكردم كه شوخيهاي خود را در لحظه محقق كنم. اگر به اتفاقات قصه فكر ميكردم نميتوانستم عملكرد خوبي داشته باشم؛ البته براي بازي در آثار ديگري چون تله فيلم نميتوان از اين روش استفاده كرد.
تيموري با اشاره به مهران مديري گفت: انتقادهاي زيادي از كارهاي مهران مديري ميشد، ولي الان همهي اهالي سينما دوست دارند كه با او حتي در يك اثر نود دقيقهيي كار كنند. مديري كسي بود كه سبكي در طنز ايران به وجود آورد، چه ايرادي دارد كه ما هم چنين كنيم.
روشنك عجميان با اشاره به شرايط بازيگران «يك وجب خاك» اظهار كرد: تنها يك يا دو بازيگر در «يك وجب خاك» تبحر زيادي در بازي در سريالهاي روتين داشتند. بعضي بازيگران «يك وجب خاك» و از جمله من، بدون متن نميتوانستيم روند بازي خود را حفظ كنيم. در كل اين گونه سريالها عوامل سازنده ي خاص خود را ميطلبد.
* ميزان تغيير نقش در طول كار
عجميان دربارهي تغييرات نقش خود در «يك وجب خاك»( سوسن) نسبت به زمان شكلگيري آن گفت: «سوسن» به گونهي ديگري بود. بعد قرار شد، عوض شود و من فكر ميكردم كه طوري تغيير كند كه حرفي براي گفتن داشته باشد. ولي متأسفانه ديده نشد و خيلي معمولي بود و اگر هم ديده شد، به خاطر كل كار بود.
* دغدغهي بازي متفاوت گرفتن از بازيگران تكراري
در ادامهي اين نشست، علي عبدالعليزاده دربارهي دغدغهي خود براي گرفتن بازيهاي متفاوت از بازيگران «يك وجب خاك» با توجه به حضور برخي از آنها در سريالهاي ماه رمضان سالهاي گذشته به ايسنا تصريح كرد: انتخاب بازيگر، روند پيچيدهاي است. چرا كه بايد شرايطي چون تمايل بازيگر براي حضور در اثري، فرصت داشتن او براي بازي در سريال يا فيلمي و مسايل مالي محقق شود تا بازيگر بتواند در اثري بازي كند. در«يك وجب خاك» به غير از چند بازيگر كه مشخص شده بودند، نصف بازيگران به دلايل متعدد مدام تغيير كردند؛ البته در طول كار به اين نتيجه رسيديم كه حدود 90 درصد از افراد جايگزين ، بهترين گزينهها بودهاند.
كارگردان با اشاره به بازيگران مشترك «زير زمين» و «يك وجب خاك» گفت: اين افراد سال گذشته همكاري موفقي با تهيه كننده داشتند و «مفيد» آنان را براي بازي در «يك وجب خاك» پيشنهاد كرد . يك سري از اين بازيگران تجربهي تلخي از فشرده كار كردن در ماه رمضان داشتند و پيشنهاد بازي در «يك وجب خاك» را نپذيرفتند؛ البته با برخي ديگر از بازيگران، در كارهاي قبلي خود همكاري داشتم به عنوان نمونه مهران رجبي (ايفاگر نقش كامراني) و رامتين خداپناهي (محسن) در تله فيلم «پرنده شاهين» با من همكاري كرده بودند و خودم آنها را براي حضور در «يك وجب خاك» پيشنهاد دادم.
اين كارگردان در زمينهي تفاوت بازي اين بازيگران در«يك وجب خاك» با نقشهاي قبلي آنان، اظهار كرد: در سريالهايي چون «يك وجب خاك» متني وجود ندارد؛ بنابراين هنرپيشه از روند شكلگيري و رشد نقش خود آگاهي ندارد، در اين شرايط بازي و در كل فعاليت در سريالهاي مناسبتي، تجربهي خاص خود را ميطلبد.
وي اضافه كرد: «يك وجب خاك» نخستين سريال مناسبتي بود كه كارگرداني ميكردم. براي من تفاوت نحوه برخورد بازيگران حسي و كلاسيك با هنرپيشگان با تجربه در سريالهاي روتين، با متن ناقص جالب بود. چرا كه بازيگران مجرب در اين آثار سعي ميكردند دربارهي نقش خود و حتي قسمتهاي ساخته و پخش شده به نويسنده «خط بدهند» و نويسنده از كاراكتر ساخته شده از سوي آنان تاثير بگيردو در قسمتهاي بعدي اين تاثير ديده شود. در حقيقت اين بازيگران با نويسنده به تعامل رسيدند. به عنوان نمونه «اياز» در پنج قسمت آخر، نسبت به پنج قسمت اول در متن و بازي تفاوت زيادي داشت.
*«يك وجب خاك» داستان محور بود؟
در ادامهي اين نشست، عبدالعليزاده، با اشاره به داستان محور بودن «يك وجب خاك» اظهار كرد: اين ويژگي در بين سريالهاي ماه رمضان سال 86 فقط در «يك وجب خاك» ديده ميشد؛ چرا كه مجموعههاي ديگر شخصيت محور بودند. به عنوان نمونه در «ميوه ممنوعه» داستان حول و حوش حاج يونس (با بازي علينصيريان) ميگشت و تعداد بازيگران اصلي آن سريال محدود بود و همين امر باعث شده بود كه مخاطب به راحتي قصه را دنبال كند و تكليف نويسنده هم با داستان مشخص بود. اين در حالي است كه در «يك وجب خاك» پول يا زميني مطرح بود كه افراد بيشماري در به پيش بردن داستان آن در مقاطع مختلف دخيل بودند و هر كدام از بازيگران اين نقشها ميتوانستند در سريالهاي ديگر نقشهاي اصلي را بازي كنند. در اين شرايط نويسنده هم در به سرانجام رساندن همهي اين شخصيتها و چگونگي حضور آنها در قسمتهاي مختلف سردرگم ميشد. از سوي ديگر در سريال داستان محوري چون «يك وجب خاك» براي مخاطب دنبال كردن يك كاراكتر غير ممكن بود.
كارگردان افزود: به سرانجام رساندن فيلمنامه داستان محوري چون« يك وجب خاك » در 30 قسمت كار دشواري بود؛ البته شايد منتقدان فكر كنند اين سريال، كاري معمولي بود. ولي واقعا زحمت زيادي براي آن كشيده شد. به عنوان نمونه لوكيشنهاي« يك وجب خاك» خيلي زياد بود، چرا كه نويسنده قصد داشت با توجه به داستان، جذابيت بصري ايجاد كنند و همين تعدد به علاوهي تعداد زياد بازيگران مطرح، كار را دشوار كرد؛ از سوي ديگر نويسنده نميتوانست اين همه نقش را شخصيت پردازي كند و مجبور بود به تيپسازي بسنده و هر جا به تيپي نياز نبود؛ حضور آن را كمرنگ كند.
وي اضافه كرد: فيلمنامهاي داستان محور چون «يك وجب خاك» كه نياز به روايت در تعداد قسمتهاي بيشتري داشت تا بتوان تك تك افراد را شخصيت پردازي كرد.
*كم تاثير بودن نقش زنان در «يك وجب خاك»
عبدالعليزاده دربارهي كم تاثير بودن زنان در پيشبرد داستان«يك وجب خاك» گفت: در طرح اوليه قرار بود كه عالم خانم با سوسن و آرام (با بازي مريم خدارحمي) براي كشف توطئههاي طرحريزي شده براي بالا كشيدن پول زمين اقدام كنند. اما در عمل اين اتفاق نيفتاد و نويسنده به علت فرصت كم مجبور بود،متنها را تحويل دهد.
روشنك عجميان با اشاره به متن «يك وجب خاك» اظهار كرد: يكي از دلايل ضعف متن سريال اين بود كه طرح آن، متعلق به چند نفر بود و الوند متني را مينوشت كه بايد يك سري مسايل طرحهاي قبلي را در نگارش در نظر ميگرفت و در كل با محدوديتهاي زيادي مواجه بود.
يوسف تيموري در ادامه گفت: اگر قدري تعداد بازيگران كمتر بود، هم راحتتر هماهنگ ميشديم و هم تعامل بين نويسنده، كارگردان و بازيگران بهتر برقرار ميشد.
به گزارش ايسنا، در ادامه اين نشست عجميان با اشاره به نقش سوسن اظهار كرد: با توجه به روندي كه فيلمنامه پيش رفت، نقش سوسن اضافه بود. چون تاثيري در روند داستان نداشت البته نقشهاي ديگر هم بودند كه وضعيتي مشابه سوسن داشتند.
تيموري هم« اياز» را يك «خوشحال كنجكاو» توصيف كرد.
وي با اشاره به برخي كارهاي قبلي خود گفت: در بعضي سريالها با تهيه كنندگان خوبي همكاري نداشتم اما در «يك وجب خاك» با چنين مشكلي برخورد نكردم.
علي عبدالعليزاده با اشاره به تاثير شرايط ساخت يك سريال مناسبتي بر كار بازيگران اظهار كرد: اگر خيلي از بازيگران «يك وجب خاك» به خوبي نتوانستند از عهدهي ايفاي نقشهاي خود برآيند، به اين علت بود كه من و آنان با شرايط ساخت چنين سريالهايي چون نبود متن و جابجايي لوكيشن آشنا نبوديم. همين امر بر كيفيت كار مان تاثير منفي گذاشت؛ با اين وجود با مشكلاتي چون بينظمي بازيگران در زمينه حضور سركار مواجه نبوديم.
*ساخت سريال با دو گروه و تبعات آن
در ادامه اين نشست ايسنا با عوامل يك وجب خاك، عبدالعلي زاده درباره تاثير ساخت قسمتهاي پاياني « يك وجب خاك » با دو گروه گفت: اصلا دو گروهه ساختن يك سريال خوب نيست؛ البته در سينماي هاليوود گروه دوم به گونهاي تعريف شده وجود دارد كه از طرف كارگردان براي تصوير برداري پلانهاي گذري استفاده مي شود. در رابطه «يك وجب خاك» پخش شدن آن در زماني مشخص، اولويت داشت. در اين شرايط ناگزير شديم كه از گروه دوم استفاده كنيم. خوشبختانه در اواخر كار ساخت سريال دو گروهه شد. در اين زمان بازيگران راكورد بازي خود را داشتند. بنابراين به جنس بازي آنها لطمهاي وارد نشد و شاهين باباپور به عنوان كارگردان دوم، ساخت بيشتر بخشهاي مربوط به شبهاي احيا كه به نوعي داستان حاشيهيي بود را بر عهده گرفت.
* آيا در يك روز براي دو گروه بازي ميكرديد؟
تيموري در پاسخ به اين پرسش كه آيا امكان داشت كه در يك روز براي دو گروه بازي كنيد؟ اظهار كرد: من در سكانس مربوط به ربوده شدن حميد (با بازي برزو ارجمند) و اياز با گروه دوم همكاري داشتم اما براي رامتين خداپناهي و ابوالفضل پور عرب (ايفاگر نقش بهمن) اين اتفاق زياد افتاد.
علي عبدالعليزاده در اين باره توضيح داد: چون يك برنامهريز براي دو گروه فعاليت ميكرد و دستيار ما با برنامهريز هماهنگ بود؛ بدين ترتيب در كل 15 روزي كه «يك وجب خاك» با دو گروه ضبط ميشد، حدود هشت ساعت به علت تداخل بازيگر معطل شديم؛ البته به بازيگران فشار زيادي ميآمد چون در يك روز مجبور بودند با دو گروه كار كنند.
روشنك عجميان نيز در اين زمينه گفت: در سكانسهايي در بيمارستان در شبهاي احيا بازي كردم كه پخش نشد. در همين ايام، سكانسي در خانهي پدر و مادر شاكي علي تصوير برداري كرديم كه همان روز با گروه اول بايد در خانه بالاشهرافشاري كار ميكردم و در كل سه روز با دو گروه كار كردم.
* بهترين بينندگان كار مناسبتي عوامل پشت صحنه هستند
تيموري با بيان اين كه نخستين و بهترين بينندگان سريالهاي مناسبتي عوامل پشت صحنه هستند گفت: افرادي چون آرزو نيك پور ـ منشي صحنه ـ زير نظر آقاي عبدالعلي زاده پيشنهاداتي ميدادند كه خيلي از آنها استفاده ميشد و به نوعي در تكميل ويژگيهاي نقش «اياز» موثر بود.
* تاثيرات مثبت و منفي سريال روز پخش بر عوامل سازنده
عبدالعليزاده با اشاره به تاثيرات مثبت و منفي سريالهاي روز پخش بر عوامل ساخت آن تصريح كرد: استقبال مخاطبان از يك سري از بازيگران موجب تشويق آنان ميشد و بازيگراني كه با اقبال عمومي مواجه نميشوند برخورد و رفتار آنان دچار تغييراتي ميشود كه اين نكته تجربه جديدي براي من بود.
وي اضافه كرد: پخش سريال از تلويزيون و آشنايي مردم با آن موجب سخت شدن تصويربرداري در كوچه و خيابان ميشد؛ به عنوان نمونه از زماني كه پخش سريال آغاز شد، جمعيت زيادي جلوي در خانه ي قديمي افشاري جمع ميشدند و همين امر موجب بروز مشكلاتي ميشد در حالي كه پيش از شروع پخش ،تصويربرداري به راحتي انجام ميشد. در كل ساخت اين سريال تجربهاي ارزشمند بود كه حاصل آن ميتواند در كارهاي بعدي به كار آيد.
* زمان پخش اوليه چطور بود؟
عبدالعلي زاده درباره زمان پخش «يك وجب خاك» گفت: اين مجموعه بهترين زمان روي آنتن ميرفت. چون در آن زمان بيشتر مردم در خانههاي خود بودند و امكان تماشاي سريال را داشتند.
يوسف تيموري نيز در اين باره اظهار كرد:« يك وجب خاك» تنها سريال ماه رمضان سال 86 بود كه مايههاي طنز داشت و حتي اگر زمان پخش خوبي هم نداشت، مخاطب خود را پيدا ميكرد.
انتهاي پيام