يك مدرس روزنامهنگاري معتقد است: اگر رسانه، هنر را به يك باره كنار بگذارد، به كلاس درس تبديل ميشود و جذابيت خود را از دست ميدهد.
مينو بديعي در گفتوگو با خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار كرد: كار در رسانه و حرفهي روزنامهنگاري به ويژه ساخت فيلم و مجموعههاي تلويزيوني و راديويي يك هنر است.
وي گفت: بهطور كلي كار در رسانه و نوشتن مطلب در آن يا بهصورت خبر است يا گزارش همچنين فعاليت در ساخت تصوير، فيلم و مجموعههاي راديو و تلويزيوني و شنيداري نيز نوعي نوشتن محسوب ميشوند، بنابراين افرادي كه در اين حوزه مشغولاند نيز بايد بر هنرهاي مربوط به اين كار تسلط كافي داشته باشند و پيام خود را با قلم هنر ارائه دهند تا تاثيرگذاري بيشتري داشته باشد.
وي با اشاره به صحبتهاي نظريهپردازان ارتباطات، وظيفهي اطلاعرساني را آموزش و تفريح بيان كرد و ادامه داد: افرادي هم فرهنگسازي را به حوزه اين وظايف اضافه كردهاند.
بديعي افزود: اطلاعرساني وظيفهي رسانه است و بايد به آن دقت كند؛ مسالهي مورد توجه در توليد خبر و گزارش تلويزيوني، راديويي و يا در روزنامهها و خبرگزاريها به صورت نوشتاري، منتشر ميشود اما هنگامي كه از هنر نويسندگي در نوشتن گزارش استفاده ميشود، تاثيرگذاري آن بر مخاطب بيشتر و در نتيجه انتقال پيام گزارش هم راحتتر ميشود.
اين مدرس روزنامهنگاري دربارهي تاثير رسانه بر آموزش تصريح كرد: چه بهتر است كه آموزش غيرمستقيم باشد و ابزار هنر بيشتر به كار گرفته شود.
وي با بيان مثالي در رسانههاي تصويري، هنر فيلمسازي را مناسب دانست و حتي در حوزهي ادبيات نيز به سخنان تاثيرگذار برخي بزرگان كه با الفاظ شعر و هنر گفته ميشد، اشاره و تصريح كرد: اين را هميشه شنيدهايد كه تاثير يك بيت شعر يا اثر هنري شايد از صدها مقاله بيشتر باشد و اين هنر است كه باعث تاثيرگذاري بر افكار مردم ميشود.
او اظهار كرد: گاهي بخشي از وظيفهي رسانه، تنها از طريق هنر امكانپذير است و اگر هنر فيلمسازي در سينما و از هنر عكاسي در مطبوعات بهره نبريم، تاثيرگذاري آنها كمتر ميشود.
بديعي دربارهي تاثير عكس و تصويرهاي گرافيكي بر مخاطب رسانه بيان كرد: با استفاده از گرافيك، هنر عكاسي نيز پيشرفت چشمگيري داشته است؛ به طوريكه عكس بويژه گرافيك و نقاشي در رسانههاي الكترونيكي تاثير خوبي دارند.
وي با اشاره به سالهاي گذشته كه عكس خبري كمتر بود، به گرافيكهاي مرتضي مميز اشاره كرد و گفت: برخي گرافيستها در آن زمان براساس مطالب طرح ميزدند و اين بر خواننده تاثير بيشتري داشت. حتي در زمان پيش از انقلاب اسلامي ايران نيز كتابهايي با طرحها و نوشتههايي از نويسندگان و بزرگان روزنامهنگاري، با تلفيقي از هنر و روزنامهنگاري كارهاي چشمگيري داشتند.
اين مدرس روزنامهنگاري با اشاره به دوران روزنامهنگاري خود در نشريات تصريح كرد: گاهي عكسهاي مناسب براي گزارشها نمييافتم و يك هنرمند گرافيست با توجه به گزارشها، طرحهاي مناسبي ميكشيد.
او در ادامه به فعاليتهاي چندرسانهيي اشاره كرد و افزود: در اين نوع رسانه در كنار خبر، فيلم و موسيقي نيز ديده ميشود. درواقع روزنامهنگاري و هنر با يكديگر ارتباط مستقيم دارند و امروزه كاربرد هنر در رسانه بيشتر شده است و تاثيرگذاري رسانه را افزوده است.
بديعي در ادامه دربارهي ابزارهاي فرهنگي جديد همچون سيديها و فيلمها و غيره بيان كرد: ابزار فرهنگي جديد ميتوانند بر نسل جديد تاثيرگذار باشند؛ هنگامي كه سايتهاي خارج از كشور را بازديد ميكنيد، متوجه ميشويد كه از ابزار هنري براي انتقال پيام استفاده شده است همچنين برخي متخصصان ارتباطات، حوزه سينما را به تنهايي يك رسانه ميدانند.
اين مدرس روزنامهنگاري افزود: در حال حاضر در ايران محدوديتها در اين فضا شكسته شده و فضاي بستهيي موجود نيست زيرا با استفاده از هنر در رسانه، محدوديتها شكسته شده و تنها براي مدت كوتاهي دوام ميآورند؛ به اين معني كه در جوامع امروزي با وجود ابزار الكترونيكي ديگر محدوديتي وجود ندارد.
او در پايان اظهار كرد: هنر نيز به موارد گوناگون تقسيم شده و ميتوان از طريق آن به بيان مسائل اجتماعي پرداخت. حتي در آثار هنرمندان بزرگ جهان نيز مسائل اجتماعي با مضامين هنري درآميختهاند. درواقع بيان مضامين اجتماعي و فرهنگي در جامعه و رسانه از طريق هنر قابل فهمتر و درك بيشتري ميشود و با بيان هنري مسائل اجتماعي را مطرح كنند.
انتهاي پيام