به گزارش بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، چند شعر كوتاه حميدرضا شكارسري در پي مي‌آيد. چند شعر از مجموعه‌ي شعر «پرانتزهاي شكسته»، انتشارات نويد شيراز، 1388 1) ويلچر از پله‌هاي موزه‌ي جنگ بالا نمي‌رود 2) همه نااميد شدند به خواب رفتند همه جز اين كاج صبور 3) كدام غزل حافظ پيرمرد فال‌فروش را چنين خوابانده است در ازدحام خيابان؟ چند شعر از مجموعه‌ي شعر در دست انتشار «تنها برف كوچ نكرده است»، انتشارات شاني 1) آرام كنار مرد روي نيمكت نشست و به درد دل‌هاش گوش داد برف 2) بر كارتن كوچك من و بام بيش‌تر تو يكسان مي‌بارد برف اين عادلانه نيست 3) برف بند بيايد، آفتاب بتابد اول چشم‌هاش آب مي‌شود آدم‌برفي انتهاي پيام