شعرهاي كوتاهي از اكبر اكسير

«شاخدارشكني»، «پداگوژي»، «نمونه» و «او كو تا ماشه؟» نام شعرهاي كوتاهي از اكبر اكسير است. متن اين شعرها كه در اختيار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) قرار گرفته است‌، در زير مي‌آيد: «او كو تا ماشه؟» شاعران ما هزار سال از لب شيرين نوشتند هرچه فرهاد بود، مرض قند گرفت شاعران ژاپن اما از ناوك مژگان سرنگ انسولين ساختند ما كو تا اونا شيم؟ *** «شاخدارشكني» همه‌ي گاوها گوساله‌ به دنيا مي‌آيند من گوساله گاو به دنيا آمدم شيرم را دوشيدند شاخم را شكستند از دباغ‌خانه كه برگشتم، عزيز شدم حالا نشسته‌ام پشت ويترين گالري كفش سايز 37‌، درست اندازه‌ي پاي مليحه *** «پداگوژي» بهزيستي نوشته بود شير مادر‌، مهر مادر‌، جانشين ندارد شير مادر نخورده‌، مهر مادر پرداخت شد پدر يك گاو خريد و من بزرگ شدم اما هيچ‌كس حقيقت مرا نشناخت جز معلم عزيز رياضي‌ام كه هميشه مي‌گفت: گوساله بتمرگ *** «نمونه» باور كنيد من نمونه‌ام دوست و دشمن اقرار مي‌كنند من نمونه‌ام مليحه هم تأييد مي‌كند من نمونه‌ام اول باور نمي‌كردم من نمونه‌ام حالا باور مي‌كنم من نمونه‌ام لطفا قبل از ساعت هشت مرا به آزمايشگاه تحويل دهيد انتهاي پيام
  • دوشنبه/ ۳۱ مرداد ۱۳۹۰ / ۱۰:۰۳
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 9005-19562
  • خبرنگار :