نشست ايسنا با عكاسان دفاع مقدس خاطرات تلخ و شيرين ورود آزادگان به ميهن از زبان تصويرگران
همزمان با 26 مردادماه، سالروز ورود آزادگان به وطن در نشستي كه در انجمن عكاسان انقلاب اسلامي با حضور خبرنگاران و عكاسان ايسنا برگزار شد، پنج تن از تصويرگران دوران دفاع مقدس به ذكر خاطراتشان از ورود آزادگان به ايران پرداختند. محمد حسين حيدري، علي فريدوني، سامان مؤيدي، اسماعيل داوري و فرهاد سليماني عكاساني هستند كه در نشست بخش فرهنگ حماسهي ايسنا، به روايت خاطرات تلخ و شيرين آن روزها پرداختند. حكايت محمدحسين حيدري از شبي كه عكس پسرعمهاش را در ميان مجروحان علميات خيبر ديد تا روايت ديگر عکاسان حاضر از تبادل اسراي ايراني و عراقي و سجدهي آزادگان و اشک شوق منتظران، همه و همه تصويرهايي است که به قول اين عکاسان، دوربين و کلام از انتقال کامل حس آنها عاجز بوده است. به گزارش خبرنگار بخش فرهنگ حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، محمدحسين حيدري که عكاسي را به طور حرفهيي از سال 1358 از حوزه انديشه و هنر اسلامي شروع كرده است درباره ي ورود آزادگان به ميهن مي گويد: قرار بود در پروسهاي، كل آزادگان با اسراي عراق مبادله شوند كه اين فرصت خوبي بود براي عكاسي؛ هرچند من در آن موقعيت در هيچ مجموعهاي شاغل نبودم و جزو عكاسان آزاد محسوب ميشدم، اما تصميم گرفتم پس از هماهنگي با چند تن از دوستان به منطقه قصرشيرين بروم. او ادامه ميدهد: زماني كه ما به آنجا رسيديم قرار بود صبح فرداي آن روز اولين گروه آزادگان وارد كشور شوند، آن شب، استثنايي بود و منطقهاي كه ما در آن جا مستقر بوديم دشواريهاي زيادي داشت. سرانجام حدود پنج صبح به سمت مرز حركت كرديم كه هنوز هيچ امكاني فراهم نشده بود؛ چرا كه مانند جاهاي ديگر، عكاسان زودتر به محل مورد نظر رسيده بودند. اولين گروه حدود 10 صبح از نقطه صفر مرزي وارد شد و من توانستم وارد خاك عراق شوم و از محلي كه از اسراي ايراني آمار ميگرفتند عكاسي كنم كه حدود ظهر به اين طرف مرز برگشتم و چند روزي به همين روال گذشت ... به گزارش ايسنا، نقطه صـــفر مـــرزي و حکايت اتوبوسهاي عراقي و اسراي ايراني، لحظات تلخ و شيرين پياده كردن آزادگان و سينهخيز آمدن آنها، تصويري است که در روايت عکاسان جنگ در نشست با خبرنگاران ايسنا مطرح شد. آنها ميگويند: اگر به سابقهي عكاسي هر كدام از دوستان مراجعه شود مشخص است كه آن لحظهها آنقدر انسان را منقلب ميكند كه حتي ممكن است لحظههايي كه در آن حضور داشتند، فراموش شود. در اين نشست عکاسان عنوان ميکنند: در زمان جنگ و ورود آزادگان، گاهي اوقات در شرايطي قرار ميگيريم كه ثانيهها و لحظهها را از ياد ميبريم. خاطرهي عمليات خيبر از زبان يکي از عکاسان حاضر در نشست ايسنا گواهي بر اين ادعا ميشود: رزمنده روي زمين افتاده و دو پايش قطع شده؛ از لحظه مجروح شدنش تا شهادت 45 دقيقه زمان بود. احساس كردم عكس در اين جا پاسخگو نيست. ثبت چنين صحنهاي تنها در تصوير بي صدا نمي گنجد... در بحث آزادگان همچنين مسائلي وجود داشت، گاهي اوقات حس ميشد كه يا دوربين توان ثبت آن لحظه را نداريم و يا توان عكاس براي اين كه عكس جاودانه شود، نيست و يا حتي گاهي اوقات لحظههايي بود كه به ثبت صدا نياز داشت و عكاس در آن فضا ضعيف بود. علي فريدوني از عکاسان حاضر در نشست هم، خاطراتي از اولين گروه آزادگان که از طريق ترکيه در تاريخ 11 تير ماه 1364 مبادله شدند، روايت کرد. او مي گويد: به فرودگاه نظامي ترکيه رفتيم که يک گروه 30 تا 40 نفره آن جا بودند. افراد زيادي که از ناحيههاي مختلف بدن مجروح بودند در سنين مختلف از 17 تا 60 ساله؛ آنها اغلب يا دچار قطع پا يا قطع دست و يا از چشم نابينا بودند. دکتر گروه هم که براي هلال احمر بود با آنها اسير شده بود، وقتي آنها پس از مدتها يکديگر را ديدند به قدري تحت تاثير جو قرار گرفتند که يکديگر را در آغوش کشيدند، ما هم در آنجا حضور داشتيم و تحت تاثير آن جو قرار گرفتيم. اولين کاري که اين گروه انجام داد اين بود كه با يکي از بچههاي سپاه شروع به خواندن نماز جماعت کرد که اين مساله براي هياتهاي خارجي خيلي چشمگير بود. به گزارش ايسنا، نماز شکر، سجده اسراي ايراني و حکايت اولين گروه آزادگان که با نقاشي عکس امام خميني (ره) روي پارچه چلوار به ميهن بازگشتند روايتهاي ديگر عکاسان دفاع مقدس در نشست ايسناست. مشروح اين ميزگرد در روزهاي آتي در سرويس فرهنگ و حماسه ايسنا منتشر خواهد شد. انتهاي پيام