* يك آزاده، يك خاطره* خوابي كه تعبير شد
رضا مرادي از آزادگان كشورمان در خاطرهاي از تعبير شدن خوابش ميگويد. به گزارش سرويس فرهنگ و حماسه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، وي ميگويد: پس از 28 ماه اسارت و تحمل شكنجه و خشونت نيروهاي رژيم بعثي عراق، شبي از شبها با شنيدن بانگ اذان كه يكي از برادران زمزمه ميكرد جهت اقامه نماز صبح بيدار شدم اما آن لحظه حال ديگري داشتم. پس از نماز صبح از فرط خستگي مجدداً به خواب رفتم. در خواب حضرت امام «ره» را زيارت کردم كه ايشان به من فرمودند: ناراحت نباشيد شما چند روز ديگر آزاد خواهيد شد و به وطنتان باز خواهيد گشت. صبح همان روز خوابي را كه ديده بودم براي اسراي عزيز تعريف كردم. آنها باشنيدن اين خبر بسيار خوشحال شدند طوري كه در پوست خودشان نميگنجيدند. سه روز به همان منوال گذشت. اما فرموده حضرت امام را همچنان به خاطر داشتم و استوار و محكم در راه اهداف پيش ميرفتم و ميدانستم بالاخره اين وعده محقق خواهد شد چون به فرمودههاي آن بزرگوار ايمان و اعتقاد داشتم. پس از سه روز خبر تبادل اسراي ايراني و عراقي را شنيديم و به ياد خوابي که ديده بودم و فرمايش حضرت امام«ره» افتادم. انتهاي پيام