«خبرنگار، آژير خطري براي رخدادهاي تلخ» مشكلات و آرزوهاي خبرنگاران حوزه صداوسيما در گزارش ايسنا

«خبرنگاران با تلاش و گاهي هم فداكاري جامعه را از خطرات و مشكلاتي كه در معرض آن است مطلع مي‌كنند و در حقيقت به منزله آژير خطري هستند كه مانع وقوع بسياري از مشكلات و رخدادهاي تلخ مي‌شوند.»

اين تعريفي است كه سيد عزت‌الله ضرغامي طي سال‌هاي گذشته از خبرنگار ارائه داد؛ رييس صداوسيما كه فعاليت بخش قابل توجهي از سازمانش را به فعاليت خبرنگاران مجموعه‌اش منوط مي‌داند، معتقد است نگاه حرفه‌يي و متعهدا‌نه به عرصه اطلاع‌رساني و رعايت اصول اخلاقي ضامن ماندگاري خبرنگاران و جلب اعتماد عمومي است و سعي مي‌كند اين نگاه را به مديران و خبرنگاران ديگر بخش‌هاي رسانه ملي تسري دهد.

ضرغامي و همكارانش در صداوسيما علاوه بر خبرسازي، خود خبرسازند و پوشش اين خبرها بر عهده‌ي عده‌اي ديگر از فعالان حوزه خبر است كه در رسانه‌هاي مستقل از صداوسيما سعي بر به پاسخ واداشتن مديران رسانه ملي دارند.

روز خبرنگار انگيزه‌اي شد تا سرويس تلويزيون و راديو ايسنا سراغ چند تن از خبرنگاران خبرگزاري‌ها و رسانه‌هاي مکتوب که در حوزه صدا و سيما فعاليت دارند، برود و براي لحظاتي همگام درد و دل‌هايشان شود.

 پشت درهاي بسته صدا و سيما

فاطمه عودباشي ـ خبرنگار خبرگزاري مهر ـ درباره مشکلات خبرنگاران حوزه صداوسيما، اين گونه شروع مي‌کند: از سال 1379 خبرنگار حوزه صدا و سيما هستم. با وجود آنکه سالهاست خبرنگار اين حوزه هستم، هنوز براي خبرنگاران کارت صادر نشده و هميشه براي ورود به سازمان بايد آفيش شويم. بعد از گذشت اين سال‌ها هر زمان که مي‌خواهم وارد سازمان صدا و سيما شوم، مي‌دانم بايد نيم ساعت جلوي در ورودي سازمان معطل شوم؛ چرا که ممکن است نامم آفيش نشده باشد، دستگاه خراب باشد و ... واقعاً از آفيش‌هاي سازمان خسته شدم!

وي در ادامه با اشاره به يکي از خاطراتش مي گويد: به ياد دارم سال 89 براي راديو فرهنگ قرار بود يک نشريه به مناسبت برگزاري هم‌انديشي طنز راديويي در بياورم، به همين دليل بايد به مدت 15 روز هر روز به سازمان مي آمدم تا کارهاي نشريه را انجام بدهم. تا اينکه در يکي از روزها حراست تذکر داد که خانم عودباشي به دليل اينکه سال‌هاست آفيش مي شود و هنوز اقدام براي تهيه کارت نکرده، ديگر آفيش نمي‌شود! نکته جالب اينجاست که حراست هرگز به من نگفت که بايد کدام بخش از سازمان صدا و سيما بايد براي من کارت بگيرد. وقتي از همه مديران مي‌پرسم بايد به کجا مراجعه کنم، آنها مي‌گويند کارت دست ما نيست و بايد از حراست اقدام کنيد. باجود آنکه بيش از 10 سال است در اين حوزه فعاليت مي‌کنم هنوز پاسخ اين سوال را پيدا نکردم که چرا نبايد کارت برايمان صادر شود. گرچه چند بار هم به دفتر آقاي ضرغامي گفتيم، اما هرگز پاسخ شفافي دريافت نکرديم.

 استراتژي خبرنگاران براي مصاحبه با ضرغامي

وقتي با مريم فيروزفر ـ خبرنگار خبرگزاري فارس ـ براي گزارش تماس مي گيرم بعد از متوجه شدن موضوع گزارش با خنده مي‌گويد: دلمان پر است، از کجا بگوييم!

او اين طور شروع مي‌کند: سازمان صدا و سيما خيلي گسترده است، اما به اندازه گستردگي‌اش، خبرنگاران آزادي عمل ندارند. اولين مانع خبرنگاران ورود به سازمان است. نمي‌دانم چرا به خبرنگاراني که سال‌هاست در اين حوزه فعاليت مي‌کنند، کارت داده نمي شود که اين همه پشت درنمانيم. يکي ديگر از مشکلاتي که ما در اين حوزه داريم اين است که تعداد افرادي که درباره خبر اظهار نظر مي کنند، زياد هستند و همين مساله خبرنگار را با چالش رو به رو مي‌کند. مثل ديگر حوزه‌ها نيست که فقط يک نفر خبر را تاييد يا تکذيب کند.

وي در ادامه با اشاره به تعامل رييس سازمان صدا‌وسيما مي‌افزايد: تعامل فردي ايشان با خبرنگاران خوب است، اما تا به حال به ياد ندارم نشست صميمانه‌اي با خبرنگاران برگزار کنند تا مشکلات اين حوزه آسيب‌شناسي شود. در واقع خبرنگاران اين حوزه همچون ابزاري براي انتقال خبر هستند و به آنها به عنوان همفکر و مشاور نگاه نمي‌شود. ايشان تاکنون دو نشست خبري برگزار کرده است که يکي براي برگزاري اجلاس اي بي يو بود و نشست ديگر زماني بود که حكم رياست پنج ساله دوم ايشان صادر شد. گرچه در آن نشست خبري آقاي ضرغامي به خبرنگاران قول دادند مصاحبه‌هاي اختصاصي داشته باشند، اما تاکنون تحقق پيدا نکرده است.

فيروزفر مي‌گويد: هيچ وقت به ياد ندارم که در يک شرايط خوب با آقاي ضرغامي مصاحبه کرده باشم. هميشه بايد دنبال ايشان براي گفت‌وگو بدويم، حتي بايد قبل از برنامه استراتژي ترسيم کنيم که ايشان از کدام در مي‌روند و در آنجا منتظر ايشان باشيم و زير دست و پاي آدم‌ها گفت‌وگو بگيريم؛ البته مصاحبه هم يک سويه هست، چون به دليل محدوديت زمان فقط مي‌توانيم يک سوال بپرسيم و پاسخ نصف و نيمه دريافت کنيم. اميدوارم روزي برسد که ديگر اين مشکلات را نداشته باشيم.

از نوارهاي خالي تا گرفتن جايزه در جشنواره

وحيد سعيدي ـ روزنامه‌نگار ـ وقتي موضوع گزارش را متوجه مي‌شود، با خنده مي‌گويد: آخه چه گلايه‌اي کنم، وقتي مي‌دانم تاثيري ندارد. براي همين ترجيح مي دهم يک خاطره بامزه تعريف کنم.

او ادامه مي‌دهد: نوروز سال 84 بود و مجموعه «خوش غيرت» پخش مي‌شد و از سوي ديگر مجموعه «دوباره زندگي» هم از يکي ديگر از شبکه ها روي آنتن مي رفت. من قرار بود با مجيد صالحي، علي شاه حاتمي و نادر مقدس در يک روز به فاصله دو ساعت به دو ساعت براي روزنامه شرق مصاحبه بگيرم. در آن روز واکمنم خراب شد و ناچار شدم واکمن يکي ديگر از خبرنگاران را بگيرم. خلاصه بعد از گذشت دو روز که خواستم نوار را پياده کنم، متوجه شدم روي نوار فقط هواست و چيزي ضبط نشده است. در واقع من به اشتباه ميکروفن واکمن را در هدفون زده بودم. بالاخره هر چه را که به ياد داشتم نوشتم و با دوستان تماس گرفتم و گفتم مصاحبه‌ها را قبل از چاپ بخوانند، اما آنها به من گفتند که با توجه به اعتمادي که دارند، مشکلي نيست؛ اما چون من چيزهايي را که به ياد داشتم را نوشته بودم، به همين دليل با کلک گفتم که چون مصاحبه چالشي شده، بهتر بخوانند و نکته جالب اين است که مصاحبه شاه حاتمي را در يکي از جشنواره شرکت دادم و با اين گفت‌وگو برنده شدم.

 گلايه از برنامه‌سازان صداوسيما

مهدي غلامحيدري ـ خبرنگار روزنامه جام جم ـ از برنامه‌سازان تلويزيون خيلي گلايه‌مند است و در اين زمينه مي‌گويد: کار ما دو بخش است؛ خبر و تحليل. زماني که کار پخش نشده است، برنامه‌ساز با ما تماس مي‌گيرد و مرتب تاکيد مي‌کند که فضاي کارش متفاوت، نو و ... است؛ اما وقتي برنامه پخش مي‌شود و آن را مي‌بينيم؛ متوجه مي‌شويم فضاي برنامه آن طور که او مرتب در صحبتش مي‌گفت، چندان متفاوت و نو نيست؛ به همين دليل وقتي براي برنامه نقد منصفانه مي‌نويسيم؛ از سوي برنامه‌ساز مورد اعتراض قرار مي گيريم که چرا اين طور نوشتيم و بهتر بود نقد مثبت مي‌نوشتيم.

وي ادامه مي‌دهد: نکته جالب اينجاست که وقتي خبر خوب از برنامه‌ساز کار شود کمتر پيش مي‌آيد تماس بگيرند و تشکر کنند، اما کافي است يک نقد بنويسم و کارشان را زير سوال برده باشيم، برنامه‌ساز تماس مي‌گيرد و حرف‌هاي ناخوشايندي مي‌زند. متاسفانه برخي برنامه‌سازان خودشان روحيه‌ي نقدپذيري ندارند، در حالي که دوست دارند در اثري که مي‌سازند عملکرد اصناف مختلف را زير سوال ببرند.

اين روزنامه‌نگار در پايان مي‌افزايد: خبرنگاران حوزه صدا و سيما براي انعکاس خبرها بسيار تلاش مي‌كنند و تعداد خبرنگاران خوب کم نيست، اما هرگز براي زحمات اين دوستان ارزشي قائل نيستند. من چندين بار از مسؤولان خواسته‌ام اين همه در صدا و سيما جشنواره هاي مختلف برگزارمي شود، مگر چه ايرادي دارد جشنواره‌اي هم براي خبرنگاران اين حوزه برگزار شود و آثار آنها مورد ارزيابي و قدرداني قرار بگيرد. فکر نمي‌کنم درخواست بزرگي باشد، اما خبرنگاران اين حوزه هميشه مظلوم واقع مي‌شوند و مسؤولان فقط انتظار دارند آنها خبرهايشان را پوشش بدهند.

محدوديت براي دسترسي به منابع خبري

رضا استادي ـ روزنامه‌نگار ـ درباره محدوديت‌هاي خبرنگاران حوزه صداوسيما مي‌گويد: به نظرم مهم‌ترين مشكل اين است كه با يك سازمان رسانه‌يي سروكار داريم كه در ظاهر منسجم است. اين موضوع قطعا بايد باعث شود كه خبرنگاران بعد از مدتي فعاليت و مهارت پيداكردن در كار خود براي پوشش خبري دچار مشكل نشوند اما در عمل، محدوديت‌هاي موجود در سازمان مثل محدوديت منابع خبري، محدوديت دسترسي به مسؤولان شبكه‌ها و بخش‌هاي مختلف، باعث مي‌شود تهيه‌ خبر به مرور فقط و فقط براي خبرنگاراني كه نسبت به اين رسانه موضع مثبت دارند، امكان‌پذير شود.

استادي ادامه‌ مي‌دهد: حتي اغلب خبرنگاران و افرادي كه موضع منتقدانه و دلسوزانه‌اي دارند در خيلي از موارد از انجام فعاليت حرفه‌يي و موثر بازمي‌مانند؛ چراكه يك مدير شبكه مي‌تواند پاسخ سوالاتشان را ندهد و روابط‌عمومي آنها را به پشت‌صحنه توليدات راه ندهد و درنهايت جايي براي اعتراض خبرنگار باقي نمي‌ماند چون در قانون صداوسيما تا فردي آفيش نشده و از دروازه‌هاي مختلف عبور نكرده باشد، نمي‌تواند در حوزه خبري‌اش حضور داشته باشد.

پاسخگو نبودن عوامل توليد

هادي داداشي ـ دبير صفحه تلويزيون باني فيلم ـ هم از محدوديت‌هاي خبرنگاران در حوزه صداوسيما گله‌مند است.

او مي‌گويد:‌ تلويزيون براي عوامل توليد محدوديت‌هايي ايجاد مي‌كند، مثل گرفتن كد توليد كه تهيه‌كننده‌ها ناچار بودند تا نگرفتن اين كد خبري به مطبوعات ندهند. به همين دليل فضاي خبري بسته‌تر شد و باعث شد مطبوعات براي تهيه خبر دچار مشكل شوند.

وي خاطرنشان مي‌كند: از جهتي روابط‌ عمومي‌هاي تلويزيون هم خبر را حاضر و آماده مي‌خواهند و تا زماني كه يك پروژه به پايان نرسيده باشد از آن خبر نمي‌دهند. پروژه‌هاي زيادي وجود دارند كه توليد‌كنندگان آنها نمي‌خواهند يا نمي‌توانند خبرها را در اختيار خبرنگاران قرار دهند. در اين صورت خبرنگار نمي‌داند خبر را از كجا بياورد؛ يا مجبور است براساس شنيده‌ها عمل كند يا به منابع غيرموثق روي بياورد.

داداشي تاكيد مي‌كند: اين مساله به خصوص درمورد پروژه‌هاي الف يا الف ويژه صادق است و همكاري عوامل با خبرنگاران در اين پروژه‌ها خيلي پايين است. گاهي شده كه ما يك خبر را كار مي‌كنيم اما مي‌گويند از دفتر رييس سازمان صداوسيما يا از بخش هاي ديگر صداوسيما تماس گرفته و گفته‌اند چرا اين خبر اعلام شده. درصورتي كه وقتي همه چيز بسته شده و قرارداد‌ها هم ثبت شده، نيازي نيست كه پنهانكاري كنيم.

اين خبرنگار در پايان تاكيد مي‌كند: مهم‌ترين مشكل، پاسخگو نبودن عوامل توليد است. همكاري برخي عوامل خيلي پايين است. گاهي اوقات هم عوامل توليد شرط مي‌گذارند مثلا مي‌گويند عكس و خبر ما بايد روي صفحه اول كار شود. هر كسي براي كاري كه انجام مي‌دهد توجيه خودش را دارد اما همه اين‌ها دست به دست هم مي‌دهد تا با مشكل مواجه شويم.

انتهاي پيام

  • دوشنبه/ ۱۷ مرداد ۱۳۹۰ / ۱۲:۱۶
  • دسته‌بندی: رسانه
  • کد خبر: 9005-10311
  • خبرنگار :