به بهانه 17 مردادماه؛ روز خبرنگار در اين گزارش نگاهي داريم به گزيدهاي از اظهارات استادان ارتباطات و روزنامهنگاري كشور كه طي سالهاي گذشته درباره اين موضوع و در گفتوگو با ايسنا بيان كرده بودند.
به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، اين كه چگونه روزنامهنگار در تحريريه اجتماعي ميشود يا بهجاي اينكه به ارزشهاي خبري نزديك شود، به راس هرم قدرت روزنامه نزديكتر ميشود و چطور به تدريج در ساختار رسانهيي خود رسوب ميكند و قدرت نوآوري خود را از دست ميدهد يا ميزان تخصص روزنامهنگار چقدر ميتواند بر توليد نهايي تاثيرگذار باشد و اگر به حيطههاي تخصصي مانند اقتصاد و روابط بينالملل آشنايي نداشته باشد، چگونه ميتواند در اين حوزه فعاليت داشته باشد، تمام اين مسائل به علت عدم رابطهي دو سويه و نهادينه شده در بين فضاهاي رسانهيي و آموزشي روزنامهنگاري پديد آمده است و درنتيجه سبب توسعه نيافتگي در عرصهي روزنامهنگاري كشور شدهاند.
اينها را دكتر يونس شكرخواه - مدرس روزنامهنگاري - گفته و اظهار كرده بود: تمايلات و جانبداري روزنامهنگار از آرمان و عقيدهي خاص در دنياي امروز مانع رشد اين حرفه ميشود، چراكه روزنامهاي كه سطح جانبدارانه انتخاب ميكند، ممكن است بسياري از مصلحتهاي ملي بتدريج قرباني ميثاقي شود كه آن روزنامه ميخواهد با يك موضوع جانبدارانه برخورد كند، بنابراين شايد گفته شود كه عنصر سياست يا عناصر ديگري اين پنجرهي محدود را به وجود ميآورد اما اگر به فضاي تغيير يافته پيرامون خود از نظر رسانه بنگريم متوجه ميشويم كه دورهي تعقيب اين گونه رسانهها سپري شده است.
دكتر كاظم معتمدنژاد هم ميگويد: بهتر است به جاي واژهي خبرنگار بر عنوان روزنامهنگار تكيه كرد، چراكه خبرنگار به وظيفهي مهم روزنامهنگاري ميپردازد. روزنامهنگاري در دنياي امروز با توجه به تحولاتي كه در جوامع در 300 سال اخير ايجاد شده، نقش بسيار مهمي در ارتباطات اجتماعي پيدا كرده است.
پدر آموزش روزنامهنگاري ايران معتقد است كه محيط ارتباطي مستقيم، صميمي و رودررويي در گذشته در خانوادهها و واحدهاي كوچك انساني وجود داشته است، كه در شرايط امروزه روزنامهنگار بايد اين خصوصيات را به جامعهي پرجمعيت و شهرنشين منتقل كند.
وي، از نظر جامعهشناسي جايگاه روزنامهنگار را بسيار برجسته دانست و گفت: روزنامهنگار از يك سو به عنوان ميانجي ميان ادارهكنندگان و اعضاي جامعه و از سوي ديگر جوامعي كه در كنار جامعهي ملي يعني جامعهي بينالمللي قرار دارند، وجود دارد.
به گفته او اگر اين چشمانداز وسيع را از بعد سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي نگاه كنيم، مقام روزنامهنگار بسيار حائز اهميت است، چرا كه در جريان انقلابهاي دموكراتيك، دورهي معاصر براي روزنامهنگاري عنوان ركن چهارم دموكراسي را قائل شدهاند.
دكتر معتمدنژاد، يكي از مهمترين حقوق روزنامهنگاران را آزادي بيان دانست و گفته بود: روزنامهنگار به عنوان فردي كه خدمت عمومي انجام ميدهد در داشتن حقآزادي بيان جايگاه برجستهاي دارد، بر اين اساس با توجه به اين كه در كشور ما روزنامهنگاري الكترونيكي رشد پيدا كرده، اگر افرادي كه به توليد اطلاعات در رسانههاي ديجيتال ميپردازند به حرفهي روزنامهنگاري آشنا نباشند نميتوانند به توليد و انتشار اخبار و تبادل اطلاعات در جامعه اقدام كنند.
دكتر حسين نمك دوست تهراني هم گفته بود هر منزلتي كه براي مطبوعات و روزنامهنگاران تدوين كنيم خود به خود گوياي مشخصههاي جامعهمان خواهيم بود.
به اعتقاد او حرفهيي شدن از يك طرف به آموزش روزنامهنگاران در سطوح فني و تكنيكي، اجتماعي و اخلاقي نياز دارد.
اما دكتر محمدمهدي فرقاني، معتقد است اگر قرار است روزنامهنگار در مقابل آنچه كه منتشر ميكند، مسوول باشد، حقوق و مزاياي او نيز بايد تامين شود.
او تاكيد كرد: روزنامهنگار همچنين مسوول است كه از توهين، افترا، تهمت، انتشار اخبار كذب، شايعه و مسائلي از اين قبيل و تجاوز به حريم خصوصي افراد جلوگيري كند و مانع ايجاد اين قبيل مسائل شود كه اجرا كردن اين عوامل خود نشاندهندهي اخلاق حرفهيي است.
فرقاني اظهار كرد: اگر خبرنگار پايههاي اخلاق و مسووليتهاي حرفهيي خبر را پيش بگيرد، حقوق مادي و معنوي او هم تامين ميشود.
به گفتهي حسين قندي - مسوولان روزنامهها و خبرگزاريها بايد با نگاه به فعاليت خبرنگاران، ميزان رسيدگي به حقوق مادي و معنوي آنها را در نظر بگيرند.
اين استاد روزنامهنگاري اظهار كرد: روشهاي كار خبري با گذشته متفاوت شده و متاسفانه برخي خبرنگاران هنوز روشهاي كار خبرنگاري را خوب نميدانند.
وي اظهار كرد: اين نكته مهم است كه خود خبرنگار بايد به مسائل خود رسيدگي كند و در نظر بگيرد كه ميتواند در كدام مطبوعه فعاليت كند و بايد از توان خود استفاده كنند تا كار علمي و دقيقي ارائه دهند.
اين استاد ارتباطات درباره حقوق معنوي خبرنگاران بيان كرد: رسيدگي به اين امور خبرنگاران، به فعاليت خود آنها بستگي دارد و بايد خود آنها تصميم بگيرند.
سيدوحيد عقيلي - عضو هيات علمي دانشگاه - هم پرورش خبرنگاران حرفهيي را منوط به برنامهريزي آموزش علمي و كاربردي همزمان با يكديگر دانسته و گفته بود يك دانشجوي روزنامهنگاري بايد در محيطي آموزش ببيند كه همزمان با آموزش تئوري، امكان كسب تجربهي عملي نيز داشته باشد، در اين شكل در كنار آموزشهاي نظري و كاربردي، با استعداد و خميرمايهاي كه دارد، بهتدريج يك خبرنگار حرفهيي ميشود.
به اعتقاد او متاسفانه در حال حاضر در كشور ما توجهي به اين امر نميشود و درواقع گروهي تنها علم روزنامهنگاري را ميدانند و گروه ديگر بيشتر بر تجربهي روزنامهنگاري تكيه دارند.
او ميگويد اگر خبرنگار دغدغهي تامين زندگي خود را نداشته و از سويي زمينهي لازم براي فعاليت آن فراهم باشد و بيش از اندازه تحت فشار قرار نگيرد، به طور قطع به فعاليت خود ادامه خواهد داد؛ متاسفانه خبرنگاران ما براي گذراندن امور خود مجبورند در چند روزنامه و خبرگزاري همزمان فعاليت كنند و حتي برخي از آنها مشاغل خارج از حيطهي روزنامهنگاري دارند، بنابراين اين عوامل سبب ميشود خبرنگار نه تنها به حرفهيي شدن نينديشد، بلكه ترجيح ميدهد شغلي را پيدا كند تا در آن دغدغهي خاطر نداشته باشد.
بيژن نفيسي - مدرس روزنامهنگاري - هم در گفتوگو با خبرنگار ايسنا اظهار كرد: بحثي كه هميشه براي روزنامهنگاران مطرح است، در بسياري از موارد به مسائل مالي آنها مربوط ميشود اما نگاه به مسائل معنوي در اين حرفه نسبت به مسائل مادي از اهميت بيشتري برخوردار است.
وي ادامه داد: گاهي خبرنگاران به خودشان ميآيند و فكر ميكنند كه اگر در حرفهي ديگري مشغول بودند، از نظر مادي بيشتر تامين ميشدند اما آن چه كه يك روزنامهنگار را با همه سختيهاي كارش نگه ميدارد، معنويت كار است.
او با اشاره به اتفاقاتي كه امروزه در جهان رخ ميدهد، بيان كرد: اين نشاندهندهي ظرافت كار خبر است و در اين راستا اگر به معنويت كار حرفهيي خبرنگاران بيشتر توجه شود، اطلاعرسانيها نيز شفافتر صورت ميگيرد.
علياكبر قاضي زاده - روزنامهنگار و استاد روزنامهنگاري هم گفته بود كه روز خبرنگار بايد بهانهاي باشد كه ما روزنامهنگاران به خود بنگريم و شان و جايگاهمان را در جامعه باز تعريف كنيم و بعد از جامعه توقع داشته باشيم كه ما را به رسميت بشناسند.
به عقيده او شان و منزلت هر حرفه را اهل آن حرفه تعيين ميكنند، بر اين اساس هر خبرنگار يا روزنامهنگاري ميتواند با مطالعه كردن، تجربه اندوختن در حيطهي مطبوعات خود را در معرض جريانهاي خبري قرار دهد و بر كيفيت كار خود بيافزايد.
علي گرانمايهپور - مدرس ارتباطات - نيز معتقد است كه ملاكهاي حرفهيي شدن به دليل سياسي شدن حرفهي روزنامهنگاري تغيير كرده است.
وي ويژگي خبرنگار و روزنامهنگار حرفهيي در توانايي درك مطالب، مشكلات اجتماعي، سوژهيابي و افزايش درآمد روزنامه دانسته و اظهار كرده بود: يكي از مشخصههاي بارز حرفهييگري، سابقهي مطبوعاتي طولانيمدت است كه بايد سالهاي زيادي را در كوران حوادث سياسي، اجتماعي زحمت كشيده باشند، اما متاسفانه افرادي هستند كه فقط بهدليل نقد و انتقاد شخصيتهاي سياسي، حرفهيي ناميده شدند.
محمدعلي الستي هم روزنامهنگار حرفهيي را داراي دانش تخصصي و تجربهي كافي و مهارت عملي لازم براي كاربردي كردن آنها دانست.
وي مسووليت اصلي روزنامهنگاران را احساس تعهد نسبت به جامعه خواند و افزوده بود: خبرنگاران مسوول حفظ حريم اطلاعات هستند و حرمت اخبار، حفظ صحت، دقت و امانت در انتشار آنها برعهدهي ايشان است كه خبرنگاران را در برابر خدا و مردم مسوول ميكند.
اكبر نصراللهي - مدرس ارتباطات - معتقد است كه ذوق، استعداد و سرعت عمل بالا، روابط عمومي بسيار قوي، داشتن حس مسووليت اجتماعي و روحيهي جسارت هوشمندانه و خطرپذيري از مهمترين ويژگي خبرنگاران حرفهيي است.
به گفتهي وي متاسفانه خبرنگاران كشورمان به دلايل مختلف کمتر از ويژگيهاي خبرنگاران حرفهيي برخوردارند اما هرچه اين ويژگيها در خبرنگاران بيشتر باشد و بيشتر آن را بهکار بگيرند، به همان اندازه حرفهييترند.
اين مدرس دانشگاه در تشريح ديگر ويژگيهاي خبرنگار حرفهيي تاكيد كرد كه ذوق و استعداد يکي از مهمترين ويژگيهاي خبرنگار است؛ کسي بايد وارد عرصهي جذاب، پرخاطره و در عين حال پر مخاطرهي روزنامهنگاري شود که ضمن داشتن استعداد ذاتي از هنر واژهگزيني، شم خبري، حوصلهي زياد و نگاه موشکافانه و دقيق نيز برخوردار باشد و با پرهيز از احساسات سعي کند كه رويدادها را همان طور که اتفاق افتادهاند، منتشر کند.
اين مدرس ارتباطات داشتن روحيهي متناسب با نيازهاي شغلي را از ويژگيهاي روزنامهنگار حرفهيي دانست و معتقد بود كه بسياري از افراد ممكن است با وجود دارا بودن دانش كافي، فاقد روحيه و شخصيت لازم براي انجام كارهاي خاص باشند، بنابراين نبايد عوامل روحي، رواني و وابستگيهايي كه در افراد عادي تاثير ميگذارد، در اين افراد تاثيرگذار باشند.
اما الستي هم در مورد حقوق خبرنگاران تاكيد كرد: روزنامهنگاران بايد به علت پرفشار بودن كار خبرنگاري و امكان اشتباه در اين زمينه، در جوامع مدني، مورد پشتيباني قضايي قرار بگيرند.
اين مدرس دانشگاه ادامه داد: بايد حمايتهايي از خبرنگاران و روزنامهنگاران صورت گيرد كه با اولين اشتباه شغل خود را از دست ندهند و متحمل بازداشتها و جريمههاي سنگين نيز نشوند.
مهدخت بروجردي هم تاكيد دارد كه محتوا زماني ميتواند جذاب و آگاهيبخش باشد كه خبرنگار در كنار ارايهي خبر، حرفي براي گفتن داشته و تنها در قالب يك ضبط صورت عمل نكند، چنين عملكردي از سوي خبرنگار و روزنامهنگار باعث ميشود صاحبان قدرت و ثروت حتي فكر خطا را نيز به ذهن خود راه ندهند.
وي با اشاره به اين كه روزنامهنگار درصورتي ميتواند محتواي رسانهي متبوعش را ارتقا دهد كه عامل تغيير باشد، اضافه كرده بود: روزنامهنگاران و خبرنگاران كه از آنها به عنوان رهبران فكري ياد ميشود، در صورتي ميتوانند عامل تغيير بوده، مشاركت مردم را جلب كرده و آگاهي بخشي داشته باشند كه از دانش، تخصص، ايمان، تعهد، علاقه ومسووليتپذيري لازم برخوردار باشند.
به گفتهي بروجردي دستاندركاران رسانه بايد بدانند روزنامهنگاري و خبرنگاري شغلي معمولي براي ارتزاق نيست بلكه يك رسالت اجتماعي براي آگاهيدهي به جامعه است كه البته در اين ميان برخي مسايل و مشكلات حقوقي و قانوني نيز وجود دارد كه بايد از سوي دولتمردان حل شود تا رسانهها به كيفيت محتوايي مناسبتري دست يابند.
اما عليرضا دهقان تاكيد كرده بود از خبرنگار انتظار ميرود در توليد خبر خود استقلال داشته باشد و تنها با هدف حقيقتگويي و دادن اطلاع و آگاهي به مخاطب به انتشار خبر بپردازد. هر چه اين استقلال بيشتر باشد آزادي اطلاعات نيز به نحو بهتري تامين خواهد شد.
به گفته وي البته هميشه اين استقلال حرفهيي به نحو كامل و در حد انتظار تامين نميشود و مشكلات زيادي در اين امر ممكن است به وجود بيايد كه انتظارات كارفرما از يك سو و انتظارات افراد يا سازمانهاي خارج از موسسه مطبوعاتي نيز از سوي ديگر از جمله مواردي هستند كه اين استقلال را نقض و آزادي اطلاعات را دچار خدشه ميكنند.
او فريبكاري و اطلاعات ساختگي را يكي ديگر از موارد مورد بحث دراخلاق حرفهيي در سطح خرد دانست و معتقد بود كه در اينباره بايد دانست اطلاعاتي كه روزنامهنگاران توليد ميكنند تا چه اندازه برآمده از واقعيتهاي قابل مشاهده و اثبات است. در مواردي ممكن است گزارش تهيه شده آنقدر جذاب و تاثيرگذار باشد كه حتي جايزه پوليتزر را نيز نصيب نگارنده خود كند اما بعد مشخص شود اطلاعات آن دروغ و ساختگي بوده است كه البته ظهور تكنولوژيهاي جديد، شرايط ايجاد اين اطلاعات ساختگي را بيش از پيش فراهم كرده است.
مجيد رضاييان - مدرس علوم ارتباطات - هم با اشاره به اين كه امروز رسانهها به سمت خبرنگار - كارشناس حركت كردهاند، افزود: دوراني كه رسانهها تنها كار خبري ميكردند، سر آمده است و روزنامهنگاري خبري، به سمت روزنامهنگاري نرم و تحليلي پيش رفته و حتي اين نوع از روزنامهنگاري، پايهاي براي فضاي وب و رسانههاي الكترونيك شده است.
او در ادامه با تاكيد بر اين كه اصل نقد، سازنده و كارشناسانه است، تصريح كرد: تقسيم نقد به سازنده و غيرسازنده صحيح نيست زيرا نقد نيز مانند خبر، يادداشت، گزارش و غيره يك رويكرد حرفهيي و يك ژانر در حوزه روزنامهنگاري است، ضمن اينكه ذات آن نيز با كارشناسي همراه است.
حسن عابديني هم در وبلاگ خود نوشته بود: خبرنگاران نيک ميدانند که هنر در "کوتاهي و ايجاز" و "سادگي و روشني" در نوشتن است. انتخاب مناسب شيوه "روايت و حکايت رويداد" و داشتن "استدلال و منطق" هم در زمره مواردي است که به انسجام گزارش کمک ميکند.
به گفته او خبرنگاران شاعر نيستند که خبرشان را به خاطر نيافتن واژگان معطل بگذارند. فيلسوف هم نيستند که روان نويسي، نشانه بيدانشي آنان تلقي شود. خبرنگار بايستي بداند وقتي موفق است که با زبان توده مردم سخن بگويد.
وي بر اين اعتقاد است که هنر زيباييشناسي تصويري از ارکان سهگانه گزارش تلويزيوني است. دانش برقراري ارتباط با مخاطب و فن بهرهگيري از تجهيزات انتقال تصوير نيز دو رکن ديگر هستند.
انتهاي پيام