شاهكارهاي ادبي كه هرگز در رديف جلوي سينما ننشستند
«گلف نيوز» فهرستي از 10 رمان معروف تهيه كرده است كه تاكنون اقتباس سينمايي موفقي از آنها ساخته نشده است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با نگاهي به تاريخ سينما ميتوان دريافت كه بسياري از فيلمهاي مطرح، ريشه در دنياي ادبيات داشتهاند، اما در اين ميان آثار ادبي برجستهاي نيز هستند كه يا راهي پردههاي سينما نشده و يا اقتباسي مناسب از آنها ساخته نشده است. وبسايت «گلف نيوز» فهرستي از 10 شاهكار ادبي تهيه كرده است كه ساخت اقتباس سينمايي قابل تقديري از آنها تاكنون رخ نداده است. در اين فهرست نام آثار مطرحي چون «ناتوردشت»، «ابله» و «صد سال تنهايي» به چشم ميخورد: 1- «ناتوردشت» نوشتهي «جي. دي. سلينجر»: سلينجر در زمان حياتش هرگز اجازهي اقتباس سينمايي، تلويزيوني و يا نمايشي اين رمان را صادر نكرد و پس از مرگ او هم، موسسهي مسوول انتشار آثارش اعلام كرد هيچ چيز تغيير نكرده است. جروم ديويد سلينجر متولد ژانويه 1919 در منهتن نيويورك بود كه با انتشار رمان «ناتور دشت» در سال 1951 به شهرت جهاني رسيد. «ناتور دشت» كه تقريبا به تمام زبانهاي زنده دنيا ترجمه شده است، سالانه حدود 250 هزار نسخه در جهان فروش دارد و تاكنون 62 ميليون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است. وي تا پيش از مرگ هرگز اجازهي ساخت اثري سينمايي براساس اين كتاب را نداد. گفته ميشود مخالفت جدي او با اقتباس سينمايي از كتابهايش بهدليل نوع ساخت فيلم «عمو ويگيلي در كانكتيكات» برميگردد كه هاليوود براساس يكي از داستانهاي او ساخت. سلينجر مجموعه داستان كوتاه «9 داستان» را در سال 1953 بعد از «ناتور دشت» نوشت، در سال 1961 «فراني و زويي» را منتشر كرد و دو سال بعد «تيرهاي سقف را بالا بگذاريد نجاران» كه متشكل از دو رمان كوتاه بود را به چاپ رساند. آخرين اثر به چاپ رسيده از سلينجر به ژوئن سال 1965 برميگردد كه «شانزدهم هپورث» را در مجلهي «نيويوركر» منتشر كرد. دو سال قبل نويسنده ناشناختهاي با نام «جي. دي. كاليفرنيا» قصد داشت كتابي با نام «60 سال بعد؛ رهايي از دشت» را كه دنبالهي «ناتور دشت» بود منتشر كند. اما سلينجر با اقامهي دعوي به دادگاه فدرال منهتن، از اين اقدام جلوگيري كرد. «يادداشتهاي شخصي يک سرباز»، «هفتهاي يكبار آدمو نميکشه»، «نغمه غمگين»، «دلتنگيهاي نقاش خيابان چهل و هشتم»، «بالا بلندتر از هر بلند بالايي»، «جنگل واژگون» و «درست قبل از جنگ با اسکيموها» از معروفترين آثار جي. دي. سلينجر هستند. 2- «ابله» شاهكار ادبي «فئودور داستايوفسكي»: بهجز اقتباس ناموفق «آكيرا كوروساوا»، كارگردان مطرح ژاپني، در سال 1951 از اين رمان، سينما هرگز اقتباسي از اين اثر كلاسيك را به خود نديد. اين در حالي است كه ديگر رمان معروف داستايوفسكي، «جنايت و مكافات»، بارها دستمايهي سريالها، فيلمها و نمايشهاي تئاتري قرار گرفته است. فئودور داستايوفسکي روز 30 اکتبر 1821 متولد شد و 9 فوريهي 1881 در سن 60 سالگي درگذشت. از مهمترين آثار او به «برادران کارامازوف»، «جنايات و مکافات»، «ابله»، «تسخيرشدگان»، «خاطرات خانهي مردگان» و «يادداشتهاي زيرزميني» ميتوان اشاره كرد. 3- «يوبيك» اثري از «فيليپ كي. ديك»: بسياري از داستان كوتاههاي كي. ديك به فيلمهاي علمي - تخيلي موفقي در سينما تبديل شدهاند، اما «يوبيك» كه گفته ميشود بهترين اثر اين نويسنده است، هرگز به سينما راه پيدا نكرده است. فيلمهاي «بليد رانر» به كارگرداني «ريدلي اسكات» و «يادآوري كامل» از ديگر رمانهاي معروف ديك هستند كه مورد اقتباس قرار گرفتهاند. اخيرا گفته ميشود كه «ميچل گوندري» در حال توليد اين رمان ديك است، كه در سال 1969 به نگارش درآمده، وي قرار است اين فيلم را در سال 2013 به روي پرده ببرد. فيليپ كيندرد ديك نويسندهي آمريكايي است که عمدتاً به خاطر کارهاي علمي - تخيلي خود شهرت دارد. او هم تعداد قابلتوجهي داستان بلند و هم تعدادي داستان کوتاه دارد که بسياري از آنها با توجه به اقتباسهاي سينمايي از شهرت قابلتوجهي برخوردارند. ديك به نامهاي «ريچارد فيليپس» و «جک داولند» هم مينوشت. 4- «شوخي بيپايان» نوشتهي «ديويد فاستر والاس»: از اين رمان بهعنوان يكي از برجستهترين كتابهاي قرن بيست و يكم ياد ميشود، اما به دليل روايت پراكنده و طولاني بودن آن، تاكنون هيچ فيلمسازي قصد ساخت اقتباسي سينمايي آن را نكرده است. والاس نويسندهي رمان و داستانهاي کوتاه آمريكايي بود. او همچنين استاد دانشگاه پومونا در کلارمونت، کاليرفرنيا و يك مقالهنويس بود. ببيشترين شهرت والاس به خاطر رمان «شوخي بيپايان» (1996) بود که در سال 2006 توسط مجلهي «تايم» بهعنوان يكي از 100 رمان برتر انگليسيزبان از سال 1923 تاکنون معرفي شد. 5- «دنياي قشنگ نو» رماني از «آلدوس هاكسلي»: اگرچه تاكنون فيلم اين رمان ساخته نشده است، اما گفته ميشود «ريدلي اسكات»، كارگردان معروف سينما، تصميم گرفته اين كار را انجام دهد. آلدوس لئونارد هاکسلي نويسندهي انگليسي بود كه اگرچه وي را بيشتر به خاطر رمانها و مقالاتش ميشناسند، تعدادي داستان کوتاه، شعر و سفرنامه نيز از او به جاي مانده است. معروفترين رمان او «دنياي قشنگ نو» (1932) است که داستان آن در قرن بيست و ششم در لندن اتفاق ميافتد. عنوان کتاب از قسمتي از نمايشنامهي «طوفان» ويليام شكسپير گرفته شده است. هاکسلي يكي از پيشگامان ادبيات مدرن در نيمهي اول قرن بيستم محسوب ميشود. 6- «صد سال تنهايي» اثر ماندگار «گابريل گارسيا ماركز»: عليرغم تاثير عميق اين رمان بر دنياي ادبيات، تاكنون اقتباس سينمايي آن ساخته نشده است. ماركز اجازهي ساخت فيلم شاهكارش را حتي به بهترين فيلمسازان هاليوود هم نداده است و همين امر موجب شده داستان اين اثر نوشته شده به سبك رئاليسم جادويي هرگز به سينما راه پيدا نكند. «گابريل گارسيا ماركز» معروف به «گابو» ششم مارس 1927 در روستاي «آراكاتاكا» در شمال كلمبيا به دنيا آمد. پرفروشترين اثر «گارسيا ماركز»، «صد سال تنهايي» است، كه بيش از 10 ميليون نسخه فروش جهاني داشته است. اين كتاب داستان چند نسل از خانوادهاي است كه در يك روستاي فرضي با نام «ماكوندا» در آمريكاي جنوبي زندگي ميكنند. او براي اين كتاب موفق شد در سال 1972 جايزه Romulo Gallegos را دريافت كند و يك دهه بعد، در سال 1982 توانست افتخار كسب جايزه نوبل ادبيات را بهدست آورد. 7- «دنياي زيرزمين» از رمانهاي «دان دليلو»: اين رمان از كارهاي پستمدرن دان دليلو است كه تاكنون هيچ فيلم سينمايي بر اساس آن ساخته نشده است. «دان دليلو» در سال 1936 در آمريكا به دنيا آمد. وي علاوه بر نويسندگي به نوشتن نمايشنامه نيز ميپردازد. وي در آثارش پرترهاي از زندگي مردم قرن بيستم و بيست و يكم را نشان ميدهد و مبناي بسياري از آثارش را مفاهيمي چون جنگ سرد، پيشرفت زندگي ديجيتالي، انرژي هستهاي و پيچيدگيهاي زباني تشكيل ميدهد. «دليلو» تا به حال برندهي جوايز ادبي متعدد از جمله جايزهي «پوليتزر» شده است. 8- «بيگانه» شاهكار «آلبر كامو»: اگرچه اين رمان يكي از بزرگترين آثار ادبي كشور فرانسه محسوب ميشود، اما تم فلسفي و ابزورد آن تاكنون دستمايهي هيچ فيلم سينمايي قرار نگرفته است. آلبر كامو هفتم نوامبر سال 1913 در الجزيره متولد شد. وي در «بيگانه» به شرح سرگذشت مرد جواني بهنام «مورسو» ميپردازد كه با خود و دنياي اطراف بيگانه است و اين بيگانگي، او را تا پاي مرگ ميكشاند. وي دربارهي «بيگانه» ميگويد: در جامعهي ما هر آدمي كه در مراسم خاكسپاري مادرش اشك نريزد، خودش را در معرض خطر ميآورد كه به مرگ محكوم شود. همچنين «سارتر» در مقدمهي اين رمان مينويسد: در ميان آثار ادبي عصر ما، اين داستان، خودش هم يك بيگانه است. كامو در دورهي كوتاه زندگي خود آثار زيادي خلق كرد، كه از جملهي آنها به «كاليگولا» (مرگ خوش) 1938، «افسانهي سيزيف» و «بيگانه» 1942، «طاعون» 1947، «شورشي» و «انسان عاصي» 1951 و «سقوط» 1952، ميتوان اشاره كرد. جايزهي نوبل ادبيات در سال 1957 به آلبر كامو تعلق گرفت و دليل آن اينطور عنوان شد كه بهخاطر آثار مهم ادبي كه در آنها مشكلات باطن بشر در زمان ما روشن شدهاند، اين جايزه را گرفته است. 9- «ماوس» نوشتهي «آرت اسپيگلمان»: اين رمان تصويري تنها اثر كميك است كه موفق به كسب جايزهي «پوليتزر» شده است. به گزارش «گلف نيوز»، داستان «ماوس» دربارهي زندگي پدر نويسندهي آن، يك يهيودي لهستاني، است كه تحت سلطهي حكومت نازي زندگي ميكرد. 10- «پدي كلارك هاهاها» نوشتهي «رادي دويل»: اين اثر دهمين رماني است كه تاكنون به سينما نرفته است. داستان اين كتاب در دههي 1960 ايرلند رخ ميدهد و احتمالا شيوهي روايي و راوي 10 سالهي خاص آن موجب شده هيچ فيلمسازي به فكر ساخت اثر اقتباسي آن نيفتد. دويل نويسنده، نمايشنامهنويس و فيلمنامهنويس ايرلندي است. وي در سال 1993 به خاطر کتاب «پدي کلارک» برندهي جايزهي «بوکر» شد. انتهاي پيام