فقط باور كن در آغاز رويشي... گزارشي از مراسم افتتاح اولين اکسپوي عکس تئاتر به نفع مجيد بهرامي

«امروز حس مي‌كنم خوشبخت‌ترين بازيگر دنيا، خوشبخت‌ترين آدم دنيا و خوشبخت‌ترين كچل دنيا هستم. با انرژي‌اي كه به من داديد، به همه شما قول مي‌دهم كه گرچه در حال حاضر تصويرم را مي‌بينيد؛ اما به زودي خودم را خواهيد ديد كه با انرژي‌تر از هميشه در صحنه حاضر شوم. به شما قول مي‌دهم كه زود برگردم. از دور دست تك تك‌تان را مي‌بوسم و دلم برايتان تنگ شده است. امروز آن‌قدر انرژي دارم كه با وجود پشت سر گذاشتن شيمي‌درماني و درد حاصل از آن مي‌توانم از همين جا برايتان تئاتر اجرا كنم. خيلي خوشحال هستم و تك تك شما را دوست دارم.» به گزارش خبرنگار بخش هنرهاي تجسمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اينها جملات «مجيد بهرامي» در پايان مراسم افتتاح «اولين اكسپو عكس تئاتر ايران» بود كه به بهانه پاسداشش در خانه هنرمندان ايران برپا شد. *** شامگاه چهارشنبه ـ 22 تيرماه ـ خيلي‌ها آمده بودند؛ از تئاتر و سينما تا هنرهاي تجسمي؛ همه گرد هم جمع شده بودند تا اين‌بار اتفاق متفاوتي را براي يك دوست رقم بزنند. عكس‌هاي تئاتر در راهروهاي خانه هنرمندان ايران چشم‌نوازي مي‌كرد و در تالار استاد انتظاري نيز تابلوهاي متفاوتي به نمايش گذاشته شده بود. سي هنرمند با عكس‌هاي تئاتري‌شان در راهرو طبقه اول منتظر دوستاني بودند كه براي حمايت از مجيد بهرامي، با همت عالي عكس‌هاي‌شان را بخرند. در تالار انتظامي هم 15 تابلو عكس از 15 عكاس مدعو بر ديوارها آويزان بود و در نقطه مرکزي تالار نيز سه تابلوي بزرگ در اندازه‌هاي 100 ×70 از فيلم‌ها و تئاترهايي كه مجيد بهرامي پيش‌تر در آن‌ها حضور يافته بود، چشم‌نوازي مي‌كرد. اين تابلوها با امضاي هنرمنداني چون بابك حميديان، ايرج راد، سيامك احصايي، عاطفه تهراني، اشكان خطيبي، هنگامه قاضياني و‌ رخشان بني‌اعتماد به فروش ويژه مي‌رسيد. «بابك حميديان»، بازيگر تئاتر و تلويزيون بر روي يكي از تابلوها، شعري را از رسول يونان نوشته بود: «من پشت به ماه ايستاده و/ مي‌گريم / و تو / كنار پنجره / آن‌قدر به ماه مي‌نگري / تا زيبا شوي / يك روز / عشق تو / اين غول كوچك را خواهد كشت.» *** به گزارش ايسنا، مراسم رسمي افتتاح اين اكسپو با يك ساعت تأخير در تالار بتهوون خانه هنرمندان ايران با حضور جمع کثيري از هنرمندان آغاز به كار كرد و سپس مجيد سرسنگي، مدير عامل خانه هنرمندان ايران، در پيامي كوتاه خطاب به مجيد بهرامي و جمع حاضر گفت: «اين روزها به هر اتاقي كه در خانه هنرمندان سر مي‌كشم، صحبت از مجيدي بهرامي است. اين روزها به هر چه فكر مي‌كنم، ناخودآگاه تصوير مجيد بهرامي در ذهنم نقش مي‌بندد. اين روزها از خود زياد مي‌پرسم كه مگر مجيد بهرامي كيست و چرا به ناگاه تبديل به موضوعي شده است كه همه هنرمندان دغدغه او را دارند. بعد كمي فكر مي‌كنم و مي‌بينم اين روزها صحبت از عشق و محبت و دست ياري دادن به يكديگر است. اين‌بار مجيد بهرامي بهانه‌اي است تا همه جنب و جوشي را كه مدت‌هاست در محاق سكون قرار گرفته بيرون بريزند، كاري كنند، حركتي كنند و بعد پس از يك روز خستگي از كار، لبخندي بر لبان‌شان بنشينند كه يعني: اميد!» سرسنگي در ادامه اين يادداشت نوشته است:« از خودم مي‌پرسم در كجاي ايران مي‌توان چنين هنرمنداني يافت؟ كساني كه در اوج قدرت هنري و ايستاده بر قله‌هاي شهرت و معروفيت خاضعانه تمامي توان خود را در طبق اخلاص مي گذارند تا يادآور شوند كه اگر اين تمدن و اين كشور صاحب هنري است كه مي‌تواند دنيا را مسحور خود كند، هنري است كه با اخلاق عجين شده، هنري است كه عشق به انسانيات و اميد به كمال آن را مزين كرده و هنري است پاكيزه و روحاني كه جان انسان را با عطر خوش خود معطر ساخته است.» مدير عامل خانه هنرمندان ايران در پايان اين نوشته آورده است: «نكوداشت مجيد بهرامي تمام مي‌شود؛ اما خاطره اين حركت و اين عزم برخاسته از غيرت هنرمند ايراني تا مدت‌ها باقي خواهد ماند. حيفم آمد در اين لحظات، خالصانه‌ترين ارادت خود را نثار تمام هنرمندان، مديران، هنردوستان و تمامي آن‌ها كه از اين نكوداشت حماسه‌اي مملو از عشق و عاطفه آفريده‌اند، نكنم و شفاي مجيد بهرامي را از خداوند خواستارم.» در ادامه مراسم، قسمت‌هايي از نمايش «خانه در گذشته ماست» به كارگرداني حامد محمد طاهري با بازي مجيد بهرامي پخش شد. سپس رخشان بني‌اعتماد، کارگردان سينما خطاب به جمع حاضر گفت: «دلمان براي مجيد بهرامي تنگ شده است. نزديك به دو سال است كه او را نمي‌بينيم؛ اما مجيد بهرامي با حضور در سينما و تئاترهاي به‌يادماندني كه از خود باقي گذاشته، با ماست و اعتقاد دارم اين روزها مهم‌ترين نقش زندگي‌اش را دور از چشم ما بازي مي‌كند. » او اضافه كرد: «اين‌بار مجيد بهرامي نقش مقاومت را با آن خنده به يادماندني كه هنوز هم روي صورتش نقش دارد، بازي مي‌كند و ما هنرمندان كه بدون تعارف صورت خود را با سيلي سرخ كرده‌ايم و بضاعت‌مان نياز به اثبات ندارد، امروز به خاطر او گرد هم آمده‌ايم.» بني‌اعتماد خاطرنشان كرد: «دوست داشتيم شرايطي را فراهم كنيم كه مجيد بهرامي را دوباره در كنار خود ببينيم. مجيد جان! دل‌مان برايت تنگ است و اميدواريم با همان مقاومتي كه در اين دو سال نقش پنهاني را بازي كردي، ما وسيله‌اي شويم تا بار ديگر كنارمان باشي.» در ادامه، بار ديگر پشت صحنه‌هايي از نمايش «خانه در گذشته ماست» با تصاويري از ديدار پرويز پرستويي با مجيد بهرامي پخش شد. در اين نماهنگ كوتاه، پرستويي بعد از ديدن بازي مجيد بهرامي در اين تئاتر مي‌گويد:« زبانم قاصر است كه از قدر و منزلت بازيگراني اين‌چنيني حرف بزنم و با ديدن بازي مجيد وحشت دارم كه بار ديگر روي صحنه تئاتر بيايم. پيش از اين فكر مي‌كردم تئاتر دارد از رونق مي‌افتد؛ ولي اين‌بار مي‌توانم با صراحت بگويم كه تئاتر خيلي جلوتر از سينما حركت مي‌كند؛ پس بهتر است سكوت كنم.» پرستويي در بخش ديگري از اين گفت‌وگوي تصويري كه در سال 83 ضبط شده، مي‌گويد: «غريب به 50 تئاتر را بازي كرده‌ام و خودم فكر مي‌كردم در اين مسير خيلي زحمت كشيده‌ام، اما بعد از ديدن «سياه‌ها» و در ادامه آن نمايش «خانه در گذشته ماست» احساس كردم كه هيچ كاري نكرده‌ام و معتقدم كه چنين كارهايي را با پول نمي‌توان جواب داد.» اين هنرمند در قسمت ديگري از فيلم عنوان مي‌كند:« مجيد بهرامي را مي‌شناسم و مي‌دانم با چه از خودگذشتگي كار مي‌كند؛ نه به خاطر اين‌كه يك ساعت و نيم در ميان استخر گل بازي كرد؛ بلكه پشت اين تئاتر و عقبه در اين گل رفتن من اذيت مي‌شوم و نمي‌دانم چه مي‌توان براي چنين بازيگراني كرد؟ اين‌ها كساني هستند كه بايد آن‌ها را حفظ‌ كنيم، اما آيا مسؤولان و تمام كساني كه دل‌شان براي هنر مي‌تپد، مي‌توانند جواب‌گوي اين بچه‌ها و فعاليت‌هاي‌شان باشند؟ اگر همه دنيا را هم به اين بچه‌ها بدهند، باز كم است.» به گزارش ايسنا، داوود رشيدي، بازيگر و كارگردان تئاتر، ديگر هنرمندي بود كه در اين مراسم از مجيد بهرامي سخن گفت. رشيدي عنوان كرد: «مجيد بهرامي 12 سال پيش نقش كوچكي در نمايش «ريچارد سوم» داشت و به زعم بنده، يكي از مرتب‌ترين بازيگراني بود كه همچون يك ستاره متعهدانه در صحنه و تمرين‌ها حاضر مي‌شد و اي كاش مسؤولان هنري ما به فكر اين باشند كه قبل از آن‌كه وضعيت هنرمندي به اين مرحله باريك برسد، آن‌ها را به لحاظ سلامتي و امنيت جاني مورد مراقبت قرار دهند؛ زيرا بازيگري يكي از سخت‌ترين مشاغل است و مسؤولان بايد بازيگران را لاي پنبه نگه دارند.» به گزارش ايسنا، بعد از پخش نماهنگي از اجراي «سياه‌ها» به كارگراني حامد محمد طاهري، اين بار فاطمه معتمدآريا در صحنه حاضر شد. او با قدرداني از همه مسؤولان و هنرمندان در اين مراسم، گفت: باعث خرسندي ماست كه تك‌تك شما و به ويژه مسؤولان امروز در اين برنامه حاضر شده‌ايد. مجيد بهرامي با اين همه انرژي و آن‌چه از او مي‌بينيم، در بين ما باقي خواهد ماند.ما خيلي وقت‌ها غم نان خوردن را فراموش كرده‌ايم؛ زيرا نان خوردن از راه تئاتر سخت است و با تئاتر خوب برخورد نشده است؛ اما مجيد بهرامي به ما ياد داد كه خيلي كارهاي ديگر هم مي‌توان انجام داد.» اين هنرمند و بازيگر در بخش ديگري از سخنان خود بيان كرد: «مجيد بهرامي چه خوب بشود و چه خوب نشود، زنده است. او روحيه‌اي دارد كه ما را در برخورد با رفتارش شگفت‌زده مي‌كند. او يك نفر است؛ اما همه ما را تربيت مي‌كند و باعث اين شده كه همه ما امروز اين‌جا جمع شويم. قطعاً مجيد بهرامي اولين كسي نيست كه به اين مصيبت دچار شده و متأسفانه آخرين نفر هم نخواهد بود؛ اما شروع‌كننده جرياني است كه اميدوارم در آينده ادامه پيدا كند.» اين بازيگر سينما و تئاتر در ادامه گفت: «آن‌چه امروز در اين‌جا اتفاق افتاد، تعهد مسؤولان نسبت به بازيگران را در خواست مي‌کند. ما وقتي از هنرمندي حرف مي‌زنيم، منظورمان روح و روان اوست. مجيد بهرامي روح بزرگي دارد كه در اختيار ما گذاشته و خيلي بي‌انصافي است كه از او حمايت نكنيم.» او بار ديگر با قدرداني از مسؤولان حاضر در اين مراسم، عنوان کرد: «مجيد بهرامي شروع‌كننده اين جريان است و مطمئن‌ام اين حركت پايان ندارد؛ اما اميدوارم نقطه پاياني آن چيز خوبي باشد و چقدر خوب است كه ما همديگر را دوست داريم و مي‌خواهيم همديگر را پيدا كنيم. همين كه امروز كنار هم هستيم و از مجيد بهرامي ياد مي‌كنيم، نويد دهنده خبرهاي خوشي است.» به گزارش ايسنا در ادامه، بخش‌هايي از فيلم‌هاي «گيلانه» و «بدرود بغداد» با بازي مجيد بهرامي پخش شد. سپس سيف‌الله صمديان،به نمايندگي از جامعه عكاسان سخن گفت و عنوان كرد: «لحظاتي پيش در پشت صحنه هنگام پخش شدن بخش‌هايي از فيلم «گيلانه» شاهد اشك‌هاي بازيگر اين فيلم بودم و همان‌جا آرزو كردم كه اشك‌هاي اين هنرمند به خنده‌اي از ته دل تبديل شود؛ همان چيزي كه من هميشه از اين بازيگر ديده‌ام و باز اميدوارم كه مجيد بهرامي صحيح و سلامت از فرودگاه به ما بپيوندد.» او ادامه داد: «خوشبختانه امروز هنر عكاسي با افتخار تمام كار ويژه‌اي را براي اين مجلس انجام داده و انگيزه برپايي چنين نكوداشتي شده است. كارهايي از ميان آثار هنرمندان انتخاب شد و قرار است با همت عالي فروخته شود. به شخصه معتقدم عكاسي از آن دست معجزاتي است كه در طول حيات بشري و با كسري از ثانيه لحظات را ثبت مي‌كند و تنها پديده يخ‌زده‌اي است كه قرن‌ها بعد باعث نشاط و خوشحالي همگان مي‌شود.» صمديان خاطرنشان كرد: «در هنر تئاتر كه هنوز شرايط صحيحي براي ارائه پيدا نكرده‌ است، هنر عكاسي كارهاي فوق‌العاده‌اي انجام داده است و لحظاتي را ثبت مي‌كند كه ديگر قابل تكرار نيست. اميدوارم امروز اين حركت كار شايسته‌اي انجام دهد؛ زيرا انسان اوليه در برابر اتفاقاتي كه از جلو چشمانش گذشته، آن‌چه را كه ديده، در تاريك‌خانه ذهنش ثبت كرده و همچنان در آرزوي لحظه‌اي است كه تمام و كمال، آن‌چه را در برابرش اتفاق مي‌افتد، ثبت كند.» به گزارش ايسنا، رضا ثروتي، كارگردان نمايش «عجايب المخلوقات»، در اين جمع به نيابت از مجيد بهرامي، از تمام كساني كه براي حمايت از او تاکنون گام‌هاي مؤثري برداشته‌اند، قدرداني كرد و سپس يادداشتي را با عنوان «ما غيرحرفه‌يي‌ها» به بهانه توقف اجراي «عنجايب المخلوقات» خواند. در يادداشت ثروتي آمده است: «نزديك به يك سال است كه بازيگرانم تمرينات طولاني‌مدت را هرروزه از سر مي‌گذارنند؛ تمرين‌هايي كه در آن ياد گرفتند كه هيچ كس به تنهايي نبايد ديده شود؛ بلكه بايد تماشاگر را به ديدار از جماعتي دعوت كرد كه هيچ‌يك قصد خودنمايي ندارند. اين نگاه به بازي تنها در صورتي شكل خواهد گرفت كه بازيگر ايثار كند و نه براي خود؛ بلكه براي ديگري و براي همه. اغراق نمي‌كنم اگر بگويم اين ايثار در نمايش ما اتفاق افتاد و اغراق نمي‌كنم اگر بگويم آغوش كشيدن بازيگران و تكان خوردن شانه‌هايش‌ان را بارها در تمرينات ديده‌ايم.» او در ادامه اين يادداشت نوشته است: «حالا كه اين مطلب را مي‌نويسم، مدام به اين فكر مي‌كنم كه اگر روزي او نباشد، آيا آن جماعت ديده مي‌شود يا خير؟ به اين فكر مي‌كنم آيا او تنها يك بازيگر است؛ مثل تمام بازيگرها؟ نه. او همه ماست. اگر روزي نباشد، اگر كسي ديگر جايگزين او شود، ما ديگر آن همه نيستيم. همه ما نه در چند روزي كه از اجراهاي‌مان مي‌گذرد، نه بر آن‌چه در صحنه ديده مي‌شود؛ بلكه در چندين ماهي كه كسي نبود و نديد، همه ما در تكان شانه‌ها و لبخندهاي‌مان شكل گرفت. بي‌اغراق مي‌گويم هيچ‌يك از ما نمي‌تواند اجراي « عجايب المخلوقات» را بدون او تصور كند؛ عجيب الخلقه‌اي كه هيچ‌وقت لبخند كودكانه‌اي كه بر روي لبانش است، پاك نمي‌شود. بازيگري كه هيچ چيز را روي صحنه غيرممكن نمي‌داند. بازيگري كه تنها لذتش، قرباني كردن جان در برابر تماشاگر است. به ياد مي‌آ‌وريد او را كه ساعتي در استخري از گل غوطه مي‌خورد و دست آخر چشم در چشم شما خودسوزي مي‌كند؟ تماشاگران امروز جان او به خطر افتاده است. سرتان را درد نياورم. اين‌بار سرطان مي‌خواهد نقش او را بازي كند. اين را نه ما مي‌گوييم و نه او؛ پزشكان مي‌گويند.» ثروتي در پايان اين نوشته آورده است: «بازيگر عزيزم در كتاب «صورت‌ها» نوشته است: اگر بيماري‌ام را ديديد، به او بخنديد و به او بگوييد شكار او اين‌بار شكارچي تو است و ما عجيب الخلقه‌ها اين جمله را تنها يك جمله شاعرانه و اميدوارانه نمي‌دانيم. اين شكار حقيقتي است که تنها چند ماه طول مي‌كشد به اندازه همان تمرين‌ها كه گفتم. شايد اين توقف خود تمريني باشد براي غيرحرفه‌يي شدن. تمريني كه من و گروه اجرايي‌ام به هيچ قيمتي نمي‌خواهيم از دست بدهيم تا خدا نكند روزي انگ حرفه‌يي شدن را به دوش بكشيم؛ حرفه‌يي‌هايي كه همه چيز را تنها در روي صحنه مي‌بينند و يك زندگي چندين‌ماهه را همچون اداره‌اي كه در آن كارت مي‌زنند، مي‌پندارند. پس به تماشاگران وعده مي‌دهيم كه تنها چند ماه ديگر با او شكارچي بزرگ، به سراغ شما بياييم. شكارچي بزرگي كه اين‌بار مرگ را از پا درمي‌آورد.» در ادامه مراسم، مهدي پاكدل به نيابت از برادرش، حسين پاكدل، كه به دليل بيماري در جمع حضور نداشت، يادداشتي را خطاب به مجيد بهرامي خواند. در بخشي از اين نوشته آمده بود: «... پرتاب شدي به دنياي «سياه‌ها». 18 ماه تمام بي هيچ امكان و كمكي با عده‌اي مجنون‌تر از خودت زير حوض نمور تئاتر شهر حبس شديد تا حامد محمد طاهري بذرهاي دائمي و نو سؤال در ذهن‌تان را براند. آن وقت‌ها به كار شما خودنمايي مي‌گفتند؛ اما كارتان ايجاد مزرعه سؤال بود. حتا در ذهن آن‌هايي كه انكارتان كردند. واقعاً جمع كله خري بوديد؛ ولي تو انگار از همه كله‌خرتر بودي. مي‌داني اين را كي فهميدم؟‌ كي فهميدم تو مهارشدني نيستي و هيچ پاسخي قانعت نمي‌كند و منشأ سؤال‌هاي ناپرسيدني هستي؟ وقتي با حامد عاطفه آمديد و گفتيد مي‌خواهيد نمايشي 90دقيقه‌يي در گل كار كنيد.» حسين پاكدل در ادامه نوشته بود: «ببين پسر به كارهاي ديگرت كار ندارم؛ تو با همين يك كار جهاني و جاوداني شدي. گور پدر ركوردها و كتاب‌هاي گينس و اين مسخره‌بازي‌ها. گور پدر همه آن‌هايي كه مي‌خواهند براي سؤال‌هاي نسل شما ارزش‌گذاري كنند و تعيين تكليف! عزيز نازنين مهم خلق و زايش سؤال است. بالأخره متولد كه شد، خودش جواب مورد نظرش را از زير قفس هم شده، پيدا مي‌كند. مجيد عزيز حالا كه قرار است براي تداوم خلق سؤال، قدمي به خودت برسي، درنگ نكن. گستره همه كائنات مال توست. دست از زير گل‌ها بالا بياور و ببين بذر سؤال‌ها خواب عالمي را برآشفته است. نسل شما درست گفت: «خانه در گذشته ماست». سفرت سلامت و مزرعه سؤال‌هايت سرسبز. فقط باور كن در آغاز رويشي... .» حميد شاه‌آبادي، معاون امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز در ادامه اين مراسم، گفت: «من چيزي در برابر اين همه احساس و محبت جامعه هنري ندارم و فكر مي‌كنم آن‌چه بيش‌تر از همه ارزش دارد، اين دوستي و مودت جامعه تئاتري است كه خودش را به واسطه يك برنامه‌ هنري و برپايي اين اكسپو عكس نشان داده است.» او اظهار اميدواري كرد تا روزي بيايد و هنرمندان از تمام حمايت‌هاي بيمه‌يي و امنيتي برخوردار باشند تا نيازي به برپايي چنين فعاليت‌هايي نباشد. شاه‌آبادي در پايان از جامعه تئاتري قدرداني كرد و گفت: «به شخصه به مجيد بهرامي غبطه مي‌خورم كه در ساعات بيماري با روحيه بالايي كه داشت و با تمام دردش، با ملاقات‌كنندگان ديدار كرد. كارهاي او را تا به حال نديده‌ام؛ اما اوصاف آن را شنيده بودم و از همين‌جا مي‌گويم كه در و ديوارهاي صحنه تئاتر منتظر تو هستند؛ زيرا مي‌دانم كه تو تنها بر روي كف سالن زندگي نمي‌كني و اميدوارم كه هيجان‌انگيزترين و جذاب‌ترين كارها را بر صحنه تئاتر اجرا كني.» محمدهادي ايازي، معاون اجتماعي و فرهنگي شهرداري تهران نيز در بخش پاياني اين مراسم خطاب به جمع حاضر گفت: «همدلي هنرمندان عزيز و جامعه تئاتري را مشاهده كردم و اميدوارم كه به هيچ عنوان چنين مسائلي را شاهد نباشيم و به زودي سلامتي مجيد بهرامي را ببينيم. اميدوارم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي فضايي فراهم كند تا هنرمندان دغدغه روزهاي سخت را نداشته باشند و به ويژه در چنين شرايطي مورد حمايت‌هاي لازم قرار بگيرند.» به گزارش ايسنا، در بخش پاياني اين مراسم و پيش از ارتباط زنده تلفني با مجيد بهرامي، ابراهيم حسيني، دبير اكسپو عكس تئاتر، گزارش آماري خود را از اين نمايشگاه ارائه كرد و در ادامه همه از نمايشگاه ديدن کردند. انتهاي پيام
  • جمعه/ ۲۴ تیر ۱۳۹۰ / ۱۰:۱۸
  • دسته‌بندی: تجسمی و موسیقی
  • کد خبر: 9004-14929
  • خبرنگار :