نشست نقد كتاب «شكرستان» (نگاهي به آثار زنان در نشريات طنز) نوشته رؤيا صدر عصر ديروز (سهشنبه، چهاردهم تيرماه) در مركز فرهنگي شهر كتاب برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، علياصغر محمدخاني - معاون فرهنگي شهر كتاب - كه اجراي اين نشست را برعهده داشت، با اشاره به نقش زنان در عرصههاي مختلف، گفت: ما حضور زنان را در عرصههاي مختلف ديدهايم؛ اما زنان فيلسوف كم داشتهايم و هميشه اين سؤال پرسيده ميشود كه چرا زنان را در فلسفه كمتر ميبينيم. اين سؤال در طنز هم مطرح است. در ادبيات فارسي، زنان طنزنويس به نسبت مردان طنزنويس كمتر هستند و ما به تعداد كمي از اين زنان برخورد ميكنيم؛ در نتيجه، اين سؤال پيش ميآيد كه آيا بين طنز و فلسفه رابطهاي وجود دارد كه حضور زنان در اين دو حوزه كمرنگ است.
او افزود: اما كتاب «شكرستان» نگاهي به آثار زنان در نشريات طنز معاصر دارد و سهم زنان طنزنويس را در نشريات مشخص ميكند و هم به نشريات گذشته مانند «توفيق» و هم به نشريات بعد از انقلاب مانند «گلآقا» ميپردازد كه حضور زنان در هر دو كمرنگ بوده است.
در ادامه، رؤيا صدر، نويسنده كتاب «شكرستان» كه به آثار زنان طنزنويس در نشريات طنز ميپردازد، درباره كتاب خود، گفت: كتاب «شكرستان» ويژه نشريات طنز است و نگارش اين كتاب چند سال پيش از سوي پروين صدقيان، مدير انتشارات گلآذين، به من پيشنهاد شد كه آثار زنان طنزنويس را جمعآوري كنم. زماني كه من در نشريه «گلآقا» بودم، وقتي به كسي ميگفتم كه طنزنويس هستم، همه از من ميپرسيدند مگر زنان هم كار طنز انجام ميدهند؟! به نظر ميرسيد كه كار زنان طنزنويس زير سايه سنگين مردان پنهان مانده است.
او افزود: من ميخواستم با اين كتاب اداي ديني به زنان طنزنويس داشته باشم و سعي كنم از حضور زنان طنزنويس بازشناسي داشته باشم.
صدر با اشاره به كمرنگ بودن حضور زنان در طنزنويسي گفت: زناني كه در حوزه شعر و داستان طنز حضور داشتهاند، بسيار انگشتشمارند كه به نظر من، اين موضوع يك مقدار در ذات طنز ريشه دارد. طنز هنر ظريفي نيست و با بيرحمي همراه است. شما بايد با سوژه فاصله بگيريد و با نگاه نقادانه و با بيرحمي به سوژه نگاه كنيد. طنز از نظر روانشناسي، نمايش قدرت است و از موضع فراتر با سوژه برخورد ميكند و شايد همين باعث ميشود كه خانمها با ديگر انواع ادبيات بهتر ارتباط برقرار كنند.
نويسنده كتاب «شكرستان» با اشاره به برخورد جنسيتي در نشريات طنز، گفت: در نشريات طنز، برخورد جنسيتي ميشده است و ما در مطبوعات چند تابو داريم كه يكي سياست و ديگر، جنسيت و مذهب است.
صدر افزود: عليرغم حضور محدود زنان؛ اما باز هم زنان در نشريات طنز حضور داشتند. براي خود من عجيب بود كه زنان از سال 1320 در نشريه «چلنگر» حضور داشتهاند و بعد به نشريه «توفيق» راه يافتهاند.
او در ادامه تأكيد كرد: طنز زنان در نشريات همپاي رشد مدرنيسم و رشد طبقه متوسط شهري رشد كرده است. زماني كه تحصيلات زنان مطرح شد، حضور زنان در مطبوعات طنز هم بيشتر شد كه يكي بازتاب دغدغه زنان در نشريات طنز بود و ديگر اينكه نويسندگان سعي كردند به نگاه زنانهتري برسند.
اين طنزپرداز، زنان طنزنويس را داراي سبك مشخص ندانست و گفت: عدم استمرار كار زنان در نشريات طنز و اينكه آنها به طور مستمر حضور نداشتند، سبب شده كه به سبك مشخصي نرسند. جز در «گلآقا» كه زنان توانستند صفحات مشخصي داشته باشند، در ديگر مجلات تفنني كار ميكردند. ابوالقاسم حالت در چند دهه طنز مينوشت؛ اما زنان بيشتر تفنني كار ميكردند؛ در نتيجه، نميتوانستند سبكآفريني كنند و به قالب مشخصي برسند.
صدر با اشاره به طنز بعد از انقلاب گفت: بعد از انقلاب يك روند فزايندهاي را در طنز زنان ميبينيم كه آنها به عنوان سردبير و مديرمسؤول نيز در نشريات طنز حضور داشتهاند كه اين از نظر طنزنويسان دهه 20 چيزي رؤيايي به نظر ميرسيد.
در ادامه اين نشست، سيدفريد قاسمي - پژوهشگر مطبوعات - با اشاره به برگزاري جلسه نقد براي كتاب «شكرستان» عنوان كرد: بيترديد انعقاد اين جلسه درباره كتاب «شكرستان» در شهر كتاب عين عدالت است و براي اينكه به قدر و قيمت تلاشهاي پژوهشگرانه صدر بيشتر پي ببريم، يادآوري مقدمهاي ضرورت دارد. اينكه طنز مطبوعاتي از چه زماني شروع شد. سرآغاز طنزپردازي بانوان كي بود و زنان از چه تاريخي بر عرصه مطبوعات ورود كردند.
او افزود: هرگاه سخن از آغاز طنز و فكاههنويسي در مطبوعات ايران به ميان آمده، پژوهشگران و طنزپردازان از نخستين نشريههاي طنز و فكاهي در ايران شروع كردند و انتشار اين نشريهها را سرآغاز طنزنويسي دانستند؛ در صورتي كه طنزنويسي در مطبوعات ايران پيشينه ديرينهتري از انتشارات مطبوعات طنز دارد. با بررسي نشريههاي سالهاي آغازين روزنامهنگاري در ايران به اين نتيجه رسيدم كه مقوله طنز با چاپ زندگينامه «شاعران بذلهگو» و چاپ نمونه آثار آنان به مطبوعات ايران راه يافت. نخستين نوشتهها در اين زمينه را ميتوان در روزنامه «ملتي» جستوجو كرد، شايد بسياري از طنزشناسان امروز ايران پارهاي از آن مطالب را طنز ندانند و آنچه كه در روزنامههاي «ملتي» و «ايران» عهد ناصري منتشر شده، گونه ديگري بپندارند.
قاسمي گفت: با ترجمه آثار نويسندگان و طنزپردازان خارجي، دامنه انتشار طنز و انواع آن در مطبوعات وسعت بيشتري يافت. اولين نشريهاي كه در ايران آثار طنزپردازن فرهنگي را ترجمه كرد و به چاپ رساند، روزنامه «اطلاع» بود. از چاپكردههاي روزنامه «ملتي» 150 سال و ترجمههاي روزنامه «اطلاع» حدود 130 سال قمري ميگذرد. در آن دوره طنزپردازان چون زمينهاي براي فعاليت روزنامهنگارانه خود نديدند، به شبنگاري روي آوردند و نخستين طنزنامههاي ايران با چاپ ژلاتيني به طور مخفي و زيرزميني به دست مردم ميرسيد.
اين پژوهشگر افزود: در آن زماني كه طنزنويسان نميتوانستند آثار خود را در مطبوعات ايران چاپ كنند، در همان موقع 139 نشريه طنز و فكاهي در فرانسه، 59 عنوان در اتريش و 30 عنوان در ايتاليا چاپ ميشد و در تركيه امروزي سه عنوان نشريه طنز وجود داشت.
او سپس در باره سرآغاز طنزپردازي بانوان عنوان كرد: آثار چاپي مانند «از رابعه تا پروين» و ساير كتابها را كه بررسي ميكنيم، طنز منظوم زنان را در تذكرهها و حاشيه زندگينامههاي بسياري از شاعران زن ميبينيم. براي مثال، مهستي گنجوي كه طنز منظوم در سرودههايش ديده ميشود؛ پس بنابراين عمر طنزپردازان زنان فارسيگو بيش از پيشينه مطبوعات ايران است. اولين نشريه دربارهي زنان و به وسيله زنان در سال 1328 قمري منتشر شده؛ در حالي كه روزنامهنگاري زنان در ايران از 40 سال پيش در پس پرده شروع شده و اولين روزنامهنگار زن ايران را عزت ملك خانم، دختر امام قلي ميرزا عماد الدوله دولت شاهي، ميدانم كه در 25 سال زندگي مشترك با محمدحسن اعتمادالسلطنه، دستيار او در انتشار 9 نشريه بود.
فريد قاسمي عنوان كرد: اعلام قاطع نقطه شروع طنزنويسي زنانه در مطبوعات ايران بسيار دشوار است؛ به اين دليل كه بسياري از زنان در دوران قاجار با نام مردانه مطلب مينوشتند. برخلاف دو دهه اخير كه مردان رمان عاشقانه با نام زنانه مينويسند و معتقد هستند نام نويسنده زن براي رمان عاشقانه تضمينكننده فروش است. در دوره قاجار درست نقطه مقابل دو دهه اخير، زنان نامگزيني مردانه داشتند و قديميترين اين گونه را متعلق به 100 سال و 10 ماه پيش ميدانم كه در نشريه «دانش» به مديريت خانم كحال شروع شد.
او تأكيد كرد: اين نمونهها ممكن است با تعريفهاي امروز، طنز محسوب نشود و فكاهه باشد و يا نباشد. به هر صورت اين شيوه بيان ادبي طعنهآميز كه عيبهاي فردي و اجتماعي را با هدف اصلاح رفتارهاي بشري مورد تمسخر قرار ميدهد، به وسيله زنان گويا از نشريه «دانش» شروع شده است.
اين پژوهشگر سپس با اشاره به كتاب «شكرستان» گفت: كتاب «شكرستان» پژوهشي پايه در بررسي آثار زنان در نشريات طنز است. ارزش اين كوششها زماني بيشتر هويدا ميشود كه ما كتابهاي درباره زنان و در خصوص طنزپردازان را بررسي كنيم. مفصلترين كار درباره طنزپردازان، كتاب سهجلدي «طنزسرايان ايران از مشروطه تا انقلاب» تأليف زندهياد مرتضي فرجيان و محمد باقر نجفزاده است كه در اين كتاب سهم زنان طنزپرداز تقريبا صفر است. با ديدن كتاب خانم صدر ميبينيم كه بايد آن كتاب «طنزسرايان مرد ايران» نام ميگرفت.
او در ادامه اظهار كرد: تا پيش از «شكرستان»، كتاب مستقلي درباره زنان طنز پردازان وجود نداشت و در كتابهايي كه به طور عام به طنز ميپردازند، كمتر نامي از زنان طنزنويس ديدهايم، حتا خود صدر هم در كتاب «بيست سال با طنز» نگاهي كلي و فارغ از زنانهنگاري و مردانهنويسي به طنز داشته است.
قاسمي «شكرستان» را اولين كتاب در نوع خود خواند و گفت: «شكرستان» در نوع خود اولين و كاري پايه است كه اميدواريم با ويرايشهاي بعدي و رفع كاستيها و افتادگيها، پربارتر شود.
اين پژوهشگر مطبوعات دربارهي ويژگيهاي كتاب «شكرستان» گفت: اين كتاب با عنوان فرعي «نگاهي به آثار زنان در نشريات طنز» در 223 صفحه رقعي تدوين شده كه در صدسالگي طنزپردازي زنان در مطبوعات ايران و پنجاهسالگي مؤلف تحويل ناشر شده و مؤلف هم تا به حال شش كتاب چاپ شده و دو كتاب چاپنشده دارد. «شكرستان» با ديباچه آغاز ميشود و پس از دو فصل با نمايه پايان ميپذيرد. فصل اول كتاب «زن در مقام نويسنده» و فصل دوم «به قلم مردان، به نام زنان» عنوان دارد.
او افزود: در فصل اول به نشريههاي «چلنگر»، «توفيق»، «كاريكاتور»، «نامه آهنگر»، «فكاهيون (توفيقيون)»، «خورجين»، «گلآقا»، «طنز و كاريكاتور»، «طنز پارسي» و «ستون آزاد» اشاره شده است. كتاب نظم سنوي دارد و دليل تنظيم سنواتي را خانم صدر دستيابي به چگونگي سير و حركت اين جريان دانستهاند. در ذيل نشريه «چلنگر» با اشاره به بانواني كه با اين نشريه همكاري داشتهاند، به تلاشهاي رباب تمدن اشاره شده است. رباب تمدن، همسر مصطفي خليفه سلطاني مشهور به خليل ساماني و متخلص به «موج»، است كه سبب حضور پررنگ اين خانم در نشريه «چلنگر» شايد اين باشد كه مدتي خانه مسكوني او و همسرش دفتر «چلنگر» بوده بعد هم او در نشريه «آهنگر» بعد از انقلاب مطالبي را مينوشته است. در اين كتاب همچنين به نام صفورا نيري كه در 18سالگي با توفيق همكاري ميكرده و پروين كرماني كه حدود 20سالگي با توفيق همكاري ميكرده، برميخوريم كه نشان ميدهد زنان طنزپرداز از معادل سني پاييني برخوردار بودهاند.
قاسمي با اشاره به برخي كاستيهاي كتاب «شكرستان» عنوان كرد: براي چاپهاي بعدي بعضي افتادگي نامها بايد اصلاح شود. به مديران نشريات زنانه نيز اشاره شود. بهتر است زندگينامه مختصري از زناني كه در مطبوعات مينوشتهاند، آورده شود و اگر اين امكانپذير نيست، حداقل سال تولد آنها را بنويسيد. بهتر است به فكر زنان كاريكتاتوريست هم باشيد.
او افزود: در صفحه 208 كتاب مؤلف نامهاي زنانه مردان طنزنويس را در نشريات طنز آورده است كه اين فهرست بايد تكميل شود. نمونههايي چون مواردي كه در زير عرض ميكنم، بايد اضافه شود: عباس توفيق: خاله سوسكه، محمد خرمشاهي: خانم قندي، مادمازل ريشو و منيژه، حسين توفيق: گشنيز خانم، ناصر اشتري: ن. الف. مينا، محمدرفيع ضيايي: لاله و هما، حسين گلستاني: شهپر، محمدعلي گويا: طوطي گويا.
به گزارش ايسنا، در ادامه اين نشست، شهرام شكيبا - طنزپرداز - با اشاره به اولين نمونه طنز زنانهاي كه ديده است، گفت: اولين نمونههايي كه من از زنان با عنوان شوخطبعي ديدهام، متعلق به مهستي گنجوي است. او زني بيپروا بوده و درباره اصناف مختلف با نگاهي شوخطبعانه مينوشته و البته با هجو هم برخورد ميكرده است. من فكر ميكنم طنزنويسي با گونهاي عصيانگري همراه است و طنزنويس در پي تغيير وضع موجود است و نميتواند هميشه موافق باشد. همين او را به انتقاد ميكشد و هدف او، اصلاح است و اگر اصلاح نباشد، طنز نمينويسد.
او افزود: اين عصيان را ما به خاطر در هم تنيدگي فرهنگ و مذهب در زنان كمتر ديدهايم و اگر شاعر و نويسنده زني را ديدهايم، اين عصيانگري در زندگي او نيز بوده است و شايد فقط پروين اينگونه نيست كه دليل آن هم اين است كه شعر پروين شعر مردانه و تعليمي است و از نظر مردانه و تأديبي نگاه ميكند. هنوز اين گمان وجود دارد كه شعرهاي او را پدرش و يا دهخدا سروده باشند. اما در كسي مانند فروغ فرخزاد، عصيانگري را در ذات زندگياش ميبينيم. رباب تمدن هم به دليل بستگيهاي حزبي، اين عصيانگري را داشته است.
شكيبا در ادامه گفت: من اهل تعارف نيستم و مشخصا هيچيك از نامهاي بردهشده در كتاب را داراي سبك و شيوه نميدانم و زنان طنزنويس صاحب سبك نبودهاند و اگر زن طنزنويسي را بخواهيم داراي سبكي بدانيم، تنها خود خانم صدر است. دليل اين موضوع شايد استمرار نداشتن كار زنان و يا مردانه بودن بيش از حد تحريريههاست. شكل شوخيهاي بيپروا و سخيفي كه در نشريات طنز انجام ميشده، فضا را به گونهاي ميكرده كه زنان در آن جاي نداشته باشند. از سوي ديگر، اخلاق و جامعه ما هم اجازه عصيانگري را به نويسندگان نميدهد و وقتي عصيانگري از طنزنويسي گرفته شود، چيزي نميماند.
او افزود: اگر مرحوم كيومرث صابري هم فرزند پسرشان را از دست نميدادند و دخترشان در تحريريه حضور نداشت، شايد فضاي اين نشريه هم مردانه ميشد؛ زيرا بزرگان آنجا از فضاي هفتهنامه «توفيق» آمده بودند.
شكيبا با اشاره به كمبود نگاه زنانه به موضوعات سياسي و اجتماعي، گفت: در نشريات ما نگاه زنانه به موضوعات سياسي و اجتماعي كم بوده است. اكنون همين نگاه كم است. درگير شدن به موضوع نگاه زنانه و مردانه و تمايز قائل شدن بين اين دو ما را از بلايي كه سرمان ميآيد، غافل ميكند و شايد اصلا اين كه كتابي با موضوع زنان نوشته شود، براي من قابل قبول نباشد.
اين طنزپرداز با اشاره به طرح جلد كتاب «شكرستان» گفت: ما وقتي درباره كتاب حرف ميزنيم، همه قسمتهاي كتاب اهميت دارد. طرح جلد اين كتاب بسيار ساده است و بهتر است كه تغيير پيدا كند؛ چون حيف است. طرح جلد، ويترين كتاب و جزوي از كتاب است كه ناشران ما گاهي آن را فراموش ميكنند.
او در ادامه گفت: اما باز هم معتقدم چرا بايد كتابي درباره زنان طنزنويس نوشته شود. من اين تفكيك را دوست ندارم. تفكيك زنانه، مردانه در عرصههاي فرهنگي كار شيريني نيست. من بيشتر دوست داشتم ايشان تاريخ طنز در مطبوعات را كار ميكردند.
در ادامه اين نشست، رؤيا صدر در جواب انتقاد شكيبا و با اشاره به اين موضوع كه چرا كتاب را به زنان طنزنويس اختصاص داده است، گفت: من در اين كتاب به طنز زنانه پرداختهام؛ چون روش همكاريام با «گلآقا» اينچنين بود. در «گلآقا» تأكيد داشتند ستون طنز زنانه داشته باشيم؛ اما من ميگفتم طنز زنانه و مردانه ندارد؛ ولي با مرور زمان به اين رسيدم كه ميشود در طنز نگاه زنانه داشته باشيم. از سوي ديگر، فضاي نشريات طنز تحت تأثير نگاه مردانه بوده است و زنان هم در همان چارچوب مينوشتهاند. من عليرغم نگاه منفي به برخوردهاي تقابلآميز ميان زن و مرد، معتقدم كه اين نوع نگاه سبب شد زنان هم دغدغههاي خود را مطرح كنند. البته موافقام كه به دليل استمرار نداشتن به سبك مشخص نرسيدند.
نشست نقد كتاب «شكرستان» با پرسش و پاسخ و طنزخواني شهرام شكيبا به پايان رسيد.
انتهاي پيام