/ارزيابي طنز در دهه‌ي 80/ نيما دهقاني: محدوديت، كم‌تحملي و درآمد كم مشكلات اصلي طنز است

نيما دهقاني بزرگ‌ترين مشكلات طنز‌نويسي را وجود محدوديت‌، درك محدود از طنز و درآمد اندك دانست. اين طنز‌پرداز جوان در گفت‌وگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ارزيابي خود از طنز دهه‌ي 80 عنوان كرد: فكر مي‌كنم بعد از سال 78، مخاطب طنز كمي جنبه‌ي عام‌تر پيدا كرد. بيش از آن، طنز نوشتن در دست عده‌اي خاص بود؛ چه از لحاظ دانش و چه از لحاظ روابط و دسترسي به مطبوعات؛ اما در آن سال‌ها به علت بازتر شدن فضاي مطبوعات، خيلي‌ها به اين حيطه وارد شدند و اين طيف همين‌طور دارد گسترده‌تر مي‌شود. البته اين گستردگي كه تا زماني خوب بود، حالا گمان آن مي‌رود که به آفت طنزنويسي بدل شود. او در ادامه افزود: در اين سال‌ها با كم‌تر شدن فضاي سانسور، طنزها‌ از لحاظ زخم‌برانگيز بودن بيش‌تر شدند و به صراحت لهجه و رك بودن گرايش پيدا كردند؛ اما از حدود شش هفت سال قبل، به دليل محدوديت‌هايي كه اعمال شد، طنز‌ها ديگر نيش خود را از دست دادند و بيش‌تر به استعاره بدل شدند؛ تا آن‌جا كه صرفا استعاره نوشتن جايگزين طنز نوشتن شد. دهقاني با اشاره به شكل‌گيري فضاي مجازي در اين دهه‌ عنوان كرد: طنزنويس‌ها به دليل فضاي مجازي امكان حرف زدن يافتند و احتمال اين‌كه بتوانند حرف خود را بزنند و به گوش مخاطب برسانند، بيش‌تر شد. خود من نيز از همين محيط مجازي آغاز كردم. از سوي ديگر، وقتي كه نمي‌شود خيلي از حرف‌ها را در مطبوعات مطرح كرد، ناچار مي‌شويم به رسانه‌هاي ديگر روي بياوريم. او در ادامه عنوان كرد: البته خوشبختانه يا بدبختانه! اكنون ما در زمينه‌ي سانسور به خودکفايي رسيده‌ايم؛ چه در وبلاگ‌ها و چه در يادداشت‌هاي‌ شخصي‌مان، ناخودآگاهِ سانسورگر ما حضور دارد. او سپس به كم‌رنگ شدن طنز‌هاي ژورناليستي اشاره كرد و گفت: وقتي ستون‌هاي طنز نيستند، طنز‌پردازان دست از نوشتن برنمي‌دارند. مسئولين بايد بدانند تعطيل كردن ستون‌هاي طنز راه چاره‌ي سيستم مطبوعاتي ما نيست و كنار گذاشتن آن‌ها فايده‌اي ندارد؛ جز سوق دادن منتقدين به رسانه‌هاي احتمالاً معاند. اين طنز‌پرداز در مقايسه‌ي طنز منظوم و منثور نيز گفت: طنز منظوم چون بسيار در حاشيه بوده است، نمي‌توانيم بگوييم موفق بوده؛ اگرچه شعرپردازان طنز قوي‌تر بوده‌اند و نوشتن طنز منثور راحت‌تر است؛ اما شعر طنز در اين سال‌ها آن‌قدرها نتوانسته مخاطب خود را بيابد. او افزود: اما چند سالي است كه با آمدن رسانه‌هاي ديجيتال، شاعران طنز‌پردازان زيادي توانستند وارد شوند و من آينده‌ي شعر طنز را روشن مي‌بينم. او سپس با اشاره به جايگاه طنز مكتوب عنوان كرد: طنز مكتوب چيزي است كه از اول بوده است، حتا در كاريكاتور، روايت وجود دارد. پايه‌ي قضيه‌ي طنز، نوشتار طنز است و ارزش آن كم‌شدني نيست. ما در هر چيزي قوي نباشيم، در ادبيات طنز قوي هستيم و آن‌قدر پتانسيل طنز داريم كه مي‌توان براي هر گونه‌ي هنري از آن اقتباس كرد. الآن هم آن فيلم‌هاي كمدي ما موفق مي‌شوند كه نويسندگان قوي‌اي دارند. نيما دهقاني درباره‌ي كم‌تعداد بودن طنز‌پردازان خاطرنشان كرد: ما عرصه‌ي مطبوعاتي محدودي داريم. مگر چند مجله و روزنامه داريم و هر كدام از اين مجلات و روزنامه‌ها چند طنز‌پرداز دارند؟ و هر کدام از اين طنزپردازها چقدر اجازه‌ي نشر مطلب دارند؟ و هر کدام از اين مطالب چقدر سالم و بدون حذفيات به دست مخاطب مي‌رسند؟ بنابراين از آن قشر عظيم طنز‌پرداز، تعداد كمي وارد مي‌شوند و بيش‌تر آن‌ها در محيط مجازي كار مي‌كنند. او افزود:‌ فضاي مجازي مي‌تواند به همه چيز كمك كند؛ اما چون رشد ما در تكنولوژي و فرهنگ همراه با هم نيست، ممكن است آفت‌هايي نيز براي ما در پي داشته باشد. به عده‌اي كه در فضاي مجازي طنز مي‌نويسند و خط قرمزها را رد مي‌كنند، بنا بر استقبال مخاطب عام و تشنه بودنش براي شنيدن حرف‌هايي که تا به حال جرأتش را نداشته، تلقين مي‌شود طنز‌نويس هستند. در واقع، عده‌اي فكر مي‌كنند با بردن طنز به فضاي هزل يا توهين، طنز‌نويس مي‌شوند. شايد اين نوع طنز‌نويسي براي لحظاتي خنده بر لب مردم بياورد؛ اما طنز واقعي نيست. دهقاني همچنين درباره‌ي اين موضوع كه چقدر طنز‌ نوشتن براي ايراني‌ها كه گفته مي‌شود خودشان از روحيه‌ي طنز‌پردازي بالايي برخوردارند، سخت است‌، گفت: طنز شفاهي ما همواره قوي بوده و نمونه‌اش، لطايف و جوک‌هايي است كه هميشه وجود داشته‌اند. رشد طنز شفاهي ما در اس‌ ام اس و بلوتوث كمك مي‌كند كه روحيه‌ي طنز‌پردازي از بين نرود؛ اما طنز‌پردازي براي ايراني‌ها سخت است و سليقه‌ي طنز‌ ايراني‌ها خاص است؛ ولي اگر كسي راه آن را بلد باشد، مي‌تواند آن‌ها را بخنداند. اين طنز‌پرداز سه مشكل اصلي بر سر راه طنز‌پردازي را سانسور، كم‌تحملي و درآمد كم خواند و گفت: سانسور، کم‌جنبه‌ بودن عده‌اي كه مي‌توانند هم مسؤولين و هم اصناف و آدم‌هايي باشند كه توانايي درك طنز را ندارند، از مشكلات طنز است. از سوي ديگر، مسأله‌ي ماديات در اين‌جا نيز حضور دارد و همواره طنز‌پرداز بايد در كنار كار طنز خود، به مشاغل ديگر نيز روي بياورد که اين بر تمرکز و ميزان مطالعه‌ي وي تأثير مستقيم مي‌گذارد. براي جمع‌بندي بايد بگويم تا وقتي که به طنزنويس و طنزپرداز به ديد معاند و برانداز نگاه شود و درک نشود قصد او، اصلاح و تذکر است و حسن نيتش درک نشود، هرگز نه در عرصه‌ي طنز و نه در هيچ عرصه‌ي فرهنگي ديگري پيشرفت حاصل نخواهد شد. انتهاي پيام
  • یکشنبه/ ۲۹ خرداد ۱۳۹۰ / ۱۰:۳۳
  • دسته‌بندی: ادبیات و کتاب
  • کد خبر: 9003-17845
  • خبرنگار :