نميدانم تاکنون تجربه کردهاي نااميد شدن از لحظههايي را که روزگاري انتظار آمدنش را کشيدهاي؟؟ .... ممکن است کسي را بشناسي که حتي نسبت به ديگر دوستانت دسترسي بيشتري به امکانات رفاهي و آنچه تو آن را مايه خوشبختي ميداني داشته باشد، اما معمولا از احساس "تنهايي" حرف ميزند.
ميدانيم که "تنهايي" عاملي است که بسياري از انسانها به ويژه جوانان و نوجوانان از آن به ديگري پناه برده و چه بسا به دليل حمايت و هدايت نشدن درست در مسايل عاطفي دچار خلاءهاي بيشماري شده و در اوج تنهايي به افسردگي و انزوا و در مواقع بحراني نيز، به "خودکشي" پناه ميبرند.... به پيشنهاد يکي از دوستان پزشکم که مدتي در بخش مسموميت بيمارستان نظارهگر افراد مختلفي بوده که شايد از باريکه مرگ بازگشته بودند چند روزي را در کنار آنها سپري کردم تا متوجه شوم چرا در دنياي امروز، معضل زشت خودکشي يکي از راهکارهايي است که برخي براي پايان دادن به مشکلات خود برميگزينند.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه همدان، معمولا افرادي خودکشي را ترجيح ميدهند که در مواجهه با شرايط غيرقابل تحمل البته از نظر آنها، بهجاي حل مشکلات، راه چاره را در از بين بردن خود ميدانند.
خودکشي ممکن است در حريم خانوادهها، خوابگاههاي دانشجويي و اماکن عمومي مانند خيابان و مترو اتفاق بيافتد و جامعه را درگير عوارض خود کند.
هر چند معضل خودکشي از ديدگاه جامعه امري يکباره و ناگهاني است، اما معمولا در بسياري از موارد از مدتها قبل ذهن فرد درگير آن و نحوه اجرايش است. در چنين مواقعي خانواده و اطرافيان بدون در نظر گرفتن علت خودکشي، فرد را بلافاصله به نزديکترين بيمارستان منتقل ميکنند و پس از آن ماجرا توسط کارکنان بيمارستان همچون بهيار، پرستار، انترن و پزشک متخصص دنبال ميشود. آنچه قابل تامل است، تعريف غلط و نادرستي است که مردم از اين بخش دارند.
يك انترن بخش مسموميت:
بسياري از مواقع خودکشي جوانان تنها جنبه نمايش و تهديد دارد
خودکشي منجر به مرگ در افراد ميانسال و مسن بيشتر است
يکي از انترنهاي بخش مسموميت بيمارستان "فرشچيان" همدان، در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) منطقه همدان، بخش مسموميت را اينگونه تعريف ميکند: بخش مسموميت بيمارستان با نام علمي(toxcicology) معمولا بيماراني را پذيرش ميکند که بهطور عمد يا غيرعمد مواد مختلف سمي مصرف کردهاند که آنها را دچار عوارضي همچون از کار افتادن قسمتي از بدن يا در مواقعي مرگ ميکند.
دکتر اصغر ديندار، اضافه کرد: بيشتر مسموميتها با مواد مخدر، دارو، مواد شيميايي مثل سموم کشاورزي يا صنعتي انجام ميشود که البته گروههاي سني متفاوت مواد مختلفي را مورد استفاده قرار ميدهند.
وي افزود: آنچه بايد به آن توجه کرد، تفاوت واژه مسموميت با مسموميت غذايي است؛ چرا که در مسموميت غذايي، مسموميت ناشي از آلودگي مواد غذايي يا آب آشاميدني است که در صورت نياز بيماران معمولا در بخش عفوني بستري شده، درمان دارويي خاص خود را دريافت ميکنند. در حالي که بخش مسموميت يا همان(toxcicology)عموما بيماراني را پذيرش ميکند که سمي را وارد بدن خود کردهاند و کادر پزشکي تمام تلاش خود را براي سمزدايي بدن بيمار انجام ميدهند.
دکتر ديندار با اشاره به اينکه نحوه انتقال بيمار از محل حادثه به بيمارستان نقش مهمي در نجات جان او دارد، تاکيد کرد: در بيمارستان و در اين بخش نيز نجات بيمار به سه عامل اصلي بستگي دارد که عبارتند از: "مقدار سم مصرفي"، "نوع سم" و "زمان سپري شده از وقوع حادثه تا رسيدن به مرکز درمان و شروع درمان" که آن را (golden time) ميگويند.
وي ادامه داد: اغلب سموم بيشترين عوارض خود را در محل جذب و دفع برجاي ميگذارند و معمولا به سيستم گوارش، کبد، کليه و ساير ارگانهاي مهم بدن آسيبهاي جبرانناپذيري وارد ميکنند.
وي، اولين اقدامات انجام شده براي اين بيماران را آزمايش براي تشخيص نوع سم خواند و تصريح کرد: اينکه بيمار چه مصرف کرده، چقدر مصرف کرده و چه زماني مصرف کرده، از سوالهايي است که بايد براي درمان بيمار به پاسخهاي آنها برسيم.
دکتر ديندار گفت: پس از قطعي شدن و تشخيص نوع سم، معمولا ضد سم يا خنثي کننده مربوطه به بيمار تزريق ميشود ولي اگر سم تشخيص داده نشد يا به علت مخفيکاري اطرافيان شناخته نشود، منجر به عوارض جبرانناپذير داخلي و حتي مغزي ميشود.
وي در مورد نحوه برخورد با بيماران مسموم، تاکيد کرد: در مواجهه با برخي مسمومان نبايد آنها را وادار به استفراغ و تهوع کرد؛ چرا که عوارض ديگري بر جاي ميگذارد. به عنوان مثال بيماري که مواد نفتي يا شويندهها را مصرف کرده، با انجام استفراغ و تهوع مشکلات ريوي را نيز به مشکلات خود اضافه ميکند.
وي اضافه کرد: خودکشي در کودکان، نادر و در نوجوانان ناشايع است و معمولا بيشتر افرادي که اقدام به خودکشي مي کنند، جواناني هستند که دچار هيجانات زودگذر شده و با هدف انتقام از خود و خانواده در مواجهه با شکست عشقي و ساير ناکاميها يا در اثر استرس پس از يک حادثه همچون زلزله، تجاوز و از دست دادن يکي از افراد خانواده که وابستگي شديدي به او داشتهاند انجام ميشود.
دکتر ديندار تاکيد کرد: هر چند در بسياري از مواقع خودکشي جوانان منجر به مرگ نميشود و تنها جنبه نمايش و تهديد دارد، اما بايد به طور جدي و روانشناختي به آن نگاه کرد؛ چرا که به دست آوردن تجربه در اين زمينه امکان خودکشي مجدد در شرايط مشابه را افزايش داده، خطر مرگ را به آنها نزديکتر ميکند.
وي تصريح کرد: مواد مورد استفاده توسط اين قشر متفاوت است و بستگي به فرهنگ، سهلالوصول بودن و ميزان هزينه آن دارد. به عنوان مثال دختر نوجوان شهري قرص يا پسر روستايي سم کشاورزي را براي خودکشي مناسب مي بينند.
وي ادامه داد: بايد توجه داشت که تنها بيماران بخش مسموميت را جوانان تشکيل نميدهند، بلکه افراد مسن، مردان و زنان ميانسال و حتي زنان باردار نيز از اين قاعده مستثني نيستند.
دکتر ديندار اضافه کرد: ميزان خودکشي با افزايش سن، رابطه مستقيمي دارد؛ چرا که اين افراد معمولا آگاهانه و با تفکر اقدام به اين کار ميکنند، چنانچه خودکشي منجر به مرگ، در افراد ميانسال و مسن به دليل نوع موادي که استفاده ميکنند، بيشتر است و در اصطلاح پزشکي"خودکشي موفق" گفته ميشود.
وي عوامل اجتماعي همچون تنهايي، عوامل طبي مانند افسردگي، اعتياد به الکل و اختلال شخصيت را از علل تاثيرگذار در خودکشي دانست و افزود: احتمال خودکشي به عواملي چون وجود افکار خودکشي، وجود اختلال رواني و همچنين بيماري جسمي مزمن دردناک بستگي دارد.
يك بهيار:
احتمال مرگ در خودكشي مردان نسبت به زنان بيشتر است
نمايشي بودن خودکشي در خانمها براي جلب توجه بيشتر است
همچنين، محمدرضا مازندراني، بهيار بيمارستان فرشچيان همدان، که چندين سال است در اين بخش شاهد مرگ و زندگي افراد مختلف در اين بخش بوده، گفت: برخي افرادي که گاهي در بين مراجعهکنندگان به اين بخش به چشم ميخورند، معتاداني هستند که به علت مصرف بالاي مواد مخدر در اصطلاح پزشکي (over dose) کردهاند و يا افرادي که از بيماريهاي مزمن مانند صرع، رواني يا بيماريهايي که براي درمان نياز به استفاده طولاني مدت دارو دارد، رنج ميبرند و با مصرف زياد برخي داروهاي خود موجب مسموميت يا خودکشي ميشوند که معمولا درصد بيماريهاي رواني در بين آنها بيشتر به چشم ميخورد.
مازندراني با اشاره به اينکه معمولا خودکشي در برخي زمانها بيشتر به چشم ميخورد، تصريح كرد: معمولا در زمان امتحانات يا کنکور دانشآموزان، در زمان برداشت محصول کشاورزي، در زمان اعتياد همسران يا در زمان مناسبتهاي مذهبي مانند شب قدر، هرچند ميزان خودکشي کاهش مييابد، اما هستند کساني که به احساس گناه زياد رسيدهاند و اقدام به اين کار ميکنند.
وي تاکيد کرد: نکته قابلتامل، نمايشي بودن خودکشي در خانمها براي جلب توجه بيشتر است که معمولا بسيار به چشم ميخورد؛ در حالي که در آقايان کاملا جدي و منجر به مرگ آنها ميشود. به عبارت ديگر احتمال مرگ در خودكشي مردان نسبت به زنان بيشتر است.
مازندراني همچنين با اشاره به اينکه برخي از بيماران ممکن است 2 يا 3 و يا چندباره اقدام به خودکشي کنند، گفت: احتمال دارد همکلامي و آشنايي بيمار با مشکلات ديگران او را با شيوه و روش خودکشي ديگران آشنا کند که اين نقش بارزي در خودکشي مجدد افراد دارد که معمولا در اين مواقع فرد را به روانشناس ارجاع ميدهند.
اما در اين ميان حتي با معالجه جسم نبايد از برخي مسايل روانشناسي و روانشناختي، كه عامل مهمي در گرايش افراد به معضل خودکشي است، غافل شد و بايد آن را نيز بررسي کرد.
يك روانشناس:
افراد درونگرا بيشتر در معرض خطر خودكشي هستند
نقش خانوادهها در مکانيزم ايجاد خودکشي بسيار زياد است
کساني که براي چندمين بارخودکشي ميكنند به رواندرمانيهاي عميقي نياز دارند
افرادي که خودکشي ميکنند روح ناآرامي دارند
مدرس گروه روانشناسي دانشگاه بوعلي سينا، معضل خودکشي را از ديدگاه روانکاوي نتيجه دو عامل دانست و گفت: گاهي فشارها و ناملايمات بيروني باعث ميشود که فرد تحمل خود را نسبت به جامعه و خانواده از دست بدهد و با کوچکترين عامل بيروني دست به خودکشي بزند و گاهي نيز فرد به دلايلي مانند ترس، محبت و تهديد، خشم درون خود را سرکوب ميکند، اما نميتواند آن را فعال کند بنابراين در مواجهه با ناراحتيها از ديگران، خود را به جاي آنها مواخذه و تنبيه ميکند که اين امر موجب افسردگي در درون فرد ميشود.
دکتر مهران فرهادي افزود: از ديدگاه روانکاوي، دو ميل اصلي ميل به زندگي و ميل به تخريب، در جريان اجتماعي شدن فرد، در درون و بيرون رشد ميکند که در مواقعي برخي از نيروي دروني ميل به تخريب به صورت بيروني خود را نشان ميدهد.
فرهادي اضافه کرد: تيپهاي شخصيتي نقش مهمي در انجام خودکشي دارند و معمولا افراد درونگرا بيشتر در معرض خطر هستند.
وي ادامه داد: افسردگي در افراد درونگرا بيشتر از افراد برونگرا به چشم ميخورد اما اگر فشارهاي بيروني بر فرد زياد شود، افراد برونگرا نيز ممکن است به خودکشي دست بزنند.
اين مدرس گروه روانشناسي حوزه سلامت، گفت: نقش خانوادهها در مکانيزم ايجاد خودکشي بسيار زياد است اما متاسفانه به دليل اطلاعات کم در اين مورد در حل آن ناتوان هستند.
وي در خصوص دورههاي حفاظتي پس از خودکشي، ادامه داد: کساني که براي چندمين بار به خودکشي دست ميزنند، به دورههاي حفاظتي بيشتر و رواندرمانيهاي عميقتر نياز دارند؛ چرا که نارضايتي از زندگي هنوز در اين افراد وجود دارد و به طور کامل از بين نرفته است.
دکتر فرهادي تصريح کرد: کساني که خودکشي ميکنند کساني هستند که روح ناآرامي دارند و به دورههاي طولاني رواندرماني که گاهي 30 تا 50 جلسه به طول ميانجامد، نياز دارند.
وي در پايان گفت: استفاده بيمارستانها و مراکز مشاوره از رواندرمانگران قابل، ميتواند به درمان بيماران بسيار كمك بکند.
اينجاست که بايد دوباره و چندباره گفت: "چه خوشبختي بزرگي است، بدبختيهاي کوچک! روحهاي اندکي که از رنجهاي حقير به ناله ميآيند، دردهاي روزمره گرفتارشان ميکند و قدر سعادت بزرگي را که خدا نصيبشان کرده است را، نميدانند. اينها از لذتهاي روزمره و نعمتهاي ريختوپاش هم غرق شور و شعف ميشوند، اين دنيا براي اين دلها بهشت است، کامي که با آب نبات شيرين ميشود ميتواند خوشبخت باشد!"
آري هيچ گاه نبايد فراموش کرد که "شايد تو براي خود، يک نفر باشي اما کسي هست که تو برايش تمام دنيايي."
گزارش از خبرنگار ايسنا: فاطمه نيکبخت
انتهاي پيام