گفت‌وگوي ايسنا با عليرضا داودنژاد: «مرهم» تلخ است اما زهرآگين نيست فضاي مستقلي براي فيلم‌سازي درحال شكل‌گيري است

عليرضا داودنژاد كه اين روزها جديدترين ساخته‌ي سينمايي‌اش «مرهم» به اكران عمومي درآمده است،از دلايل بازگشت دوباره‌اش به فضاي فيلم‌هاي «نياز» و «مصائب شيرين» سخن گفت و از شرايط ساخت «مرهم» كه مي‌توانست فيلم ارزاني باشد، اما نشد.

داودنژاد در ابتداي گفت‌وگو با خبرنگار بخش سينمايي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) درباره‌ي تحليل‌هايي كه پيرامون ساخت «مرهم» مطرح مي‌شود كه دوباره به فضاي فيلم‌هايي چون «مصائب شيرين» و «نياز» بازگشته است،معتقد است: فكر مي‌كنم به دليل اينكه فيلم «مرهم» كاملا با نابازيگر ساخته شده و از لحاظ شيوه پرداخت و قصه خيلي به زندگي روزمره نزديك است، اين تحليل‌ها بوجود آمده كه من به فضاي فيلم‌هاي قبلي‌ام برگشته‌ام.

 دلايل بازگشت دوباره به فضاي فيلم‌هاي «نياز» و «مصائب شيرين»

وي در پاسخ به دلايلش پيرامون بازگشت دوباره‌ به ساخت چنين فيلم‌هايي، به شرايط اكران فيلم‌هاي همچون «نياز»، «مصائب شيرين» و «بچه‌هاي بد» اشاره كرد و يادآور شد: اين فيلم‌ها از لحاظ استقبال، مخاطب خيلي خوب داشتند و حتي «بچه‌هاي بد» داشت ركورد مي‌شكست، اما با برخورد‌هايي مواجه شدند و نهايتا به محدود شدن اكران يا پايين آمدن آنها از اكران منجر شد.

داودنژاد يادآور شد: به عنوان مثال در زمان اكران «مصائب شيرين» نيمي از سينما‌هاي گروه را از اين فيلم گرفتند و «بچه‌هاي بد» را بعد از دو هفته از اكران پايين كشيدند. در حالي كه اين فيلم در سينماي «عصر جديد» تنها در يك روز 4 هزار نفر تماشاچي داشت كه با بليط‌ امروز فقط در يك سينما و يك روز 16ميليون تومان فروش داشته است. به هرحال با بهانه‌هاي گوناگون و سنگ‌اندازي‌ها اين فيلم‌ها درست اكران نشدند.

وي معتقد است: معناي اين رفتا‌رها اين بود كه حتما بايد با هنرپيشه فيلم بسازم تا بتوانم راحت آن را اكران كنم. البته بعدا با هنرپيشه هم فيلم ساختم و باز هم نتوانستم آنها را بي‌دردسر اكران كنم.

كارگردان «نياز» در ادامه يادآور شد: مدتي خارج از كشور بودم و وقتي برگشتم احساس كردم، فضا خيلي سياسي و تجاري شده و سرعت تحولات در ايران زياد است. آن زماني كه «ملاقات با طوطي» را ساختم هم از هنرپيشه حرفه‌اي استفاده كردم و هم نگاهي به اوضاع اجتماع داشتم و احساس مي‌كردم دست‌هاي پشت پرده‌ و مسائل مالي و باندي در حال شدت گرفتن است و اين وضعيت و شرايط عصباني‌ام مي‌كرد. در آن مقطع در فيلم‌سازي با ساخت «هشت‌پا»،«ملاقات با طوطي» و «تيغ‌زن» در مسيري حركت كردم كه بيشتر عكس‌العمل به اين اوضاع بود.

داودنژاد با اشاره به شرايط نامناسب اكران اين نوع فيلم‌ها ادامه داد: پس از ساخت اين نوع فيلم‌ها متوجه شدم كه هيچ كدام از اين دو شيوه فيلم سازي در عمل براي من گره گشا نيست. يعني دوباره در زمان اكران دچار مشكل مي‌شوم. دوره‌اي نمي‌دانستم چكار كنم. در آن دوره بحث‌هايي شد و به خصوص خانواده‌ام خيلي مرا تحت فشار گذاشتند و معتقد بودند خودم باعث مي‌شوم اينگونه شود و همه چيز را فداي سينما مي‌كنم و پيشنهادشان بود كه فيلم كمدي بسازم.

اين كارگردان با اشاره به شرايط ساخته‌ شدن فيلم «هوو» و «تيغ‌زن» مطرح كرد: در فيلم «هوو» چون مادرم در فيلم بود و بچه‌هايي را كه انتخاب كردم تقريبا كارهاي اوليه سينمايي‌شان بود و در واقع نابازيگر بودند به فضاي «مصائب شيرين» نزديك شد. اما داستان «تيغ زن» به طور كلي فرق مي‌كرد. آن زمان واقعا لازم بود فيلمي ارزان بسازم اما در طول ساخت متوجه شدم كه اين فيلم بايد از لحاظ ساختار بصري خيلي جذاب باشد و از لحاظ زاويه و حركت دوربين فكرهايي كردم كه اجراي آن خيلي سخت بود. به همين دليل كار دو ماهي طول كشيد و مرا به پاياني هدايت كرد كه آن پايان تجاري و عامه پسند نبود. اين فيلم در اكران كمتر مشكل داشت اما «هوو» همچنان در هنگام اكران با مشكلاتي مواجه شد، مثلا 26 اسفند توانستيم پروانه نمايش بگيرم در حالي كه قرار بود، فيلم «هوو» اول عيد اكران شود و وقتي پروانه گرفتيم كه سينما‌ها تقسيم شده بودند.

عليرضا داودنژاد در ادامه به روند شكل‌گيري فيلم «مرهم» اشاره كرد و ادامه داد: پس از فيلم‌هاي همچون«تيغ‌زن» و «هوو» احساس كردم، تحول شرايط اجتماعي خيلي شديد شده است و جوانان شبيه كليپ‌هاي ماهواره‌اي زندگي مي‌كنند مثلا در نوع لباس پوشيدن، مناسبات و به خصوص استفاده از مواد مخدر صنعتي اين روند مشاهده مي‌شد.

در آن مقطع در سال 86 فيلمنامه‌اي به نام «مواد» را ـ همزمان با ساخت «وقتي همه خوابيم» بهرام بيضايي كه در توليد آن حضور داشتم ـ دربنياد سينمايي فارابي دنبال كردم كه ساخت فيلم «مواد» با مخالفت شديد مديرعامل وقت بنياد روبرو شد و نهايتا طرح «مواد» به فيلم «مرهم» تبديل شد.

داودنژاد با بيان اينكه فيلم‌نامه «مواد» با «مرهم» تفاوت دارد،ادامه داد: هر ايرادي كه از فيلم‌نامه «مواد» مي‌گرفتند، بر طرف كردم و مقاومت نكردم و اما در كل مدير وقت با توليد اين فيلم موافق نبود و «مواد» ساخته نشد.

سينما از ابتدا با الزامات تجارت و سياست سروكار دارد

اين كارگردان درباره‌ي دلايل ويديويي كار كردن «مرهم» كه با پروانه ساخت «مواد» ساخته شد، تصريح كرد: مدت‌ها بود با دوستان درباره‌ي ويديويي كار كردن صحبت مي‌كرديم و خودم هم داشتم به نتايجي مي‌رسيدم.

وي ادامه داد: نكته‌اي كه در هنر سينما نسبت به هنرهاي ديگر قابل توجه است، نياز فيلم‌ساز به سرمايه‌زياد،نقدينگي، وسايل و تجهيزات است نكته‌اي كه مثلا در هنرهاي ديگر با اين ابعاد نياز به آنها نيست و اين نياز بين سينما و هنرهاي ديگر تفاوتي اساسي بوجود مي‌آورد.

داودنژاد در عين حال گفت:حتي با اين مسائل هم پروسه فيلم‌سازي به پايان نمي‌رسد. بعد از توليد، نوبت به نمايش در سالن‌ها مي‌رسد كه سالن‌ها هم تحت كنترل شهرداري‌ها و دولت‌ها است بنابراين سينما از ابتدا با الزامات تجارت و سياست سر و كار پيدا مي‌كند به دليل اينكه سينما مخاطبان بيشتري نسبت به هنرهاي ديگر دارد. به عنوان يك كالا توجه سرمايه‌گذاران و تجار را جلب مي‌كند و به عنوان يك اثر تبليغاتي توجه سياستمداران را متوجه خودش مي‌سازد، بنابراين سينما از ابتدا مجبور بود از مسير سياست و تجارت بگذرد.

وي تصريح كرد:هيچ كدام از تجار و سياستمداران هم افرادي نيستند كه محض رضاي خدا مشكلي را حل كنند. مثلا آنها كمك مي‌كنند و سرمايه و سالن و خدمات پخش در اختيار مي‌گذارند براي اين كه سفارشات ويژه خودشان را بر آورده كنند، تاجر به دنبال پول و سياستمدار به دنبال قدرت است.

عليرضا داودنژاد معتقد است: گرفتار شدن جريان فيلم سازي در دست تجار و سياست‌مداران اساسا دو نوع گرامر و دستور زبان متفاوت را براي سينما به وجود آورد. اين تفاوت‌ها را مي‌توان در سينماي شوروي، كره، بلوك سوسياليستي و كمونيستي و سينما‌هاي هاليوودي ديد.

وي ادامه داد: سينما با اين شرايطي كه اشاره كردم به كالايي تجاري و سياسي تبديل شد و از خاستگاه فرهنگي و هنري‌اش فاصله گرفت و ما بعد از انقلاب فكر مي‌كرديم كه مي‌خواهيم از اين فضا، فاصله بگيريم و سينما را به خاستگاه فرهنگي خودش برگردانيم. اما بعد از 7-8-10 سال معلوم شد كه اين هم رويايي بوده كه قابل تحقق نيست و دوباره الزامات سياسي و تجاري بر سينما غلبه پيدا كردند.

 ديجيتال همچون امداد غيبي سراغ فرهنگ و هنر آمده

عليرضا داودنژاد در ادامه با اشاره به شرايط ساخته شدن «مرهم» به ايسنا گفت: در سال‌هاي اخير به شرايط جديدي رسيده‌ايم و آن هم فضاي ديجيتال است. به نظرم فضاي ديجيتال مثل امداد غيبي سراغ فرهنگ و هنر و هنرمند آمده است و من فيلم‌ساز الان ديگر به سينه موبيل، وسايل سنگين و گران و چراغ‌هاي فراوان و نورپردازي‌هاي زياد احتياجي ندارم و از سوي ديگر دوربين در دست مردم توسعه پيدا كرده است كه اين موضوع مهمي است.

وي ادامه داد: الان همه مردم به راحتي عكس مي‌اندازند، فيلم مي‌گيرند و كار عكاسي و فيلمبرداري عموميت پيدا كرده و اين روند بر روي ذوق زيبايي شناختي مردم نيز تاثير گذاشته است. الان ديگر دوربين روي دست و نور كم براي مردم غريب نيست و حتي عاملي براي باورپذيرتر كردن صحنه‌هاست، چرا كه به زندگي نزديك‌تر است.

اين كارگردان در عين حال از فضاي اينترنت ياد كرد و افزود:از طرف ديگر اينترنت هم مهم است، يعني شما فيلم‌ساز ممكن است سالن در اختيار نداشته باشي اما مي‌تواني فيلمت را در اينترنت به نمايش بگذاري.

دو مساله اقتصادي و سياسي كه روي جريان سينما در شرق و غرب دنيا اثر گذاشت و دو نوع گرامر براي سينما تعريف كرده، امروز در كنارش موج سومي ايجاد شده است، موجي كه در حال آوردن سينما به سمت فرهنگ است.

داودنژاد تصريح كرد: فكر مي‌كنم اگر اين تحليل را از ابتدا تا انتها به صورت موازي با جريان فيلم‌سازي خودم تطبيق بدهم، اين دوره‌ي اخير به زمان ساخت«مرهم» مي‌رسد. دوره‌اي كه احساس كردم وضعيت متفاوت شده و من مجبور نيستم پشت درب فارابي براي وسايل و تجهيزات بايستم. بعد از آن هم مجبور نيستم خيلي درباره‌ي فيلم توضيح بدهم.

 فضاي مستقل در حال شكل‌گيري است

اين كارگردان تاكيد كرد:در واقع آن فضاي مستقلي كه همه فيلم‌سازان دنبال آن مي‌گردند در حال شكل‌گيري است و هيچ رفتاري عقب افتاده‌تر از اين نيست كه بخواهيم در اين شرايط باز با سياست سينماي سنتي به جريان سينما و توليد فيلم نگاه كنيم. چرا كه اين جريان به تدريج جلو مي‌آيد و حتي سيستم نمايش را در سالن‌ها تحت تاثير قرار مي‌دهد و اگر در اين شرايط مسئولان فكر مي‌كنند با گروگان گرفتن سرمايه و امكان نمايش مي‌توانند به مسير توليد جهت بدهند، بايد متوجه باشند كه اين مسير اشتباه است. نمونه آن هم تعداد زياد فيلم زيرزميني است كه ساخته مي‌شود و خارج از كنترل به خارج از كشور مي‌رود و مورد توجه قرار مي‌گيرد.

كارگردان «مصائب شيرين» معتقد است: بنابراين برخورد كردن و اصرار كردن به كنترل اين نوع سينما بيرون افتادن از چرخه تاريخ و مديريت مناسب اين عصر است. اگر مديريت علمي باشد بايد متوجه اين پيام تاريخي بشود و شيوه‌اش را در برخورد با توليد فيلم و نيروي انساني سينما و به طور كلي حوزه هنر تغيير بدهد. اگر با اين توضيحات «مرهم» را ببينيد، متوجه مي‌شويد، چگونه با تجهيزات كم، دو دوربين روي دست و نور كم كار كرده‌ام و يك فيلم قابل قبول شكل گرفته است.

«مرهم» مي‌توانست فيلم ارزاني باشد اگر...

داودنژاد در ادامه درباره‌ي اينكه با شرايطي كه اشاره شد،فيلم «مرهم» فيلم ارزاني است، پاسخ داد:«مرهم» مي‌توانست فيلم ارزاني باشد، در صورتيكه من چهار سال از فيلم‌سازي دور نبودم. بنابراين در اين شرايط اين فيلم نه تنها براي من ارزان نيست بلكه فيلم خيلي گراني هم هست.

اين كارگردان درباره‌ي تعبير بهرام بيضايي كه ساختن «مرهم» خطر است، معتقد است: اصولا در فضايي كه مسئولان اصرار دارند، فيلم‌ها كارشان باز توليد كليشه‌هاي سياسي و تجاري باشد پس هر كس كه مسير فيلم‌سازي‌اش از اين دو مسير نگذرد، مشخص است در جريان اكران با مشكل مواجه مي‌شود و آن هم در فضايي كه بيشتر امكانات توليد و نمايش يا دولتي است و يا به شدت تحت كنترل دولت است.

بنابراين در اين شرايط وقتي فيلم‌ساز خلاف عادات تعريف شده رفتار كند، معلوم است كه در تاريكي قدم بر مي‌دارد و با مقاومت و حتي برخورد روبرو مي‌شود و اين نوع فيلم‌سازي هميشه با تحقير و توهين يا تبعيض مواجه مي‌شود كه نمونه‌اي اين نوع برخوردها را در جشنواره‌ فيلم فجر درباره‌ي «مرهم» ديديم و در مقطع جشنواره با برخوردهايي كه شد، متوجه عمق تعبير بيضايي شدم.

وي يادآور شد: زمانيكه توليد «مرهم» به پايان رسيد، مسئولان بنياد سينمايي فارابي فيلم را ديدند و به ما گفتند فيلم را براي جشنواره نگه داريد اما در زمان جشنواره به بخش اصلي راهش ندادند. همين چند وقت پيش هم آقاي شرف‌الدين رييس انجمن سينماي دفاع مقدس فيلم را ديد و چقدر از فيلم تعريف كرد و من بعد از بازتاب‌ها و برخوردهاي مثبت، فهميدم چقدر همه چيز سياسي و سطحي است.

عليرضا داودنژاد در ادامه‌ي گفت‌وگويش با ايسنا درباره‌ي سوژه‌ي دختران فراري و اينكه آيا براي ساخت اين فيلم با اين دخترها از نزديك صحبت كرده است،توضيح داد: با تعدادي از آنها از نزديك صحبت كردم و مي‌خواستم حتي يكي از آنها را در نقش مريم (طناز طباطبايي) بگذارم و يكي دو جلسه هم تمرين كرديم؛ اما ناگهان گم شد. دختر ديگري هم بعد از مدتي ترسيد كه در فيلم بازي كند.

داودنژاد به انتخاب طناز طباطبايي اشاره كرد و افزود: طناز طباطبايي دورخيز خيلي جدي‌ براي يك كار خوب داشت و واقعا بر او خيلي سخت گذشت، اولا اينكه بايد مدل بازي‌اش تغيير مي‌كرد و از طرف ديگر بايد با «عزيز» (مادربزرگ) ارتباطي انساني برقرار مي‌كرد چون در غير اين صورت «عزيز» نمي‌توانست بازي كند.

وي در عين حال مطرح كرد: «عزيز» هم مي‌بايست اين پرسوناژ (طناز) را دوست مي‌داشت. طناز آخرين نفري بود كه انتخاب شد و احساس كردم او با اين دورخيزي كه دارد مي‌تواند خوب كار كند و انصافا هم خوب توانست با«عزيز» ارتباط برقرار كند و «عزيز» هم به او علاقمند شد. در كل روش كار با افرادي مثل عزيز كاملا متفاوت و به روش غيرمستقيم است و هيچ وقت نياز نيست من كارگردان بيوگرافي و سناريو تعريف بكنم. بايد عزيز را در شرايط و حال و هواي لازم قرار بدهم و از او بازي بگيرم.

داودنژاد در ادامه در پاسخ به اينكه اين شيوه، فيلمبرداري را طولاني نكرد،گفت:بله، حدود سه ماه فيلمبرداري طول كشيد چون فضاي فيلم،‌ بيشتر خارجي بود و كار را سخت‌تر مي‌كرد.

اين كارگردان در ادامه درباره‌ي رابطه‌ي مادربزرگ و نوه در فيلم «مرهم» گفت: در ميان دختران فراري كه از نزديك مي‌ديدمشان ديدم يكي از آنها رابطه بسيار نزديكي با مادربزرگش دارد و مدام از او حرف مي زند. متوجه شدم احساس او نسبت به مادربزرگش شبيه احساس من نسبت به مادربزرگم است، چون رابطه من و بچه‌هاي فاميل با مادربزرگم اينگونه بود و آنها هميشه در مقابل پدر و مادر مدافع ما بودند. من اين تجربه شخصي را داشتم و آن دختر را ديده بودم كه نسبت به مادربزرگش دلتنگي مي‌كرد. آن برخوردها و اين تجربه، مرا به سمت ايجاد رابطه مادربزرگ و مريم هدايت كرد.

اين كارگردان درباره‌ي زمان اكران «مرهم» هم گفت:يك سال است كه فيلم آمده شده است،از طرف ديگر من امكان معطل نگه داشتن فيلم را نداشتم و مي‌خواستم آن را عيد اكران كنم.آقاي داروغه‌زاده كه در توليد فيلم به من كمك كرد به دليل اينكه فيلم را دوست داشت سعي كرد كه درخواست مرا مبني بر اكران عيد پيگيري كند. اما وقتي ديدم فيلم‌هاي متفاوتي قرار است در اكران نوروزي به نمايش درآيد منصرف شدم و در تدارك اكران دوم نوروزي رفتم. به هرحال يكي از مشكلات امثال من اين است كه وقتي فيلمي مي‌سازيم بايد اكران شود تا بتوانم سراغ فيلم بعدي‌ام بروم، بنابراين بالاخره در اولين فرصت ممكن، بايد «مرهم» را اكران مي‌كردم.

داودنژاد درباره‌ي مخاطبان «مرهم» معتقد است:تمام خانواده‌ها از 16، 17 سال تا 80 سال مخاطب اين فيلم هستند. مخاطبان خاص و عام همگي مخاطبان «مرهم» هستند. مطمئنم آنها اگر به سالن بيايند ناراضي بيرون نخواهند رفت. اما مساله اصلي آوردن اين مخاطبان به سالن است يعني تبليغات گسترده و ويژه‌اي براي اين كار نياز است و اين امكاني است كه من در اختيار ندارم. به عنوان مثال تا امروز نتوانسته‌ام براي «مرهم» تبليغات مناسب شهري بگيرم.

وي يادآور شد: قبل از انقلاب كه «نازنين» را ساختم وقتي در خيابان راه مي‌رفتم افسوس مي‌خوردم كه چرا نبايد فيلم من مثل فيلم‌هاي خارجي در بهترين سينماهاي پايتخت اكران شود و سينماهاي درجه دو و سه در اختيار فيلم ايراني باشد آن زمان يكي از نگراني‌ها و دلخوري‌هاي عميق من اين مساله بود. الان باز هم مي‌بينم كه بهترين بيلبوردهاي شهري در اختيار برندهاي خارجي و دوغ،چيبس، آب، بانك‌ها و... است و ما دسترسي به تابلوي مناسب نداريم.

اين كارگردان ادامه داد: تنها شانس من 100 تيزر تلويزيوني است كه برنامه «هفت» به «مرهم» جايزه داد. اما اين تيزر هم در صورتي مناسب است كه مردم تلويزيون داخلي را بيشتر ببينند. فيلم «مرهم»، فيلمي است كه مردم بايد با تبليغات به سالن بيايند چون راضي از آن خارج مي‌شوند و نمي‌دانم با توجه به تعدد ماهواره‌ها تبليغات تلويزيوني تا چه حد مي‌تواند موثر باشد. اما تبليغات شهري مطمئنا در جذب مخاطب موثر است كه من هنوز نتوانستم تبليغات شهري مناسبي در اختيار بگيرم.

 «مرهم» تلخ است اما زهرآگين نيست

داودنژاد در بخش ديگري از اين گفت‌وگو با بيان اينكه موضوع فيلم «مرهم» تلخ است اما زهراگين نيست ادامه داد: دوستان و نزديكان و حتي مدير وقت سينمايي اصرار داشتند پايان فيلم نااميد كننده نباشد. خودم هم به تدريج به اين نتيجه رسيدم كه اين فيلم سيري را طي مي‌كند كه بسيار تلخ است و نبايد بگذارم پايان آن به سمت زهراگين بودن حركت كند و الان هم از پايان فيلم راضي هستم.

كارگردان «مرهم» تصريح كرد: مي‌خواستم «مرهم» بدون نور، گريم و وسايل حركتي خاصي ساخته شود. ما در طول فيلمبرداري نور بسيار كمي به صحنه داديم و طناز طباطبايي هم تنها خودش گاهي دور چشمش را به عنوان گريم سياه مي‌كرد.

عليرضا داودنژاد در پاسخ به اينكه آيا «مرهم» را مسئولان ديده‌اند،گفت:چون فيلم به جشنواره فجر ارائه شده بود، قطعا مسئولين اين فيلم را ديده‌اند اما هنوز واكنشي نسبت به آن نداشتند. تنها مساله‌اي كه وجود داشت اين بود كه مانع ورود «مرهم» به بخش مسابقه جشنواره شدند.

وي معتقد است:قاعدتا فيلم «مرهم» بايد از سوي نهادهايي كه نسبت به مسائل اجتماعي و به خصوص جوان‌ها و دخترها حساس هستند مورد حمايت قرار بگيرد، اما متاسفانه من تاكنون از سوي آنها بازتابي دريافت نكردم.

داودنژاد در پاسخ به اينكه از فروش فيلم تاكنون راضي است،گفت: در مورد فروش فيلم مهم اين است كه ظاهرا مردم خود كار تبليغات را برعهده گرفته‌اند، چون روز به روز فروش بهتر مي‌شود و اگر اين روند ادامه پيدا كند جاي اميدواري دارد.

 مذاكراتي براي ساخت سريالي در شبكه خانگي

اين كارگردان درباره‌ي فيلم بعدي‌اش هم گفت: رضا پسرم گفت‌وگوهايي را با آقاي گليان براي ساختن يك سريال در فضاي ويديويي خانگي انجام داده كه هنوز به سرانجام روشن و قطعي نرسيده است. البته قرار است فضاي سريال، همين فضاي فيلم «مرهم» باشد. يعني با نابازيگرها و در فضاي زندگي روزمره فيلم ساخته شود.منتظر هستم، ببينم كار به كجا مي‌كشد.

انتهاي پيام

  • چهارشنبه/ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ / ۱۰:۰۳
  • دسته‌بندی: سینما و تئاتر
  • کد خبر: 9002-02285.178916
  • خبرنگار : 71408