نقش ورزش حرفهاي در زنان مسلمان بررسي شد
"نقش ورزش حرفهاي در رشد و گسترش ورزش زنان مسلمان" عنوان تحقيقي است كه توسط محمد احساني، افشار هنرور، اسماعيل شريفيان، هاشم كوزهچيان و فرزام فرزان به انجام رسيده است. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در بخش هدف از انجام اين تحقيق آمده است: « زنان از ديرباز با مسايل و مشكلات اجتماعي زيادي مواجه بودهاند كه از جمله ميتوان به فقدان فرصت و امكان براي انجام فعاليت ورزشي با ممنوعيت پرداختن به آن در تاريخي نه چندان دور، باورهاي نادرست فرهنگي در جامعه، تبعيض رسانهها در خصوص پوشش خبري ورزش زنان، تمايل نداشتن حاميان مالي از ورزش زنان و غيره اشاره كرد. البته در مقايسه با گذشته، ورزش آنان پيشرفتهاي خوبي داشته است، تصويب قانون عدم تبعيض بين زن و مرد در برنامههاي آموزشي در آمريكا به عنوان يك سرآغاز، افزايش تعداد زنان تصميم گيرنده در سازمانهاي ورزشي كشورهاي مختلف، افزايش بودجههاي مربوط به ورزش زنان و برتري زنان در بعضي از رشتههاي ورزشي از جمله شواهدي هستند كه براي اين ادعا وجود دارد. با توجه به اهميت ورزش زنان كشور از جنبههاي مختلف جسماني، روحي اجتماعي و سياسي و نيز گسترش نيافتگي ورزش در ميان اين قشر مهم جامعه و با توجه به برگزاري چهارمين دوره بازيهاي اسلامي زنان در شهريور 1384، پژوهش حاضر درصدد برآمد تا نقش ورزش حرفهاي را در گسترش ورزش زنان مسلمان از ديدگاه مديران، مربيان و ورزشكاران شركتكننده در اين بازيها بررسي كند.» ** در بخش روش اين تحقيق نيز چنين آمده است: « روش اين پژوهش از نوع توصيفي - تحليلي و ابزار آن پرسشنامه است كه به صورت ميداني انجام شده است. نمونه آماري اين پژوهش شامل تعداد 50 نفر از صاحبنظران و مديران ورزشي زن فعال در سازمان تربيت بدني، فدراسيونها، دانشگاهها، آموزش و پرورش و باشگاههاي ورزشي تهران، 35 نفر از مربيان ايراني و خارجي شركتكننده در چهارمين دوره بازيهاي اسلامي زنان و 65 نفر از ورزشكاران ايراني و خارجي شركتكننده در اين بازيها هستند. دادهها از طريق آزمون آماري فريدمن مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.» ** يافتههاي اين تحقيق نيز به شرح زير است: « يافتههاي پژوهش حاكي از آن بود كه از ديدگاه نمونههاي آماري پژوهش، "نقش ورزش حرفهاي زنان مسلمان در افزايش مربيان زن مسلمان"، "نقش ورزش حرفهاي در تشويق زنان مسلمان به ورزش قهرماني" و "نقش مثبت ورزش حرفهاي در استحكام پيوند دوستي كشورهاي اسلامي" از جمله مهمترين تاثيرات ورزش حرفهاي بر گسترش ورزش زنان مسلمان بود. با توجه به يافتههاي حاصل از اين پژوهش، به نظر ميرسد گسترش ورزش زنان مسلمان،داراي ابعاد چندگانهاي است كه همگي بايد همزمان و به طور موازي گسترش يابند. به علاوه، به دليل كاركردهاي مختلفي كه حرفهايسازي ورزش زنان مسلمان از ابعاد مختلف دارد، مسوولان فرهنگي، سياسي، اجتماعي ورزشي و بهداشتي جامعه ميتوانند به گسترش ورزش حرفهاي زنان به عنوان يكي از ابزارهاي مهم براي نيل به اهداف سازماني خود توجه كنند. زنان از ديرباز با مسايل و مشكلات اجتماعي زيادي مواجه بودهاند. يكي از اين مشكلات، فقدان فرصت و امكان پرداختن به ورزش در تاريخي نه چندان دور است. در مقايسه با گذشته ورزش زنان پيشرفتهاي خوبي داشته است، مانند تصويب قانون عدم تبعيض زن و مرد در برنامههاي آموزشي در آمريكا، افزايش تعداد زنان تصميمگيرنده در سازمانهاي ورزشي كشورهاي مختلف، افزايش بودجههاي مربوط به ورزش زنان، برتري زنان در برخي از رشتههاي ورزشي و افزايش قراردادها و رويدادهاي ورزشي زنان با شركتها، هر چند امروزه زنان مورد توجه مسوولان اجتماعي و فرهنگي كشورها قرار گرفتهاند و در سه دهه اخير فرصتهاي فراواني براي پرداختن به ورزش و پيشرفت آنان فراهم شده است، اما فاصله بين ورزش زنان و مردان زياد است و ورزش حرفهاي زنان با مشكلات و محدوديتهاي متعددي مواجه است كه در اين ارتباط ميتوان باورهاي نادرست فرهنگي در باره ورزش حرفهاي زنان در جامعه و محدوديتهاي ناشي از وظايف خانوادگي (همسرداري و مراقبت از فرزندان) را نام برد. نگاهي كلي به سابقه پژوهشهايي كه درباره ورزش زنان انجام شده است، نشان ميدهد كه اكثر اين پژوهشها در حيطه جامعهشناسي بوده و به ورزش زنان از دريچه ارتباط آن با نقش زنان در خانواده، ارتباط آنان با جامعه و مسايل و آسيبشناسيهاي خاص اجتماعي آن نگريسته شده است. همچنين تبعيض بين زنان و مردان در تسهيلات ارايه شده براي ورزش آنها از جمله مشكلات ورزش بانوان است، البته مشكلات اقتصادي باعث بازتابهاي گوناگون زيادي در ورزش حرفهاي به ويژه ورزش حرفهاي زنان داشته است، به طوري كه هرگاه مديران با مشكلات مالي دست به گريبان ميشدند، بيشترين لطمه را بخش ورزش حرفهاي زنان متحمل ميشد. در آمريكا بررسيها نشاندهنده "آي" وضعيت ضعيف اجراي قانون و سند "آي.ايكس" ماده 9 اصلاحات آموزشي در مورد ممنوعيت تبعيض بين زنان و مردان بود(16). در مورد تفاوت بين حقوق ورزشكاران حرفهاي زن و مرد، پژوهشي در كشور آمريكا در سال 2003 نشان داد كه از نظر درآمد ورزش حرفهاي زنان قابل مقايسه با ورزش حرفهاي مردان نيست. نابرابري فرصتهاي مربيگري، كمبود فضاهاي ورزش ويژه زنان (به ويژه زنان مسلمان)، مسايل مربوط به نوع لباس زنان ورزشكار(به ويژه زنان ورزشكار مسلمان)، نابرابري فرصتها براي پرداختن زنان به ورزش حرفهاي از نظر تعداد رشتههاي ورزشي، مشكلات اقتصادي و تبعيض در تخصيص اعتبارات به ورزش بانوان از ديگر مشكلات مربوط به بخش ورزش زنان است. هر چند پيشرفت و كاميابي ورزش حرفهاي در سده بيستم تا اندازه زيادي به نقش رسانهها گره خورده است و رسانهها هم در مورد ترويج و هم در سرمايهگذاري ورزش حرفهاي ايفاي نقش كردهاند، اما بين پوشش خبري ورزش زنان و مردان تبعيض قائل ميشوند و حاميان مالي تمايل كمي به حمايت از ورزش زنان دارند. اگرچه زنان در عرصه ورزش گامهاي بسيار بزرگي برداشتهاند، گمان اجراي عدالت اشتباه است، براي نمونه تقريبا پس از 25 سال از تصويب ماده 9 اصلاحات آموزشي در مجلس آمريكا در سطح دانشگاهي، دبيرستاني و بين دانشگاهي هيچگاه نسبت دريافت بودجه و دسترسي به تسهيلات و تجهيزات بين ورزش زنان و مردان به مرز 50 درصد نزديك نشد. در مورد پوشش رسانهاي رويدادهاي ورزشي زنان نيز اوضاع به همين منوال است، اما مساله عمدهاي كه وجود دارد، نگرشهاي اجتماعي و فرهنگي موجود ميباشد كه باعث شده است به ورزش زنان با ديدي تحقيرآميز نگريسته شود. تحقيقات انجام شده در اين زمينه، گواه اين مدعا است پژوهشها بر اين حقيقت تاكيد كرده اند كه زنان مسلمان براي شركت در ورزش با مشكلات اجتماعي و فرهنگي اعمال شونده از سوي جامعه مواجه هستند. براي مثال مشخص شده است زنان مسلمان در رويدادهاي ورزشي بينالمللي مانند بازيهاي المپيك حضور نمييابند و در صورتي كه اين كار را انجام دهنده از سوي جامعه خود مورد تبعيض واقع يا طرد ميشوند؛ البته مشكلات ديگري نيز در مورد ورزش زنان مسلمان وجود دارد. براي مثال در كشور انگلستان، مساله خشونتجنسي، مذهبي و نژادي در قبال مسلمانان و عدم ارايه اطلاعات صحيح در مورد جنسيت و اسلام توسط رسانهها باعث شكلگيري قضاوت عجولانه و تبعيض در مورد مسلمانان و اسلام بيزاري شده است. اين مشكلات كه از سوي جامعه اعمال ميشود نيز عرصه را براي ورزش زنان مسلمان، به ويژه در ساير كشورها تنگ كرده است. زنان مسلمان وضعيت ظاهري و پوشش متمايزي دارند كه اين مساله در مورد زنان بسياري از ديگر مذهب صدق نميكند. مذهب زنان مسلمان به دليل پذيرش قوانين حجاب اسلامي و داشتن لباسهاي متمايز، در هر محيطي آشكار است. اين آشكاري با توجه به زمينه، باورها و ارزشهاي افرادي كه با زنان مسلمان در ارتباط هستند اثرات مثبت يا منفي دارد.» ** روش پژوهش روش اين پژوهش از نوع توصيفي- تحليلي است و به صورت ميداني انجام ميشود. سه جامعه آماري در اين پژوهش لحاظ شده است. نمونه آماري اين پژوهش عبارت بودند از: 1-تعداد 50 نفر از صاحبنظران و مديران ورزشي زن فعال در سازمان تربيت بدني، فدراسيونها، دانشگاهها، آموزش و پرورش و باشگاههاي ورزشي شهر تهران 2- تعداد 35 نفر از مربيان ايراني و خارجي شركتكننده در چهارمين دوره بازيهاي اسلامي زنان 3- تعداد 65 نفر از ورزشكاران ايراني و خارجي شركتكننده در بازيهاي اسلامي زنان، تعداد ورزشكاران شركتكننده براساس اطلاعات فدراسيون اسلامي ورزش زنان 1587 نفر بودند و اطلاعات در مورد تعداد مربيان متناقض بود. ** سئوالهاي پژوهش در اين بخش سوالهاي اصلي پژوهش كه در راستاي هدفهاي اصلي پژوهش طراحي شدهاند و همچنين يافتههاي مربوط به آنها مورد بحث و بررسي قرار ميگيرند. 1-آيا ورزش حرفهاي نقشي در گسترش و رشد ورزش زنان مسلمان دارد؟ يافتههاي پژوهش نشان داد «نقش ورزش حرفهاي در تشويق زنان جوامع اسلامي به ورزش قهرماني»،«نقش ورزش حرفهاي در تشويق زنان جوامع اسلامي به ورزش همگاني» بيشترين اهميت را در ارتباط با اين سوال داشتند، پيشرفت زنان در ورزش، از گذشته نيز تقريبا بر همين اساس صورت گرفته است و منشا گسترش ورزش زنان در ورزش، از گذشته نيز تقريبا بر همين اساس صورت گرفته است و منشا گسترش ورزش زنان و توجه زنان به ورزش قهرماني و حرفهاي در بازيهاي المپيك باستان و نوين بوده است كه در نهايت ورزش زنان را به شكل كنوني در آورده است. 2- زنان ورزشكار چه نظراتي در خصوص حرفهاي سازي ورزش زنان مسلمان دارند؟ يافتههاي پژوهش نشان داد «نقش ورزش حرفهاي در پيشگيري از انحرافات اجتماعي زنان مسلمان»،«عدم حمايت دولتهاي جوامع اسلامي از ورزش حرفهاي زنان مسلمان» و «حمايت نامطلوب حاميان مالي از ورزش حرفهاي در جوامع اسلامي» بيشترين اهميت را در ارتباط با اين سوال دارند. مشاركت زنان در ورزش افزايش اعتماد به نفس، دوري از مواد مخدر، نداشتن ناهنجاريهاي جنسي، پيشرفت تحصيلي و كاهش جرايم را در آنان موجب ميشود به علاوه ورزش اشتياق به مشاركتهاي اجتماعي را به وجود ميآورد. 3-حرفهاي شدن ورزش زنان مسلمان چه اثرات منفي و مثبتي از جنبههاي ورزشي، فرهنگي، مذهبي، اقتصادي و سياسي دارد؟ يافتههاي پژوهش نشان داد«نقش مثبت ورزش حرفهاي زنان مسلمان در استحكام پيوند دوستي كشورهاي اسلامي» ، «نقش مثبت ورزش حرفهاي در افزايش تندرستي زنان مسلمان»، بيشترين اهميت را در ارتباط با اين سوال داشتند. رويدادهاي ورزشي بينالمللي باعث گرد هم آمدن ورزشكاران از مليتها و فرهنگهاي مختلف ميشود. اين اتفاق باعث ميشود كه جداي از تفاوت فرهنگهات، مليتها، مذهبها و باورها، فضايي دوستانه بين شركتكنندگان شكل گيرد و در محيطي دور از تفاوتهاي مذكور با يكديگر رقابت كنند. پژوهش حاضر نشان داد يكي از فوايد مثبت گسترش ورزش حرفهاي زنان مسلمان، افزايش توجه والدين به ورزش دخترانشان است. به نظر ميرسد كه اين دو بر يكديگر اثري متقابل داشته باشند به گونهاي كه ورزش حرفهاي توجه والدين به ورزش دختران خود را در پي دارد و توجه والدين به ورزش دختران، پشتوانهاي براي تقويت و گسترش ورزش حرفهاي زنان مسلمان خواهد شد. شواهد زيادي وجود دارد كه همگي حاكي از نقش مثبت توجه زنان به ورزش و فعاليتهاي بدني است و ورزش نقشي قوي و مثبت بر برخي شاخصهاي سلامتي كلي در دختران دارد. 4-چه موانع و فرصتهاي بر سر راه گسترش ورزش حرفهاي زنان مسلمان(ورزشي، فرهنگي، مذهبي ، اقتصادي و اجتماعي) وجود دارد؟ يافتههاي پژوهش نشان داد«وجود علاقه در جوانان براي گسترش كمي و كيفي ورزش حرفهاي زنان مسلمان (به عنوان يك فرصت)» داراي بيشترين اهميت بود. تغيير نگرش در مورد شركت زنان در ورزش، ايجاد سازمانهاي مرتبط با ورزش زنان، ايجاد قانون فرصت برابر در ورزش در آمريكاي شمالي و نيز جذابتر بودن زنان ورزشكار نزد مردان همگي علاقه زنان را افزايش داده است. «وجود افراد مستعد فراوان براي گسترش كمي و كيفي ورزش حرفهاي زنان (به عنوان يك فرصت) »و «وجود تنوع جغرافيايي لازم در جوامع اسلامي براي گسترش كمي و كيفي ورزش حرفهاي زنان مسلمان(به عنوان يك فرصت» بيشترين اهميت را در ارتباط با اين سوال داشتند. در بعد موانع و فرصتهاي موجود براي گسترش ورزش حرفهاي زنان، بيشتر بر وجود فرصتها تاكيد داشتند، به عبارت بهتر ميتوان گفت كه آزمودنيهاي پژوهش حاضر در ارتباط با گسترش ورزش حرفهاي زنان مسلمان ديدگاه مثبتي داشتند و مثبت انديش بودند و از ديدگاه منفي به آن نگاه نميكردند. 5-چه ضرورت و راهكارهايي براي حرفهايسازي ورزش زنان مسلمان وجود دارد؟ تحليل دادهها نشان داد ميان پاسخهاي ارايه شده براي عوامل در نظر گرفته شده در اين هدف، تفاوت معنيداري وجود ندارد، لذا نميتوانم با اطمينان بيان كرد كه رتبههاي تخصيص يافته به عوامل در نظر گرفته شده در اين سوال، نشالن از اهميت معنيدار آنها دارد. متن كامل اين تحقيق در نشريه پژوهش در علوم ورزشي شماره 22 آمده است. انتهاي پيام