مجموعه كتب «جنگ ايران و عراق از نگاه مطبوعات جهان»، برگرفته از اسناد مطبوعاتي و بريده جرايد خارجي موجود در مركز ملي اسناد دفاع مقدس است كه پيشينه جمع‌آوري آن به روزهاي آغازين بحران و تشكيل دفتر تبليغات جبهه و جنگ بازمي‌گردد. اين اسناد كه در گذشته تلخيص و ترجمه شده بود با شكل‌گيري مركز ملي اسناد مورد توجه قرار گرفت كه حاصل اقدامات انجام شده بر روي آن ارائه در قالب مجموعه حاضر است. اين مجموعه با بهره‌گيري از نظرات اصلاحي و تكميلي مترجمان توانمند و با تجربه ساماندهي و با محور قرار گرفتن سير تاريخي اخبار و اطلاعات موجود تنظيم شده است. سرويس «فرهنگ و حماسه» خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) نيز با بهر‌ه‌گيري از اين منبع تاريخي، گريزي به وقايع قبل از آغاز جنگ تحميلي و بعد از آن دارد. جنون خود بزرگبيني در مصاف با تعصب ديني زبان اصلي:انگليسي. شماره: 000207 منبع:گاردين/ديويد هيل 1359/7/2-24-9-1980 مترجم: رسول منصوري منبع خبر صدام گفته بود كه بهترين پاسخ به اعلام بيت‌المقدس به عنوان پا يتخت لاينفك از سوي اسراييل، بمباران تل آويو است اما اينك تهران را بمباران كرد. در اينجا نوعي دوگانگي وجود دارد:" حزب بعث خود را وفادارترين عرب ملي گرا حداقل به لحاظ تئوري نشان داده و هيچكس از بعثي‌ها در زمينه آرمان آزادي فلسطين سازش ناپذيرتر نبوده، اما عملا نگراني اصلي آنها نه در غرب كه در شرق عراق بوده است." ظهور آيت‌الله خميني براي عراق تهديدي بزرگتر از شاه به وجود آورده است. احياگري شيعه ممكن است تا حدودي در در ايران افول كند. اما در ماوراي مرزهايش جاذبه زيادي دارد. بعثي‌ها حق دارند ترورهاي مكرر، حملات به ادارات حزبي، پليس و شبه نظامي ان مردمي را منعبث از ايران بدانند. اين اقدامات خشونت بار به تازگي قربانيان برجسته‌اي از جمله برادر صدام، برزان تكريتي، را به كام خود برده است. طي ماه‌هاي اخير دوالي سه مورد سوء قصد عليه طارق عزيز صورت گرفته است. اگر قدرت آيت‌الله خميني در تبليغات است، ضعف او در كشورداري و نيروهاي مسلح تحليل رفته است و صدام مي‌خواهد از همين ضعف حداكثر استفاده را ببرد، زيرا جنگ براي عراق مسئله مرگ و زندگي است:" پاسخي نظامي به چالش رواني، سياسي و فرقه‌اي از ناحيه يك متعصب مذهبي كه همواره توده‌ها را به شورش عليه حكام ضدخداي بغداد فراخوانده، همان‌ها كه نوكران " شيطان بزرگ " هستند. اين جنگ در عين حال فاقد جاه طلبي‌هاي ژئوپليتيك هم نيست." عراق فعلا از لحاظ نظري با شوروي پيمان دوستي دارد اما صدام مدت‌هاست كه چهره ضدامپرياليستي خود را ملايم‌تر كرده است. درست است كه صدام اخيرا دكترين عدم تعهد خود را با اعلام منشور ملي ابراز كرد، اما در ساختار تحول خود بيش از آنكه متمايل به شوروي باشد به آمريكا و غرب گرايش دارد. صدام درصدد جانشيني شاه به عنوان ژاندارم منطقه است و عملا نشان مي‌دهد كه رهبري است قابل توجه آمريكا براي تجارت و معامله جدي. صدام از زمان به قدرت رسيدن بسياري از دوستانش را سر به نيست كرد. او نمادي از هارون‌الرشيد را به منصه ظهور رسانده است. او كمك‌هاي نقدي و جنسي به مردم مي‌دهد و شعرا به ستايش از او مي‌پردازند. درآمدهاي نفتي او به 15 ميليارد پوند در سال جاري خواهد رسيد. در حمله به ايران او شيوه جمال عبدالناصر را براي رهبريت جهان عرب را در پيش گرفته است. در اين ميان از همه بيشتر شاه حسين از اين ژست او متاثر بوده است كه به صدام به دليل حمله به ايران تبريك گفته است. اما سوريه نمونه كشوري عرب و هوادار شوروي است كه از اين حركت صدام متاثر نشده است. رهبري فلسطين احساسات ابهامآميزي بايد داشته باشد، چرا كه ظهور[امام] خميني كل موازنه خاورميانه را به سود آنها تغيير داد. اما اين تغيير احساسات بستگي تام به نتيجه بازي كنوني كه صدام شروع كرده است، دارد. صدام با وجود برتري نظامي لقمه‌اي گلوگير انتخاب كرده است . در سال 1969 صدام مي‌توانست عراقي‌ها را به پذيرش عمل انجام شده در مورد حاكميت بر شط العرب وادار سازد اما پس از قرارداد 1975 الجزيره، اين عمل انجام شده به شكست انجاميد. هم اينك او اگرچه قدرت نظامي برتري دارد اما اكنون، نه اينكه بگوييم فرد متعصبي مانند [آيت‌الله] خميني، بلكه جناح‌هاي عوام فريب كه تحت لو اي او فعاليت مي‌كنند صحنه عمل را در دست گرفته‌اند. ادامه دارد...