ناظر پروژهي ملي موزههاي روستايي و عشايري كشور معتقد است: فرهنگ و ميراث روستايي كشور به بهانهي مدرنيزه كردن بافت روستايي و بهاصطلاح، استحكامبخشي ساختمانهاي روستايي روبه نابودي است و اين رويكرد به يك مشكل اساسي در راستاي تخريب فرهنگ روستايي كشور تبديل شده است.
دكتر محمود طالقاني در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) بيان كرد: اگرچه در زمان و مكان خاصي، وقايع طبيعي مانند زمينلرزه و سيل موجب تشديد تخريب بافت روستايي كشور شده است، اما در واقع، روند تخريب ميراث فرهنگي و معماري روستاهاي كشور، از زمان اميركبير آغاز و در دورهي رضاشاه تشديد شد و متأسفانه تا دوران معاصر نيز ادامه يافت. اكنون بنياد مسكن به بهانهي «مقاومسازي» و «مدرنسازي» روستاها در حال تخريب بافتهاي قديمي روستايي يعني از بين بردن ميراث مادي و معنوي كشور است.
او انديشهي ايجاد موزهي ميراث روستايي گيلان را راه حلي براي برونرفت از اين بحران دانست و توضيح داد: من در سال 1369 مسؤول انجام مطالعات و تحقيقات در زمينهي اثرات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ناشي از زمينلرزه در زندگي مردم بودم و چند روز پس از وقوع زمينلرزهي رودبار در سال 1369 به فكر ايجاد چنين موزهاي افتادم و در راستاي همين پروژهي تحقيقاتي، متوجه وجود اين مشكل اساسي در مناطق روستايي كشور شدم.
9 حوزهي فرهنگي ـ معماري در گيلان وجود دارد
طالقاني با بيان اينكه ميراث فرهنگي يك كشور فقط ميراث باقيمانده از بزرگان، سرداران و پادشاهها نيست، بلكه بهعنوان ميراث اقشار پاييندست جامعه نيز بايد مورد توجه قرار گيرد، نسبت به اينكه چرا بايد هميشه در موزهها صحبت از بزرگان و پادشاهها باشد، اعتراض كرد و گفت: در همان زمان، براساس تجربههاي كسبشده از كشورهاي اروپايي، پيشنهاد ايجاد موزهي فضاي باز را براي حفظ و نگهداري ميراث روستايي گيلان ارائه كردم.
او اظهار كرد: در سال 1383 مطالعات مقدماتي موزه آغاز شد و در بهار 1384، كلنگ نخستين كارگاه موزه در پارك جنگلي سراوان به زمين زده شد و از آن زمان، هر سال يك فاز از 9 فاز اين پروژهي ملي به بهرهبرداري رسيده است.
مؤسس موزهي ميراث روستايي گيلان با اشاره به خصوصيات جمعيتي و اقليمي گيلان كه يكي از كوچكترين استانهاي كشور است، بيان كرد: اين استان تنوع فرهنگي و معماري بسيار گستردهاي دارد. بر مبناي مطالعات مردمشناسي و گونهشناسي معماري انجامشده، 9 حوزهي فرهنگي ـ معماري در گيلان از يكديگر متمايز شدند و براي هريك از اين حوزهها يك روستا با ويژگيهاي فرهنگي، مردمشناسي و معماري در محل موزه در نظر گرفته شد. تا كنون شش روستا راهاندازي شدهاند و كارهاي اجرايي هفتمين روستا در حال انجام است. در هر روستا، زندگي در ميان اقشار مختلف نشان داده و به همين لحاظ، در روستاها خانههايي با يك تا سه اتاق و گاهي بيشتر از آن بهنمايش گذاشته ميشود.
رييس پژوهشكدهي تحقيقات كاربردي ـ فرهنگ ايراني دانشگاه تهران دربارهي بازسازي اين روستاها در محل موزه، توضيح داد: در هر روستا فقط خانههاي مسكوني جابهجا نميشوند، بلكه همهي سازههاي جانبي مانند مرغداني، انبار برنج و محل نگهداري حيوانات اهلي براساس شرايط و معيارهاي علمي، مردمشناسي و گونهشناسي معماري توسط كارشناسان شناسايي و پس از تملك با استفاده از روش و فنون واچيني و دوبارهچيني در محل موزه بازسازي ميشوند. ساختمانها پس از واچيني به محل موزه منتقل و سپس دوبارهچيني ميشوند. كارشناسان ايراني براي اين كار دورههاي ويژهاي در فرانسه ديدهاند.
روح زندگي در موزهي ميراث روستايي با كالبد معماري بنا منتقل ميشود
طالقاني تأكيد كرد: در عمليات دوبارهچيني هيچ دخل و تصرفي نميشود و حتا اگر در ساخت اوليهي بنا، مشكل يا نقص فني وجود داشته باشد، در دوبارهچيني تكرار ميشود. اصل امانتداري، وفادار بودن به اصل بناست.
وي با اشاره به عمر بالاي 80 سال بيشتر ساختمانهاي خريدهشده براي اجراي اين پروژه، گفت: در برخي موارد قسمتهاي تخريبشدهي بنا، بويژه در ضلع غربي خانهها كه باران با زاويه 45 و 30 درجه به آن برخورد ميكند، بهوسيلهي خريد خانههاي جايگزين كه بهلحاظ معماري و قدمت مشابه خانههاي هدف است، مصالح آسيبديده مرمت يا جايگزين ميشوند.
او با تأكيد بر اينكه در جابهجايي ساختمان فقط اصالت بنا اساس كار است، بيان كرد: در موزهي ميراث روستايي گيلان، فقط كالبد معماري بنا منتقل نميشود، بلكه روح زندگي و بخش معنوي و فرهنگي بنا نيز همراه آن منتقل ميشود. به همين لحاظ، در موزه تلاش شده است كه زندگي 100 تا 150 سال گذشتهي مردم گيلان بهشكل واضح دوبارهسازي شود.
بيشتر مردم ما گذشتهي نزديك خود را نميشناسند
طالقاني اظهار كرد: متأسفانه بيشتر مردم، گذشتهي نزديك خود را نميشناسند يا بهدرستي از آن آگاهي ندارند. فردي كه گذشتهي نزديك خود يعني زندگي و سرنوشت پدربزرگ و مادربزرگ خود را نشناسد، در هيچ شرايطي نميتواند مدعي شناخت گذشتهي دور خود باشد. در چنين شرايطي، صحبت از داريوش و كوروش بيشتر به يك شعار ميماند تا واقعيت.
او ادامه داد: بسياري از معضلات اجتماعي، فرهنگي، سياسي و امنيتي ما در اين عدم شناخت ريشه دارد. تا وقتي مردم، گذشتهي نزديك خود و ميراث فرهنگي مربوط به آن را بررسي و با دقت نشناسند، بسيار آسيبپذير خواهند بود و اين آسيبپذيري تا آنجا پيش ميرود كه موجب نگراني مقامات عالي كشور هم ميشود.
وي بيان كرد: به هيچ ملت و قومي تهاجم فرهنگي نميشود، مگر اينكه آن ملت از قبل، استعداد تهاجمپذيري فرهنگي را داشته باشد. يكي از شرايط تهاجمپذيري فرهنگي، بيگانگي با گذشتهي نزديك است. اين بحث در هنر و معماري نيز قابل لمس، رؤيت و اندازهگيري است. متأسفانه معماران و مهندسان امروز ما از دانش معماري و ساختوسازهاي پدران خود هيچ نميدانند و آن را ضدارزش و غيرقابل ارائه ميدانند و جالبتر اينكه در روابط اجتماعي خود نيز براي كتمان آن تلاش ميكنند.
او با اشاره به اين پرسش كه چرا در كشوري كه ادبيات كهن آن سرشار از ميراث فرهنگي است و فردوسي از دهقان آن بهعنوان راوي تاريخ نام ميبرد، بزرگترين توهين «دهاتي» خواندن افراد است، پاسخ آن را در بيگانگي مردم با فرهنگ خود دانست و گفت: پيش از انقلاب اسلامي، شاه همهي توان خود را بهكار گرفت تا با ارائهي ارقام ساختگي نشان دهد كه بيشتر مردم ما شهرنشين شدهاند و به همين دليل، ايران يك كشور مترقي و درحال توسعه است. درحاليكه شهرنشيني همواره با توسعه، بويژه توسعهي پايدار همراه نيست و در بسياري از مناطق جهان، شهرنشيني موجب تشديد عقبماندگي و توسعهنيافتگي شده است.
وي تأكيد كرد: بايد به نسل جديد اين واقعيت گفته شود كه در بسياري از موارد، گذشتگان داراي چنان فنآوري و دانش زندگي بودند كه حتا امروزه هم ميتواند مورد استفاده قرار گيرد. در واچيني و دوبارهچيني خانههاي روستايي گيلان، مهندسان، معماران ايراني و مشاوران فرانسوي و سوييسي به تكنيك و زيباشناسي معماري دست يافتند كه بسيار شگفتانگيز است و اين ميراثي است كه از گذشتگان به ما ارث رسيده است و بايد قدر آن را بدانيم و نهايت بهرهبرداري را براي ساخت و مرمت روستاها از آن داشته باشيم.
صاحبان قدرت در پروژهي «جهانيسازي» ميخواهند باور ديگران را مانند خود كنند
اين استاد دانشگاه با متمايز كردن پديدهي «جهاني شدن» و پروژهي «جهانيسازي» اظهار كرد: در پروژهي جهانيسازي، صاحبان قدرتهاي اقتصادي، نظامي و سياسي ميخواهند ديگران را مانند خود كنند و ارزشها و باورها، رفتارهاي فرهنگي و اجتماعي خود را به ديگران تحميل نكنند؛ اما در پديدهي جهاني شدن، همهي ملتها شريك هستند. در برخورد با پديدهي جهاني شدن نبايد همان اشتباهي را كه در برخورد با مدرنيته شد، تكرار كنيم. ما مدرنيته را با غربزدگي اشتباه گرفتهايم، همانطور كه اكنون به اشتباه پروژهي جهانيسازي را با پديدهي جهاني شدن يكسان تلقي ميكنيم. در اشتباه نخست، ماهيت و واقعيت مدرنيته را بهخوبي درك نكرديم و بهموقع با اين پديدهي جهاني همراه نشديم و ناچار با پرچم ديگران بهطرف مدرنيته رفتيم.
وي ادامه داد: اگر بهموقع حركت و جايگاه خود را در پديدهي جهاني شدن مشخص نكنيم، به ناچار بايد دوباره زير پرچم ديگران برويم و سوار قطار آنها شويم و در دهكدهي جهاني، در جايي كه آنها براي ما انتخاب كردهاند، مستقر شويم. براي برونرفت از اين بحران، هيچ گزينهاي بهجز شناخت گذشتهي خود و بازگشت به فرهنگ و ميراث سرزمين پدري نداريم. چون تنها از اين رهگذر است كه ما تعلقات خود را به باور، ارزشها و فرهنگ ايراني ميتوانيم نشان دهيم. ميراثي كه هنوز از توانمندي بسيار بالايي در پيامدهي برخوردار است.
هدف اصلي پروژهي ميراث روستايي آشتي دادن مردم با گذشتهي نزديكشان است
طالقاني با اشاره به نگاه مسؤولان موزهي ميراث روستايي گيلان به پديدهي جهاني شدن و حمايت يونسكو از اين پروژه، گفت: موزه در حال جهاني شدن است. در دومين كنفرانس بينالمللي سال 2007 ميلادي، 17 پژوهشگر و كارشناس از پنج كشور حضور داشتند كه به اعتقاد آنها، فن، دانش، معماري و زيباييشناختي كه در روستاهاي اين موزه بهنمايش گذاشته شده، در نوع خود منحصربهفرد است.
او با اشاره به متقاضيان همكاري علمي با موزهي ميراث روستايي گيلان در سراسر دنيا و مشاركت آنها براي معرفي موزه در سطح جهاني، بيان كرد: هدف از اجراي اين پروژه، نخست ابعاد جهاني آن نبود. با اين وجود، بعد جهاني شدن اين پروژه بازتاب طبيعي آن است. هدف اصلي از اجراي آن آشنا كردن و آشتي دادن مردم با گذشتهي نزديكشان است تا از اين رهگذر، دوباره اهل سرزمين خود شوند.
وي افزود: با وجود نداشتن بودجهي تبليغاتي براي معرفي موزه در كشور، تا كنون بيش از 200هزار نفر از آن ديدن كردهاند. در اين موزه، مردم براي ديدن اشياي عتيقه و كهن دورههاي مختلف تاريخ ايران نميآيند، بلكه براي آشنا شدن با نحوهي زندگي و نوع فعاليت اجداد خود به ديدن اين موزه ميآيند و سربلند هم از آن بيرون ميروند.
طرح موزهي ميراث روستايي تهران در دست تهيه است
ناظر پروژهي ملي موزههاي روستايي و عشايري كشور با اشاره به گذشت شش سال از آغاز كار پروژهي موزهي ميراث روستايي گيلان، يادآوري كرد: اگرچه عمليات اجرايي موزه از سال 1384 آغاز شد، اما بيش از 85 درصد عمليات ساختماني و مطالعاتي اين پروژهي ملي در زمان مديريت رحيممشايي در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به سرانجام رسيد. در اين مدت، رييس كنوني سازمان در مسؤوليت قائممقامي سازمان كمك مؤثر و تعيينكنندهاي به اين پروژه كرد. اكنون مسؤولان قصد اجراي اين پروژه را در ديگر حوزههاي فرهنگي و معماري كشور دارند. بهدنبال اين تصميم، طرح موزهي ميراث روستايي تهران (البرز جنوبي) توسط پژوهشكدهي تحقيقات كاربردي فرهنگ ايراني در دانشگاه تهران در دست تهيه است.
طالقاني ادامه داد: با درخواست رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، طرح مطالعاتي و اجرايي موزهي ميراث روستايي تهران (موزهي فرهنگي ـ معماري جنوب البرز) توسط پژوهشكدهي تحقيقات كاربردي فرهنگ ايراني دانشگاه تهران تهيه و براي سازمان فرستاده شده است. اميدوارم هرچه سريعتر كارهاي اداري و مالي آن انجام شود و شرايط لازم براي كلنگزني نخستين كارگاه اين پروژه، تا 28 ارديبهشتماه 1390 (روز جهاني موزهها) فراهم شود.
او افزود: اگر امكانات مالي بهموقع فراهم شود، موزهي البرز جنوبي (تهران) تا حدود سه سال آينده به پايان ميرسد. مرحلهي نخست اين پروژه در پايان سال نخست قابل بهرهبرداري است، به اين شرط كه مشكلات اداري و مالي، مانع پيشرفت سريع كار نشود.
طالقاني در توضيح چگونگي مكانيابي اين موزه، بيان كرد: تلاش ميكنيم، مكان مناسبي بهلحاظ توپوگرافي و نزديكي به شهر تهران شناسايي شود تا اين فرصت براي بازديدكنندگان خارجي، بويژه مهمانان رسمي دولت فراهم شود تا در كوتاهترين زمان بتوانند از موزه ديدن كنند.
به اعتقاد او، موزهي ميراث روستايي تهران يكي از بزرگترين پروژههاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در سه دههي گذشته خواهد بود.
مؤسس موزهي ميراث روستايي گيلان اظهار كرد: برخي مسؤولان و دستاندركاران ميخواهند با تقليد از اين پروژه، اقدام به ساخت موزههاي ميراث روستايي در حوزهي مديريت خود كنند. درحاليكه هريك از حوزههاي فرهنگي ـ معماري كشور به مطالعات ويژهاي نياز دارند دارد و نبايد به تقليد از يك موزه، مشابهسازي شود. پس بهتر است منتظر فراهم آمدن شرايط كامل كاري در اين زمينه در ديگر نقاط كشور باشيم.
او با اشاره به اولويتهاي تعريفشده براي ايجاد مرزهاي روستايي در سراسر كشور، گفت: در پروژهي موزهي ميراث روستايي مازندران كه در عمل، مطالعات مقدماتي آن از پنج سال پيش آغاز شد، بهدليل بروز برخي مشكلات و با وجود هزينه كردن بودجه، هنوز كاري قابل رؤيت و استفاده انجام نشده است. اميدوارم با كمك رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اين موانع و مشكلات برطرف شود.
كارشناسان ايراني دانش ساخت موزههاي روستايي را بومي كردند
طالقاني بيان كرد: وقتي پروژهي موزهي ميراث روستايي گيلان را آغاز كرديم، منبع اطلاعاتي دربارهي اين نوع موزهها نداشتيم. مهندسان و معماران ما حتا فنون واچيني را نميدانستند، چون در دانشگاه آن را نميآموزند؛ اما امروز همين مهندسان و معماران قادرند بزرگترين و پيچيدهترين ساختمانهاي روستايي را واچيني و دوبارهچيني كنند. آنها در زمان بسيار كوتاهي (حدود يكسال) نهتنها همهي فن و دانش ساخت اين نوع موزهها را آموختند، بلكه با تأييد مشاوران فرانسوي، سوييسي و آلماني، اين فن و دانش را بومي و گيلاني كردند.
ناظر پروژهي ملي موزههاي روستايي و عشايري كشور يكي ديگر از دستاوردهاي اين پروژهي ملي را مستندسازي ميراث معماري و معنوي حوزهي فرهنگي ـ معماري گيلان دانست و توضيح داد: براي هريك از مجموعههاي مسكوني كه بهعنوان هدف انتخاب و پس از واچيني به محل موزه منتقل و در آنجا دوبارهچيني ميشوند، يك پروندهي علمي دربارهي معماري و يك پرونده با موضوع ويژگيهاي مردمشناسي منطقه تهيه ميشود. اين پروندههاي علمي بهتدريج بهصورت كتاب چاپ و منتشر ميشوند. تا كنون سه كتاب در حوزهي معماري روستايي گيلان و يك كتاب در حوزهي مردمشناسي گيلان چاپ و منتشر شده است. برخي از اين آثار به زبان فارسي و فرانسه منتشر شدهاند.
طالقاني اظهار كرد: در ابتداي امسال، با همت علي معلم دامغاني ـ رييس فرهنگستان هنر ـ تفاهمنامهي همكاري بين پژوهشكدهي تحقيقات كاربردي فرهنگ ايراني دانشگاه تهران و اين فرهنگستان منعقد و مبادله شد و براساس آن قرار شد، يك مجموعهي 9 جلدي مربوط به ميراث معماري روستايي گيلان براي هريك از حوزههاي فرهنگي و معماري نهگانهي گيلان تبيين و چاپ شود. تا كنون جلد نخست اين مجموعه به چاپ رسيده است. در راستاي همين سياست، بزرگترين و مستندترين آرشيو معماري گيلان جمعآوري شده است كه ميتواند مورد استفادهي پژوهشگران و علاقهمندان قرار گيرد.
اين استاد دانشگاه با اشاره به تأمين اعتبار براي اين پروژه در سالهاي آينده، گفت: من و همكارانم قصد داريم با ايجاد شرايط مناسب اين موزه را به حد خودكفايي برسانيم. در همين راستا، طرح مجموعهي رفاهي و اقامتي موزه شامل 300 واحد مهمانپذير تهيه و براي سازمان فرستاده شده است كه در صورت اجرايي شدن اين طرح، موزهي ميراث روستايي گيلان از محل درآمد اين مجموعهي اقامتي، خودكفا ميشود.
ايجاد حوزهي روستايي خليج فارس جزو اولويتهاست
وي تهيه سند ملي راهبردي موزههاي روستايي و عشايري كشور را دومين اولويت كاري خود دانست و اظهار كرد: سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري نبايد زير فشار نمايندگان مجلس يا مسؤولان استانها اقدام به ايجاد اين نوع موزهها كند، چون امكانات مالي و اجرايي سازمان محدود است و بايد براساس اولويتبندي مناطق مختلف كشور و ميزان آسيبپذيري اين مناطق از نظر ميراث روستايي بهتدريج و بهصورت صحيح و علمي اجرا شوند.
او ايجاد حوزهي روستايي خليج فارس را بهدليل حساسيت مردم و مسؤولان كشوري از يك طرف و تبليغات سوء دشمنان را از سوي ديگر، سومين اولويت كاري خود اعلام كرد و گفت: تا كنون در حوزهي سياسي، بويژه جغرافياي سياسي حرفهاي زيادي دربارهي نام خليج فارس مطرح شده است؛ اما در حوزهي فرهنگي، بويژه ميراث فرهنگي تا كنون هيچ اقدام جدي نشده است.
وي با اشاره به اطلس تاريخي خليج فارس (قرن شانزدهم تا نيمهي نخست قرن هجدهم) كه زير نظر او توسط پژوهشگران فرانسوي، پرتغالي، آلماني و ايراني به سه زبان فارسي، فرانسه و انگليسي در بلژيك (brepols، 2006) چاپ و منتشر شده است، بيان كرد: اسناد منتشرشده در اين اطلس بهخوبي نشان ميدهد كه اروپاييان همواره اين آبراه بزرگ منطقه را «خليج فارس» ميناميدند.
او ادامه داد: از اين نظر، خليج فارس در اولويت سوم قرار گرفت تا ويژگيهاي فرهنگي و ميراث اين حوزهي بسيار مهم فرهنگي ايران، زنده شود و بلاتكليفي كه از نظر فرهنگي و ميراث فرهنگي در آنجا ايجاد شده است، بررسي شود. درست است كه برخي قبايل اين منطقه به زبان عربي سخن ميگويند و آداب و رسوم خاص خود را دارند، اما عربي صحبت كردن، ايراني بودن آنها را مخدوش نميكند، آنها ايراني عرب زباناند.
مسؤولان ميراث فرهنگي براي اجراي موزههاي ميراث روستايي در كشور اقدام كنند
ناظر پروژهي ملي موزههاي روستايي و عشايري كشور گفت: براي ايجاد موزههاي روستايي و عشايري در سراسر كشور، به اندازهي كافي متخصص و كارشناس تربيت كردهايم و آمادگي انجام اين كار را داريم؛ ولي بايد سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در راستاي سياستهاي خود اين اراده را براي ايجاد اين نوع موزهها در كشور نشان دهد.
او با تأكيد بر اينكه اولويتهاي مشخصشده براي ايجاد موزههاي روستايي، معماري در كشور زمانبندي نشدهاند، ادامه داد: ما يك دانش نانوشته را براي نخستينبار در خاورميانه و آسياي مركزي در گيلان بازسازي كردهايم. طبيعي است كه اين كار بسيار زمانبر باشد. يك ديكتهي نانوشته حتماً غلط ندارد، اما ما اين ديكته را در موزهي ميراث روستايي گيلان نوشتهايم و اكنون تلاش ميكنيم تا اين تجارب را براي ساير مناطق كشور بهكار گيريم تا با سرعت بيشتري اين نوع موزهها در كشور ايجاد شوند.
طالقاني دربارهي اعتبار تخصيصيافته به موزهي ميراث روستايي گيلان، گفت: تا كنون مبلغي حدود چهارميليارد تومان براي اين پروژه هزينه شده است كه با توجه به اهميت كار و ايجاد حدود 100 فرصت شغلي و در مقايسه با هزينهي پروژههاي ديگر كه گاهي به نتيجه هم نميرسند، بسيار اندك است. اميدوارم مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بهطور جدي براي اجرايي شدن اين نوع موزهها در سراسر كشور اقدام كنند.
گفتوگو از سميه ايمانيان، خبرنگار ايسنا
انتهاي پيام