/سفراستاني به مازندران/ احمدينژاد در جمع مديران:/1/ ـ مشكل مردم را مشكل خودمان بدانيم ـ هزينه بخش مصرفي در دولت پايين آمده است
رييسجمهور گفت: در دولت هزينه بخش مصرفي پايين آمده است ولي همچنان جاي صرفهجويي وجود دارد و مانده است كه به مانند كار اميرالمومنين(ع) برسيم و با آن قله خيلي فاصله داريم. به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) دكتر محمود احمدي نژاد صبح روز چهارشنبه در ادامه روز دوم دور سوم سفر استاني خود به استان مازندران در جمع تعدادي از مديران اين استان خطاب به آنان اظهار كرد: بايد قدرشناس موقعيت خدمتگزاري به مردم باشيد. يك فرصتي براي خدمتگزاري در اختيار ما قرار گرفته است و ما بايد از اين فرصت به نحو احسن استفاده كنيم. وي با بيان اينكه «ترديدي ندارم بسياري از اوليا و صالحان آرزو داشتند در فضايي مثل فضاي جمهوري اسلامي ايران تنفس كنند» ادامه داد: البته اين سخن بدين معنا نيست كه جمهوري اسلامي ايران بينقص است و يا مشكلاتي در كشور وجود ندارد، بشريت مثل كوهنوردي است كه به سمت قلهها حركت ميكند و ما در كمركش كوه هستيم و وقتي به قله نگاه ميكنيم ميبينيم كه فاصله داريم اما وقتي از جايي كه قرار داريم به پايين نگاه ميكنيم ميبينيم كه خيلي حركت انجام شده است و ما به سمت قله حركت كردهايم. وي افزود: فرصت خدمتگزاري به مردم موهبت عظيمي است و لحظه به لحظه آن مهم است و بايد از آن استفاده كرد. در مسابقات ورزشي آسيايي ديدم كه زمان چقدر مهم است؛ وقتي كه انسان خود را در مسابقه سرنوشت ببيند ساعت، دقيقه و ثانيه كه هيچ حتي صدم و دهم ثانيه نيز برايش مهم است. ديديد كه دونده ما با تفاوت چند دهم ثانيه در مسابقه اول شد. رييسجمهور با بيان اينكه «ما بايد قدر ثانيهها و لحظات را بدانيم» خاطرنشان كرد: هر كسي يك بار به دنيا ميآيد و از دنيا ميرود و خود عمر يك فرصت استثنايي است و بايد از لحظه لحظه ان استفاده كرد اين عمر متشكل از ثانيههاست اكنون خدا فرصت خدمتگزاري به ما داده است و هيچ امر صالحي بالاتر از خدمتگزاري به مردم نيست. وي با بيان اينكه «كساني كه براي مردم كار ميكنند و ميخواهند خدمت كنند بايد عاشق مردم باشند و با عشق كار كنند» يادآور شد: كارهايي مانده در تاريخ ماندگار شده و اثرگذار بوده است كه پشت آن يك عشق سوزان وجود داشته است. بايد عاشق مردم بود و به معناي واقعي باور داشت كه خادم و نوكر مردم هستيم. مردم ما را استخدام كردهاند كه براي آنها كار كنيم . خدمتگزاري به مردم افتخار اولياء بوده است و ما بايد اين را باور كنيم. وي با انتقاد از «مقررات تو در تو كه در كشور وجود دارد» گفت: اين مقررات تو در تو از كجا درآمده است؟ هميشه سلسله مراتب اداري فكر كردهاند كه آقا و صاحب مردم هستند و بايد مواظب مردم باشند و به همين بابت ما شاهد اين مقررات تو در تو هستيم. ولي ما اگر باور كنيم خادم مردم هستيم قانوننويسي و آييننامهنويسي ما به نحو ديگري ميشود. احمدينژاد با بيان اينكه «ما بايد مشكل مردم را مشكل خودمان بدانيم» گفت: اينكه ميگويند توقع مردم بالا ميرود حرف طاغوتي است. اين سخن يعني چه؟ توقع مردم بايد در بالاترين سطح باشد مردم بهترين، خادمترين و پاكترين حكومت را مطالبه كنند و هرچه توقع مردم بالاتر برود خدا اين ظرفيت را پر ميكند، حكومت بهتري را نصيب ميكند توقع مردم از حكومت جمهوري اسلامي ايران بسيار بالاست ولي اين يك طرفه نيست مردم تمام وجود خود را براي حكومت داده و ميدهند و هرچه توقع بالاتر باشد انگيزه حركت در ما بيشتر است. وي خطاب به مديران استان ادامه داد: شما در كنار انجام كارهاي كلان مانند تصميمگيري در امور صنعتي و كشاورزي و ...بايد به مشكلات مردم نيز توجه كنيد. به مسائل ريز نيز توجه داشته باشيد. بسياري از گرهها و مشكلات مردم را ميتوان با سرعت باز كرد و بعضا وقتي يك گره باز ميشود ميتوان يك خانواده را نجات داد. وي افزود: در دولت هزينه بخش مصرفي پايين آمده است ولي همچنان جاي صرفهجويي وجود دارد و مانده است كه به مانند كار اميرالمومنين(ع) برسيم و با آن قله خيلي فاصله داريم. رييسجمهور ادامه داد: ميبينيد كه چقدر ساختمان ، زمين و ماشين اضافه وجود دارد و وقتي كه ما در برخي از مسائل صرفجويي كنيم با همين صرفهجويي ميتوانيم حداقل كار 10 الي 15 نفر را راه بيندازيم و مشكلاتشان را حل كنيم وقتي توجه داشته باشيد و تصميم بگيريد خيلي از كارها شدني است. وي در بخش ديگري از صحبتهاي خود ادامه داد: بايد ايران را بسازيم؛ ما در ابتداي راه هستيم و تا رسيدن به جامعه الگو و شاهد خيلي فاصله داريم. بايد ايران را بسازيم، ولي الگويمان براي ساختن چيست؟ مدلمان براي ساختن چيست؟ آيا همان مسيري كه تاكنون آمدهايم خوب است؟ چه كسي اين مسير را ترسيم كرده است؟ اين مدل برنامهريزي و توسعه را چه كسي طراحي كرده است؟ آيا مدل برنامهريزي بايد بيارتباط با فرهنگ، آرمانها و ارزشهاي يك جامعه باشد يا بايد مرتبط باشد؟ آيا مدلي كه بيارتباط با فرهنگ و ارزشها باشد ميتواند به نتيجه برسد؟ ما بايد مشخص كنيم به كجا ميخواهيم برسيم. وي ادامه داد: اينكه فرمودند بايد الگوي ايراني و اسلامي را براي ساختن در نظر بگيريم، حكمتي در اين موضوع و اين سخن است. ما بايد مقصدمان را تعيين و مشخص كنيم كه به كجا ميخواهيم برسيم و راه را بر آن اساس مشخص كنيم. بايد قله مشخص شود و راه را نيز ترسيم كنيم. احمدينژاد با بيان اينكه «براي ساختن ايران بايد دو شاخص را در نظر بگيريد» گفت: يكي از اين شاخصها شاخص فرهنگي است، بايد اين ساختن مقوم فرهنگ ما باشد نه تضعيفكننده فرهنگ ما. هر اقدام اجتماعي مبتني بر يك انديشه و تئوري فرهنگي است، ما يك اقدام خام نداريم اقدامي كه هيچ هويت فرهنگي نداشته باشد، نداريم. هر اقدام اجتماعي اثر فرهنگي دارد آن چيزي كه غربيها درست كردهاند، مبنا دارد آنها تعريفي از انسان و دنيا دارند و براساس اين تعريف از انسان و دنيا برنامهريزي كردهاند ما نميخواهيم در آن مسير حركت كنيم. ما بايد در فضاي فرهنگي خودمان تصميم بگيريم و در آن فضا حركت كنيم. وي ادامه داد: اگر ما جاده و ريل را درست انتخاب نكنيم و اشتباه حركت كنيم و تخت گاز برويم از مسير دور ميشويم. وي گفت: يادم هست كه در خطبه نماز جمعه تهران آمدند و از كسي كه تخلفات سنگين مالي داشت دفاع كردند و گفتند كار كرده است، اگر تخلف كرده كار نيز كرده است. آيا ما ميخواهيم به جايي برسيم كه بگوييم اگر طرف كار كرد تخلف نيز بكند؟ نميخواهيم. كمال انسان مهم است، عواطف انسان مهم است و راهي كه انتخاب ميكني بايد به سمت مقصد باشد. آيا ما ميخواهيم يك جامعه سكولار و ليبرال داشته باشيم. همه برنامهريزي ما از هدفي كه دنبال ميكنيم اثر ميگيرد هدف ما انشاءالله رسيدن به جامعه مهدوي است و بايد به آن سمت حركت كنيم. رييسجمهور با بيان اينكه «بايد مبتني بر ارزشها و فرهنگ خودمان كشور را بسازيم» گفت: ما ميتوانيم اين كار را بكنيم ما نميخواهيم انسانها به نحوي تربيت شوند كه فقط به فكر خودشان باشند براي ما خانواده، عبوديت، مسجد، اتصال به آسمان و تعالي مهم است. وي بار ديگر در سخنان امروز خود از موضوع كنترل جمعيت انتقاد كرد و گفت: كشورهاي مثل كشور ما رشد جمعيت مثبت دارند ولي آنها رشد جمعيت ندارند و دچار فرسودگي جمعيت هستند و در اين زمينه دچار مشكل شدهاند و از اين بابت نگران هستند و ميآيند اين موضوع را به عنوان يك مشكل جهاني منتقل و مطرح ميكنند و حال آنها چطور نگران رشد جمعيت ما شدهاند. ميآيند مقرراتي در اين ارتباط تئوريزه ميكنند و عدهاي مثل نقل و نبات آن را ميگيرند و به ملت ايران تحميل ميكنند. ميگويند فقر ناشي از جمعيت بالاست در حالي كه ما ميبينيم برخي از كشورها جمعيت بالايي دارند و پولدار هستند و وضعيت مردمشان خوب است ولي كشورهايي هستند كه جمعيت كمي دارند مثلا دو سه ميليون جمعيت دارند و يا حتي 9 ميليون جمعيت دارند وسيع هستند ولي دچار فقر هستند چه كسي گفته فقر ناشي از جمعيت است خداوند ميگويد نترسيد از ترس فقر بچههاي خود را نكشيد. ما به شما روزي ميدهيم. وي گفت: اين يك مدل برنامهريزي است، آنها خيال ميكنند كه نسل جديد و بچه مزاحم كار است. زن و مرد تا 40 سالگي به خوشگذراني ميپردازند و بعد ازدواج ميكنند و ميخواهند به خوشگذراني خود ادامه بدهند به همين بابت بچه مزاحمشان ميشود. احمدينژاد ادامه داد: حدود 35 الي 40 سال قبل جمعيت ايران نصف جمعيت كنوني بود ولي آيا مردم در رفاه و آسايش بودند آيا وضعيت اكنون مردم بهتر است يا وضعيت آن ها در 25 الي 40سال قبل. وي خاطرنشان كرد: اين ناشي از نگاه مادي است، گويي آنها ميخواهند روزي بدهند آن موقعي كه جمعيت ايران نصف اكنون بود نيز ما بيكاري داشتيم اگر بيكاري نداشتيم اين همه سيل مهاجرت و حاشيهنشيني براي چه بود؟ آيا در آمريكا و اروپا بيكاري نيست ؟ اين مباني را بايد تغيير داد. ادامه دارد...