گفتوگو با جمال احمديپور از اولين صدابرداران راديو جبهه؛ كار باصداقت مهمتر از اول بودن است
صدابرداران، نقشي پيچيده و در عين حال ناشناخته در برقراري ارتباط موفق ميان برنامهسازان و مخاطبان راديو دارند. جمال احمديپور از صدابرداران اصلي راديو جبهه بود كه در كنار انجام دقيق وظايف صدابرداري، همواره حضوري آرامشبخش و سازنده در كنار ساير همكاران داشت. به گزارش ايسنا، احمديپور در پاسخ به اين سوال كه ظاهرا شما اولين صدابردار راديو جبهه بوديد؟ميگويد: فكر ميكنم اينطور باشد. گرچه مهمتر از اولين نفر بودن، صادقانه كاركردن است. قبل از راهاندازي راديو جبهه، من هم مثل ساير همكاران صدابردار طبق برنامههايي كه از سوي مديريت واحد صدا تنظيم ميشد وظيفهام را به عنوان صدابردار برنامههاي مختلف از جمله برنامههاي جنگي انجام ميدادم. زماني كه راديو جبهه راهاندازي شد، همكاري با اين راديو علاوه بر كار معمول روزانه برعهده ما گذاشته شد و من با علاقه ويژهاي كه به اين امر داشتم طبعا سعي ميكردم وقت مناسبي را با انرژي كامل صرف آن كنم. وي ادامه داد: در ابتداي كار برنامه هر روز را روز قبل ضبط ميكرديم. در اين مقطع، صبحها صدابردار برنامههاي روتين و عصرها در خدمت ضبط برنامههاي راديو جبهه بودم؛ يعني از هشت صبح تا هشت شب بدون احساس خستگي كار ميكرديم. چرا كه فضاي حاكم در ميان همكاران از يك طرف و نوع رابطه با مخاطبان از طرف ديگر مانع خستگي ميشد. مشكل عمده صدابردار، هم لول كردن صداهاي داخل استوديو و صداي گزارشها و مصاحبههاست. اين كار در راديو جبهه به سختي انجام ميگرفت؛ چراكه گزارشها نوعا در فضاي جنگي و در محوطه باز و گاهي در حالت جنگ و گريز و دوندگي تهيه ميشد و غالبا صداها اشكال فني داشت. همين مشكل را گاهي با گويندهها هم پيدا ميكرديم؛ چون خيلي وقتها مطالب هيجاني و احساسي بر خود آنها اثر ميگذاشت و صدايشان بالا ميرفت، يا بر اثر هيجانزدگي جابهجا ميشدند. اين مشكل زماني جديتر ميشد كه عمليات بود و برنامه زنده داشتيم. احمديپور اظهال كرد: براي مدتي به اهواز اعزام شديم و مسابقه زندهاي با رزمندگان برگزار ميكرديم كه آقاي اسكندر كوتي مجري آن بودند. جالب آنكه در آن شرايط جنگي، آقاي اسكندر كوتي گاهي سعي ميكرد مرا امتحان كند. مثلا وقتي به او ميگفتم براي تنظيم صدا «لول» بدهد متوجه ميشدم كه به جاي حرف زدن لب ميزند تا من خيال كنم دستگاهها ايراد دارند. به هرحال سروكله زدن با نيروهاي رزمندهاي كه طبعا علاقه زيادي به تجديد روحيه با حضور پرهيجان در يك مسابقه راديويي داشتند هم تجربهاي بود كه ياد آن براي من هميشه گرامي است. وي در پايان گفت: خدا را شكر ميكنم كه به من توفيق داد در سالهاي اول كارم به عنوان صدابردار با قويترين گروههاي برنامهساز در بهترين فضاي ممكن كاري همكار شوم و تجاربي را كه بايد در چندين سال كسب ميكردم در مدت كم به دست آوردم. انتهاي پيام