رييس دفتر رييسجمهور گفت: ميخواهم به نمايندگي از ملت بزرگ ايران به رييسجمهور آمريكا بگويم كه ايران با شناخت آگاهانه از سهم مهمي كه در تاريخ جهان دارد، اعلام كند ما اصرار داريم و پافشاري ميكنيم كه جريان اصلاح را همچنان به پيش بريد.
به گزارش خبرنگار سياسي خارجي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اسفنديار رحيم مشايي كه صبح دوشنبه در "همايش ايرانيان خارج از كشور" سخن ميگفت خاطرنشان كرد: همچنان كه در ايجاد شرايط براي اعلام تغييرات اساسي ما در دنيا نقش موثر و اول را داشتهايم در اين موضوع (اصلاح) تاكيد داريم. ما نيامدهايم كه فقط قدرتهاي مسلط را موظف به اعلام ضرورت به اصلاح كنيم. اين كافي نيست. ما اكنون كه اين اقتدار را در دنيا به دست آوردهايم مصمم هستيم اين اصلاح را در دنيا پياده كنيم و اين شدني است و ملت بزرگ ايران آن را انجام خواهد داد.
به گزارش ايسنا، اين اظهارات مورد تشويق حاضران قرار گرفت.
جانشين رييسجمهور در شوراي عالي ايرانيان مقيم خارج از كشور گفت: اين تقدير خدا بود كه نام ايران از همان زمان كه نام انسان آوازه ميگيرد در دنيا به ثبت برسد تا توشه راه براي كاروان تاريخي شود. نام ايران با نام علم، فرهنگ، تمدن، انسانيت و خدا مترادف است. در ايران هميشه خدا تكريم و تعظيم شده است. همواره خدا بزرگ بوده است. زيرا در ايران انسان بزرگ بوده است و عزيز بوده و قدرت و منزلت انسان شناخته شده است. ايران سرزمين توحيد است زيرا قد آدمي در اين سرزمين بلند بوده است و نگاه به آسمانش از روي فهم بوده است.
وي افزود: ايران سرزمين معرفت و حكمت است چه كسي است كه نداند تمدن به سادگي پايهگذاري نميشود و چه كسي است كه نداند پايهگذاري تمدن چه خون دلها و چه سوز و دردها ميخواهد. ايران پايهگذار تمدن بشر است. بشر خود را در خاك پاك ايران نخست شناخته است. اين چه خاك و جوهري است كه چنين انسانهايي را در تاريخ پروده است.
رييس دفتر رييسجمهور ادامه داد: اگر چند هزار سال پيش را مرور كنيم در تنظيم مناسبات ميان انسانها، ايران انديشه بلندي را پايهگذاري كرده است كه در سايه آن منزلت انساني و معرفت رباني است. جايگاه انسان بزرگ شمرده شده است. آن زمان كه كوروش بابل را فتح ميكند در منشورش لغو بردهداري را در بابل اعلام ميكند. بعضي چنين گمان بردهاند كه اين القاء بردهداري در ايران بوده است. بايد گفت خير. اين بهره فتح بابل به دست ايران است. ايران پيش از اين بردهداري نداشته است بلكه با اين فتح بردهداري را در بابل ملقا القا كرده است.
مشايي ادامه داد: آن كس كه گمان ميبرد كه تعلق به انديشه الهي، تنظيم منزلت انساني را الزام نكند به خطا رفته است. ايران در تاريخ نشان داده است و ايرانيان در پايهگذاري فرهنگ و تمدن اسلامي هم دوباره اين را اثبات كردهاند.
او گفت: ايرانيان حتي بيشتر از مجموعه ملتهاي عرب در پايهگذاري فرهنگ اسلامي نقشآفريني كردهاند زيرا گوهرشناس هستند و گوهر را ميشناسند. اسناد زيادي هست كه نشان ميدهد برادران و خواهران عرب ما حتي براي شكوفايي زبان خودشان هم به ايرانيان بدهكارند يا به اين حقيقت بزرگ كه اگر ايرانيان نبودهاند امروز بيترديد اسلام در ميان خروارها توهم ناشي از ناسيوناليسم عربي مدفون بود. نياز به تفسير و تدوين بيشتر نيست كه اگر ايرانيان نبودند تاريخ حكومتهاي پس از اسلام و سلسلههايي كه مسند قدرت نشستند پيش از آن كه در آموزههاي اسلامي تاكيد كنند به مرام و انديشههاي قومي و قبيلهيي خود استوار بودند.
وي تاكيد كرد: اسلام به مسلماني ايرانيان افتخار ميكند.
به گزارش ايسنا، مشايي در ادامه گفت: امروز عشق به ايران حلقه وصل يكايك ماست. فرقي نميكند كه در كجا زندگي ميكنيم يا كجا به دنيا آمدهايم؛ امروز نام ايران، مرام و مكتب ايران راهگشا و سازنده است.
رييس دفتر رييسجمهور خاطرنشان كرد: قبول داريم چند صد سال به دليل مديريتهاي نالايق و ناشايست در اين سرزمين مردمان سرافكنده زندگي كردهاند و به ملت ايران ظلم شده اما تاريخ نشان ميدهد كه هرگاه مديريتي فرصت شكوفايي به مردان و زنان اين سرزمين را داده است آنها شكوفا شدند و درخشيدند. زمانههاي فرود و حضيض اين ملت ريشه در اين ملت ندارد، تاريخ گواه است ريشه در شرايطي دارد كه حاكمان جائر و جاهل پديد آوردهاند.
مشايي با بيان اين كه عظمت و بزرگي انقلاب اسلامي در تغيير شرايط سياسي و معادلات قدرت سياسي منطقه بود يادآور شد: انقلاب ما انقلاب انسان و بازگشت به ارزشها، شرف و افتخار بود. فاصله ميان ظرفيتهاي عظيم و بزرگ اين ملت با آن چه كه در اختيار اين ملت بود خواستگاه انقلاب ما بود. رمز استواري و مقاومت سي ساله اين ملت با وجود همه فشارهاي بينالمللي در درون اين ملت است. بايد رمز ماندگاري را در ماندگاري جوهر ايراني جستوجو كنيم كه هميشه به دنبال بهترين پيامهاست. اسلام هم هزاران رگه و فرقه دارد اما آن چه كه ناب و پاك است بر سفره انديشه ايراني قرار دارد.
وي خاطرنشان كرد: اكنون پس از سه دهه مقاومت و ايستادگي كه دوراني سخت و دشوار اما پرشور بود، ملت ايران با نگاه به مسووليتهاي تاريخي خود به صحنه آمده تا مثل همه دورانهاي تاريخ نه تنها به منفعت خود بلكه با نگاه به منافع همه ملتها و انسانها در همه نقاط دنيا نشان دهد كه راه رستگاري جز بازگشت به ارزشهاي انساني نيست. ميخواهم نه از حق ملت ايران براي فنآوري هستهيي بلكه از حق پيش قراولي و قافلهسالاري ملت ايران دفاع كنم. امروز جهان و قدرتهاي مسلط هم پذيرفتهاند كه بايد ناچار در سياستها تغيير دهند و ضرورت تغيير سخن قابل خدشهاي نيست. وفاق در همه عالم است كه معادلات امروز بايد تغيير كند.
او توضيح داد: امروز ميخواهم اين حق را برجسته كنم كه آيا ميشود از حق بزرگ و سهم شايسته ملت بزرگ ايران در پايهگذاري و مقدمه چيني اين تغيير جهاني صرفنظر كرد؟
مشايي تاكيد كرد: ما مدعي هستيم اگر امروز جهان سخن از تغيير و اصلاحات جهاني ميگويد بيشترين و مسلمترين سهم متعلق به ملت ايران است. اين را آغاز فصل جديد و تمدن بزرگ مشترك جهان بدانيم كه پايهگذارش ملت ايران است.
وي با بيان اين كه تغيير اينك زبان همه است گفت: اين حق بزرگ ملت ايران است و ما بايد پرچم بزرگ اين حق را در دنيا به اهتزاز آوريم.
جانشين رييسجمهور در شوراي عالي ايرانيان خارج از كشور با اشاره به حضور رييسجمهور كشورمان در مجمع عمومي سازمان ملل گفت: چهار سخنراني در سازمان ملل انجام شد كه در همآوردي و مقابله است اما سخنراني پنجم آنها اعلام تغيير و اصلاح در سياستهاست. آمريكا خود را در آخرين سخنراني به مواضعي كه ملت ايران به دنيا عرضه كرد نزديك كرد.
او با بيان اين كه جهان آينده چه ديگران بخواهند يا نه، دنياي همه ملتهاست، تصريح كرد: جهان آينده دنياي مديريت مشترك جهاني است. آن آب كه به سمت آن اقيانوس روان بود از دماوند جاري شده است و از ايران ميآيد. امروز ديگر نميشود ايران و ايراني را از صحنه به كناري برد زيرا پيام او پيام همه و پيام عشق است.
مشايي گفت: رييسجمهور محترم آمريكا با درك ضرورتهاي اصلاحات اساسي در مديريت جهاني، اعلام اصلاح كرده است و ملت ما و همه ملتهاي دنيا از آن استقبال كردهاند. اگر رويكرد جمهوري اسلامي را ميخواهيد بايد بگوييم ما آگاه و خودآگاه به اين حقيقت بزرگ هستيم كه زمزمه اصلاح در معادلات سياسي جهاني را نتيجه استقامت در مواضع خودمان ميدانيم. سهم مشخص آن براي ايران است.
وي با بيان اين كه ايران مصمم است كه اين اصلاح را در دنيا پياده كند افزود: ما نه با بمب بلكه با قدرت منطق و نه منطق قدرت اين كار را ميكنيم. اكسير عشق كولاك ميكند. پيام ما قدرت بسيج همه جهان را دارد. اين سرمايه اصلي ملت ايران است.
رييس دفتر رييسجمهور تاكيد كرد: بزرگي، عظمت و شكوه ملت ايران در تاريخ همين است كه پيام او قدرت بسيج همگان را دارد.
مشايي افزود: اگر ميبينيد كه هوچيگر و غوغاگر هستند براي اين است كه چارهاي ندارند؛ در برابر پيام انساني يك راه بيشتر نميماند و آن تسليم است. اگر كسي بخواهد نپذيرد بايد غوغاسالاري كند و دروغ بگويد و چشمان خود را در برابر خورشيد حقيقت ببندد و دست به فريب افكار جهان بزند اما فريب افكار جهان براي هميشه شدني نيست.
وي گفت: هر روز كه ميگذرد اين گوهر درخشان ايراني است كه در بازار جهان خريدار دارد. منحني ما منحني رو به آسمان است و منحني آنها منحني رو به خاك است. ما به اوج ميرويم و آنها به حضيض ذلت ميرسند. اين وضعيت قدرتهاي مسلط است كه در طول 30 ـ 20 سال اخير شاهديم.
مشايي ادامه داد: سياست ما توسعه دوستي و مودت است. موضع ما موضع عشق و رحمت است. چه كسي در تاريخ توانسته با عشق بجنگند، با ما هم ميتواند بجنگند. تهديد ميكنند اثري ندارد. تهديد به قطعنامه براي اعمال سياستهاي زورمدارانه موثر است، اما براي ملت ايران موثر نيست و صدور چهار قطعنامه هم بيفايده است.
او تاكيد كرد: سايه تهديد براي هميشه از سر ملت ايران برداشته شده است. ايران زنده است و هميشه زنده خواهد بود. جان در راه ايران دادن افتخار است ملتي كه براي دين و آيينش جان ميدهد شكستناپذير است.
اين اظهارات با تشويق حاضران روبهرو بود.
وي اضافه كرد: هرگاه ملت ايران را تهديد ميكنند آدم احساس شرم ميكند؛ آنها آيا ملت به اين بزرگي را نميبينند. البته حق دارند؛ گاهي اگر بعضي چيزها خيلي خيلي بزرگ باشد ديده نميشود.
رييس دفتر رييسجمهور در ادامه گفت: آنها اگر به هر سو روند چه غرب و چه شرق ايران را ميبينند. آن مملكت زپرتي را براي ايران تهديد حساب ميكنند. مگر دنيا نميفهمد آن را ساختهاند كه كارشان را در مهمترين منطقه جهان كه خاورميانه است برايشان حل و مديريت كند. حال كه اينطور است شما در افغانستان و عراق چه كار ميكنيد؟ اگر آن ميتوانست شما پس اينجا چه كار ميكنيد؟ شما چرا اين قدر هزينه كرديد و در باتلاق رفتيد. معلوم است حضور شما در اينجا مرده است. آن هم هيچ غلطي نميتواند بكند.
اين اظهارات با تشويق ممتد حاضران مواجه است.
در اين ميان فردي از ميان حضار برخواست و گفت كه يك ايراني معلم خلبان است كه در ايران درس خوانده است و حدود 300 خلبان در اروپا تربيت كرده است اما از غرب انتقاد كرد و گفت: در اين جلسه ميخواهم پيامي را بدهم و آن اين كه ميخواهم از رييسجمهور تشكر كنم و بگويم كه وقتي تصميم گرفتيم به اين همايش بياييم تماسهاي پي در پي با ما گرفته ميشد كه شما كجا ميخواهيد برويد. من شاگردان زيادي تربيت كردهام اقداماتي انجام دادهام كه هيچ كس نميتوانست انجام دهد اما يك ايراني نميتواند در آنجا يك فرودگاه داشته باشد. من حاضرم اسناد اظهاراتم را نشان دهم.
مشايي كه در زمان اظهارات اين فرد سكوت كرده بود پس از آن گفت: در فصل سوم دنيا سخن فرهنگي و دم از هنر زدن است. جهان آينده جهان فرهنگ و هنر است چون عرصه، عرصه فرهنگ و هنر است. سهم ملت ايران بسيار زياد است. ما اطمينان داريم فرداي روشن، روشنتر از هميشه در انتظار جهان و ملت بزرگ ايران است. امروز ما همه با هم يك سخن را ميگوييم و آن سخن از ايران و عشق است. ما از فردوسي ياد گرفتيم كه سخن حق را در بيان حماسه بگوييم. ايران سرزمين حماسه است و ايراني عاشق پيشه است، اما با حماسه عاشقي از نوع ايراني عاشقپيشهگي حماسي است.
وي گفت: فردوسي پيغمبر نبود اما كاري كه كرد از كارهاي بزرگ تاريخي است كه جز به عنايت خدا شدني نيست. همه شعرها و ابياتش دانههاي تسبيح هستند. نخ اين تسبيح در فردوسي عشق است و عاشقي جسارت ميخواهد.
انتهاي پيام