رضا نيکپور ـ دبير ديدهبان يادگارهاي فرهنگي و طبيعي ايران ـ به نمايندگي جمعي از دوستداران ميراث فرهنگي و سازمانهاي مردمنهاد مرتبط، در نامهاي خطاب به سفير سوييس ـ حافظ منافع کشور آمريکا در ايران ـ خواست كه گلنوشتههاي امانت دادهشده به دانشگاه شيكاگو به ايران بازگردانده شود.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در اين نامه كه رونوشت آن به وزارت امور خارجه، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، کميسيون ملي يونسکو و کميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي نيز فرستاده شده، آمده است: «چند دههزار گلنوشتهاي که در جريان حفاريهاي باستانشناسي تخت جمشيد در سال 1933 ميلادي بهدست آمد، توسط دانشگاه شيکاگو جهت خوانش متون و انجام امور پژوهشي بهصورت امانت در سال 1937 ميلادي به آمريکا منتقل گرديد. آنچه علاوه بر ديرينگي اين آثار بر ارزش آنها ميافزايد، وجود نوشتهها و نگارههاي منحصربهفردي است که بهعنوان منبعي مستقيم ميتواند ما را از اوضاع و احوال فرمانروايي هخامنشي، آداب کشورداري و امور اداري حدود 500 سال قبل از ميلاد مسيح، در اين سرزمين آگاه کند. نيز بسياري جزييات ريز و درشت تمدني و فرهنگي و اقتصادي در اين متون نهفته است.
متأسفانه چند سالي است که شمار زيادي از اين الواح که در آمريکا وجود دارد، عليرغم قوانين بينالمللي، نارضايتي ملت و دولت ايران و نيز اقرار صريح مؤسسهي خاورشناسي به امانت بودن اين مجموعه در دانشگاه شيکاگو، دستآويز برخي اختلافات سياسي قرار گرفته است که اين امر، کار بازگرداندن آنها را به موطن اصلي خود دچار اخلال و مشکل كرده است. اميد است با پيگيريهاي لازم مقامات مسؤول و آگاه، اين امر به سرانجام نکويي برسد. اگرچه اموال و اشياي ايرانيان در اکثر موزههاي اقصي نقاط عالم پخش شده و زينتبخش مجموعههاي گرانبهاي بشري است، اما در درازاي تاريخ، اين ملت هرگز اصراري به تصاحب و تصرف اموال فرهنگي ديگر کشورها از خود نشان نداده است.
ديدهبان يادگارهاي فرهنگي ـ بهعنوان سازماني مردمي که همواره پيگير عملکرد سازمان ميراث فرهنگي و بخش دولتي در برخورد با ميراث گرانقدر فرهنگ و تمدن ايرانزمين بوده است ـ و سازمانهاي مردمنهاد فعال در اين حوزه (NGOها) از سراسر خاک پهناور ايران، از آن مقام محترم و عموم فرهيختگان و فرهنگدوستان جهان درخواست ميكند تا از دولت آمريکا بخواهند اجراي حکم دادگاه آمريکا را متوقف كند، الواح امانتي را که ميبايستي چندين دهه قبل به ايران بازگردانيده ميشد به ايران مسترد دارند. اين الواح داراي آنچنان ارزش تاريخي و فرهنگي و ملي براي ما ايرانيان است که حکم دادگاه و چنين رويه قضايي قطعا باعث رواج بياعتمادي در ميان ملتها خواهد گرديد که نهايتاً تبادلات فرهنگي را به خطر خواهد انداخت و ديگر نميتوانيم ادعا کنيم که پاسدار ميراث جهاني هستيم. اين مجموعه حکم يک محموله تجاري را ندارد که از طريق توقيف آن بتوان خسارت مال ديگري را تأمين كرد و چنانچه پس از تأييد حکم در مجموعههاي خصوصي قرار گيرد، ديگر ارزش جهاني خود را از دست خواهد داد.
ما وارثان کنوني تاريخ ايران، که مانند نياکانمان براي همه ملتهاي جهان احترام و ارزش قائليم، دور از هرگونه مناقشه سياسي درخواست حفظ هويت و حقوق مسلم خود را داريم و به اين وسيله، تقاضاي توقف اجراي حکم تا زمان حل نهايي آن براساس اصول حقوق بينالمللي را از مقامات آمريکا داريم. از اينرو، اعلام ميكنيم ضمن تقاضاي همکاري، پابند به مطالبات فرهنگي و منافع ملي خود تا زمان حل اين مشکل هستيم. بديهي است رعايت انصاف و عدالت از جانب هر شخصي و دولتي، نقطه درخشاني در تاريخ روابط ملتها و دولتها خواهد بود.»
انتهاي پيام