«عطار بايد در ميان مردم معرفي شود» فردا روز بزرگداشت عطار نيشابوري است
فريدالدين ابوحامد محمد بن ابوبكر بن ابراهيم بن اسحاق بن مصطفي بن شعبان عطار كدكني نيشابوري يكي از شاعران و عارفان ادب پارسي است. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان، او را مجمل و مختصر به نام عطار نيشابوري ميشناسند و روز 25 فروردين هر سال، روز بزرگداشت اوست. اما به راستي ما تا چه اندازه از عطار ميدانيم و او را گرامي ميداريم؟ شايد اگر به عطار نيشابوري لقب نداشت، محل و زندگي و آرامگاه او را نيز فراموش ميكرديم. از سرگذشت و تاريخچه روزگاش هر چه هست، قطعيت ندارد. گويي اين شاعر عارفمسلك نه تنها در ميان مردم؛ بلكه در ميان شاعران امروزي نيز فراموش شده است. در واحدهاي درسي گروه زبان و ادبيات فارسي، نامي از عطار نيشابوري را جز در دو واحد درسي منطقالطير نمييابيد. راستي، عطار چند اثر از خود به جاي گذاشته است؟ بر مقبره عطار نوشته شده كه او متولد سال 540 قمري است و مرگ او در سال 618 قمري اتفاق افتاده است. اكبر بهداروند، يكي از محققاني كه گذري بر زندگي عطار نيشابوري داشته است، در اينباره ميگويد: قاضي نوراللهي عطار را متولد سال 513 قمري ميداند؛ اما در رياضالعارفين سال تولد او 512 قمري است. عطار در ابتدا به شغل پدر طبابت ميكرده؛ اما از همانجا رو به عرفان و شعر ميآورد. چنان كه خودش ميگويد: مصيبتنامه كه اندوه جهان است / الهينامه كه اسرار جهان است به داروخانه كردم هر دو آغاز / چگونه زود رفتم زين و آن باز به داروخانه پانصد شخص بودند / كه در هر روز نبضم مينمودند عطار هم طبيب بود، هم عارف و هم شاعر. عطار نيشابوري به سفر ميرود و در اين سفر به ملاقات بزرگان ادب و دين ميرود و در همين سفر با مجدالدين بغدادي آشنا ميشود و از او طب و عرفان ميآموزد. عادل سواعدي كه دكتري زبان و ادبيات فارسي دارد، عطار را يكي از بنيانگذاران عرفان عاشقانه ميداند و ميگويد: برخي از عرفا راه رسيدن به خدا را از طريق زهد ميجويند؛ اما زهد در آثار عطار اثر چنداني ندارد و از همان ابتدا در آثار عطار گرايش عاشقانه در او ديده ميشود؛ چراكه عشق از درون و دل آدمي شروع ميشود و عطار كوتاهترين راه را براي رسيدن خدا انتخاب ميكند. عطار در سالهاي عمرش مينويسد و ميسرايد و ميتوان سير تكاملي دروني عطار را در آثارش مشاهده كرد. در جايي آمده كه تأليفها و تصنيفهاي عطار در نظم و نثر به عدد سورههاي قرآن يعني 114 سوره ميرسد تا جايي كه عطار نيز درباره آثارش ميسرايد: كسي كه چون مني را عيب جويد / همي گويد كه او بسيارگوي است وليكن چون بسي دارم معاني / بسي گويم تو مشنو ني تو داني گوهر آخر به ديدن نيز ارزد / چنين گفتن شنيدن نيز ارزد بسياري از محققان و استادان، منطقالطير عطار را كه 4600 بيت است، عمدهترين اثر عطار نيشابوري ميدانند. اكبر بهداروند منطقالطير عطار را اثري تمثيلي ميداند و آن را عرفان ذات حق و انديشهشناسي الهي معرفي ميكند و ميافزايد: در اين اثر 30 مرغ ميمانند كه همان متصوفه و اهل سلوك هستند و به دنبال سيمرغ كه همان ذات حق است، ميگردند. او اضافه ميكند: مراحل سلوك طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحيد، حيرت، فقر و فناست و عطار به راستي يكي از فقراي بزرگ عالم عارفان بود كه به مقام فناي فيالله رسيد. عطار نيشابوري در زمان حمله مغولها به ايران كشته ميشود. محمد جوروند - مدرس زبان و ادبيات فارسي دانشگاه - در خصوص پايان زندگي اين عارف اظهار ميكند: زندگي عطار به شهادت ختم ميشود. عطار با شهادتش روحيه سلحشوري عرفان را در ايران پياده كرده است. او عارف شهيدي است كه در مقابل متجاوزان ايستاد و شهيد شد. البته درباره چگونگي كشته شدن عطار داستانها و شايد افسانهها گفته شده است و در جايي نيز آمد كه عطار با خون قبل از شهادت روي ديوار مينويسد: در كوي تو رسم سرفرازي اين است / مستان تو را كمينهبازي اين است با اين همه رتبه هيچ نتوانم گفت / شايد كه تو را بندهنوازي اين است عطار باز در تاريخي نه چندان دقيق، در اوايل قرن هفتم قمري، ميميرد. جسمش را به خاك كويش كه از آن متولد شده است، ميسپارد و روح عارف خود را بر بلنداي نام عارفان دنيا به پرواز درميآورد. جوروند عطار را اقيانوس معرفي و تصريح ميكند: بايد عارف باشي تا عرفان عطار را بشناسي. عطار سيمرغ است و ما پرندگان كوچك در سايهسار او نفس ميكشيم. بهداروند نيز در اينباره اضافه ميكند: عطار مجموعه جزايري است كه در آن انواع و اقسام سفينههاي معرفتي در حال تموج هستند و در عالم حيراني به سر ميبرند. عرفان عطار او را جزو برترين شاعران عارف معرفي كرده است. اما چگونه؟ عادل سواعدي درباره تفاوت عرفان عطار بيان ميكند: عرفان عطار با سير و سلوكي جمعي همراه است. اكثر عارفان با يك پير پيش ميروند؛ اما عطار ثابت كرده است كه اگر سير و سلوك گروهي باشد، پلههاي عرفان سريعتر طي ميشود. نصرالله امامي - استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه شهيد چمران اهواز - نيز عطار را يكي از پيشگامان شعر و تفكر عرفاني در ادبيات فارسي معرفي و خاطرنشان ميكند: آثار عطار بنياديترين منابع تعليمي عرفان در شعر فارسي است. مخاطبان آثار او نيز از ميان گروههاي مختلف اجتماع هستند. شخصيتهاي داستانهاي تعليمي او نيز به همين اندازه متنوع هستند. اما به عطار، كسي كه اساس انسان را به صورت منظم و منظوم پيريزي كرده و مولوي در مسيري كه او برايش ترسيم كرده بود، حركت كرد، به خوبي پرداخته شده است؟ امامي ميگويد: عطار از نظر مقبوليت عام نسبت به حافظ، مولوي، فردوسي و سعدي در مرتبه بعدي قرار گرفته است؛ اما تصور ميكنم به اندازه سهمش در حوزه عرفان به او توجه نشده است. بهداروند نيز در اينباره ميافزايد: واحدهاي درسي ادبيات در دانشگاه در مقابل با اقيانوس ادبيات محدود است و آنگونه كه به ديگران پرداختهايم، به خودمان نپرداختهايم. برخي از كارشناسان راهكارهايي را براي معرفي بيشتر شاعران و عارفان پارسي در حد شأن و جايگاه آنان معرفي ميكنند. حبيب پيام - مدرس زبان و ادبيات فارسي - به تخصصيتر شدن دورههاي دكتري زبان و ادبيات فارسي اشاره ميكند و ميگويد: نگاه ادبيات در دورههاي تخصصي عام است. فردي در اين سطح به طور خاص به بررسي يك اديب نميپردازد؛ اما در كشورهاي همسايه دوره دكتري بسيار تخصصي ميشود و يك دانشجو ميتواند ابعاد مختلف آن اديب را، كه ناشناخته مانده است، مكشوف كند. جوروند پرداخت به عطار را تنها محدود به دانشگاهها و محافل عرفاني نميداند و اضافه ميكند: عطار بايد در ميان مردم معرفي شود تا مردم به وجود عطار و عرفان او پي ببرند. براي اين منظور ميتوان داستانهاي منطقالطير عطار را در كتابهاي درسي جاي داد. عطار از شاعران بزرگ در زبان و معناست و چه زيبا مولوي درباره او ميگويد: عطار روح بود و سنايي دو چشم او / ما از پي سنايي و عطار آمديم و در جايي ديگر: هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم يك كوچهايم باشد كه عطار تنها به 25 فروردين هر سال، آن هم تنها در نيشابور و چند محفل كوچك، محدود نشود. انتهاي پيام