جابر قاسمعلي، راهاندازي كارگاههاي فيلمنامهنويسي را راهحلي براي حل مشكل كمبود فيلمنامه و افزايش كيفيت آنها دانست و گفت: تحقق اين امر خوب است؛ اما به آن بايد به عنوان قدم اول نگريست چراكه اينكار لازم است ولي كافي نيست.
اين فيلمنامهنويس با بيان اينكه بايد درك روشني از فيلمنامه به وجود آيد، به خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا اظهار كرد: درك فيلمنامه تنها به اين معنا نيست كه سياستگذاران يا مميزان تلويزيون فيلمنامه را به خوبي بفهمند، بلكه نويسنده، كارگردان و تهيهكننده بايد متوجه باشند كه با چه نوع فيلمنامهاي سروكار دارند. بنابراين در صورت تحقق اين امر بخشي از مشكلات توليد آثار ضعيف تلهفيلم كاسته ميشود.
اين نويسنده اضافه كرد: برخي اوقات نويسنده متني را مينويسد اما تهيهكننده و كارگردان به علت نزديك نبودن به ذهنيت نويسنده تلاش ميكنند با هر شرايطي و با بودجهي كم فيلم را توليد كنند. اثري كه با چنين شرايطي توليد ميشود نه به درد دنيا ميخورد و نه آخرت. در اين شرايط اهداف اوليهاي كه براي توليد فيلم منظور شده است از دست ميرود.
او اضافه كرد: همه دستاندركاران توليد يك تلهفيلم از نويسنده گرفته تا كارگردانان، تهيهكنندگان و مميزان فيلمنامه و حتي مديران تلويزيون به يك اتفاق نظر برسند و فيلمنامهها را با توجه به جنس، نوع و كيفيت آنها دستهبندي و طبقهبندي كنند و با توجه به اهداف فيلمنامه آن را بسازند.
قاسمعلي در ادامه گفت: زمانيكه بازيگراني براي بازي در يك فيلم تلويزيوني انتخاب ميشوند كه به نقش نزديك نيستند كار با كيفيت مطلوبي توليد نميشود. چراكه تنها ساختهشدن فيلم براي تهيهكننده اهميت دارد چراكه معتقد است اين اثر قرار است فقط يكبار پخش شود. زمانيكه چنين ديدگاهي حاكم است همه چيز از شوق و شور اوليه ميافتد.
او بودجه را يكي ديگر از مسايل مربوط به توليد تلهفيلمها دانست و اظهار كرد: معمولا بودجهي درنظرگرفتهشده براي تلهفيلمها كم است كه اين خود ميتواند در كيفيت آنها تأثير بگذارد. اما مسأله ديگر بدموقع و ديردادن بودجه است كه اين مورد بحث مهمتري است. معمولا دو قسط از بودجه را به تهيهكننده ميدهند تا ساخت تلهفيلم آغاز شود. اما چون بقيه قسطها به موقع داده نميشوند تهيهكننده به كارگردان فشار ميآورد كه فيلم را زودتر بسازند. تهيهكنندگان جملهي توهينآميزي در اين زمينه دارند و ميگويند «اين كار را جمع كن» كه متأسفانه اين جمله در ادبيات برنامهسازي تلويزيون بسيار رايج است.
او اضافه كرد: تهيهكننده ميداند كه بعدا پول خود را از تلويزيون ميگيرد اما چون قسطهاي وعده داده شده به موقع پرداخت نميشود و تهيهكننده در زمان توليد تلهفيلم با مشكل برميخورد تلاش ميكند به دمدستيترين روش فيلم سرهمبندي شود.
اين نويسنده در ادامه گفت: تلويزيون بايد به اين مسايل واقف باشد اما زمانيكه اين مشكلات بيان ميشود، كسي به آن گوش نميدهد و همان روند سابق ادامه پيدا ميكند.
او در پاسخ به اين پرسش ايسنا، كه وضعيت سوژهيابي در سيما چگونه است و آيا ميتوان روي سوژههاي بومي كار كرد اظهار كرد: سوژه كم نداريم ولي سوژههايي كه بتوانند از فيلتر تلويزيون بگذرند بسيار بسيار كم هستند. اكنون اين بحث مطرح نيست كه چرا سراغ سوژههاي بومي نميرويم چون آنقدر سوژههاي بومي جذابي وجود دارد ولي متأسفانه با معيارها و موازين سازمان صداوسيما همخوان نيست. بنابراين تصويب نميشود.
قاسمعلي تأكيد كرد: تلويزيون و مديران و مميزان آن بايد سعهصدر و ظرفيتهاي خود را افزايش دهند و به نويسنده و كارگردان اجازه دهند تا مرزهاي جديدتري را تجربه كنند. در هر زمينه از مسايل اجتماعي گرفته تا بومي، جغرافيايي و تاريخي.
قاسمعلي در پايان گفت: ما با مشكل ژانر روبهرو نيستيم چراكه سريالهاي تاريخي، اجتماعي، ملودرام، كودك و كمدي در تلويزيون ساخته ميشوند اما اسكلت همه آنها به هم شبيه است چراكه همه اين سريالها براي توليد از يك فيلتر عبور ميكنند و آن فيلتر تمايل به همسانسازي سريالهاي مختلف دارد. اين اتفاق ناخوشايند است ولي در سيما رخ ميدهد.
انتهاي پيام