يك فيلمنامه نويس گفت: يكي از مهمترين مشكلات فيلمسازي، عدم فهم فيلمنامه است نه خود فيلمنامه.
جلالالدين دري در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، افزود: افراد خبرهي اندكي در زمينهي فيلمنامهنويسي در شوراهاي تلويزيون و سينما عضويت دارند كه شايد آنان به تعداد انگشتان دو دست هم نرسد، علاوه بر آن معلوم نيست برخي از اعضاي اين شوراها چرا و چگونه وارد آنها شدهاند.
او در ادامه اظهار كرد: اينگونه افراد از هنرمندي ايراد ميگيرند كه تاكنون حدود 10 سريال و تلهفيلم از او از سيما پخش شده است ، درحاليكه اين عمل بسيار زشت و قبيح است چون آنان صلاحيت و سوابقي در زمينه نويسندگي ندارند اما به صرف عضويت در شورا اعمالنظر ميكنند.
اين فيلمنامهنويس با بيان اينكه بسياري از فيلمنامههاي خوب در جريان آمادهسازي براي توليد دچار مشكل ميشوند، گفت: لازم است به دستورعزتالله ضرغامي -رييس سازمان صداوسيما- با حضور برخي اساتيد، كلاسهاي فيلمنامهنويسي براي اعضاي شوراهاي متعدد سيما برگزار شود، تا اعضاي آنها با اصول فيلمنامهنويسي آشنا شوند.
او با بيان اينكه مشكل ديگر فيلمنامهنويسان، اعمال نظر برخي كارگردانان در فيلمنامه است،اظهار كرد: تمام كارگردانها علامه دهر نيستند. برخي از آنان با اعمال حذف و اضافاتي در فيلمنامهها، پيام آنها را تغيير ميدهند. به عنوان نمونه چندي پيش تلهفيلمي از من پخش شد كه خودم نفهميدم كه آغاز و پايان آن چه بوده است، چون كارگردان در آن بسيار اعمال سليقه كرده بود. مثلا مأمور مخفي موساد را به پدر دختر شخصيت اصلي تغيير داده بود.
دري تأكيد كرد: در اين شرايط ضعف تلهفيلمها به ضعف فيلمنامه تعبير ميشود و فيلمنامهنويس نيز امكان بيان اعتراض خود را ندارد. اينگونه جنايتهاي فرهنگي بايد پيگيري و مرجعي براي رسيدگي به آنها تشكيل شود. چراكه يك فيلمنامهنويس بايد افراد حرفهاي و غيرحرفهاي زيادي را براي تصويب نوشتهي خود متقاعد كند با اينحال زمان ساخت، كارگردان فيلمنامه را به دلخواه خود تغيير ميدهد.
نويسنده سريال «كمكم كن» در بخش ديگري از صحبتهاي خود درباره پيشنهاد رييس سازمان صداوسيما مبني بر تأسيس باشگاههاي فيلمنامهنويسي به منظور رفع مشكل كمبود فيلمنامه اظهار كرد: مشكلات فيلمنامه و فيلمنامهنويسي با چنين اقداماتي حل نميشود البته ممكن است در اين روند يكي دو فرد بااستعداد شناخته و پرورش داده شود اما بعيد ميدانم كه امكان فيلمنامهنويسي آنان براي سيما فراهم شود.
دري با بيان اينكه تربيت يك فيلمنامهنويس نيازمند طيكردن فرايند خاصي است، گفت: يك فرد بايد متن بنويسد و تجربه و خطا كند تا بتواند به مرور فيلمنامهنويسي را بياموزد، البته او بايد از استعداد و سواد كافي نيز برخوردار باشد.
او اضافه كرد: برخي از فيلمنامهنويسان غلطهاي املايي دارند و بسياري از واژگان ساده را اشتباه مينويسند، اين درحاليست كه امكان دارد آنان قادر به نوشتن فيلمنامههاي خوبي باشند بنابراين سواد و استعداد فيلمنامهنويسي با يكديگر تفاوت دارد.
نويسنده سريال «خورشيد و ماه» در ادامه گفت: يكي از فيلمنامهنويسان ايران، فيلمنامههاي خوبي مينويسد اما پايههاي درام يكي از فيلمهاي مشهوراو بر مبناي غلطي استوار شده بود. در اين سينمايي زني بدكاره چون شناسنامهاش دست فرد خلافكاري بود، تن به هركاري ميداد اين درحاليست كه در عالم واقع، يك فرد پس از طي مراحلي ميتواند شناسنامه المثني بگيرد.
او در بخش ديگري از صحبتهاي خود تأكيد كرد: فيلمنامهنويس براي نگارش متن يا بايد تحقيق و مشورت كند و يا اندك سوادي درباره موضوعات مختلف داشته باشد تا اشتباهات فاحشي مرتكب نشود.
دري با بيان اينكه فيلمنامهنويسي مقولهاي گسترده و با ابعاد مختلف است، اظهار كرد: اين ابعاد را نميتوان به سرعت به يك فرد القا كرد و توقع داشت كه چون فيلمنامهنويسي مشهور او را تعليم داده است ، فيلمنامه نويس جوان بتواند به سرعت متنهاي خوبي را بنويسد.
دري با اشاره به تأثير ساخت تلهفيلمهاي متعدد بر كيفيت فيلمنامهها گفت: ساخت تلهفيلمهاي متعدد به فيلمنامهنويسي بسيار ضربه زده است، البته امكان دارد اين كار مزايايي نيز داشته باشد.
نويسنده سريال «پول كثيف» با اشاره به موانع نگارش فيلمنامه اظهار كرد: اگر قرار باشد فيلمنامهاي درباره انقلاب اسلامي يا جنگ تحميلي بنويسم، نميتوانم مستقل كار كنم چراكه به علت نظارت شوراهاي متعدد، فيلمنامه به سمت شعاريشدن ميل ميكند و در آن اعمالنظر و سليقه ميشود.
دري در پايان با بيان اينكه برخي از مديران شبكهها دغدغهي كار فرهنگي دارند، اظهار كرد: همين امر باعث ميشود كه يك شبكه، پوياتر و يك شبكه ساكنتر شود. چراكه گاهي اوقات مديران و تصميمگيران دغدغه كافي براي كار رسانهيي را ندارند و تنها درصدد مديريتكردن هستند. در واقع چنين افرادي باعث لطمهزدن به كارهاي هنري ميشوند.
انتهاي پيام