هر تصميم و اقدامي دربارهي مجموعهي باستاني شوش، يک تصميم و اقدام مهم تاريخي است و قضاوتهاي زيادي در آينده نسبت به آن صورت خواهد گرفت.
به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين جملات بخشي از مطلبي است كه سرپرست برنامهي «تعيين عرصه و حريم محوطهي باستاني شوش» در توضيح آخرين اظهارات رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري دربارهي شوش در اختيار ايسنا قرار داده است.
محمدتقي عطايي در اين مطلب بيان كرده است: بيآنکه علاقهمند باشم، خود را به حاشيههايي که براي «مجموعهي باستاني شوش» ايجاد شده است، وارد کنم، بايد بگويم، اين اظهارات چندان تازه نيستند و دست کم يکسال است که شماري از مديران محترم سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بدون هيچ استدلالي و بر مبناي رفتارهايي كه نه از حيث علمي و نه از ديدگاه مسايل كلان ميراث فرهنگي قابل توجيه است، بر رد يا ابطال نظرات پژوهشگران، کارشناسان و صاحبنظران باستانشناسي ايران پافشاري ميکنند.
او با اشاره به اينكه پيش از اين هم در برخي سخنرانيها اظهار شده بود که «باستانشناسان ميخواهند مردم شوش را از شهرشان بيرون کنند»، اظهار كرده است: واضح است که نهتنها باستانشناسان هيچگاه چنين نظراتي نداشتهاند، بلکه اساسا شهر مدرن شوش براثر فعاليتهاي باستانشناسي از 150سال پيش به اين سو تدريجا شکل گرفته است. بنابراين باستانشناسي و باستانشناسان در رونق و توسعهي شهر شوش نقش اصلي و انکارناپذيري را ايفا کردهاند. هماکنون نيز باستانشناسان همچون گذشته خواهان اعتلا و بويژه صيانت از پشتوانههاي فرهنگي اين «کهنترين پايتخت ايران» و يکي از «مهمترين كانونهاي شکلگيري شهرنشيني جهان» هستند. اين اظهار نظر که «باستانشناسان براي مردم دردسر درست کردند» يا «باستانشناسان ميخواهند مردم شوش را از شهرشان بيرون کنند» يک ايدهي انحرافي و شعارگونه است که اين روزها نه فقط دربارهي شوش، که در بسياري موارد ديگر نيز شنيده ميشود.
اين باستانشناس در ادامهي مطلب خود توضيح داده است: نتايج برنامهي «تعيين عرصه و حريم محوطهي باستاني شوش» کاملا مبتني بر ضوابط علمي رايج در باستانشناسي ايران و جهان و با درنظر داشتن حداقلهايي که مورد نظر کميتهي ميراث جهاني است، انجام گرفت. گزارش مقدماتي و سپس نهايي و نقشههايي که بهطور واضح و با استناد به مدارک باستانشناختي، محدودههاي عرصه و حريم را مشخص ميکنند، به پژوهشکدهي باستانشناسي کشور و مديريت وقت پايگاه ميراث فرهنگي شوش و سازمان ميراث فرهنگي استان خوزستان ارائه شد و با برگزاري جلسات کاري متعدد که کارشناسان باسابقه و مديران ارشد سازمان ميراث فرهنگي در آن شرکت داشتهاند و مستندات آن هم موجود است، مورد تأييد قرار گرفت و به تصويب مقدماتي هم رسيد. با اين وصف، ابلاغ آن به استان بهدليل مشکلاتي که از پيش در استان خوزستان به واسطهي صدور غيرقانوني مجوز براي چند هتل وجود داشت، پذيرش نهايي سند را معطل گذاشت.
عطايي ادامه داده است: اينکه از سوي مديران محترم سازمان ميراث فرهنگي اعلام شده که موضوع حريم شوش رسانهيي شده است و اينكه «اگر عمدي نبوده باشد، از سر بيخردي بوده است» استدلال بجا و درخوري نيست، زيرا اولا باستانشناسان مسؤول برنامهي تعيين حريم شوش، مسؤول رسانهيي شدن آن نيستند، بلکه بيش از همه، مديريت ميراث فرهنگي استان خوزستان و خبرنگاران حوزهي ميراث فرهنگي و دوستداران ميراث فرهنگي اين استان موضوع را رسانهيي كردند که تناقضگوييها در بررسي پروندهي شوش و طولاني شدن بيهودهي روند بررسي آن به اين مسأله دامن زد. بهجز اين، شوش يک مجموعهي جهاني است و فينفسه مورد توجه افکار عمومي قرار دارد و نميتوان از توجه رسانهها به مسايل آن جلوگيري كرد.
علاوه بر اين، علت عصبانيت و ناراحتي مديران سازمان ميراث از توجه رسانهها به اين موضوع قابل درک نيست، چون بهنظر نميرسد که رسانهيي شدن، علت وجود مشکل در شوش باشد، بلکه برعکس بايد از خبرنگاران حوزهي ميراث فرهنگي کمال تشکر را داشت که مسايل ميراث فرهنگي را اطلاعرساني ميکنند و پلي ميان مردم و موضوعات ميراث فرهنگي و گردشگري هستند. همچنين بايد از مديران خواست که با شفافيت بيشتري اخبار اين حوزه را در اختيار رسانهها قرار دهند.
او در مطلب خود تأكيد كرده است: برنامهي «تعيين عرصه و حريم محوطهي باستاني شوش» به اذعان صاحبنظران و پيشکسوتان ايراني و بينالمللي، برنامهاي علمي بوده است که در نهايت هم در خلال جلسات متعدد کارشناسي، از وسعت «حريم علمي و اصلي» که تعيين كرديم، فروکاسته شد و بخش بزرگي از آن با استدلال همخواني با واقعيات شهري حذف و تعديل شد که البته اين امر مورد قبول ما نيست و راهکارهايي براي اين موضوع وجود دارند. با اين وصف، حريم تعديلشده نيز هنوز به تصويب نرسيده است.
وي دربارهي تصويب حريم تعديلشده بيان كرده است: مسؤوليت اين موضوع برعهدهي تصميمگيران است که البته امر سادهاي نيست و بدون شک ميتوان گفت که از مهمترين موضوعهاي چند دههي اخير تاريخ ما خواهد بود. هر تصميم و اقدامي دربارهي مجموعهي باستاني شوش، يک تصميم و اقدام مهم تاريخي است و قضاوتهاي زيادي در آينده نسبت به آن صورت خواهد گرفت. به هر حال، بايد يادآوري كرد که ميراث فرهنگي، مقولهاي است برگشتناپذير و هر تصميمي در اين حوزه بسيار حساس و مهم است. شنيدهها حاکي از آن است که بهزودي جلسهاي با شرکت شماري از مديران ارشد سازمان به اين موضوع اختصاص خواهد داشت که البته اميدوارم تصميمات بر مبناي نظرات کارشناسان و صاحبنظران موضوع شوش اتخاذ شود و نه با توجه به سلايق و علايق مديريتي و توجيه و تفسيرهايي شخصي که در ماههاي گذشته شنيدهايم. به هر رو، مسؤوليت هرگونه تصميمي دربارهي «عرصه و حريم شوش»، درست يا نادرست، متوجه تصميمگيران خواهد بود و در آينده، بايد پاسخگو باشند. شايسته است، از تجربيات پيشين تشكيلات ميراث فرهنگي كه كارهاي موفقي را در دهههاي گذشته براي نجات محوطههايي همچون هگمتانه در همدان يا كنگاور در كرمانشاه انجام دادهاند، بهره گيريم.
عطايي در پايان اين مطلب اضافه كرده است: نمونهي شوش، اگرچه از حيث اهميت بسيار سترگ است، اما از حيث نگاهي كه متوليان ميراث فرهنگي بايد به آن داشته باشند، نگاهي تجربهناشده نيست. بنابراين خوب است، به تجربيات موفق گذشته كه كم هم نيستند، رجوع شود و تصميمها بهتر از گذشته اتخاذ شود تا براي آينده بهعنوان يك الگو بتوان از آن ياد كرد.
تاکنون نظرات و راهکارهاي کارشناسان و صاحبنظران بهروشني ارائه شدهاند. بنابراين بايد منتظر تصميم مديران و تصميمگران بود. در مجموع، بهتر است هرچه زودتر اين مشکل حل شود و به استقبال تهيهي پروندهي ثبت جهاني شوش برويم. مايهي تأسف است که ميبينيم در فهرست ميراث جهاني، بعضا محوطههايي از سراسر جهان وجود دارند که درصد ناچيزي از اهميت شوش را هم ندارند، ولي با کوشش متوليانشان در فهرست ميراث جهاني ثبت و به جهان معرفي شدهاند؛ اما شوش نهتنها از اين قابليت بيبهره مانده، بلکه در تصويب محدودهي عرصه و حريم آن نيز کوتاهي شده است و ميشود.
انتهاي پيام