نقش دوگانه رسانهها در بحرانسازي و بحرانزدايي
رسانهها در چند دهه اخير آنچنان به رشد و تاثيرگذاري رسيدهاند که به بخش جداييناپذيري از زندگي بشر مبدل شدهاند. رسانهها در عين حال، به دليل کارکردهاي متعدد به صورت جزيي از انواع بحرانها درآمدهاند. چنان که بحراني را نميتوان بدون حضور رسانههاي جمعي در آن تصور کرد. به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در وبلاگي به نشاني http://afkaromoomi.blogfa.com آمده است: نقش دوگانه رسانهها در بحرانسازي و بحرانزدايي به دليل سرعت در انتقال اخبار، استفاده گسترده از فناوريهاي نوين ارتباطي، توانايي در جذب مخاطبان انبوه و مشارکت در فرآيند شکل دهي به افکار عمومي سبب شده است که رسانهها به ابزار مهمي براي مداخله در بحرانها و کشمکشهاي داخلي، ملي، منطقهاي و بين المللي تبديل شوند. برخي حتي براين عقيدهاند که يک مساله زماني به بحران تبديل ميشود که در کانون توجه رسانهها قرار گيرد (ويليامز واوليني رانب ،2002، ص293). به عقيده آرپان وپومبپر (2003) ، هرچند سه عامل ريسک، زمان و کنترل موجب پيچيدگي فرايند ارتباطات در شرايط بحران ميشوند، در اصل به صلاح نيست که در طول بحران از ارتباطات رسانهاي چشمپوشي شود. بحران مشخصات خاصي دارد که به طور معمول آميزهاي از سه عنصر است: تهديد يا فرصت، زمان محدود و ميزان فشار وارد شده. بنابراين بحران موقعيتي است که در آن تهديدي غيره منتظره متوجه ارزشهاي حياتي ميشود و زمان تصميمگيري را محدود ميسازد. اما از آنجايي که کارکرد امنيتي رسانهها در کنار تهديدآميز بودن آن در جامعه کنوني اهميت غير قابل انکار يافته و شرايط خاص ملي منطقهاي و جهاني و پيچيدگي اوضاع سياسي بر اهميت اين کارکرد افزوده است مديريت در اين بخش درحقيقت مانع ورادعي ساختارمند در مواجه با بحران خواهد بود. انتهاي پيام