مدير پيشين پايگاه ميراث فرهنگي شوش گفت: اميدوارم مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و در رأس همه، حميد بقايي ـ رييس سازمان ـ توجه ويژهاي به شوش داشته باشند.
محمدرضا چيتساز در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دربارهي جلسهاي كه بهتازگي براي بررسي عرصه و حريم شوش برگزار شده است، بيان كرد: چنين جلساتي زماني شأن علمي دارند كه كارشناسان و اعضاي هيأت راهبردي پايگاه شوش و كارشناسان زبدهي سازمان ميراث فرهنگي در آن حضور داشته باشند.
وي دربارهي روند تعيين عرصه و حريم شوش، توضيح داد: بهار سال 1387 يك هيأت كارشناس به سرپرستي محمدتقي عطايي با انجام گمانهزني، عرصه و حريم شوش را تعيين كرد. در واقع، با توجه به گذشت زمان، نسبت به تعيين حريم پيشين كه توسط آقايان رهبر و كابلي انجام شده بود و آثار جديدي كه از دورههاي اسلامي و پيش از آن پيدا شده بودند، بيشتر محققان بر اين عقيده بودند كه اين عرصه و حريم بايد بازبيني شود. پس از پايان كار و تحويل گرفتن گزارش هيأت، جلسههاي متعددي را با كارشناسان هيأت راهبردي و كميتهي فني سازمان تشكيل داديم و اين افراد شامل ميرعابدين كابلي، مهدي رهبر، محمدحسن طالبيان، نوروززاده چگيني، كاميار عبدي، حسين رايتيمقدم، مهدي موسوي كوهپر ـ رييس پيشين پژوهشگاه سازمان ـ، فريبرز دولتآبادي ـ معاون پيشين ميراث فرهنگي ـ و سياوش صابري ـ مديركل دفتر حفظ بناها ـ بودند.
او با اشاره به اينكه اين بررسيها حدود نهماه طول كشيدند، گفت: حتا با رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خوزستان نيز صحبت كرديم و در نهايت، از ميان نظرهاي مختلف مبني بر بزرگتر شدن حريم يا كوچكتر شدن آن، به يك نظر فيمابين رسيديم. پس از آن نيز در اسفند 1387 جلسهاي در دفتر وكيل ـ مدير كل ثبت آثار تاريخي ـ برگزار شد كه مسؤولان سازمان ميراث فرهنگي خوزستان در آن حضور نيافتند؛ ولي كليات عرصه و حريمي كه با اعضاي كميتهي فني هيأت راهبردي بررسي شده بود، همراه ضوابط آن تصويب شد.
به گفتهي چيتساز، كليات عرصه و حريم همراه با نقشه به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خوزستان فرستاده شد و پيگيريهاي مكرري براي برگزاري جلسهاي در سازمان ميراث فرهنگي خوزستان براي نهايي شدن اين مصوبات انجام شدند؛ اما پس از گذشت پنجماه، جلسهاي برگزار نشد. در اينباره حتا نامههايي را به سازمان ميراث فرهنگي در تهران فرستادم تا اينكه سرانجام، چهارشنبهي هفتهي پيش خبر تشكيل جلسه را شنيدم.
او با اشاره به اينكه كليات عرصه و حريمي كه تصويب شد، حدود 11ماه بررسي شده بود و بيش از 40 نفر دربارهي آن نظر داده بودند، بيان كرد: اميدوارم مسؤولان سازمان و بخصوص رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري توجه ويژهاي به شوش داشته باشند؛ ولي چگونه ممكن است، كساني مسؤوليت حفظ اين آثار را در خوزستان و شوش برعهده داشته باشند كه خود جواز ساخت هتل اميرزرگر را امضا كردهاند؟ يعني بهراستي تا اين حد نسبت به آثار تاريخي بياهميت هستيم؟
وي دربارهي هتل اميرزرگر توضيح داد: ساخت هتل در شوش بسيار لازم و ضروري است؛ ولي بايد ديد اين هتل كجا بايد ساخته شود. آيا بين دو كاخ هخامنشي جاي مناسبي براي ساخت هتل است؟ من در زمان مديريت در پايگاه شوش نخستين چالشي كه با آن روبهرو شدم، اين بود كه يكي از كارشناسان سازمان در نظري كتبي اعلام كرد كه ساخت هتل براي شوش خوب است و ميتوانيد همينجا (محل فعلي هتل اميرزرگر) بسازيد. به همين دليل، ابتدا ساخت هتل را در اين محل، غيرقانوني اعلام كرديم.
چيتساز ادامه داد: اين كار با مخالفت آقاي اميرزرگر روبهرو شد تا جايي كه از من بهدليل جلوگيري از ساخت هتل شكايت كرد، زيرا عقيده داشت، نظر كارشناس سازمان ميراث فرهنگي اين بوده است كه براي ساخت هتل مشكلي وجود ندارد. سرانجام نيز پس از برگزاري جلسهاي در دفتر قائممقام سازمان، قرار شد در محل ساخت هتل اميرزرگر گمانهزني انجام شود و مسؤوليت اين كار به كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خوزستان سپرده شد. در آخر نيز باغبان كوچك ـ باستانشناس ـ در زمستان سال 1387 گزارشي را مبني بر رسيدن به آثار دوران پيش از اسلام و دورهي اسلامي منتشر كرد.
وي در پايان با اشاره به اينكه ساخت هتل اميرزرگر كاملا غيرقانوني است، اضافه كرد: متأسفم كه بگويم، پس از گذشت حدود يكسال و پنجماه، حقوق پرسنل پايگاه كه دو نفر هم بيشتر نيستند، پرداخت نشده است و به نظر ميآيد، همانطور كه ما با ساخت هتل مخالفت كرديم، براي اين مسأله نيز چنين مشكلاتي پديد آمد. در اين راستا حتا به بقايي نيز چند نامه نوشتم كه متأسفانه پاسخي دريافت نشد و من برخلاف ميل باطنيام، استعفا دادم.
انتهاي پيام