سعيد نيکپوركه به مدت چهار سال با پروژه «در چشم باد» همكاري داشتهاست، با اعتقاد بر اين كه در تاريخ تلويزيون، کاري با هيبت «در چشم باد» انجام نشدهاست، دراين باره گفت: «درچشم باد» يکي از کارهاي ماندگار تلويزيون خواهد شد؛ کاري است که نه تنها در تلويزيون بلکه در تاريخ سينماي ايران، مشابه آن را نديدهايم.
به گزارش سرويس تلويزيون ايسنا، سعيد نيکپور كه در برنامه راديويي «چاي براي دو نفر» شبكه گفتوگو حاضر شده بود، با يادآوري اين كه فيلمبرداري سريال «در چشم باد» از سال 82 آغاز شدهاست، درباره دلايل به طول انجاميدن اين پروژه اظهار كرد: دلايل طولاني شدن کار خيلي مسائل است كه يکي از آنها سختي خود کار است؛ «در چشم باد» کار بزرگي بود که مشکلات خاص خودش را داشت.
اين بازيگر اظهار كرد: هيبتي كه از آن صحبت كردم کل توليد اين کار را در برميگيرد؛ از نوشته و طرح اوليه که تبديل به سناريو ميشود گرفته تا پيش توليد و بعد هم توليد کار؛ با وجود اين که من کارهاي تاريخي متعددي انجام دادهام و به خصوص در دهه 60 سه سريال تاريخي تلويزيوني در پرونده كاريام دارم، ولي در عمل، به اين نتيجه رسيدم که سريال «در چشم باد» در تمام ابعادش، کار بزرگي است و خوشحال هستم که من هم جزيي از اين کار هستم .
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا تنها در بخشهايي از سريال كه به زمان مبارزات ميرزا کوچک خان جنگلي اختصاص دارد، حضور دارد، يا در قسمتهاي ديگر هم بازي ميكند؟ گفت: من تقريباً تا پايان به غير از دوره جديد که جنگ ايران و عراق است، حضور دارم. من تا 75 سالگي سن اين شخصيت در اين سريال هستم .
سعيد نيک پور درباره چهار سال حضور در سريال «در چشم باد» اظهار كرد: در اين چهار سال به طور دائم در حال بازي بودم و در تمامي لوكيشنها حضور داشتم؛ بعد از آن چهار سال حدود 9 ماه کار متوقف شد که بعد مجدداً کار شروع شد و به دوران جديد يعني سال 59 و شروع جنگ رسيد که با فتح خرمشهر داستان به پايان ميرسد.
وي كه در دههي60 كارگردان و ايفاگر نقش اميرکبيربودهاست، در پاسخ به اين پرسش كه چطور ميتوان کاري انجام داد که بعد از 20 سال مردم هنوز آن را تحسين کنند؟ گفت: 25 سال از ساخت اميرکبير(سال 63) ميگذرد. مردم در نسلهاي مختلف در اين سالها با من برخورد ميکردند و درباره امير کبير با من صحبت ميکردند. در آن سالها يک دوستي به من زنگ زد و گفت که خبر داري که در کوچههاي تهران بچهها امير کبير و شاه را با هم بازي ميکنند! تاثير پخش اول و دوم چنان همه گير شده بود که من هر جا با مردم برخورد ميکردم در اين مورد صحبت ميکردند. تمام افرادي كه در ساخت اين سريال نقش داشتند با عشق و علاقه کار مي کردند و همه فکر ميکردند كه کار براي خودشان است. در زمان ساخت اين سريال گاهي آبدارچي ما که چايي ميآورد با من راجع به بازي صحبت مي کرد . گاهي من به عنوان کارگردان به پلاني رضايت مي دادم ولي نورپردازمان آقاي شمسايي قبول نميکرد و يا گريمور عبدالله اسکندري هم در کار با وسواس بود. همه عناصر اين کار به اين صورت در کار مشارکت داشتند و نتيجه کار اين شد.
وي در پاسخ به اين پرسش كه نگارش متن «اميركبير» چقدر به طول انجاميد؟ يادآور شد: متن آن يک سال طول کشيد؛ نويسنده اين کار پرويز زاهدي است كه من قبلا با او «شاه شکار» را کار کرده بودم . در سال 60 اولين کار جدي تلويزيون «شاه شکار» بود که قبل از «سربداران» پخش شد؛ من با پرويز زاهدي قبل از آن آشنا شدم و احساس کردم که قلم شيرين، محکم و با فرهنگي دارد؛ او سناريو را مي شناخت، چون قصه نويس و رمان نويس بود و نگاه ويژهاي به امير کبير داشت؛ به همين دليل هم بود كه مردم با يک سريال جديدي روبروشدند.
نيكپور ادامه داد: اميرکبير اثري است که اگر به دست شکسپير نوشته ميشد يک اثر جهاني از آن خلق ميشد؛ البته در زبان فارسي اين اميرکبيري که نوشته شد چيزي از آثار شکسپير کم ندارد. اين سريال در افغانستان و تاجيکستان هم به همين اندازه محبوبيت داشت. من در هلند در کوپه قطار نشسته بودم با يک خانواده افغاني برخورد کردم يک نفر از آنها به محض اينکه که من را ديد گفت آقاي امير کبير! تا آن جايي که اين زبان گسترش دارد امير کبير هم طرفدار داشت.
اين كارگردان و بازيگر با بيان اين كه شخصيت اميرکبير به عنوان يک رجل سياسي در تاريخ ايران ويژه است، گفت: اميركبير مثل يکي از اعضاي خانواده ماست، چون گذشتهاي دارد که از دل مردم برخاسته است. او پسر آشپز سراي قائم مقام فراهاني بود و در کنار ميرزا ابوالقاسم قائم مقام به مکتب خانه رفت و بعد زير نظر عباس ميرزا در تبريز تربيت ميشود و صاحب منصب ميشود و در جنگهاي ايران و روس شرکت مي کند و سرانجام ولي ناصرالدين ميرزا ميشود و پس از پادشاه شدن ناصر ميرزا به همراه او به تهران ميآيد . اين بهترين الگو براي يک ملت است که به چنين فردي علاقه مند شوند .
سعيد نيکپور درباره صدا و لحن بازيگر گفت: تنها صداي ويژه مهم نيست بلكه چيز ديگري به نام حس حرف زدن بايد در صدا باشد وگرنه تنها صدا کاري صورت نميدهد . من کارم را با تئاتر و هنرستان کارهاي دراماتيک آغاز کردم و در آنجا اولين قدمي که بر ميداشتند کار صدا بود. دکتر مهدي فروغ، متخصص فن بيان دراداره هنرهاي دراماتيک بود و من 18 ساله بودم که به هنرستان رفتم و در کلاس فن بيان و هنر پيشگي شرکت ميکردم . همکلاس من در آنجا علي حاتمي بود . معلم از ما خواست که هر کدام متني را آماده کنيم و در کلاس اجرا کنيم؛ من يک مونولوگ از رمان معروف «اسپارتاکوس» را انتخاب کردم و خيلي با احساس اين کار را انجام دادم؛ وقتي تمام شد بچهها براي اولين بار در آن کلاس دست زدند. از آن به بعد حسي به من دست داد که بايد نقش را درک کرد.
وي در اين ارتباط سپس بار ديگر به سريال «اميركبير» اشاره كرد و گفت: وقتي بازيگران اين سريال را انتخاب کردم همه آنها از نظر صدا، صدا پيشه هم بودند. آقاي هوشنگ بهشتي، خانم شمسي فضل الهي، خانم فخري خوروش، ايرج راد و محمد مطيع يکي از بهترين صداپيشهگان هستند و همه افرادي هستند که کار صدا انجام دادهاند . من از آنان خواستم به نحوي صحبت کنيم که هماهنگي بين تمام گفتگوهاي ما برقرار شود. ما سه ماه فقط تمرين حرف زدن ميکرديم. در مورد لحن خودم به تدريج به اين لحن رسيدم.
سعيد نيک پور كه مدت 7 سال در اين ايران زندگي نميكرد، در اين باره گفت: متاسفانه بعد از «اميرکبير» نتوانستم کاري انجام بدهم . تنها کاري که توانستم انجام بدهم در سال 69 بر اثر يک اتفاق خوب بود که توانستم «وزيرمختار» را کار کنم. پس از آن کار من متوقف شد. سال 72 پروژه ديگري را به عنوان «دوران خاکستري» مطرح کردم که بر اساس بازجوييهاي ارتشبد فردوست نوشته شده بود که اين را به تصويب رساندم ولي ديگر خسته شده بودم و همسر و فرزندان من به هلند رفته بودند و من هم رفتم و ديگر برنگشتم تا بعد از 7 سال برگشتم.
وي ادامه داد: در آنجا به من پيشنهاد کار در تلويزيون شش هلند شد اما ديدم سريالي که ميخواستند کار کنند با خصوصيات اخلاقي من سازگار نبود. به کالج هنر رفتم و درسي به نام ساخت برنامههاي تلويزيوني به من دادند و ساخت برنامه ميکرديم . بالاخره خسته شدم و خودم برگشتم که داوود مير باقري براي نقش حسن ابن زيد با من صحبت کرد و از آن زمان تا الان بالغ بر 30 سريال بازي کردم؛ منتها کاري که نتوانستم انجام بدهم ادامه دادن کارهاي خودم بود.
سعيد نيک پور درباره رفتن از تلويزيون گفت: من بعد از انقلاب اسلامي اولين نفري هستم که در کار توليد فعاليت کردم. روزي که آقاي کمال خرازي مدير شبکه يک شدند و محمود موسوي مدير گروه فيلم و سريال شد، اولين تماسشان با من اين بود که مي خواهيم کار شروع کنيم. من دلم ميخواست که به آرزوهاي نرسيده خودم در بعد از انقلاب برسم؛ خيلي تلاش کردم و به مقداري از آنها هم رسيدم؛ اما نتوانستم آن طور که ميخواهم فعاليت کنم و اين موارد من را اذيت کرد. من وقتي از سازمان صدا و سيما رفتم 24 سال در آنجا خدمت کرده بودم. وقتي رفتم مديران آن زمان جلسه تشکيل دادند که من را اخراج کنند. يکي از مديران ارشد که معاون آقاي هاشمي بود گفت که ما باعث شديم سعيد نيک پور برود و من با اخراج او مخالف هستم؛ بنابراين من را باز نشسته کردند.
اين بازيگر در ادامه اعلام كرد كه از وي دعوت شدهاست تا نقش امير کبير را در يک سريال تلويزيوني بازي کند.
او در اين باره گفت: وقتي متن را خواندم و در اين مورد ترديد كردم و هرکس من را ديد گفت اين کار را نکن. بعضي از مديران تلويزيون گفتند که ما با آن «اميرکبير» خاطره داريم و آن خاطره را خراب نکن و وقتي متن را خواندم قبول نکردم. در يك تله فيلم بازي کردم و در يک تله فيلم ديگر با آقاي محمد حسين حقيقي هم بازي ميکنم.
سعيد نيک پور در پايان خاطرنشان كرد: گاهي وقتها ما آدمها ميخواهيم فرد ديگري باشيم و دليل اين که من هنرپيشه شدم همين مساله بود.
انتهاي پيام