/مشروح اظهارات يك عضو انجمن پادشاهي ايران در دادگاه/ ايجاد دين گريزي و دين ستيزي از اهداف انجمن بود

يكي از متهمان حوادث پس از انتخابات در دومين جلسه‌ي محاكمات كه از سوي شعبه‌ي 15 دادگاه انقلاب برگزار شد با قبول اتهامات خود به اظهاراتي در زمينه‌ي اقداماتش پرداخت. به گزارش خبرنگار حقوقي ايسنا، در ابتداي محاكمه‌ي محمدرضا علي‌زماني 37 ساله، نماينده‌ي دادستان با قرائت كيفرخواست انفرادي وي اتهامات او را محاربه از طريق عضويت و فعاليت موثر در راستاي پيشبرد اهداف گروهك تروريستي انجمن پادشاهي ايران ، توهين به مقدسات ، فعاليت تبليغي عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي ، تباني و اجتماع با هدف اقدام عليه امنيت داخلي كشور و خروج غيرقانوني از كشور عنوان كرد و سپس از محضر دادگاه با استناد به مواد 186، 187، 189 ، 190، 500 ، 513، 610 مجازات قانون اسلامي و ماده 34 قانون گذرنامه اشد مجازات را براي متهم خواستار شد. به گزارش ايسنا، پس ازتفهيم اتهام به متهم از سوي قاضي صلواتي ، محمدرضا اتهامات وارده را پذيرفت و اظهار كرد: اگر در روند اظهارات من مباحثي مطرح شد كه موجب انزجاردادگاه و مردم مي‌شود عذرخواهي مي‌كنم اما براي شفاف‌سازي مسائل مجبور به طرح اين موارد هستم. وي ادامه داد: من در يك خانواده‌ي مذهبي به دنيا آمدم و در دوران جواني و نوجواني فعاليت‌هاي فرهنگي و مذهبي زيادي داشتم. چنانچه كه كانوني در تهران واسلامشهر داير كردم تا با جذب جوانان درمشاركت‌هاي مختلف و در راستاي اهداف نظام فعاليت كنم . روند فعاليت‌هاي ما در اين كانون به گونه‌اي شد كه در بيشتر جلسات تصميم‌گيري مسوولان استاني وشهري شركت و در راستاي ارائه‌ي خدمات به مردم كارمي‌كردم. در كنار اين جلسات ، با احزاب و NGOها و سازمان‌هاي مدني جلساتي داشتيم و اين فعاليت‌هاي گسترده من را بر آن داشت كه به كسب اطلاعات بيشتر براي ارائه‌ي خدمات بهتر به مردم و رسيدن به اهداف نظام بپردازم. محمدرضا گفت: در راستاي اين هدف ، به سراغ شبكه‌هاي ماهواره‌يي رفتم و به ميزگردها و بحث‌هاي آنها توجه كردم تا با نقطه‌نظرات آنها آشنا شوم.شبكه‌هاي فارسي زباني كه پيش از 80 درصد آنها به عنوان اپوزيسيون هستند توجه من را به خود جلب كردند و سوالاتي را در ذهنم پديد آوردند. در ادامه‌ي توجه به شبكه‌هاي ماهواره‌يي ، با شبكه‌ي يورو تي وي آشنا شدم كه به انجمن پادشاهي ايران در لندن متعلق بود در ابتدا سخنگوي اين انجمن مباحثي در خصوص ايجاد جامعه‌اي ايده‌آل و نظامي مطلوب در ايران مطرح ميكرد و اين اولين چيزي بود كه من را به خود جلب كرد.او مي‌گفت تنها راه پايداري و ساخت يك نظام مطلوب براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران است زيرا اين نظام مسبب تمام مشكلات داخلي و بين‌المللي ايران بوده و بر پايه‌هايي استوار است كه اگر نتوانيم اين پايه‌هارا از بين ببريم براندازي نظام ممكن نخواهد بود. اين متهم خاطرنشان كرد: سخنگوي انجمن پادشاهي ايران اصلي‌ترين موضوع و پايه‌ي نظام را دين معرفي مي‌كرد و مي‌گفت مردم ما مردمي ديني هستند و پشتوانه‌ي حكومت به حساب مي‌آيند لذا بايد با دادن آگاهي از ماهواره به ايجاد دين گريزي ودين ستيزي بپردازيم و از اين رهگذر پشتوانه‌ي نظام را از بين ببريم تا براندازي نظام ميسر شود.اين طرح آنها عمليات شكاف دره نام داشت و هدفش ايجاد فاصله ميان مردم و نظام بود. «محمدرضا» طرح بعدي انجمن پادشاهي ايران را انجام عمليات تروريستي و گرفتن حداكثر تلفات از مردم و مسوولان در اين عمليات‌ها برشمرد و اظهار كرد: سخنگوي انجمن پادشاهي ايران در كنار بحث‌هاي خود به تفسير آيات قرآن مي‌پرداخت و آنها را تفسير به راي مي‌كرد. او با طرح تناقضاتي به ائمه (ع) و پيامبر (ص) توهين مي‌كرد كه اين مباحث با توجه به مذهبي بودن من برايم در ابتدا شوك ايجاد مي‌كرد اما نحوه‌ي طرح بحث از سوي آنها به شكلي بود كه مرا به دنبال خود مي‌كشاند.اين بحث آنها تحت عنوان بازگشايي قرآن پيگيري مي‌شد. «محمدرضا» با بيان اينكه كم كم القائات درون من شكل گرفت و به دليل عدم مراجعه به علما و فضلاي ديني تحت تاثير اين مسائل قرار گرفتم، تصريح كرد: من نمايشگاه‌هاي كتابي در سطح استان داشتم و مطالب مطروحه از سوي شبكه‌ي انجمن پادشاهي ايران را به دوستانم مي‌گفتم كه به دليل جوان بودن آنها، دوستانم نيز تحت تاثير قرار گرفتند و نهايتا به اتحادي فكري دست يافتيم. وي ادامه داد: از آنجا كه بحث از بازشناسي تاريخ ايران مطرح بود، كتب تاريخي را به نمايشگاه مي‌آوردم و جلوي ديد مردم مي‌گذاشتم ضمنا كتاب‌هاي مذهبي را هم مي‌چيدم تا مخاطبان خودرا شناسايي كنيم و سپس آنها را به خريد كتب تاريخي هدايت مي‌كردم. «محمدرضا» با بيان اينكه القائات انجمن پادشاهي ايران در من خلا رواني ايجاد كرده و هويت ديني من را گرفته بود، اضافه كرد: نهايتا تصميم گرفتم با انجمن پادشاهي ارتباط برقرار كنم و با اعلام موقعيت خود در راستاي اهداف اين انجمن فعاليت‌هايي را صورت دهم. به همين دليل براي اولين بار با دفتر لندن تماس گرفتم و با خانم «دردانه.‌ ف» ارتباط برقرار كردم. او از موقعيت من ابراز خرسندي كرد و قرار شد به همراه چند نفر از دوستانم در نمايشگاه به خارج رفته و به اين انجمن بپيونديم. در اين زمينه با انجمن تماس گرفتم و «دردانه. ف» عنوان كرد كه خروج ما بايد برنامه‌ريزي شده و هماهنگ باشد و قبل از آن نيز بايد اقداماتي را انجام دهيم وي پيشنهاد داد كه يك سي‌دي حاوي مطالب خاصي كه در جهت دين گريزي، دين ستيزي ، ايجاد تشويش‌هاي ذهني براي مردم و سياه‌نمايي عليه نظام و ولايت فقيه بود را تهيه كنيم كه ما هم اين كار را انجام دهيم و در ضمن آن برخي كتب غير ديني از جمله كتاب آيات شيطاني را درون آن گنجانديم . همچنين مقالاتي سياسي را تهيه كرديم كه اين مقالات علاوه بر طرح مسائل اجتماعي و سياسي موجب خدشه و آسيب به موقعيت اصلي نظام و ولايت فقيه مي‌شد. در بخشي از اين سي دي سخنراني‌هاي سخنگوي انجمن پادشاهي ايران را نيز قرار داديم و سپس با كپي سي دي با تيراژ بالا آن را به همراه «احمد» معروف به «مهرگان» و «حامد» معروف به «سياووش» در تهران توزيع كردم و سپس به سمت شمال عراق رفتيم و به صورت قاچاق از كشور خارج شديم. وي با بيان اينكه نام مستعار و تشكيلاتي من برديا بود، اظهار كرد: پس از ورود به عراق در شهر اربيل و در محل استقرار سرويس اطلاعاتي و نظاميان آمريكا استقرار يافتيم و نشست‌هاي خود را با آنها برپا كرديم. شخصي به نام فرانك كه مديرسرويس اطلاعاتي آمريكا در آن منطقه بود هتلي برايمان فراهم كرد و ما به هتل سوما در اربيل رفتيم. سپس مقداري پول به ما داد تا نيازهاي اوليه‌مان را تامين كنيم. يك موبايل هم در اختيارم قرار دادند تا اگر مشكل امنيتي داشتيم مستقيما با او تماس بگيريم تا به ما كمك كند. در كنار اين ارتباطات با لندن تماس گرفتم و اعلام موضع كردم به آنها گفتم كه سي‌دي را توزيع كرده‌ايم و نشست‌هاي ما با نيروهاي آمريكايي شروع شده است.دردانه به ما تبريك گفت و همان زمان شماره‌ي جديدي داد كه متعلق به فردي به نام جمشيد بود واز من خواست كه با او مستقيما تماس بگيريم تا او هماهنگي‌هاي لازم را انجام دهد. سپس با جمشيد تماس گرفتم و شرح ماوقع را گفتم . او نيز به ما تبريك گفت و در همين راستا اعلام كرد كه در جريان نشست‌ها با آمريكا هست. طرح جديد او انجام مصاحبه‌ي تلفني من و پخش روي يورو تي وي و تهيه برنامه براي راديو تندر و تلويزيون انجمن پادشاهي ايران بود. اين متهم ادامه داد: جمشيد سرفصل‌هاي مصاحبه را براي من مشخص كرد و حتي به من گفت كه در زمان پرسش‌هاي او چه پاسخ‌هايي را بدهم تا تاثيرگذاري بيشتري داشته باشد. من نكات لازم را آماده كردم و او با من تماس گرفت و مصاحبه انجام شد. در زمان پخش مصاحبه متوجه شدم كه جمشيد با فردي به شكل تلفني يك ميزگرد تشكيل داده و در مورد من صحبت مي‌كنند اين شخص ايمانوئل آفار معروف به ايمان آفاره شخصي يهودي بود كه از مديران انجمن پادشاهي ايران است. پس از اين جريانات انجمن با من تماس گرفت و سرفصل‌هاي ديگر را براي تهيه برنامه داد كه اهداف اين برنامه‌ها ايجاد تشويش در اذهان عمومي ، ايراد خدشه به نظام و آسيب به ولايت فقيه و تشكيك در اعتقادات ديني مردم و نهايتا انجام عمليات‌هاي تروريستي بود. محمدرضا گفت: در جريان ساخت برنامه‌ها نشست‌هاي ما با نيروهاي آمريكايي نيز برقرار بود و آنها از ما مي‌خواستند كه اطلاعاتي به روز شده از داخل ايران مربوط به دانشجويان ، كارگران و تحصن‌هاي مختلف در نقاط مختلف كشور به آنها بدهيم. پس از اين جريانات ايمانوئل با من تماس گرفت و مقرر كرد كه با شخصي در كردستان عراق ارتباط برقرار كنم و برنامه‌هايمان را هماهنگ كند. با او ارتباط برقرار كردم و او اعلام كرد كه عضو سازمان جاسوسي اسراييل بوده و ضمن سكونت در عراق در سازمان‌هاي مختلف بين‌المللي نيز حضور دارد . جلسه‌ي بعدي ما درشهر دوهك در كردستان عراق برقرار شد در آنجا تيم سرويس اطلاعاتي آمريكا به استقبال ما آمد كه مايكل مسوول اين تيم بود. محمدرضا با بيان اينكه نيروهاي آمريكايي در ابتدا نياز به اطلاعات داخلي كشور را اعلام كردند، گفت: آنها مي‌گفتند ما نياز به اطلاعات روز ايران داريم تا با جمع‌آوري اين اطلاعات آنها را به واشنگتن و مراجع تصميم‌گيري ارائه كنيم و در همين راستا تجمعات و فعاليت‌هاي دانشجويي و كارگري را در ايران جهت دهيم. اين متهم با بيان اينكه شناسايي مسوولان نظام ، بسيجيان ،نيروهاي امنيتي و افراد مذهبي در دستور كار ما قرار داشت، اضافه كرد: در اين راستا آموزش‌هايي از قبيل تشكيل عرصه‌هاي مبارزاتي و نحوه‌ي شناسايي افراد و اماكن بمب‌گذاري را به ما آموزش مي‌دادند در كنار اين ارتباطات ، با جمشيد و ايمان رابطه داشتيم و برنامه‌هاي خاصي را كه روي ميز نيروهاي آمريكايي بود دنبال مي‌كرديم. از جمله اين برنامه‌هاي شناسايي مشخصات دقيق مسوولان نظام و اماكن مناسب براي بمب‌گذاري اعم از اماكن دولتي، عمومي و مذهبي و همچنين شناسايي بسيجيان بود اين طرح به طرح سلمان شهرت داشت و در كنار آن ما موظف به شناسايي صاحبان سرمايه و مالكان كارخانجات بوديم تا انجمن پادشاهان ايران از طريق تهديد و اخاذي آنها هزينه‌ي مبارزات داخلي را جمع‌آوري كند. محمدرضا گفت: دركنار اين برنامه‌ها ارتباطم با شخصي به نام اميد در اروپا برقرار شد و برخي از اطلاعات را از او گرفتم. اميد آموزش‌هاي مختلفي را از طريق تلفن و ايميل براي من ارسال مي‌كرد كه در زمره‌ي اين آموزش‌ها روش‌هاي مقابله با پليس و نيروهاي امنيتي و همچنين نحوه‌ي جهت‌دهي اذهان كارگران براي اعتصابات بود. علاوه بر اينها اميد در آموزش‌هاي خود خريد سلاح و آزمايش آن و همچنين ساخت بمب ،چاشني و كارگذاشتن بمب را از طريق تلفن و ايميل به من مي‌گفت. كه همه‌ي اينها تحت عنوان آموزش فنون مبارزاتي اعلام مي‌شد. اين متهم يكي ديگر از كارهاي انجمن پادشاهي ايران را ارسال فرمول‌هاي ساخت بمب‌هاي بسيار قوي و ضعيف عنوان كرد و افزود:در مرحله‌ي اول ساخت بطري‌هاي انفجاري را آموزش دادند تا براي رابطين داخلي بفرستيم و در اماكن عمومي كار بگذارند. اين فرمول به تهران فرستاده شد و در مرحله‌ي بعد فرمول ساخت بمب‌هاي قوي را فرستادند كه از مواد شيميايي ساخته مي‌شد و با هدف بيشتر كشتار مردم و مسوولين براي ما ارسال شد. در همين راستا انفجار حسينيه‌ي سيدالشهداي شيراز با 14 شهيد و بيش از 200 مجروح صورت گرفت كه انجمن پادشاهي ايران مسووليت اين انفجار را به عهده گرفت. پس از وقوع اين انفجار جمشيد تماس گرفت و گفت طي تماسي تلويزيون يوروتي وي اين انفجار را تبريك گفت و اين پيام تبريك نيز روي راديو پخش شود. وي با بيان اينكه نشست‌هاي آنها با نيروهاي آمريكايي ادامه داشت، خاطرنشان كرد:روند نشست‌ها به گونه‌اي شد كه بايد در سطح بالاتري برگزار مي‌شد . از آن پس هماهنگي‌هاي ديگري صورت گرفت و ما در حريم مرز سوريه و در منطقه‌اي به نام ربيعه استقرار يافتيم . در آنجا نيز نشست‌هاي ما با نيروهاي آمريكايي ادامه داشت و در راس آنها مايكل و تيمي از هيات سياسي واشنگتن با ما گفت‌وگو مي‌كرد. محمدرضا ادامه داد: در يكي از اين نشست‌ها شخص جديدي كه از نيروهاي امريكايي بود وقتي من را ديد پرسيد كه آيا از طرف عليرضا نوري‌زاده در نشست شركت كرده‌ام؟ كه من گفتم نه. اين متهم خاطرنشان كرد: در روند نشست‌ها من ليست تعداد زيادي از مسوولان استاني و شهري و بسيجيان را در اختيار نيروهاي آمريكايي قرار دادم و از آن پس به دليل آنكه به ايام انتخابات نزديك مي‌شديم اصلي‌ترين بحث مورد توجه نيروهاي آمريكايي اين موضوع قرار گرفت. وي در خصوص طرح‌هاي نيروهاي آمريكايي در اين زمينه گفت: قرار شد كه ما توسط رابطان خود در احزاب مختلف داخلي نفوذ كنيم و با شناسايي خط مشي كانديداي مورد حمايت آنها ، اطلاعات لازم را در اختيار نيروهاي آمريكايي قرار دهيم. در كنار آن ، شناسايي دانشجويان و اعضاي هيات علمي دانشگاه‌ها نيز در دستور كار ما قرار داشت. همچنين قرار شد كه در جامعه‌ي كارگري نفوذ كنيم و با ارزيابي نيازهاي آنها نقطه‌نظراتشان را به اطلاع نيروهاي آمريكايي برسانيم. محمدرضا در خصوص اهداف نيروهاي آمريكايي از جمع‌آوري اين اطلاعات اظهار كرد: آنها مي‌خواستند با ارزيابي اين اطلاعات به اين نتيجه برسند كه چگونه مي‌توانند افكار كارگران ، جنبش‌هاي دانشجويي ، ngoها ،مسوولان دولتي و احزاب را به نحوي جهت بدهند كه حضور در انتخابات كاهش يابد و نظام پشتوانه‌ي خود را از دست بدهد. از سوي ديگر مي‌خواستند عنوان كنند كه چون طيف حاكم بر ايران يك دست بوده و شوراي نگهبان نيز جزو طيف حاكميت است در انتخابات و روند برگزاري آن ايجاد شبهه كنند. در كنار اين موارد نفوذ در برخي از ستادهاي انتخاباتي در دستور كار بود تا اين ستادها به سمت كاهش حضور مردم در انتخابات يا دادن راي به كانديداي خاص هدايت شده و سپس اين مسائل بهره‌برداري كنند. اين متهم با بيان اينكه درجريان طرح‌ها و برنامه‌هاي نيروهاي آمريكايي متوجه شدم كه علاوه بر ما گروه‌هاي مختلفي مشغول بررسي و فعاليت در راستاي رسيدن به همين اهداف هستند، گفت: برخي از اين گروه‌ها داخل ايران بودند و برخي ديگر از طريق كشورهاي اروپايي و شبكه‌هاي ماهواره‌يي اقدام مي‌كردند . يكي از قطعات اين پازل عليرضا نوري‌زاده بود و قطعات ديگر نيز احزاب داخل و فعالان خارجي بودند. سپس به اين نتيجه رسيدم كه آمريكا و اسراييل تمام توان خود را به كار گرفته‌اند تا بيشترين بهره‌برداري را از جريان انتخابات داشته باشند. من پس از گفت‌وگو با انجمن و نيروهاي آمريكايي قرار شد كه به ايران وارد شوم و برنامه‌ها را پيگيري كنم. محمدرضا اضافه كرد: پس از اين تصميم با كمك يكي از احزاب كردي معارض نظام (كموله) به صورت قاچاق وارد ايران شدم و همان زمان جمشيد شماره‌ي ويژه كه مربوط به انگليس بود به من داد كه از طريق آن با وي تماس بگيرم .از آن پس جمشيد در لس‌آنجلس رابط من ميان انجمن پادشاهي ايران و نيروهاي آمريكايي شد. محمدرضا گفت: با پولي كه به من داده شد به ايران وارد شدم و سپس سلامتي خود را اعلام كردم . از اولين اقدامات من پس از ورود به ايران ايجاد ارتباط با رابطين بود و بنا شد كه آنها را به دانشگاه‌ها ، تشكل‌ها و سيستم‌هاي دولتي و غيردولتي بفرستم تا اطلاعات به روز را جمع‌آوري كنند. در كنار جمع‌آوري اطلاعات، شناسايي افراد مستعتد براي ما مطرح بود. در اين رابطه جمشيد مدام در تماس‌هايي كه داشتيم مي‌گفت نگران نباشيم زيرا گروه‌ها و دسته‌جات مختلفي كه به صورت موازي با ما در راستاي شناسايي اماكن جهت بمب‌گذاري فعاليت مي‌كنند به صورت موفقي پيشرفت كرده‌اند. وي با اشاره به تشكيل هسته‌هاي مبارزاتي، دادن مسووليت به هر يك از اين هسته‌ها و برگزاري جلسات خصوصي توجيهي و آموزشي براي هر يك از هسته‌ها به طور جداگانه اظهار كرد: كارها به ظاهر خوب پيش مي‌رفت وبنا بود كه من شخصا فعاليت فيزيكي و حضوري نداشته باشم لذا خيالم از اين جهت راحت بود غافل از اينكه طرح‌ها من پيش از ورود به ايران از سوي نيروهاي وزارت اطلاعات در حال رصد بود. به گزارش ايسنا، در اين بخش از سخنان متهم ، قاضي صلواتي از وي خواست تا در خصوص اتهامات خود به بيان مطلب بپردازد كه متهم اضافه كرد: اصل اتهامات من مشخص است يكي از اهداف ما ايجاد اغتشاش در انتخابات بود و لذا بنا بود كه به جمع‌آوري اطلاعات در اين زمينه بپردازيم و نهايتا در مورد نتايج آرا ايجاد شك و شبهه كنيم اما قبل از انجام هر كاري نه تنها من بلكه ساير نيروهاي فعال در اين زمينه دستگير شدند و من در مسير بازجويي متوجه شدم كه همه‌ي افراد شناسايي شدند و تمام اعمال ما تحت رصد بوده است. محمدرضا در پايان تاكيد كرد: من در اينجا از دادگاه، مقام معظم رهبري و ملت عزيز طلب عفو و بخشش دارم و اعلام مي‌كنم كه اغفال شده و فريب خوردم آنها هويت ديني من را گرفتند تا عليه مردم و نظام اقدام كنم. اميدوارم دادگاه محترم من را مورد عفو و رافت اسلامي قرار دهد. به گزارش ايسنا، پس از اظهارات اين متهم، دكتر صلاحي وكيل وي در جايگاه خود حضور يافت و خطاب به دادگاه گفت: پرونده‌ي متهم را مطالعه كردم و صرف نظر از اينكه موكل من به ارتكاب جرايمي اقرار كرده است به جهت فقدان عنصر مادي در مواد 186 و 610 قانون مجازات اسلامي به جهت مسلح نبودن و عدم اقدام عملي،انتصاب به عنوان مجرمانه‌ي محارب قابل تصور نيست و از طرفي بايد بگويم اصولا هرانسان تحت تاثير دو نيروي متضاد مرتكب جرم مي‌شود. اما نيروي مقاومت منشعب از اخلاق و فاكتورهاي فرهنگي است كه مي‌تواند سد راه كج‌روي‌هاي او شود. وكيل مدافع اين متهم رافت اسلامي را تضمين كننده صلابت موجود در جامعه‌ي اسلامي برشمرد و با بيان اينكه جرم موكلش درزمره‌ي جرايم عقيم بوده و پيش از هرگونه اقدامي توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) دستگير شده است، خاطرنشان كرد: گرچه شروع به اين جرايم عناوين خاص خود را دارد اما به هر حال بايد بگويم كه موكل من فردي حساس ،ماجراجو و بي‌تجربه است. ضمن آنكه با توجه به تحول روحي او در اين زمان و اقرار به گناه در مراحل تحقيقات و دادگاه و همچنين طلب عفو او تخفيف در جرم و تقاضاي رافت اسلامي من تقاضاي اعمال تخفيف را به موجب ماده 22 قانون مجازات اسلامي از محضر دادگاه دارم. وي افزود: به سبب تحول روحي موكل و ارائه‌ي تمامي سرنخ‌ها و همچنين با توجه به جاذبه‌ي رافت اسلامي كه سبب اين تحول شده است ، جهت تقويت فرهنگ ايماني جامعه و مسدود شدن باب ادامه‌ي تبليغات سوء دشمن تقاضاي اعمال ماده‌ي 25 قانون مجازات اسلامي و اخطار راي به صورت قرار تعليق مجازات را دارم ضمنا براي تكميل دفاعي تقاضاي مهلتي ده روزه را دارم. به گزارش ايسنا، در پايان اظهارات وكيل مدافع محمدرضا علي‌زماني، قاضي صلواتي با 10 روز استمهال وكيل مدافع متهم جهت اخذ آخرين دفاع موافقت كرد. انتهاي پيام
  • شنبه/ ۱۷ مرداد ۱۳۸۸ / ۱۳:۴۰
  • دسته‌بندی: حقوقی و قضایی
  • کد خبر: 8805-08175
  • خبرنگار : 71245