محمد عطريانفر و چهار نفر از بازداشت‌شدگان ناآرامي‌هاي پس از انتخابات در جلسه امروز دادگاه به ارايه توضيحاتي درباره اين حوادث پرداختند. به گزارش خبرنگار حقوقي ايسنا، محمد عطريانفر در جلسه امروز دادگاه از قاضي صلواتي درخواست كرد با توجه به اين‌كه اسمش در كيفرخواست عنوان شده صحبت كند كه قاضي با درخواست وي موافقت كرد. عطريانفر در ابتدا به تشريح فعاليت‌هاي مطبوعاتيش پرداخت و گفت: از سال 78 تاكنون نسبت به جريان اصلاحات دچار نوعي ترديد و نگراني شدم و در آغاز انتخابات مجلس ششم توهين به هاشمي رفسنجاني كه نزديك‌ترين شخص به رهبري بود آغاز شد و حدود سه تا چهار هزار مقاله عليه ايشان نوشته شد. وي در ادامه به آسيب‌شناسي جريان اصلاحات پرداخت و گفت: همه چيز ما از امام (ره) است و امام بر روي سه نكته مردم، ولايت فقيه و نظام اسلامي تكيه داشتند. من در نقطه‌اي ايستاده‌ام كه 10 سال گذشته خودم را سرزنش مي‌كنم كه چرا سكوت كردم و ما جزء نخبگان هستيم و درباره برخي گفته‌ها و ناگفته‌ها مسئول هستيم. عطريانفر خطاب به معاون دادستان گفت: سياه لشكرهايي كه مي‌آيند تخريب مي‌كنند بايد كنترل بشوند. دشمن كور خوانده كه در حوزه نرم مي‌تواند از آن‌ها استفاده كند. من عضو نظام هستم و مي‌خواهم از نظام دفاع كنم. بعد از فوت امام خميني (ره)تشخص‌ طلبي در پوشش شكل گرفت و بعد از حماسه دوم خرداد با پرچمداري سيدمحمد خاتمي شكل گرفت؛ اما بزرگتر از محمد خاتمي جامعه 30 ميليوني و حوادث عظيم و افتخارآميز اخير است. وي گفت: در مقطع بعد از سال 76 در پناه قانون اساسي بسياري از ما فرصت پيدا كرديم حوزه‌ي انجمن و احزاب راه بيندازيم و از آن‌ها سوء استفاده كرديم و قانون اساسي و مردم‌سالاري را طوري وانمود كرديم كه در نقطه‌ي مقابل رهبري و نظام است. وي گفت: كساني كه مطلقيت ولايت فقيه سلب يا آن را در چارچوب قانون مي‌خواهند تعريف كنند، معنويت را از انقلاب مي‌گيرند. امام (ره) فرمود كه ولايت مطلقه فقيه مي‌تواند جلوي ديكتاتوري نظاميان، رييس‌جمهور و ارتش را بگيرد. عطريانفر در ادامه به نقد حزب مشاركت پرداخت و گفت: به دليل زاويه و فاصله گرفتن ما دچار نوعي نفاق شديم و ظاهرمان با باطن‌مان متفاوت شد و زمينه را براي دشمنان فراهم كرديم. در اين نقطه‌اي كه قرار گرفتم با صداي بلند اعلام مي‌كنم هر گروهي، راديكالي، تندي، كندي، اصولگرا، مشاركتي، اصلاحاتي، هر جرياني تحت هر نامي، نام رويكرد، رفتار،‌كردار،‌ پايان رفتار سياسي خودمان را اعلام مي‌كنيم و عذرخواهي مي‌كنيم و اين اقدام اشكالي ندارد. آيا رفتارهاي ما خيانت‌بار نبود. ما تقلب را به مجريان نسبت مي‌دهيم اما در تعريف مجريان دچار مشكل هستيم زيرا مجريان شامل افراد معتمد محل نيز مي‌شود كه طرفداران هر يك از كانديداها در ميان اين معتمدان وجود دارند و با توجه به اعتقادات مذهبي اين افراد نمي‌توانند تقلب كنند. در ادامه «مهرداد. الف» كه در صحنه عمليات دستگير شده بود از قاضي صلواتي خواست تا صحبتي در دادگاه داشته باشد كه رييس جلسه با درخواست وي موافقت كرد. اصلاني گفت: ما بايد ببينيم چرا اين اتفاق افتاده جوان‌هايي مثل من به آقاي موسوي اعتماد كردند چون نخست‌وزير امام (ره) بود. وي خطاب صحبتش را به مهندس موسوي قرار داد و گفت: چرا بايد ما شورش مي‌كرديم و با عدم تمكين به راي، بدعت قانونگزيزي در جامعه گذاشتند و باعث حوادثي شدند كه رهبر را ناراحت كردند. ما نظم و امنيت عمومي را مختل و منافع ملي را ناديده گرفتيم و زماني كه به خودمان آمديم در گرداب اغتشاشات بوديم. شما دوستان سياسي بايد محاكمه شويد نه ما جوانان. شما چگونه مي‌توانيد به جوانان امثال من جواب بدهيد، چگونه مي‌توانيد به صورت والدين ما نگاه كنيد؟ «مهرداد.الف» افزود: آقاي ابطحي در گفتگو با بي‌.‌بي‌.سي القاي تقلب مي‌كرد اي كاش روي صحبت‌هايش مي‌ايستاد تا جوانان امثال من را فريب نمي‌داد. صحبت‌هايشان يادشان باشد. وي خطاب به مقام معظم رهبري گفت:‌ اي پدر بزرگوار در اين شرايط از شما تقاضا دارم كه همانطور كه در سخنراني‌هايتان گفتيد كه ما جوانان مانند فرزندان شما هستيم و اينك با يك بار اشتباه مورد مجازات قرار گرفته‌ايم. ما را عفو كنيد و عاملان اصلي اين قضيه و فتنه را مجازات كنيد و با بخشش ما جوانان اين مرز و بوم باعث شويد تا بار ديگر به آغوش جامعه اسلامي و خانواده باز گرديم و افراد پايه‌گذار را مجازات كنيد. در ادامه «رضا. خ» نيز درخواست صحبت در جلسه علني را كرد كه قاضي صلواتي با اين درخواست موافقت كرد و وي در تشريح نحوه ‌آشنايي‌اش با گروهك سازمان مجاهدين خلق گفت: در سال 86 در فضاي مجازي با خانمي آشنا شدم به او اعتماد كردم و اغفال شدم و بدون اينكه متوجه شوم او از اعضاي سازمان مجاهدين است به بهانه كار و تحصيل مرا به پادگان اشرف كشاند و در آنجا آموزش‌هاي نظامي ديدم سپس به منظور جمع‌آوري و ارسال اخبار به ايران باز گشتم و متاسفانه دوستم را جذب اين گروه كردم كه او نيز براي آموزش به عراق رفت سپس در ايام انتخابات به ايران بازگشت. وي در مورد نحوه فعاليتش گفت: در ايام انتخابات آنها از طريق ايميل و تلفن خطوط كاري را براي ما ارسال مي‌كردند و از ما مي‌خواستند در ستاد برخي از كانديداها نفوذ كنيم و فعاليت‌هاي تبليغاتي به نفع سازمان داشته باشيم و تقلب در انتخابات را القا و شعار عليه نظام بدهيم و جوانان را براي ايجاد اغتشاش و آشوب در خيابان و پرتاب سنگ و حمله به مراجع نظامي، انتظامي و پايگاه بسيج ترغيب كنيم. «رضا. خ» افزود: من فريب سازمان مجاهدين خلق را خوردم، عذرخواهي مي‌كنم و از اقدامات خودم اظهار پشيماني مي‌كنم. جوانان هوشيار باشند و از سرنوشت من درس عبرت بگيرند و فريب اين گروه را نخورند و به كشورشان خدمت كنند نه مثل من كه خيانت كردم. در ادامه «محسن. ج» با توجه به قرائت كيفرخواست عمومي درخواست صحبت در جلسه علني را كرد كه رييس جلسه با درخواست وي نيز موافقت كرد. «محسن. ج» گفت:‌ در تجمعات غيرقانوني شركت داشتم و به ماموران سنگ پراني كردم و بر عليه نظام جمهوري اسلامي ايران شعار دادم و بعد از چاپ تصويرم در روزنامه دستگير شدم و من واقف به اشتباهم هستم از شما رييس دادگاه و مردم عذرخواهي مي‌كنم و تقاضاي بخشش دارم. وي گفت: از آقاي موسوي گلايه دارم ايشان از اعتماد ما سوء استفاده كرد. من كه براي دفاع از ايران به جبهه رفته بودم چرا بايد امروز آشوب‌گر باشم. در ادامه «و» نيز درخواست صحبت در جلسه علني را كرد كه بعد از پذيرفته شدن درخواستش خطاب به رييس دادگاه و حضار گفت: من تحت تاثير برخي رسانه‌ها و برخي فعالان و كانديداي انتخابات وارد معركه شدم و يكي از بسيجيان را مورد ضرب و شتم قرار دادم و پس از پخش تصويرم از تلويزيون دستگير شدم. وي گفت: ‌من اتهامم را مي‌پذيرم و از برادر بسيجي طلب بخشش دارم. قاضي صلواتي رييس شعبه 15 دادگاه انقلاب با توجه به فرا رسيدن زمان اذان ظهر ادامه رسيدگي را به زمان ديگر موكول كرد. انتهاي پيام