در مسير عبور از خيابان ولي عصر (عج) به باغ فردوس و گذر از چهارباغ به سوي عمارت فردوس، شاخهي درختاني تنومند و چندصد ساله بايد سايهاي باشند براي تو؛ ولي به نظر ميرسد، تلاش براي يافتن سايهاي هرچند كوچك در اين مسير، كاري بيهوده باشد.
به گزارش خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اگر به حكايتهاي سينهبهسينه و نسلبهنسل منتقلشدهي قديميترها ايمان داشته باشي و ديدههايشان را از گذشتهي نه چندان دور باغ فردوس شنيده باشي، ميماني كه از اين به بعد، با «سراب فردوس» مواجهي يا «باغ فردوس». باغ فردوسي كه روزي آب قناتاش از آن سر خيابان ولي عصر (عج) به پاي درختان سرسبز اين سر خيابان ميريخت و صداي آب زلالش آرامكنندهي روانت بود، نه مانند امروز كه صداي بوق ماشينها عذاب روحت است.
برخي درختان محور باغ فردوس در حال خشك شدن هستند
مدير محور فرهنگي ـ تاريخي تهران با اشاره به كور شدن مظهر اصلي قنات باغ فردوس و خشك شدن برخي درختان اين محور در چندسال گذشته بهدليل غفلت، بيتوجهي و نداشتن مديريتي مناسب دربارهي درختان محور خيابان ولي عصر (عج)، اظهار داشت: اين درختان ثروتهاي شهر تهراناند كه درحال از بين رفتن هستند. از زماني كه محدودهي آبدهي باغ نسبت به گذشته تفاوت كرده است، آب به برخي درختان نميرسد و آنها در حال خشك شدن هستند.
اسكندر مختاري گفت: چندسال ديگر بايد منتظر باشيم تا چنين درختاني دوباره در اين مكان سبز شوند. همهي ثروت شهر در حال خشك شدن است و ما شهرمان را نميفهميم.
شهرداري تهران مظهر اصلي قنات را كور كرد
به گزارش ايسنا، سمت چپ خيابان ولي عصر (عج)، درست روبهروي باغ فردوس، مظهر قنات اين باغ از كوچهاي باريك سرچشمه ميگيرد. قناتي كه تا دوسال پيش سرچشمهي آن روي زمين قابل ديدن بود و بعد از سنگفرش سراسري خيابان ولي عصر (عج)، اين كوچه نيز زخم نونوار شدن را چشيد و با سنگفرش همرنگ خيابان پوشانده و سرچشمهي آن كور شد. اكنون در باغ فردوس يا تنهي درختان بريده شده است يا خودشان از بيآبي خشك شده و از بين رفتهاند.
يكي از كسبهي اين كوچه به خبرنگار ايسنا گفت: كسبهي محل چندسال پيش با هزينهي خودشان، اقدام به ايجاد سنگفرش شيشهيي براي اين كوچه كردند تا عابران بتوانند قنات و عبور آب را زير پاي خود ببينند؛ ولي حدود دوسال پيش، در عمليات پيادهروسازي و سنگفرش كردن خيابان ولي عصر (عج)، اين كوچهي سه متري سنگفرش شد و زحمت و هزينهاي كه كسبه براي قنات كشيده بودند، از بين رفت.
وي كه هفت سال است، در اين كوچه كاسبي ميكند، ادامه داد: تا دقيقهي 90 به كارگران شهرداري اجازهي از بين بردن قنات و سنگفرش شيشهيي را نداديم؛ ولي متأسفانه پيمانكار شهرداري به سخن كسبه گوش نكرد و آن را از بين برد.
هيچ چيزي ديده نميشود بهجز همبرگرفروشي و پيتزافروشي
مدير محور فرهنگي ـ تاريخي تهران با اشاره به اينكه اكنون سرچشمهي اين قنات با لولهكشي در جوي آب خيابان ولي عصر (عج) است و روبهروي آن، مغازهي سبزيفروشي است كه زبالههاي مغازهاش را درون اين جوي خالي ميكند، گفت: مردم براي ديدن قنات سر در جوي آب خيابان ميكنند. مظهر قنات خوانايي ندارد و در آن زباله ريخته ميشود، درحاليكه كنارش سطل زباله است.
مختاري بيان كرد: هيچ كسي نميداند اينجا قنات است. بدتر از همه، كور كردن رودخانهاي است كه زير آن بوده است. صداي رودخانه قبلا اجازه نميداد، هيچ صدايي شنيده شود؛ ولي اكنون وضعيت برعكس است.
وي در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا دربارهي دليل پيدا نبودن قنات، پرسيد: كداميك از ارزشهاي شهري پيدا هستند كه قناتها آشكار و پيدا باشند؟ آيا تبديل كردن رودخانهاي به اين زيبايي، به آشغالداني شهري ظلم به مردم تهران نيست؟ نه فضا را درك ميكنيم و نه شهر را ميبينيم. در اين منطقه، هيچ چيزي ديده نميشود، بهجز همبرگرفروشي و پيتزافروشي.
هنوز بخشهايي از قنات را زير ساختمانها ميتوان پيدا كرد
به اعتقاد مختاري، اگر عنصر خوانا كردن را به قنات بازگردانيم، ارزشهاي گذشته و محيط را نيز ميشناسيم.
مدير محور فرهنگي ـ تاريخي تهران اظهار كرد: مظهر قنات در وضعيت بدي قرار دارد و زبالههاي كلهپزي و سبزيفروشي داخل آن ريخته ميشوند. اگر قدري پيگيري شود، بخشهايي از قنات را زير ساختمانها ميتوانيم پيدا كنيم.
بايد براي حفظ و احياي باغ فردوس تلاش كنيم
در اينباره، مدير عامل موزهي سينما نيز معتقد است: بايد قنات را زنده كرد و به باغ بازگرداند. درختان باغ بر اثر تغيير مسير جويها در حال خشك شدن هستند. اگر مسير طبيعي قنات تغيير نميكرد، درختان خشك نميشدند.
محمدحسن پزشك بيان كرد: ظاهرا تا چند سال پيش، مسير حركت آب با درختان هماهنگي داشت؛ ولي اكنون اين وضعيت از بين رفته است. نخست بايد براي حفظ و احياي باغ و منظر بصري آن تلاش كنيم و سپس به احياي قناتهاي محوطه بپردازيم.
وي تأكيد كرد: بايد بدانيم اينجا يك باغ ايراني است و بهدنبال پيش آمدن مشكلاتي، اين باغ در حال از بين رفتن است. پس از آن بايد بدانيم، براي ادامهي حيات يك باغ ايراني به درخت نياز داريم و براي حفظ درخت به آب.
خدا ميدانند چه مدت ديگري، تهرانيها با سراب فردوس مواجه ميشوند و اين باغ براي آنها فقط حكايتي سينهبهسينه خواهد بود و باغ فردوس را از ياد ميبرند.
در سال 1264 هجري قمري كه محمدشاه از درد نقرس رنج ميبرد، حاجي ميرزا آغاسي ـ صدر اعظم ـ باغي بزرگ را در شمال غربي تجريش براي استراحت شاه در نظر گرفت. اين باغ از شمال به اسدآباد و سنجك، از جنوب به الهيه و از شرق به درهي تجريش منتهي ميشد. قصر محمديه نخستين نام اين باغ و عمارت بود. اين باغ پس از درگذشت محمدشاه به محمدرحيمخان نسقچيباشي (عطاءالدوله) فروخته شد.
اين باغ پس از بخشيده شدن به پسر عطاءالدوله به ميرزا فتحعلي فروخته شد و بعد از چندبار دستبهدست شدن و حذف بخشهايي از آن، باغ فردوس به تملك دولت درآمد. در سال 1316 شمسي مرحوم ميرزا علياصغرخان حكمت ـ وزير فرهنگ وقت ـ ساختمان و اراضي باقيمانده را خريد و با تغيير كاربري نام مدرسهي شاهپور تجريش را بر چهرهاش نشاند. اكنون در بخشهايي از اين باغ، مؤسسهي لغتنامهي دهخدا و مؤسسهي باستانشناسي دانشگاه تهران قرار دارند.
در سال 1350 ساختمان موجود در باغ به مركز فرهنگي و هنري و دفتر مربوط به جشنهاي 2500 سالهي پهلوي تبديل شد. پس از انقلاب اسلامي، اين عمارت در اختيار صداوسيما قرار گرفت و بعد از آن زير نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به مركز اسلامي آموزش فيلمسازي تبديل شد. سپس با هماهنگي اين وزارتخانه، بنياد سينمايي فارابي، سازمان ميراث فرهنگي كشور و شهرداري تهران، محل دائمي موزهي سينما در 28 شهريور 1381 در آن افتتاح شد.
گزارش از خبرنگار ايسنا: سميه ايمانيان
انتهاي پيام