عاقبت بذر خودمصرفي/2 تحت الشعاع بازنگري در قوانين كنوانسيون UPOV

اشاره:
دست‌اندركاران عمده در صنعت جهاني بذر از آن‌چه درنظام حفاظت از ارقام جديد گياهي كه به‌عنوان جايگزيني براي حق انحصار (Patent) در دهه1960 معرفي شد شكايت دارند. اروپاييان به نوعي درپي رهايي از حق نگهداري و مصرف بذر توسط كشاورزان هستند. آمريكاييان نيز طالب محدودسازي دسترسي به نژادگران به ارقام جديد حمايت شده براي كارهاي اصلاحي بعدي هستند.
در هر دو مورد، هدف اصلي كاهش توان رقابت و منافع مربوط به ارتقاء توليد است؛ در كوتاه مدت، قربانيان اين سياست‌ها، كشاورزان هستند كه بايستي حداقل هفت ميليارد دلار اضافي براي خريد بذر مورد نيازشان بپردزاند.
در بلندمدت نيز، تمام ما از وارد شدن ضربات سنگين و هماهنگ بر پيكره‌ي نظام تامين غذاي جهاني متضرر خواهيم شد، در اين مقاله سعي شده است تا جديدترين مباحث مربوط به چالش‌هاي صنعت بذر و ابداع‌كنندگان حق به نژادگر (Plant Breeder Right) كه آن را از حق انحصار متمايز كردند، مورد بررسي قرار گيرد.
در ادامه متن كامل اين مقاله نوشته‌ي صمد مبصر به حضور خوانندگان گرامي تقديم مي‌گردد. 

*آينده UPOV*

با وجودي كه ويرايش 1991 كنوانسيون روز به روز به استاندارد جهاني تبديل مي‌شود و اين تشكلات به كلوبي براي كشورهاي ثروتمند تبديل شده است، هنوز چانه‌زني براي وارد نمودن فشارهاي نهايي ادامه دارد. مذاكرات غير رسمي با برخي دولت‌هاي منتخب در جريان است تا اهداف نهايي صنعت بذر توسط كنوانسيوني مترتب شود كه در ظاهر اهداف علمي‌تري را دنبال مي‌نمايد. آن‌چه بديهي است تا قبل از سال 2011 كه قرار است جشن 50 سالگي پيدايش كنوانسيون گرفته شود، رايزني‌هاي غير رسمي ادامه يافته و حركت جدي و رسمي صورت نگيرد. اما هيچ شك و شبهه‌اي در مورد هدف‌گذاري نهايي كنوانسيون وجود ندارد. اين به صورت يك حمله نهايي به تنفسگاهاي باقيمانده ( از منظر كشاورزان و به نژادگران سنتي ) و گريزگاهاي ( از منظر صنعت بذر ) موجود در نظام حفاظت از ارقام جديد گياهي موجود است تا به چيزي شبيه قانون انحصار (Patent) تبديل كنند. در صورت موفقيت آنها، مي‌توان اين نقطه را زمان برچيده شدن بذر خودمصرفي اعلام كرد كه بي‌شك زمان استفاده از ارقام حفاظت شده در برنامه‌هاي اصلاحي نيز خواهد بود. براي درك بهتر اين مبحث لازم است تغييرات شگرف صنعت بذر در طي سال‌هاي دهه‌ي 80 ميلادي بررسي شود. مباحثاتي كه منجر به تصويب ويرايش 1991 كنوانسيون شد، ناشي از قطب‌بندي در صنعت بذر بود. در يك طرف كمپاني‌هاي بزرگ دارويي ـ شيميايي عمدتا آمريكايي كه به تازگي پاي در عرصه اصلاح نباتات گذارده‌اند، بسيار توانمند در مهندسي ژنتيك بوده و بر روي Patent مي‌كنند. در سوي ديگر شركت‌هاي رايج بذر كه در اروپا بسيار قوي بوده و در قالب شركت‌هاي متعدد و كوچك سازماندهي شده‌اند و در مقابل مهندسي ژنتيك و قانون انحصار بر اصلاح نباتات سنتي تاكيد مي‌نمايند.
آنچه اتفاق افتاد تقويت بيش از پيش قطب‌هاي بزرگ بود، اغلب شركت‌هاي رايج توليد كننده بذر توسط كارتل‌هاي فرامليتي خريداري شده و يا مجبور به عقد قراردادهاي همكاري با آنها شدند. در واقع عمده‌ي شركت‌هاي بذر ملي يا منطقه‌اي سابق به كانال‌هاي توزيع بذر كارتل‌هاي فرامليتي مبدل شده‌اند چون اين شركت‌ها اولا داراي دانش و شناخت بازار بوده و ثانيا نام‌هاي تجاري اين شركت‌هاي قديمي براي فروش بذر لازم است. به علاوه آنها بر اين نكته به خوبي واقفند كه ارقام با سازگاري وسيع منطقه‌اي بهترين محمل براي مهندسي ژنتيك مي‌باشد.
به سخني ديگر تقويت UPOV خواسته صنعت بذر صرف‌نظر از بزرگي و كوچكي، سنتي يا مدرن آن مي‌باشد. در ظاهر تفاوت ميان فرهنگ اروپايي كه از PVP به عنوان يك راه حل متعادل دفاع مي‌كند و امريكاي شمالي كه از نظام مالكيت معنوي به‌عنوان يك واقعيت محض ياد كرده و نيازي به تعادل نمي‌بيند، وجود دارد. اما در واقع چيزي متفاوتي را از اروپاييان زماني كه از حقوق مالكيت معنوي استفاده مي‌كنند، ديده نمي‌شود. آنها نيز هر زمان بخواهند از Patent استفاده مي‌كنند و شايد جدي‌تر از بقيه در حذف تعادل در نظام مالكيت معنوي هستند.
به هر حال آن‌چه بديهي است اين‌كه اولين جرقه‌هاي حركت به سوي تغييرات آتي در كنوانسيون را شركت Pioneer كه بزرگترين شركت توليد بذر دنيا كه از دهه‌ي 30 ميلادي كل بازار بذر ذرت هيبريد آمريكا را نيز در قبضه دارد، زد. اين شركت در حال حاضر وابسته به غول شيميايي و مهندسي ژنتيك Dupont شده است كه مثال روشني از يكي شدن آنهاست. در سال 2004، آقاي Richard McConnell رييس اسبق شركت Pioneer در جمع تعدادي از بازديدكنندگان اعلام كرد كه زمان آن فرا رسيده است تا نوع متوازني از حفاظت از ارقام ادامه داد كه استفاده از تجربيات صنعت در اجراي قانون انحصار، راه‌گشا خواهد بود.
در خصوص صنعت بذر آمريكا موضوع مورد مناقشه‌ي جدي نگرفته و پيشنهاد شركت ياد شده به سرعت اجرايي شد. اما اروپاييان ابتدا از پيشنهاد McConnell شگفت‌زده شدند چون وي يكي از كليدي‌ترين اصول كنوانسيون‌ يعني استفاده‌ي آزادانه‌ي اصلاح‌گران از ارقام حفاظت شده را در برنامه‌هاي اصلاحي، به زير سوال برده بود. به ويژه اينكه وي پيشنهاد كرده بود تا زماني كه بيش از 10 سال از تجاري شدن رقم حفاظت شده نگذشته باشد، به نژادگران اجازه‌ي استفاده از آن را در برنامه‌هاي اصلاحي نداشته باشند از سوي ديگر اروپاييان بيشتر از ديگران مشتاق ايجاد محدوديت براي ديگر اصل كليدي كنوانسيون، يعني استفاده‌ي آزادانه كشاورزان از رقم حفاظت شده در قالب بذر خودمصرفي بودند كه هم اكنون آن را با وضع قوانيني به سطح بسيار نازلي محدود كرده‌اند.
پس از چندين سال مذاكرات جدي و منطقي، حاكم شدن تفكرات صنعتي ظاهر شده است، هر چند اختلافاتي در جزئيات مسائل وجود دارد، به ويژه در خصوص دسترسي به ارقام جديد جهت كارهاي اصلاحي، متاسفانه در مورد محدود كردن بذر خود مصرفي اجماع حاصل شده است. اروپاييان اميدوار هستند كه وضع مقررات براي محدود كردن دسترسي به ارقام جديد براي برنامه‌هاي اصلاحي را به تاخير بياندازند. علاوه بر دو موضوع اصلي ياد شده، موارد ديگري از تغييرات در متن كنوانسيون نيز در راه است.

بذر خودمصرفي: نگهداري بذر ارقام حفاظت شده ممكن است در تمام اشكال آن غير مجاز اعلام شود، همانند قانون انحصار PVP به مالك رقم حق نامحدود كنترل تمام مصارف رقم را مي‌دهد. گزينه‌ي كنوني حق دولت‌ها در اعطاي حق استفاده از بذر خودمصرفي ارقام حفاظت شده در حال كمرنگ و ناپديد شدن است. در ظاهر هنوز هم اين امكان وجود دارد، در صورت امضاي موافقت‌نامه با مالك رقم (مانند قانون انحصار) مي‌توان امكان استفاده از بذر خودمصرفي را داشت. اما در عمل بعيد به نظر مي‌رسد شركت‌هاي بذري از حق كنترل همه جانبه رقم خود و كسب حداكثر سود، صرف‌نظر كنند.
چنان‌چه شركت‌ها موفق به وادار كردن دولت‌ها در غير قانوني اعلام كردن استفاده از بذر خودمصرفي نشوند، راه حل جايگزين اين است كه از دولت‌ها براي جمع‌آوري رويالتي و مجازات كساني كه اين مبالغ را پرداخت نمي‌كنند، استفاده نمايند. به ويژه دراروپا، شركت‌هاي بذر در حال فشار به دولت‌ها براي وضع قوانين سخت‌گيرانه براي پرداخت حق استفاده از ارقام مي‌باشند. 
استفاده در برنامه‌هاي به نژادي: احتمالا روال فعلي در خصوص دسترسي آزادانه به مواد اصلاح شده تحت حفاظت در حال از بين رفتن است. اول اينكه يك دوره زماني حداقل 10 ساله براي عدم دسترسي ساير به نژادگران به ارقام تحت حفاظت همانند قانون انحصار پيش‌بيني شده است. بنابراين قانون محدوديت دسترسي همان‌گونه كه در قانون انحصاري " مجوز اجباري" ناميده مي‌شود، وجود دارد. در هر مورد نياز به استفاده در برنامه به نژادي بايستي مجوز لازم اخذ شده و هزينه يا حق دسترسي به مالك رقم پرداخت شود.
در حال حاضر هر به نژادگري مي‌تواند بذر تجاري رقم حفاظت شده را خريداري كرده و بدون كسب اجازه از مالك رقم، از آن در برنامه اصلاحي خود استفاده كند، امري كه در آينده نزديك غير ممكن خواهد بود.
نظام ارائه بذر: براي آن‌كه بتوان در دسترسي به ارقام محدوديت ايجاد كرد، نظام ارائه‌ي نمونه‌هاي بذر توسط مالك رقم، همان‌گونه كه درقانون انحصار وجود دارد، ايجاد خواهد شد. بذر ارقام حفاظت شده تنها از طريق اين نظام و به صورت كاملا رسمي با امضاي توافقنامه دوطرفه كه بتوان در آينده از نظر حقوقي، رقم جديد را پيگيري كرد، ممكن است.
پوشش تمامي محصولات: قانون حق به نژادگر در حال تعميم يافتن به كل محصولات بدست آمده از رقم جديد است، چنان‌چه مالك رقم قادر خواهد بود در صورت عدم پرداخت رويالتي توسط كشاورز استفاده كنند از بذر، حقوق مربوطه را از مصرف كننده نهايي مانند نانوائي اخذ كند دقيقا اين موردي است كه بايستي راي اجتناب از آن، موارد لازم در آيين نامه‌هاي اجرايي ملي هر كشور ديده شود.
نظام بين‌المللي حفاظت: نظام بين‌المللي واحدي براي حفاظت از ارقام جديد گياهي در حال تدارك است تا تمامي كشورهاي عضو كنوانسيون از آن تبعيت كنند. چنين نظام مشابهي در قانون انحصار وجود كه (PCT) Patent Cooperation Treaty ناميده مي‌شود كه توسط سازمان جهاني مالكيت معنوي تهيه و اجرا مي‌شود.
دوره طولاني‌تر حفاظت: افزايش دوره‌ي حفاظت از رقم جديد به 30 ـ 25 سال محتمل است، در مورد قانون حفاظت از ارقام جديد در اتحاديه‌ي اروپا، هم اكنون چنين دوره‌اي عملياتي شده است. بسياري از صاحبان صنايع بذر از كوتاه بودن دوره‌ي حفاظت براي برخي از گونه‌هاي گياهي شكايت دارند.

پارامترهاي سخت‌گيرانه‌تر براي ارقام مشتق شده (EDVs ) صاحبان صنايع بذر متقاضي وضع ضوابط سختگيرانه‌ براي ارقام مشتق شده و روال پيگيري كارآمدتر هستند، به عبارت دقيق‌تر آسان كردن اثبات اشتقاق رقم خواست آنهاست به قول معروف به نژادگران بايستي تلاش كنند تا بيگناهي خود را ثابت نمايند نه آنكه صنعت بذر سعي در اثبات وجود معني دار رقم خود در واريته جديد باشد، پس اصل بر برائت نيست.

*آينده حفاظت از ارقام گياهي؟*

چنان‌چه نظام حفاظت از ارقام در مجموعه‌ي كنوانسيون UPOV در اثر تغييرات آتي غير قابل تمايز از Patent شود، چه نيازي به داشتن نظام‌هاي گوناگون است؟ آيا كنوانسيون به راحتي حذف شده يا در نظام Patent ادغام خواهد شد؟ برخي چنين فكر كرده و برخي ديگر نه.
مقاله اخيري كه توسط دو تن از كارشناسان صاحب نام مالكيت معنوي آمريكا نگاشته شده است بيان مي‌دارد كه نظام حفاظت از ارقام گياهي، نظامي كهنه و منسوخ است كه بايستي كنار گذاشته شود و يا حداقل بازنگري اساسي و ريشه‌اي در آن صورت گيرد.
اساس تفكر آنان بر اين استوار است كه در مبحث مهندسي ژنتيك، ديگر ارقام گياهي جايي ندارند و تنها حاملي براي توزيع و رواج محصولات تراريخته هستند وهمين دليل براي از رده خارج كردن نظام حفاظت از ارقام، كفايت مي‌كند. مانند بسياري از ادعاها، اغراق‌گويي مضحك آنان در اهميت دادن به انتقال تك ژن به يك يا دو رقم در حال كشت در مقابل هزاران سال پيشينه اصلاح گياهان، جايي از اعراب نزد متخصصين امر ندارد و همانند بسياري از پيشگويي‌هاي آنان، بديهي است كه غلط از آب درخواهد آمد.
هر چند ارقام گياهي از منظر ديگري نظير تغيير مسير طبيعي گياهان در نيل به پايداري اكوسيستم و محدود كردن تنوع كشت، داراي مشكلاتي هستند، اما اين دليلي بر از رده خارج كردن آنان نيست.
البته دليل بسيار ساده‌اي وجود دارد كه صنعت بذر كماكان از نظام حفاظت از ارقام راضي بوده و آن را طلب مي‌نمايد، علت در شرايط بالفعل اين نظام است. به زبان ساده آمارها نشان مي‌دهد كه اغلب مي‌توان حتي ارقامي كه كار اصلاحي چنداني روي آنان نيز صورت نگرفته است را به ثبت رساند. تنها كافي است كه رقم جديد بوده و از خود تمايز، يكنواختي و پايداري نشان دهد و نيازي به اثبات " طي مراحل اختراع" و يا " سودمندي آتي" رقم، همان‌گونه كه براي ثبت اختراع (Patent) لازم است،  در واقع حتي مطابق ويرايش 1991 كنوانسيون، چنان‌چه فردي توان اثبات كارهاي حداقلي را داشته باشد، قادر به ثبت رقم كشف شده نيز است. پس اغلب ارقام گياهي كه در چنين قالبي به ثبت رسيده باشند، قادر به طي پيش‌ نيازهاي نظام Patent نيستند. بنابراين پيش بيني مي‌شود كه ويرايش آتي كنوانسيون در انحصاري كردن حقوق متعلق به رقم جديد به نظام ثبت اختراع نزديك شده ولي كماكان شود، احمقانه است كه صنعت بذر چنين نظام سودمندي را كنار گذارد.
دليل ديگر بر آويزان بودن صنعت بذر از UPOV را مي‌توان در خودداري بسياري از كشورها از قبول نظام ثبت اختراع در عالم گياهي عنوان كرد، حتي فشارهاي مضاعفي در راستاي تبادل آزادانه ژرم پلاسم نيز وجود دارد، در چنين شرايطي نظام حفاظت از ارقام كه تا حدود زيادي به Patent شبيه است، مي‌تواند اهداف انحصارگرايانه اين شركتها را تامين نمايد. از سوي ديگر با توجه به بدنامي نسبي نظام Patent ، استفاده از نظام ديگري با نام و ظاهري مناسب كه منافعي نظري Patent را استحصال نمايد، جالب توجه خواهد بود.
هر چند در كشورهايي مانند ژاپن، كره جنوبي، امريكا، استراليا و چند كشور ديگر توسعه يافته امكان آن وجود دارد كه علاوه بر نظام PVP بتوان با Patent نيز رقم جديد را حفاظت كرد، اما در اروپا چنين اقدام دوگانه عملي نيست. هر چند در سال‌هاي اخير رقم‌هاي حفاظت شده كه داراي ژن‌هاي Patent هستند، همان مفهوم را داشته اما در ظاهر روال متفاوتي را القاء مي‌كند.
آن‌چه از موارد بيان شده برمي‌آيد، اين است كه صنعت بذر سعي در آن دارد تا با حفظ جنبه‌هاي به ظاهر مثبت كنوانسيون، با تغييرات قانوني و حقوقي به دستاوردهايي نائل شود كه از قوانين سخت‌گيرانه‌تري مانند Patent قابل حصول باشد.  آن‌چه مسلم است اين‌كه اراده‌اي براي ايجاد توازن ميان حق به‌نژادگر وحق كشاورز يا حق جوامع روستايي در كلان، وجود نداشته و حركات موجود به سمت عدم توازن بيشتر است. آن چه بديهي است چنان‌چه شركت‌هاي فرامليتي در ايجاد تغييرات مدنظر خود در كنوانسيون موفق شوند، سرمايه هنگفتي از جيب كشاورزان چه در كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه خارج شده و به درآمد شركت‌هايي همانند Monsanto, Syengenta , Bayer , Du Pont اضافه خواهد شد و اين به معناي كاهش درآمد كشاورزان و كمتر شدن انگيزه فعاليت در بخش كشاورزي براي كشاورزان خرد و در نهايت به مخاطره افتادن امنيت غذايي در كشورهاي در حال توسعه خواهد بود.

انتهاي پيام

  • دوشنبه/ ۱۸ خرداد ۱۳۸۸ / ۱۱:۱۸
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8803-09386
  • خبرنگار : 71127