سريال «مختارنامه» پس از گذشت حدود 7 - 8 سال از ساخت و آمادهسازي مقدمات آن، آخرين روزهاي فيلمبرداري را پشت سر ميگذارد؛ داوود ميرباقري در تمام اين سالها تنها فكرش ساخت «مختارنامه» بوده و بس و روند ساخت اين پروژه حتي بر چهره او نيز تاثير گذاشتهاست. او حالا با شمشيري كه در دست دارد آخرين سكانسها را ثبت ميكند و اميدوار است بتواند فيلمبرداري را در اواخر ارديبهشت يا اواسط خرداد ماه به پايان برساند.
او در آخرين هفتههاي ساخت «مختارنامه» در گفتوگويي با خبرنگار سرويس تلويزيون ايسنا شركت كرد و به پرشسهايي درباره روند ساخت اين سريال تاريخي - مذهبي پاسخ گفت.
داوود ميرباقري در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه بعد از اين همه سال فكر ميكند به آن چيزي كه در ابتدا فكر ميكرده، توانستهاست دست پيدا كند؟ گفت: شكرخدا در «مختارمه» به 70 درصد از اهدافي كه ميخواستم رسيدم.
وي سپس در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه اگر قرار باشد داوود ميرباقري را با يك اثر بشناسند، آيا ترجيح ميدهد آن اثر «مختارنامه» باشد؟ گفت: طبعا آخرين كار هر كسي قويترين كارش است و «مختارنامه» براي من همين حالت را دارد.
اين كارگردان سينما و تلويزيون در پاسخ به اين پرسش كه آيا «مختارنامه» در كارنامهي هنرياش ، به آخرين اثرش مبدل ميشود؟ گفت: من نميتوانم آينده را تخيل كنم؛ بستگي به اين دارد كه چقدر انرژي داشته باشيم و چقدر خلاقتر بتوانيم زندگي كنيم؛ تا اين جاي كار بله، «مختارنامه» بهترين كار من است.
داوود ميرباقري هم چنين در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه چقدر بهعنوان خالق اثر راضي است«مختارنامه» به منبعي براي كليپها و ميان برنامههاي تلويزيوني تبديل شود و بارها به صورت خلاصه و غيره در مناسبتهاي مختلف پخش شود، گفت: اينها دست ما نيست؛ تهيهكننده كار صاحب اصلي و حقوقي كار است و ما صاحب معنوي كار هستيم. تهيهكننده است كه تصميم ميگيرد چه استفادههايي را از برنامهاي كه توليد ميكند ببرد. من كه نميتوانم جلوي تهيهكننده را بگيرم؛ كما اينكه تا به حال هم مرسوم نبود كه اين كار را بكنيم.
وي ادامه داد: به قول شما سريال «امام علي(ع)» ساخته ميشود و بارها در ميان برنامهها و مناسبتهاي مختلف از آن استفادههاي مختلف ميشود. به نظر من اشكالي هم ندارد؛ به هرحال اين برنامهها هدفشان مشخص است؛ اين جور كارها برايشان منبع تغذيه ميشود؛ اما خود «مختارنامه» را بايد در محدوده ساختار دراماتيك خودش سنجيد و نگاه كرد و مهم هدفي است كه از آن بيرون ميآيد.
كارگردان «مختارنامه» سپس در پاسخ به اين پرسش كه آيا ميتوانستند با در اختيار گرفتن امكانات سختافزاري بهتر، «مختارنامه» را طي 3 تا 4 سال بسازند و در اين مدت مخاطب هم كارهاي بيشتري را از ميرباقري و ديگر بازيگران سرشناس سينما و تلويزيون شاهد باشد؟گفت: ما در اين مدت همه امكانات موجود كشور را به خدمت گرفتيم. اما حد فيلمسازي ما همين قدر است. باتوجه به پيچيدگيهاي «مختارنامه» و گستردگيهاي آن، به نظر من ساخت اين سريال زياد هم وقت نگرفتهاست؛ ما تقريبا استاندارد جلو رفتيم و نرمي كه توليد كرديم، نرم قابل قبول در سينماي جهان است. منتها حجم كار و ابعاد آن به حدي گسترده است كه باعث شده آن قدر طول بكشد.
داوود ميرباقري در پاسخ به پرسش ديگر ايسنا دربارهي ثبت و مستند كردن تجاربي كه طي اين سال ها در «مختارنامه» شكل گرفت و اين كه آيا اين كار در حال انجام است؟ گفت: نميدانم؛ اين سوال ها را بايد از خودشان بپرسيد.
وي سپس در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه آيا ثبت اين تجارب دغدغه خود او بهعنوان كارگردان نبودهاست؟ اظهار كرد: من آن قدر كار دارم و كارگرداني «مختارنامه» آن قدر انرژي ميبرد كه به پشت صحنهاش و ساخت فيلمي دربارهي پشت صحنه، نميتوانم فكر كنم؛ البته پشت صحنه مسوول دارد و در حال ساخت است؛ به طور مستمر هم از اول كار حضور داشتند ولي من هيچ گاه بررسي نكردم ببينم چه ميكنند. اما هر آن چه اتفاق ميافتد در حال ثبت شدن است؛ آن هم يك مسيري است كه خود مديران و مسؤولان و تهيهكنندگان بايد درباره آن تصميم بگيرند؛ من به اندازهي كافي كار دارم كه دربارهاش فكر كنم.
داوود ميرباقري در پاسخ به پرسش ايسنا دربارهي رويكرد برخي سريالهاي تاريخي به سمت جلوههاي ويژهي تصويري، گفت كه جلوههاي ويژه بد نيست.
وي سپس در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه اگر استفاده از جلوههاي ويژه تصويري با هدف صرفهجويي در هزينهها و پرهيز از رفتن به لوكيشنهاي طبيعي، به صورت استفاده از پرده آبي اتفاق بيافتد، باز هم بد نيست؟ متذكر شد: اين كارها در «مختارنامه» اتفاق نميافتد؛ اين سريال در بخش هايي به سراغ جلوههاي ويژه ميرود كه ساخت آن صحنهها بدون امكانات مقدور نباشد.
ميرباقري ادامه داد: در يكسري صحنههاي خيالي كه امكان ساخت آن با ابزاري كه در اختيار ماست، مقدور نيست، به سراغ جلوههاي ويژه ميرويم. در اين مواقع بايد به سراغ جلوههاي ويژه برويم و من فكر ميكنم، 20 - 30 پلان اينگونه داشته باشيم.
اين كارگردان سينما و تلويزيون هم چنين در پاسخ به اين پرسش ايسنا كه كشور ما در حوزهي جلوههاي ويژه در چه سطحي است؟ گفت: خيلي قوي نيست؛ ما هم اگر بخواهيم اين كار را بكنيم بايد كمك بگيريم.
داوود ميرباقري تاكيد كرد: ما تلاش كرديم از كروماكي و پردهي آبي استفاده نكنيم و فضاهايمان را تقريبا مستند گرفتيم؛ اما در جاهايي امكانات محدود است و شما براي خلق يك فضاي خاص نياز به ابزار ديگري داريد و چون اين ابزار را ما در اختيار نداريم، در نهايت بايد كمك بگيريم و صحنه را بسازيم.
كارگردان سريال «مختارنامه» هم چنين در پاسخ به اين پرسش كه با شيوهاي كه او براي به تصوير كشيدن صحنهي كربلا و آب آوردن حضرت عباس (ع) انتخاب كرده، آيا اين ترس وجود ندارد كه «مختارنامه» تبديل به يك روضه تصويري شود؟ گفت: نميشود دربارهي حضرت عباس (ع) صحبت كرد و گريه نكرد. اين باور شخصي من است؛ اگر قرار است حضرت عباس (ع) ديده شود، بايد اشكت را در بيايد؛ يا بايد شخصيتهاي عاشورا را نشان ندهيم و اگر نشان ميدهيم روضه است؛ من هم بدم نميآيد روضه بخوانم.
ميرباقري در پايان تصريح كرد: وقتي دربارهي كربلا صحبت ميكنيم، روضه خواندن نه تنها عيب نيست بلكه حسن است. اين همان رنج و لذتي است كه از تراژدي ميبريم و خودش پايه درام است. اصلا كاتارسيس با شكنجهدادن، روح را تزكيه ميكند. وقتي شما به تراژدي بزرگي مثل عاشورا نگاه ميكني نبايد گريه كني؟! نبايد روحت خراش بردارد؟! بر اين اساس وقتي قرار است مستقيم به قصه حضرت عباس(ع) بپردازي و آن را نشان بدهي، طبعا اين اتفاق ميافتد.
انتهاي پيام