اشاره
آنچه در پي ميايد حاصل گفتگويي است كه با دكتر بهراميان معاون پژوهشي سابق و عضو هيئت علمي انستيتو نفت دانشگاه تهران كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات ايسنا انجام شده است.
بهراميان در اين گفتگو به بيان ضعفهاي موجود در تعامل صنعت نفت و دانشگاه پرداخته و به توضيح دربارهي دشواري ها و موانعي ميپردازد كه اساتيد و دانشجويان در مسير دريافت دادهها و اطلاعات لازم براي انجام پژوهشها و پاياننامههايشان با آن روبرو هستند. وي همچنين عدم اعتماد صنعت به دانشگاه را از دلايل ضعف تعامل اين بخش با دانشگاه دانسته و به بررسي آن ميپردازد.
بي ترديد رونق گفت و گوهاي كارشناسي و پيدايي يك عرصهي عمومي براي تعامل كارشناسان، دانشگاهيان و مديران و سياستگذاران يكي از مؤثرترين زمينهها و سازوكارهاي ارزيابي سياستها را پديد ميآورد و علاوه بر مستندسازي تاريخ سياستگذاري و نظارت عمومي بيشتر بر اين فرآيند، زمينهساز طرح ديدگاهها و راهكارهاي جديد و ارتقاي كيفيت فرآيندهاي سياستگذاري خواهد شد. از اين رو سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران(Rahbord.Isna@gmail.com) ، آمادگي دارد تا ديدگاههاي وزارت نفت و شركتهاي وابسته و همچنين دانشگاهيان، كارشناسان و مديران حوزههاي تخصصي اين صنعت را درباره اين گفت و گو منتشر كند.
در ادامه متن كامل گفتگو با اين استاد مهندسي مخازن نفت به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميشود.
خبرنگار:
يكي از مهمترين دلايل شرايط بغرنج مخازن نفت ايران و نابسامانيهاي موجود در مديريت اين مخازن، وضعيت نابسامان آموزش و پژوهش در اين صنعت است. از اين رو تقاضا داريم جنابعالي توضيحي درباره ي وضعيت پژوهش در اين صنعت و راهكارهاي رفع معضلات آن ارائه دهيد.
دكتر بهراميان:
درباره وضعيت وخيم صنعت نفت در ايران بايد بگويم، در حالي كه منبع اصلي درآمد ارزي كشور از ذخاير نفتي است، تعداد متخصصين رشته نفت در كشور بسيار اندك است. به طوريكه تعداد افرادي كه در اين رشته مدرك دكترا دارند، شايد به 15 نفر هم نرسد. بنابراين با اين پرسش مواجه ميشويم كه كشوري مثل ايران با اتكا بسيار به درآمدهاي نفتي، چرا در اين زمينه متخصصين لازم را ندارد؟
دانشگاه صنعت نفت اهواز شايد يكي ازاولين دانشگاه هاي دنيا بود كه رشته مهندسي نفت را پايه گذاري كرد. با اين حال از چند سال قبل از انقلاب تا امروز، شاهد واقعهاي هستيم كه بيشتر به يك كودتا شبيه است. دانشگاهي كه ويژه نفت بنا شده بود، ديگر در رشته مهندسي نفت دانشجو نگرفت و رشته مهندسي نفت در اين دانشگاه تعطيل شد. بعد از مدتي وزارت نفت با نقصان بزرگي در تأمين نيروي انساني خود مواجه شد، بنابراين در يك طرح ضربتي تعدادي دانشجو براي مقاطع تحصيلي فوق ليسانس و دكترا به خارج از كشور فرستاده شدند. دانشجويان دوره فوق ليسانس بعد از اتمام تحصيل به كشور بازگشتند و مشغول به كار شدند، در حالي كه برخي از دانشجويان مقاطع دكترا بعد از بازگشت به علت شرايط نامساعد دوباره به خارج از كشور مهاجرت كردند.
مشكل ديگر، نبود مديريت كارآمد در وضعيت فعلي كشور است. اصولي كه در صنايع ايران براي انتخاب مدير شايسته مد نظر است، مبهم و ناشناخته است و معيار تشخيص كارآمدي يك مدير مشخص نيست. به همين دليل با وجود درآمد بسيار بالايي كه از صنعت نفت عايد كشور ميشود ثمري از اين درآمد سرشار گرفته نشده است و شاهد معضلات و نارضايتيهاي فراواني در اين صنعت هستيم. به طور مثال ميتوان به وضعيت انستيتو نفت دانشگاه تهران اشاره كرد؛ آزمايشگاههاي اين مركز، بسيار مجهز و در حد دانشگاه صنعت نفت است. اين مركز در زمان آقاي زنگنه احداث شد. ايشان در آن زمان اعلام كردند كه بودجهاي كه صرف احداث اين مركز شد در آمد 5 تا 6 ساعت كشور از محل فروش نفت است. بنابراين به گفته خود ايشان، نمي توان احداث آن را يك كار بزرگ تلقي كرد. زماني ميتوانيم ادعايي داشته باشيم كه برروي هر چاه نفت يك انستيتو نفت ايجاد كنيم. روشن است كه اين موضوع جزو وظايف منطقي هر سازماني است تا براي كسب درآمد، هزينههايي پژوهشي را هم متقبل شود.
خبرنگار:
يكي از مواردي كه درباره مخازن گفته مي شود اينست كه بانك اطلاعاتي مخازن هنوز كامل نيست. بنابراين با اين پرسش مواجه مي شويم كه چرا اطلاعات به دانشجويان داده نميشود و چرا اطلاعات منتشره ، ناقص و غلط است؟ در حالي كه اين اطلاعات به سادگي در اختيار خارجيان قرار ميگيرد اما براي دانشجويان ايراني دسترسي به اين اطلاعات امكان پذيرنيست؟
دكتر بهراميان:
اين كه اطلاعات به دانشجويان داده نميشود حقيقت دارد. اما به اعتقاد من، در وراي هر حقيقتي ، حقيقت ديگري وجود دارد. صنعت نفت به عنوان نقطهاي كليدي و حساس براي كشور ما محسوب مي شود، چرا كه بخش قابل توجهي از درآمد كشورما از محل فروش ذخاير نفتي تامين مي شود. نفت از اين ديدگاه نقش يك كالاي اقتصادي-سياسي را در ايران بازي مي كند و لذا هر گونه اتفاق در اين بخش بر روي سياستهاي كل كشور تاثيرگذار خواهد بود. از اين جهت ممكن است اطلاعات شركت نفت به عنوان اطلاعات محرمانه تلقي شود. به همين دليل دولت يا حاكمي كه با هدف خبررساني يا تاثيرگذاري قصد اعلام اين اطلاعات را دارد، بايد جوانب امنيتي را رعايت كند. اما يكي از مشكلات شركت نفت همين عدم اطلاعرساني به دانشجويان است كه باعث ميشود كه كسي به دنبال پروژه هايي كه براي انجام آن نيازمند گرفتن اطلاعات از شركت نفت است، نرود. به تعبير ديگر اگر پروژه كاربردي هم باشد، راهي را انتخاب مي كند كه نيازمند گرفتن اطلاعات از شركت نفت نباشد. البته موضوع اين نيست كه شركت نفت نميخواهد اين كار را انجام دهد، بلكه روال اداري بسيار طولاني است. روال اداري سازمانها بسيار كند است و حركتدادن حتي يك قسمت كوچك آن آزاردهنده است. اين معضل نه در شركت نفت، بلكه در همه ادارات كشور وجود دارد مخصوصا زماني كه اين ادارات دولتي باشند.علت اين نيست كه كارمندان اين سازمان ها ضعيف عمل ميكنند چه بسا افرادي وجود دارند كه كار خود را به خوبي هم انجام ميدهند. من معتقدم كه نياز به يك برنامهريزي اصولي است. در مورد اينكه چرا اطلاعات در دسترس شركتهاي خارجي هست چيزي نمي دانم.
خبرنگار:
وضعيت نظارت بر پژوهشها را چگونه ميبينيد؟
دكتر بهراميان:
به هر حال براي اجراي پروژهها نيازمند يك كنترل كيفي هستيم. كه اين موضوع اخيرا در شركت نفت مشاهده شده است. اما قبل از تصويب يك طرح نياز به يك نظارت قوي است. شركت نفت فعلا در حال واگذاري كار نظارت به انستيتوها است. يعني زماني كه شخصي از انستيتو دانشگاه تهران، در حال انجام پروژهاي است، كار نظارت بر اين پروژه، به دانشگاه ديگري مثل دانشگاه شريف سپرده ميشود. به نظر ميرسد مشكل بخش نظارت از نظر كيفي در حال حل شدن است اما هنوز مشكل نيروي متخصص وجود دارد. چرا كه تعداد مهندس نفت در كشور بسيار كم است.
خبرنگار:
ظرفيت پژوهش انستيتو چقدر است؟
دكتر بهراميان:
آزمايشگاه هاي انستيتو بسيار مجهز است، به طوري كه با هر دستگاه موجود در آن ميتوان انواع و اقسام پروژههاي تحقيقاتي را تعريف كرد، بنابراين ظرفيت زيادي دارد. به عبارتي اگر سالانه 20 دانشجو فوق ليسانس و حدود 4 نفر دانشجو دكترا داشته باشيم، همه اين 24 نفر ميتوانند پروژههاي تحقيقاتي خود را به خوبي در آزمايشگاههاي انستيتو انجام دهند. چرا كه تمام دستگاه ها براي استفاده آماده ميباشند. بنابراين به راحتي ميتوانند پروژههاي خود را انجام دهند. با اين وجود مشكلاتي نيز وجود دارد، اينكه ممكن است براي انجام پروژهاي نياز به وسايل و دستگاهايي داشته باشيم كه در آزمايشگاه نيست.اين دستگاهها مصرف روزانه و هزينه جاري آزمايشگاه محسوب ميشود به تعبير ديگر دستگاههاي اصلي را داريم اما وسايل فرعي مورد نياز را نداريم و براي خريد آنها نياز به بودجه داريم كه بايد از محل پروژهها تامين شود.
خبرنگار:
به نظر شما از چند درصد ظرفيت انستيتو بهرهبرداري ميشود؟
دكتر بهراميان:
معتقدم انستيتو مهندسي نفت بيش از آنچه تا كنون نقش داشته مي تواند در پيش برد دانش مهندسي نفت و ديگر زمينه هاي بالا دستي سهيم باشد.
خبرنگار:
برخي از مديران پژوهشي عنوان ميكنند كه انجام پروژهها به موازات هم امكان ندارد و زماني ميتوان در اين مورد صحبت كرد كه بودجه پژوهشي كشور 10 برابر بودجه فعلي باشد، آيا چنين مسئلهاي درشركت نفت نيز وجود دارد؟
دكتر بهراميان:
به اعتقاد من چنين تصوري زياد درست نيست و بخشهايي از اين شركت بودجههاي بسيار مناسبي را در اختيار دارند. با اين حال بودجه هاي تحقيقاتي موجود در مقايسه با بودجه هاي تحقيقاتي برخي از دانشگاه هاي دنيا بسيار اندك به نظر مي رسد اگر چه معتقدم قياس اين دو قياس مناسبي نيست. بودجه هاي تحقيقاتي مراكز تحقيقاتي بايستي صرف پي ريزي و گسترش ساختار علمي يك سازمان شود. به عبارت ديگر بايستي سازمان محوريت بهره برداري از پروژه ها را داشته باشد و نه فرد. دانشگاهي مثل دانشگاه هاروارد هميشه هاروارد است. حتي اگر چند تن از بزرگانش كه حتي جوايز نوبل را نصيب خود كرده اند از آنجا بروند از اعتبار هاروارد چيزي كم نمي شود و صنايعي كه تا ديروز پشتيبان اين دانشگاه بوده اند فردا هم حامي آن خواهند ماند فارغ از آنكه فلان استاد هنوز در آن دانشگاه هست يا نيست. بايد توجه شود كه آنچه مي ماند سازمان است و وقتي از تخصيص بودجه صحبت مي كنيم ازنوعي ارتباط اقتصادي بين دو يا چند سازمان صحبت مي كنيم. در ايران ولي نوع مصرف بودجه به گونه اي است كه بيشتر سهم ‘ هم اعتباري ‘ هم اقتصادي‘ و هم از لحاظ كسب تجربه نصيب اشخاص مي شود.
خبرنگار:
مسئله ديگري كه با آن مواجه هستيم اين است كه تجهيزات آزمايشگاهي صنعت نفت بسيار پيشرفته هستند، آيا تخصص و مهارت لازم براي استفاده از اين دستگاهها را داريم؟
دكتربهراميان:
از آنجايي كه انستيتو نفت بيشترين تعداد دستگاه را وارد ميكند و دستگاههايي كه براي انستيتو خريداري مي شوند ،همه مدرن ترين دستگاه هايي هستند كه در حال حاضر با همه آنها كار مي شود. طبق قرارداد شركت سازنده اين دستگاهها نيز دورههاي آموزشي براي استفاده از آنها ميگذارد. به طور مثال، دستگاههاي دو آزمايشگاه انستيتو نفت از شركت دي بي رابينسون كانادا خريداري شد و اين شركت در طول 5/2 ماه به 8 تا 9 نفر از دانشجويان و اساتيد دانشگاه آموزشهاي لازم را داد تا با دستگاه ها كار كنند. به طور مثال، براي استفاده از دستگاه هاي شركت فرانسوي وينچي يك تيم به فرانسه اعزام شد كه در آنجا به مدت يكماه آموزشهاي لازم را ديدند و بعد از آن به كارشناسان آزمايشگاه، آموزشها منتقل شد. با اينكه تعداد كارشناسان آزمايشگاه انستيتو كم هستند اما همين تعداد هم كار خود را به خوبي انجام ميدهند.
به هر حال از همه دستگاههاي انستيتو استفاده ميشود حتي از دستگاههايي كه كار با آنها بسيار سخت است. با اينكه پيچيدگيهاي آنها زياد است، اما دانشجويان به راحتي از آنها استفاده ميكنند. التبه در دانشگاه هاي خارج سعي مي شود دستگاه ها را خود بسازند اما زماني كه نتوانند يك دستگاه را بسازند آن را ميخرند يا مدل آن را در اختيار كسي قرارميدهند كه بتواند آن را بسازد، اين دستگاهها ممكن است حتي در دنيا نيز تك باشند.
خبرنگار:
انستيتو نفت دانشگاه تهران چه خدمات كاربردي را ميتواند براي مخازن ارائه دهد؟
دكتر بهراميان:
قبل از اينكه در مورد اين موضوع صحبت كنم، يك توضيحي در مورد ساخت انستيتو نفت ميدهم. انستيتو نفت دانشگاه هريوت وات، به نقل از يكي از كارمندان اين دانشگاه، 25 سال قبل به شكل دو اتاقك بود؛ تا اين كه مرحوم پرفسور دانش و چند استاد ديگر آن را به شكل كنوني درآوردند. تعدادي از ساختمانهاي اين انستيتو توسط شركتهاي نفتي صاحب پروژه ساخته شد. همچنين گفته ميشود كه اين شركتها آزمايشگاههايي را نيز براي اين انستيتو ساختهاند. در برخي از موارد دستگاههايي كه در اين آزمايشگاهها ساخته ميشود به انستيتو هديه ميكردند به هر حال شركتها اين گونه انستيتو نفت مورد نظر را پشتيباني ميكردند. بنابراين پرفسور دانش از شركت نفت ايران نيز درخواست كرد تا چنين موسسهاي را در ايران نيز ايجاد كنند كه هدف ايشان ايجاد نسل سوم تحقيقات يعني ارتباط صنعت و دانشگاه بود.
به اعتقاد ايشان در نسل اول همه پژوهشها در دانشگاه ها انجام ميشود. برخي از افراد فارغالتحصيل دانشگاهها وارد صنعت ميشوند كه ممكن بود صنعت را تحت تاثير علمي كه ياد گرفته بودند، قرار دهند و در بخشي از صنعت گستردگي ايجاد كنند. در نسل اول گاهي اتفاق مي افتاد كه صنعت نياز به انجام پروژهاي داشت و از دانشگاه ها ميخواست تا اين پروژه را براي آنها انجام دهند. از آنجايي كه كار كاملا آكادميك بود ممكن بود، نتيجه آن ارزشي براي صنعت نداشته باشد. اما به هر حال در نهايت يك نتيجهاي از آن بيرون ميآمد. بنابراين دانشگاهها برخي از پروژههاي خود را به اين علت انجام ميدادند كه از طرف صنعت تامين ميشدند.
در نسل دوم بعد از مدتي صنعت به اين نتيجه رسيد كه به جاي اين كه برروي دانشگاهها هزينه كنند، خود يك محيط تحقيقاتي ايجاد كنند. بودجه خود را در آنجا قرار دهند تا تحقيقات مورد نياز آنها را انجام دهد، كه از جمله آن ميتوان به پژوهشگاه صنعت نفت اشاره كرد. شركت نفت يك پژوهشگاه با بودجه خود ساخت كه نتايج پژوهشهاي آن نيز تنها براي صنعت نفت بود. چنانچه تنها نتيجه پژوهش مورد نياز صنعت باشد براي انجام اين پژوهشها نياز به پرسنل زيادي داريم و از طرفي فضايي نياز داريم تا اين پژوهشها را در آن انجام دهيم. اين پژوهشها مفيد هستند اما دانشي كه اين افراد كسب ميكنند براي محيطي مثل دانشگاه مفيد است يعني يك جايي كه بتواند كار آموزش هم انجام دهد. بنابراين در نسل سوم، تصميم گرفته شد تا يك همكاري بين دانشگاه و صنعت ايجاد شود به طوري كه نتيجه پژوهش افراد در پژوهشگاه ها كاربرد صنعتي داشته باشد و پژوهشگرهاي آن كارهاي دانشگاهي نيز انجام دهند. در كار آموزش، اطلاعات و نتايج را به روز ارائه دهند. در اين نسل، پژوهشها كاملا صنعتي هستند، چرا كه صنعت، آنها را پشتيباني ميكند و يك همكاري بين اين دو نهاد برقرار ميشود.
بنابراين زماني كه صنايع پروژههايي را به پژوهشگاه ها ميدهند، براي گرفتن جواب آنها را تحت فشار قرارميدهند. در مقابل پژوهشگاه، پروژه را به عنوان يك شغل ميبيند كه بايد آن را خوب انجام دهد. از اين رو تعامل بين اين دو، باعث پيشرفت علم ميشود.
دكتر دانش اين انستيتو را با چنين فلسفهاي برنامهريزي كردند كه مورد قبول شركت نفت قرار گرفت، اما متاسفانه مرحوم دكتر دانش به علت مشكلاتي نتوانستند در ايران بمانند، بنابراين به خارج از كشور بازگشتند. ايشان تا آخرين سال هاي زندگيشان جزو اعضاي هيئت علمي دانشگاه تهران بودند و همكاري ايشان تنها در حد گرفتن دانشجو در مقطع دكترا و فوق ليسانس بود. ايشان اعتقاد داشتند كه در ايران دانشگاه به معناي واقعي وجود ندارد. از نظر ايشان تحقيقات بايد نظام طبقاتي داشته باشد و اين درست نيست كه يك نفر بسيار سريع استاد راهنما شود. به تعبير ديگر، اگر من امروز دكترا گرفتم نمي توانم فردا استاد راهنماي يك تز فوق ليسانس شوم.
بنابراين در ابتدا بايستي ارتباط صنعت و دانشگاه در امثال اين انستيتو ها كاملا پي ريزي شود تا بتوان با انجام پروژههاي تحقيقاتي به حل برخي از مشكلات شركت نفت كمك كرد. منظورم كارهايي است كه نتايج آن كاربردي است و درون مايه آن گسترده كردن علم اساتيدي است كه در دانشگاهها هستند.
خبرنگار:
در زمينه افزايش برداشت چه پروژههايي در انستيتو صورت گرفت و اين چه مزايايي براي شركت نفت دارد؟
دكتر بهراميان:
يك درصد افزايش برداشت معادل ميلياردها بشكه نفت ميشود كه ميتواند بودجه چند سال كشور را تامين كند. بنابراين روشهاي افزايش برداشت اهميت زيادي دارد. برداشت از مخازن نفتي در بهترين حالت 20 درصد است، و اين خود نشانگر پتانسيل بسيار بالاي مخازن نفتي ايران براي پروژه هاي ازدياد برداشت است. روشهاي افزايش برداشتي كه در دنيا اجرا ميشوند، بسيار متنوع هستند كه تقريبا همه آنها در كتابها و مقالات وجود دارند. اينها روشهايي هستند كه قبلا مورد امتحان قرار گرفتهاند و نتايج آن نيز معلوم شده است. اما مخازني كه در ايران وجود دارند، مخازن خاصي هستند. به تعبير ديگر اين مخازن كربناته گاهي تركدار هم ميباشند. از آنجايي كه مخازن نفت در ايران تراوايي بسيار پاييني دارند، كاركردن با آنها بسيار سخت است. در حالي كه مخازن موجود در ديگر نقاط دنيا اين گونه نيست. روش هايي كه در دنيا بر روي مخازن انجام داده مي شود، ممكن است برروي مخازن نفتي ايران نتيجه ندهد. اين روشها بسيار مشخص و متداول هستند اما روشهاي جديد ديگري نيز وجود دارد. از جمله ميتوان به پروژه اخير انستيتو نفت اشاره كرد كه دريك تز فوقليسانس برروي آن كار شده است. در اين روش ترشوندگي سنگ مخزن را عوض ميكنيم. اين مسئله باعث ميشود كه مخزن آب را به درون خود بكشد. بنابراين آب به خلل و فرج سنگ نفوذ مي كند و نفت از آن خارج مي شود و در داخل چاه مي ريزد و ما نفت را از چاه برداشت ميكنيم. اين روش بسيار سادهاي است چرا كه ميتوان بدون ايجاد فشار، تنها با تزريق آب، از مخازن برداشت كرد.
خبرنگار:
علاوه بر اين، چه پروژههايي را ميتوانيد در مورد افزايش برداشت داشته باشيد؟ و در حال حاضر انستيتو براي چند مخزن پروژه تعريف كرده است؟
دكتر بهراميان :
تمام پروژههاي تزريقي را ميتوان در انستيتو انجام داد. به طور مثال ميتوان به تزريق آب، گاز و بخار اشاره كرد. از آنجايي كه براي هر مخزن بايد مطالعه خاص خود را انجام داد، بنابراين انستيتو ميتواند براي هر مخزني يك پروژه تعريف كند. انستيتو در حال حاضر دو پروژه را براي يكي از مخازن ايران تعريف كرده است.
خبرنگار:
به غير از مطالعات جامع و پروژههاي تزريق، انستيتو چه كارهاي ديگري را ميتواند در مورد مخازن انجام دهد؟
دكتر بهراميان:
از جمله كارهايي كه در مورد مخازن ميتوان انجام داد، كارهاي مربوط به شبيه سازي است. در اين مورد نيز پروژههايي از شركت نفت درخواست شده است. برخي از اعضاي انستيتو در مورد اين موضوعات بسيار حرفهاي و ورزيده هستند، يعني موضوع تز دكتراي آنها اين موضوعات بوده است.
خبرنگار:
در حال حاضر شما با دانشگاه هريوت وات ارتباط داريد، حجم پروژههايي كه برروي خواص سيالات نفتي انجام ميشود چه قدر است؟
دكتر بهراميان:
زياد است، در آنجا كه چند تيم تحقيقاتي وجود دارد يك تيم آن در مورد هيدرات و يك تيم برروي حفاري كار ميكند . تيمهاي ديگر نيز بر روي مواردي چون شبيه سازي مخزن كار ميكنند. اين تيمها بسيار بزرگ هستند. يكي از اين تيمهاي بزرگ بر روي خواص سيالات نفتي كار ميكند. كه اين تيم در زمان حيات پرفسور دانش زير نظر ايشان بود.
خبرنگار:
آيا امكان دسترسي به اين اطلاعات وجود دارد؟
دكتر بهراميان:
آنها غالبا نتايج برخي از اين كارها را چاپ ميكنند و به سادگي ميتوان از آنها استفاده كرد.
خبرنگار:
توصيه شما در مورد ساختار پژوهشي كشور، چه در صنعت و چه در دانشگاه چيست؟ چه توضيحات ديگري درباره نوع ارتباط صنعت با دانشگاه داريد؟
دكتر بهراميان:
به اعتقاد من تا زماني كه شيوه درست تحقيق در دانشگاهها پياده نشود، اين مشكلات همواره وجود دارد. به نظر من اين طورهم نيست كه شركت نفت اهميتي براي اين مسئله قايل نباشد . همين طور كه در حال حاضر مديريت كيفيت را كنترل ميكند، مطمئنا براي بقيه كارها نيز برنامه دارد. شركت نفت به خوبي ميتواند دانشگاهها را پشتيباني كند، به طوري كه براحتي ميتواند بودجه يك سال دانشگاه را تامين كند. اين كمك ميتواند تجهيزات بسياري را وارد دانشگاهها كند و تاثيرات زيادي بگذارد. پيشنهاد من اين است كه، شركت نفت يك گروه از پژوهشگران سياستگذاري علم و تكنولوژي را استخدام كند، يعني كساني كه درك صحيحي از كار علمي دارند. براي اين كارميتواند يك برنامه خيلي قوي براي دراز مدت تصويب كند. سپس با دادن چند پروژه خاص به دانشگاهها و نظارت بر آنها اين ماجرا را دنبال كند.
خبرنگار:
چگونه ميتوان اساتيدي كه در خارج كشور هستند را مجددا به ايران دعوت كرد؟ شما تا كنون پيگير اين موضوع بوده ايد؟
دكتر بهراميان:
بله، تا آنجايي كه من برخورد داشتم، اين اساتيد بسيار تمايل به بازگشت دارند. حتي حاضرند براي چند هفته بيايند در دانشگاهها مباحث خود را ارائه دهند. تمايل زيادي هم براي انجام پروژه با شركت نفت دارند. بسياري از اين افراد تمايل به گرفتن دانشجو فوق ليسانس يا دكترا از دانشگاهها را دارند. پس اين گونه نيست كه اين افراد تمايل نداشته باشند و يا اينكه اين موضوع يك كار شخصي باشد. بسيار ساده ميتوان با هماهنگي با آنها اين كار را انجام داد. همان طور كه در حال حاضر پرفسور فيروزآبادي در دانشگاه صنعت نفت يا پرفسور سهيمي در دانشگاه تهران درس ارائه ميدهند.
خبرنگار:
در كارهاي پژوهشي استقبال متخصصان ايراني مقيم خارج كشور چگونه است؟
دكتر بهراميان:
خود اين افراد بسيار تمايل دارند. چنانچه اگر بخواهند براي شركت نفت ايران يك پروژه انجام دهند مشكلي نيست، استقبال هم ميشود. اما اگر قرار باشد يك فردي از ايران با آنها هماهنگي كند، آنها اكراه ميكنند، مگر اينكه شخص را بشناسند. به قول مرحوم دكتر دانش گرفتن پروژه بسيار ساده است، در حالي كه انجام دادن پروژه بسيار مهم است يعني اهميت گرفتن پروژه به اندازه انجام پروژه نيست. براي انجام پروژه نياز به نفر دارند. اگر تيم خودشان باشد مشكلي ندارند، اما براي كاركردن با تيمهاي ديگر مشكل دارند و حتما بايد آنها را بشناسند.
اگر شركت نفت قبول كند اين افراد حاضر هستند پروژه بگيرند. آقاي دكتر توحيدي طرحي را براي من فرستاد واز من خواست تا اين طرح را به شركت نفت ارائه دهم كه آن را پشتيباني كند، دراين صورت ايشان خود قصد انجام آن را داشت. حتي توضيح داده بودند كه در چه زماني قصد انجام آن را دارند و با چه تيمي اين كار را ميخواهند انجام دهند. من بعد از پيگري به هيچ نتيجهاي نرسيدم. تقريبا دو سال و نيم از ارائه آن طرح ميگذرد و هنوز جوابي دريافت نشده است، حتي آن را رد هم نكردند.
مرحوم پرفسور دانش معتقد بودند كه همكاري شركت نفت ايران و دانشگاه تهران با دانشگاه هريوت وات بايد دو طرفه باشد. يعني يك تعامل دو طرفه بين چنين جاهايي وجود داشته باشد. به گونهاي كه در بعضي از مواقع يك تيمي از آن دانشگاهها به ايران بيايند و بخشي از پروژه خود را در ايران انجام دهند. به شكلي كه تيم ايراني در اين جا ياد ميگيرند كه آن تيم ، كار خود را چگونه انجام ميدهد و تيمي كه در ايران كار ميكند، بخشي از كارهاي خود را در آنجا انجام دهد. اين تعامل بايد همچنان ادامه پيدا كند تا هر دو تيم به يك سطح برسند.
خبرنگار:
براي پرفسورهاي ايراني كه در خارج ايران زندگي كنند در رشتههايي مانند الكترونيك امكانات پژوهشي داخل كشور و خارج از كشور معمولاً قابل مقايسه نيست، آيا در صنعت نفت نيز چنين وضعيتي وجود دارد؟
دكتر بهراميان:
خير، چرا كه بسياري از دانشگاههايي كه در اين زمينه كار ميكنند در ايران وجود دارند و در مواقعي نيز افراد روي موضوعاتي كار ميكنند كه نياز به آزمايشگاه ندارد. اگر اين دانشگاهها در شرايط مساوي باشند يعني شرايط انستيتو نفت دانشگاه تهران با هريوت وات برابر باشد به اعتقاد من اين افراد هريوت وات را انتخاب نميكنند. چرا كه شرايط مساوي اين دو مكان آموزشي معادل با شرايط زندگي نيست، تمام زندگي و خانواده اين افراد در ايران هستند. بنابراين اگر شرايط مساوي داشته باشند و احساس كنند كه همان ميزان پيشرفت را در ايران نيز بدست ميآورند مطمئنا ايران را انتخاب ميكنند. اما متاسفانه شرايط در ايران مساعد نيست. شرايط زندگي در يك شهر كوچك و آرام قابل مقايسه با شهري مثل تهران نيست.
اين مسائل تنها شامل حقوق يا مكان كار نيست، بلكه چيزهايي وجود دارد كه اين را برجسته كند تا در ايران بماند، چيزهايي نيز وجود دارد كه به سادگي قابل رفع شدن نيست مانند آلودگي هوا و ترافيك تهران ، وضعيت مالي و اداري كه در ادارات ايران وجود دارد و... براي انجام يك كار ساده نياز به نامه نگاريهاي زيادي است. از اين رو روال اداري در ايران بسيار طولاني و آزاردهنده ميباشد. افرادي كه در كار تحقيقات هستند، حوصله انجام چنين كارهايي را ندارند. بنابراين ترجيح ميدهند كه در يك فضاي آرام تري كارهاي خود را انجام دهند.
خبرنگار:
از نظر امكانات آزمايشگاهي آيا امكان دارد كه نياز پژوهشگران برجسته را تأمين كرد؟
دكتر بهراميان:
بله، در حال حاضر در ايران آزمايشگاههايي وجود دارد كه حتي در كشورهاي اروپايي نيز وجود ندارد. نمونه آن، آزمايشگاه كاتاليست دانشگاه فني مي باشد كه بسيار مدرن است. دستگاههاي موجود در آن در زمان انجام پروژهها ساخته يا خريداري شده اند . اين دستگاهها همزمان با انجام پروژه ها ساخته شدند. آزمايشگاهها را ميتوان مدرن كرد اما مشكل تنها آزمايشگاه نيست. معضل در جاي ديگر است.
خبرنگار:
بودجه پژوهشي شما چقدر است؟
دكتر بهراميان:
انستيتو بودجه پژوهشي خاصي ندارد. يعني انستيتو بودجه خود را از طريق پروژههايي كه ميگيرد تامين ميكند. در مورد ميزان آن من اطلاعي ندارم.
خبرنگار:
اگر زماني بحث مالي پيش بيايد، پژوهشكده چقدر بودجه پژوهشي نياز دارد؟
دكتر بهراميان:
ما تنها پروژه را تعريف ميكنيم و با قيمت مشخصي در اختيار شركت نفت قرار ميدهيم.
خبرنگار:
آيا اطلاعي از ظرفيت پژوهش دانشگاهها داريد؟
دكتر بهراميان:
دانشگاههاي پليتكنيك و شريف، اسنتيتو نفت ندارند و تنها رشته نفت در آنها تدريس ميشود. به اعتقاد من وضع آنها بهتر از انستيتو نفت است چرا كه از سمت وزارت علوم پشتيباني ميشوند، در حاليكه انستيتو خود بايد بودجهاش را تامين كند. اما فكر ميكنم از نظر وضعيت پروژه وضعيت آنها نيز مانند انستيتو باشد.
انتهاي پيام