آن چه كه در پي ميآيد گزيدهاي است از پژوهش «مديريت تلفيقي آفات» كه پيش از اين در موسسهي پژوهشهاي برنامهريزي و اقتصاد كشاورزي انجام گرفته است.
آفتكشهاي شيميايي به مدت چند دهه بهعنوان تنها روش قابل اطمينان براي كنترل آفات مورد توجه قرار گرفته بودند؛ زيرا اين مواد ميتوانستند با سرعت بالايي آفات را از بين ببرند، همچنين هزينهي كاربرد آفتكشها نسبت به درآمد حاصل از فروش محصولات كشاورزي بسيار كم بود.
اما با گذشت زمان بهدليل مقاوم شدن آفات، نابود شدن دشمنان طبيعي و تبديل آفات ضعيف به آفات قويتر، كم اثر شدن آفتكشها و نياز به توليد آنها به صورت قويتر، قابليت جابهجايي و انتشار اين مواد در عوامل جاندار و بيجان، اثر بر سلامت و بهداشت انسان و در نهايت افزايش هزينه و اتلاف وقت كشاورزان، تصميم گرفتند كه روشهاي ديگري را جايگزين مصرف بيش از حد آفت كشها كنند. كنترل تلفيقي آفات يا (Integrated Pest Management) رويكردي است كه با استفاده از آن ميتوان ميزان مصرف سموم شيميايي را كاهش داد؛ گفتنيست روندهاي گوناگوني بر گسترش IPM تاثيرگذار بوده و باعث مطلوبيت و ترويج اين روش مديريتي شده است.
تقاضاي روزافزون مصرف كنندگان براي مواد غذايي سالم و باكيفيت، توسعهي بيولوژيكي، كنترل بيولوژيكي، كشت ارگانيك و تبديل شدن IPM به عنوان يك موضوع سياستي جهاني از جمله عوامل تاثير گذار بوده است.
IPM منجر به برطرف كردن مشكلات ناشي از آفتكشها همانند افزايش قيمت مواد غذايي، افزايش هزينههاي دولت براي تصفيه آب و خدمات پزشكي ميشود. بنابراين مديريت تلفيقي آفات ميتواند منجر به ارتقاء درآمد كشاورز شود، و حافظ بهرهوري، بهداشت مصرف كننده و كشاورز باشد؛ از سوي ديگر اجراي (Integrated Crop Management) يا مديريت تلفيقي محصول علاوه بر آنكه با كاهش مصرف سم منجر به افزايش درآمد كشاورز ميشود، با جلب توجه كشاورز به ساير ابعاد كاهش مصرف نهادهها و انرژي مصرفي نيز ميتواند درآمد واقعي كشاورز را بهبود دهد.
سرويس مسائل راهبردي ايران ضمن اعلام آمادگي براي بررسي دقيقتر نيازهاي خبرنگاران و سياستپژوهان محترم، علاقهمندي خود را براي دريافت (
isnakeshavarzi@yahoo.com) مقالات دانشجويان، پژوهشگران، حرفهمندان، مديران و سياستگذاران محترم و پيشنهادات آنها در ارائهي عناوين جديد مقالات و يا تكميل يا ويرايش مقالات منتشرشده، اعلام ميكند.
در ادامه متن كامل اين مقاله به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميگردد.
* سياستهاي كاهش مصرف سموم در ايران*
پس از كنفرانس بينالمللي محيط زيست و توسعه در سال 1992 كه به اجلاس زمين معروف است و قبول توافقنامه آن با موضوع توسعهي كشاورزي پايدار و حفاظت از محيط زيست، دولت جمهوري اسلامي ايران تصميم به اجراي آن گرفت و بر اين اساس وزارت كشاورزي با هدف توسعهي كشاورزي پايدار با رعايت موضوعات زيست محيطي و همچنين كاهش مصرف سموم و كودهاي شيميايي و كاهش مصرف ارزي كشور متعهد شد كه در طول برنامهي دوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور، ميزان مصرف سموم را 30 درصد كاهش دهد.
در راستاي اين اهداف و بهدليل اهميت آن، در دي ماه 1373 تشكيلات شوراي عالي كاهش مصرف سموم و كودهاي شيميايي شكل گرفت و طرح كاهش مصرف سموم و كودهاي شيميايي تدوين شد و پس از آن با عنوان طرح توسعهي كاربرد مواد بيولوژيك و استفاده ي بهينه از كود و سم در كشاورزي تغيير نام داد.
اهداف طرح كاهش مصرف سموم و كودهاي شيميايي
توسعهي كشاورزي پايدار با رعايت مسائل زيست محيطي و همچنين كاهش و بهينه سازي مصرف سموم و كودهاي شيميايي و كاهش مصارف ارزي كشور از جمله اهداف اين طرح بود.
پيشبيني شد در برنامهي دوم توسعه، ميزان مصرف سموم 30 درصد كاهش پيدا كند ( اساس كاهش، ميانگين روند مصرف سموم در سالهاي 73-1369 كه رقمي حدود 38 هزارتن را شامل ميشود به ميزان 11400 تن تعيين شده بود).
لازم به توضيح است كاهش مصرف سموم در مورد تمام مواد شيميايي نبود، بلكه در بعضي موارد همانند سموم علفكش و يا سموم ضدعفوني كننده بذور با توجه به ابعاد فني آنها و حفظ ميانگين كاهش 30 درصد، پيشبيني شد كه افزايش پيدا كند.
سياستهاي اجرايي طرح كاهش مصرف سموم و كودهاي شيميايي
- تعيين اولويتها در رابطه با محصولاتي كه بيشترين مصرف سم را دارند و مناطق پرمصرف از نظر سموم.
- ارتقاء سطح و توسعهي مديريت جامع آفات توسط ايجاد شبكههاي عملياتي و فعاليتهاي متقابل ميان كشاورزان، محققان و مروجان و همچنين جلب مشاركت هر چه بيشتر بهرهبرداران در كنترل آفات.
- تجديد نظر و تغيير خط مشيها و سازوكارهايي كه استفادهي مناسب و فني آفتكشها را تضمين ميكند مانند برداشتن يارانهي سموم، برداشتن انحصار دولتي، آگاهي دادن به مردم توسط رسانههاي ارتباطي جمعي، مراكز تحقيقاتي و بهداشتي در ارتباط با خطرات ناشي از مصرف بي رويهي سموم و عوارض سوء باقيماندهي سموم مصرفي بر روي محصولات توليدي.
- كنترل و نظارت بيشتر بر كيفيت سموم توليدي در داخل و خارج و نيز سموم وارداتي.
-يافتن جايگزينهاي مناسب براي آن دسته از سمومي كه از ديدگاه زيست محيطي و بهداشت محيط پيرامون خطرناكند.
- حفظ و حمايت از دشمنان طبيعي آفات با اعمال روشهاي غيرشيميايي و يا كاهش دفعات سمپاشي و استفاده از سموم كم خطر براي اين گروه از حشرات.
- تشويق، هدايت و حمايت از بخشهاي غيردولتي در ايجاد آزمايشگاههاي گياهپزشكي و واحدهاي پرورش حشرات مفيد.
- هدايت و حمايت از بخشهاي غير دولتي در زمينهي تهيه، توليد و توزيع انواع سموم و همچنين مواد بيولوژيك مورد نياز كشاورزي.
- استفاده از روشهاي كنترل تلفيقي آفات با تاكيد بر روشهاي غيرشيميايي كنترل آفات و بهويژه مبارزهي بيولوژيك.
- استفادهي منطقي و بهينه از سموم شيميايي در موارد ضروري و اعمال نظارتهاي فني لازم.
- بهبود و اصلاح روشهاي سمپاشي و استفاده از فن آوريهاي پيشرفته.
مقايسهي سموم مصرفي قبل و بعد از اجراي طرح
با اجراي سياستهاي در پيش گفته شده، سموم مصرفي كشور از 38 هزارتن به 27623 تن در سال زراعي 80-1379 رسيد كه اين كاهش معادل 27 درصد است (با احتساب سموم گرانول). اين در حاليست كه ميزان مصرف علفكشها از حدود 6150 تن (متوسط مصرف 5 ساله كشور 73-1369) قبل از شروع طرح به حدود 7955 تن در سال زارعي 80-1379 رسيده است. اين افزايش ناشي از لزوم توسعه و گسترش مبارزهي شيميايي عليه علفهاي هرز بهويژه در محصولات استراتژيك از جمله گندم و برنج است. ميزان مصرف حشرهكشها كه در گروه سموم خطرناك قرار دارند از حدود 18376 تن ميانگين مصرف پيش از شروع اجراي طرح (ميانگين 5 ساله 73-1369) به كمتر از 9400 تن مصرف در سال زارعي 80- 1379 رسيده است كه اين موضوع ناشي از اجراي روشهاي غير شيميايي كنترل آفات، بهينه سازي مصرف سموم و استفاده از سموم جديد با دز مصرف كم است.
مصرف سموم قارچكش نيز در اين سالها افزايش پيدا كرد كه دليل آن توسعه و گسترش ضدعفوني كنندههاي بذور بوده است(جدول 5را در پيوست مشاهده كنيد).
عملكرد برنامهي كاهش مصرف سموم
اين برنامه در قالب 3 پروژهي مشخص شامل مبارزهي بيولوژيك، استقرار و توسعهي شبكههاي مراقبت و پيش آگاهي و مبارزه ساماندهي شد كه عملكرد اين پروژهها از زمان شروع طرح (1374) تا سال 1380 بدين صورت است:
الف) مبارزه بيولوژيك
در جهت تحقق اهداف مبارزه بيولوژيك، در قالب طرح كاهش مصرف سموم كارگاههاي توليد انبوه حشرات مفيد در 22 استان از استانهاي كشور تاسيس و قابل بهرهبرداري است، علاوه بر آن با ترغيب و تشويق بخش خصوصي بخش مهمي از نيازهاي اجرايي برنامه بدين وسيله تامين شد. دستگاههاي انسكتاريومها توانايي توليد حشرات مفيدي همانند زنبور تريكوگراما، زنبور براكون، بالتوري كريزوپا، سوسك كريپتولموس، كفشدوزك وداليا و زنبور پروس پالتا را بر اساس استانداردهاي تعيين شده به صورت انبوه دارند كه در نهايت در مزارع و باغات مورد نظر بر اساس دستورالعملهاي فني رهاسازي ميشوند.
حجم عمليات اجرا شده در سالهاي 80- 1374 به تفكيك هر محصول(جدول 6 درپيوست مشاهده كنيد).
مديريت تلفيقي آفات سيب و كرم گلگوگاه انار به ترتيب در سطح 80 و 131 هكتار عمليات مبارزه بيولوژيك اجرا شد، اميد است اين طرح در سطح وسيع توسعه و گسترش يابد.
ب) مبارزه زارعي
بدون استفاده از مبارزهي زراعي ساير روشهاي غيرشيميايي بهويژه مبارزهي بيولوژيك نتيجه مطلوب را نخواهد داد؛ در رابطه با مبارزهي زراعي روشهاي گوناگون براي هريك از آفات و بيماريها و در هر محصول متفاوت است و در اين خصوص براي هر يك از محصولات زير پوشش طرح دستورالعمل مشخص صادر و بر اساس آن عمل ميشود.
در مزارع برنج مبارزهي زراعي دربرابر كرم ساقه خوار برنج كاملاً اختصاصي است و در حين اجراي سالهاي برنامه در دو استان گيلان و مازندران در سطوح كامل و معيني عمليات زراعي خاصي عليه اين آفت با استفاده از تجارب مفيد گذشته و نتايج و توصيههاي تحقيقاتي و اجرايي معمول شده كه در كاهش مصرف سموم بسيار موثر بوده و در اغلب سطوح زير پوشش اين نوع مبارزه نيازي به سمپاشي براي نابودي كرم ساقهخوار نبوده است.
جدول 7 سطوح اجرايي مبارزهي زارعي را در قالب طرح كاهش مصرف سموم در طول سالهاي برنامه نشان ميدهد(جدول شماره 7 درپيوست). از سال 1378 مبارزهي زراعي در 2051 هكتار باغ پسته شروع و در سال 1380 به حدود 27 هزار هكتار در استانهاي پستهخيز رسيده است.
ج) استقرار و توسعهي شبكههاي مراقبت و پيش آگاهي
درحال حاضر استفاده از سم و مبارزهي شيميايي، بهعنوان بخش جدانشدني مبارزه با آفات و بيماريهاي گياهي و علفهاي هرز مطرح ميشود، بهويژه در مورد علفهاي هرز به شرط آنكه ساير روشهاي مبارزه با علفهاي هرز فراموش نشود، استفاده از آن اجتناب ناپذير است. براي جلوگيري از مصرف بيرويه و بي منطق سموم در كشاورزي، بايد با در نظر گرفتن شرايط كلي كشاورزي ايران، سطح فرهنگ بهرهبرداران، نظام كشت موجود و ديگر مسائل، تلفيقي از روشهاي گوناگون مبارزه شامل مبارزهي زارعي، مبارزهي بيولوژيك و مبارزهي شيميايي اصولي در قالب يك مديريت صحيح كنترل آفات، بيماريها و علفهاي هرز به كار گرفته شود و لازمهي اين كار ايجاد شبكههاي مراقبت و پيش آگاهي متشكل از كارشناسان و تكنسينهاي فني است كه براساس دستورالعملهاي فني و اجرايي مزارع و باغات را بهطور مرتب مورد بازديد قرار دهند و در خصوص بيولوژيكي آفات و بيماريهاي مهم هر محصول، فنولوژي گياه، شرايط جوي منطقه، تراكم آفت و وضعيت بيماري و ... بررسيهاي لازم را انجام و ضرورت يا عدم ضرورت مبارزه، مناسبترين زمان مبارزه را تعيين و از طرق مختلف از جمله رسانههاي گروهي، اطلاعيه، توصيههاي محلي، تماسهاي حضوري با بهرهبرداران و ... مراتب را به اطلاع كشاورزان و باغداران مختلف برسانند و بر عمليات اجرايي نيز نظارت نمايند. در راستاي اين هدف اين پروژه براي 10 نوع محصول زارعي عمده كشور كه از نظر مصرف سموم ارقام قابل توجهي را به خود اختصاص دادهاند در تمام استانها به مورد اجرا گذاشته شده است. (جدول شماره 8 درپيوست)
د) توليد محصولات ارگانيك
كشاورزي ارگانيك، كشت و كاري است كه در آن مصرف سموم و كودهاي شيميايي جايي ندارد و در اين نوع كشت تا سرحد امكان تنوع زارعي، استفاده از بقاياي گياهي، كودهاي حيواني، ضايعات آلي خارج از مزرعه و كنترلهاي بيولوژيكي براي حفظ و باروري خاك، تغذيه گياهي، كنترل آفات، بيماريها، علفهاي هرز و بهبود كيفيت و سلامت مواد توليدي مورد استفاده قرار ميگيرد.
توسعهي كشاورزي ارگانيك در كشور ما ميتواند اهداف زير را بهدنبال داشته باشد:
- توسعه و توليد محصولات سالم با كيفيت بهتر - توانمندتر كردن كشاورزان توسط افزايش درآمد (كاهش هزينههاي توليد و افزايش بهاي محصول)
- حفظ محيط زيست
- حدف مصرف كود و سم
- توسعهي كشاورزي پايدار
هـ ) مسائل آموزشي، ترويجي و اطلاع رساني
اقدامهاي زير در طول انجام فعاليتهاي بهعمل آمده است:
- برگزاري كارگاههاي آموزشي در زمينههاي گوناگون براي كارشناسان، كمك كارشناسان و تمام عوامل اجرايي طرح در حد نياز
- تشكيل دورههاي آموزشي و توجيهي براي كشاورزان و باغداران و ساير توليدكنندگان
- تهيه برنامههاي راديويي و تلويزيوني براي كشاورزان و باغداران و ساير توليدكنندگان
- تهيهي فيلمهاي آموزشي مورد نياز
- تهيه نشريات آموزشي وترويجي
- تهيه كتاب
- تهيه و انتشار ويژه نامههاي علمي ـ تخصصي در رابطه با فعاليتهاي گوناگون طرح (در مجله زيتون)
- بازديد كشاورزان و عوامل اجرايي از مناطق گوناگون اجرايي طرح در سطح كشور
با توجه به روند افزايشي مصرف سموم شيميايي و افزايش اثرات زيست محيطي و بهداشتي سموم، لزوم كاهش مصرف سموم شيميايي احساس ميشود. كنترل آفات (IPM) رويكردي است كه توسط آن ميتوان ميزان مصرف سموم شيميايي را كاهش داد، روندهاي گوناگوني برگسترش كاربرد IPM تاثيرگذار بوده است:
بيوتكنولوژي گزينههاي مهم جديدي در اختيار IPM قرار داده است، توليد محصولات ترانسژنيك يا داراي ژن پيوندي از 7/1 ميليون هكتار در سال 1996 به 6/52 ميليون هكتار در سال 2001 رسيده است. اما ارزيابي سود و زيان، روشهاي كنترلي مناسب و توجه به اثرات زيست محيطي، اقتصادي و اجتماعي گونههاي ترانسژنيك از الزامات مهندسي ژنتيك است.
كنترل بيولوژيكي يكي از اجزاي مهم IPM است، توليد و بازاريابي عوامل كنترل بيولوژيكي رشد نسبتا زيادي در دهه اخير داشته است و نرخ بازگشت سرمايه آن 160 ميليون دلار در سال 2000 بوده است. بايد در نظر داشت استفاده از فرومونها (آفتكشهاي زيستي) و يا معرفي عوامل كنترل كنندهي بيولوژيكي خطراتي نيز به همراه دارد، بنابراين ارزيابي اثرات زيست محيطي بايستي براي هر موردي انجام شود.
IPM به دو دليل مهم از توسعهي كشت ارگانيك سود ميبرد، اول آنكه گسترش كشت ارگانيك آگاهي عمومي را در رابطه با وجود روشهاي كشاورزي كم نهاده كه در برگيرنده IPM نيز است افزايش ميدهد؛ از سوي ديگر افزايش مساحت كشت ارگانيك منجر به گسترش روشهاي زارعي متداول مديريت آفات از قبيل تناوب زراعي، مالچ پاشي و تلفيق دامداري و زارع ميشود.
توجه به ايمني غذا در مورد باقيماندهي آفتكشها و شيوع بيماري تب برفكي و جنون گاوي در اروپا، الگوي مصرف مواد غذايي با افزايش گرايش به IPM بهعنوان روشي براي تضمين كيفيت پاسخگوي اين توسعه هستند؛ IPM به عنوان يك موضوع سياستي جهاني مطرح است.
ظهور دستاندركاران جديد نيز يكي از عوامل تاثيرگذار بر IPM است، تا پيش از دههي 1990 سياستهاي بخش كشاورزي تنها در راستاي توليد و عرضه جهت گيري شده بود اما پس از دهه 90، با افزايش تاثير سازمانهاي غير دولتي و مسائل واقعي يا احساسي ايمني غذا، چرخهي توليد و عرضهي محصولات كشاورزي نسبت به قبل از دهه 90تغيير يافت؛ رقابتي كه براي حفظ مشتريان، بهداشت عمومي و محيط زيست وجود دارد، تحقيق، خدمات ترويجي و صنايع نهادههاي كشاورزي را تحت تاثير قرار ميدهد و منجر به تدوين قوانين سختتر يا استفاده از رويكردهايي مانند IPM براي تضمين كيفيت محصول ميشود.
كشورهاي گوناگون جهان سياستهاي مختلفي براي گسترش IPM را كسب كردهاند، براي نمونه سياست بيشتر كشورها كاهش 50 درصدي مصرف آفتكشها در دورهي زماني خاص و سياست كشور ايران، كاهش 30 درصدي سموم مصرفي است.
با اجراي اين سياست سموم مصرفي كشور از 38هزار تن (ميانگين مصرف طي سالهاي 73-1369) به 27623 تن در سال زارعي 80-1379 رسيده است. براي تحقق اين سياست تلفيقي از روشهاي بيولوژيكي، زارعي، مكانيكي و شيميايي در سطح كشور بهويژه در شمال كشور استفاده شده است. اما در IPM سياست كلي، كاهش ميزان مصرف سموم شيميايي بوده است و به درآمد كشاورز تنها در قالب كاهش هزينههاي مصرف سموم توجه شده است و به درآمد كلي كشاورز توجه كافي نشده است، بنابراين پيشنهاد مشخص نگارنده جايگزين مديريت تلفيقي محصول (Integrated Crop Management) بهجاي كنترل تلفيقي آفات (Integrated Pest Management) است.
مديريت تلفيقي محصول، نوعي استراتژي كشت است كه در آن كشاورز درصدد حفاظت و بهبود محيط زيست و در كنار آن به فكر توليد غذاي سالم با صرفهي اقتصادي است، بهعبارت ديگر كشاورز درنهايت درصدد دستيابي به سودي متعارف است.
ICM بر پايهي درك تعاملات بيولوژيكي و اكولوژيكي چرخههاي مواد غذايي، آفات، علفهاي هرز و بيماريها در كنار روشهاي مديريت كشاورزي است. ICM همچنين متناسب با پايداري و بهبود منابع طبيعي است.
ICM داراي اصولي پايهاي بدين شرح است:
• كاهش وابستگي به نهادهها همانند سموم و كودهاي شيميايي توسط يافتن جايگزينهاي مناسب
• كنترل حاصلخيزي خاك
• استفاده از بقاياي گياهي و كودهاي حيواني در صورتيكه تهديدي براي سلامت خاك، آب، حيات وحش، انسان و حيوانات نباشد.
• كاهش آلودگي آب، هوا و خاك
• كاهش كلي مصرف سوختهاي فسيلي با كمك بهبود توازن انرژي درون مزرعه
• در نظر گرفتن و بهبود چشمانداز مزرعه
در ICM برخلاف IPM تنها به كاهش مصرف سموم شيميايي توجه نميشود بلكه به كاهش مصرف كود و سوخت فسيلي، كاهش آلودگيهاي زيست محيطي، بهبود تنوع اكولوژيكي، بهبود چشمانداز و در نهايت افزايش درآمد كشاورز توجه ميشود.
انتهاي پيام
منابع:
1.چياني،فريبرز،1382، نگاهي به: تامين، توزيع و قيمت سموم دفع آفات نباتي در نيمه اول سال 1382، اداره كل نظارت بر كالاهاي غيرفلزي
2.خسروي، عبدالرحيم، 1379، نگرشي بر عملكرد سازمان حفظ نباتات در راستاي طرح كاهش مصرف سموم (78-1374) شوراي عالي سياستگذاري كاهش مصرف سموم و كودهاي شيميايي در كشاورزي
3.سالنامه آماري كشور، 1380، مركز آمار ايران
4. مصوبه شوراي اقتصاد، 1382، سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور
5. وزارت جهادكشاورزي، 1381، عملكرد هفت ساله مبارزه بيولوژيك 80-1374
6Alimoeso, s.and Ir.Nasikin.2001.Country Report -Indonesia. Prepared for the Meeting of the programme Advisory committee.pp4-11
7Allen, W.A. and E.G.Rajotte.1990. The Changing role of extension entomology
8Baik uhm,Ki, 1999, Integtated pest managment : food &frtilizer, Technology center
9Consumer response to information on integrated pest management 1992.J.food safety
10Flint , ML,S.Daar and R,Moliner,1991.Establishing integerated pest management policies and programs
11Olkowski, w,and s.Daar .1991 Common sense pest control Taunton press
12Proceediings of National Inegerated pest managment frount 1992
13Sorby,K , and G. fleischer.2003. Integerated pest managment in Development . Review of Trend and Implementation Strategies
14Yudelman, M and A. Ratta.1998. pest management and food production . Looking to the future Food, Agriculture, and the Enviroment Discussion
15www.aces.edu/depatment /imp
16www.biconet.com
17www.co-op.co.uk
18www.Feweb.vn.nl
19www.reeusda.gov