يك متخصص باستانشناسي عصر آهن ايران و دورهي ماد معتقد است: گروه پژوهشي اشياي تاريخي ـ فرهنگي پژوهشكدهي باستانشناسي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بايد با مطالعهي علمي اشياي حراجشده در حراجي كامينسكي آمريكا، اصيل يا غيراصيل بودن آنها را ثابت و با تنظيم دادخواستي به مراجع بينالمللي، اعلام كنند كه كداميك از اين اشيا، اصيل و به فرهنگ ايراني مربوط هستند، سپس درخواست بازگرداندن آنها را به كشور داشته باشند.
مهرداد ملكزاده در گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اينكه چگونگي برگرداندن اشياي اصيل حراجشده در اينگونه حراجيها، به حوزههاي حقوقي و روابط بينالملل سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري مربوط است، ادامه داد: از نظر قانوني، حوزهي حقوقي و روابط بينالملل سازمان همراه پژوهشكدهي باستانشناسي بايد پيگير اين قضيه باشد.
وي گفت: اشياي جيرفت هم همين وضعيت را داشتند؛ نخست بسيار خوب خريده شدند، سپس قاچاق آنها و ساخت بدل اين اشيا بهشدت آغاز شد، حتا گاهي روي يك شيء اصيل، يك نقش قديمي تراشيده ميشد. اين اتفاق بسيار زياد براي جيرفت پيش آمده است.
او با تأكيد بر وجود اين قضيه در فرهنگهاي ديگر ايران، افزود: گاهي يك شيء اصيل يا نقش آن بدل است يا چند تكه از چند شيء اصيل به هم چسبانده شدهاند و يك شيء را از آن درست كردهاند كه در اصطلاح قاچاقفروشان به آن «حَلَق» يعني ملحق كردن چيزها به هم ميگويند.
وي در توضيح وضعيت اشياي منسوبشده به آثار فرهنگي و هنري محوطههاي تاريخي لرستان و چند شيء متعلق به دورهي هخامنشيان، اظهار داشت: بسياري از اين اشيا، تقلبياند و بعضي از آنها قطعا به لرستان متعلقاند، يعني به اقليم فرهنگي لرستان مربوط هستند و در اصطلاح به آنها «مفرغينههاي لرستاني» گفته ميشود. همچنين چند شمشير و خنجر كه شبيه مفرغهاي لرستاناند و به حفاريهاي من در محوطهي سنگتراشان شبيهاند، بهنظر من، اصل هستند؛ ولي نميدانم به كدام تپه و كدام محوطه تعلق دارند، چون شايد هزاران اثر شبيه اين خنجرها در گنجينههاي مختلفي مانند ايران، اروپا، آمريكا و حتا ژاپن پراكنده باشند و ميدانيم كه بيشتر اين اشيا به ايران غربي مربوط هستند.
او لرستان فرهنگي را شامل استان لرستان امروزي، استان ايلام و جنوب استان كرمانشاه كه مربوط به اقليم لرستاناند، دانست.
ملكزاده برخي از اشياي مفرغي ديگر را كه در حراج كامينسكي حراج شدهاند و به تمدن لرستان در غرب نسبت داده شدهاند، به كرانههاي جنوبي درياي مازندران مربوط دانست و بيان كرد: چند مجسمهي سفالي نيز در بين اين اشيا بهچشم ميخورند كه با گونهشناسي و شكلشناسي غريب و بعيدي كه دارند، بهنظر نميآيد اصل باشند.
وي صنعت بدلسازي را در دنيا بسيار رايج دانست و افزود: از آنجا كه اين اشيا در آن طرف آب، مشتري زيادي دارند، بدل آنها بسيار زياد درست ميشود.
او با اشاره به موضوع پاياننامهي دورهي كارشناسي خود با عنوان «اشياي ماد و هخامنشي و اصل و بدل بودن آنها»، اظهار كرد: بهنظر من، ميزان تقلبي بودن اين اشيا نه صددرصد، ولي بسيار زياد است. دربارهي اصل يا بدل هيچ شيء تا زماني كه روي آن آزمايشهاي فيزيكي و شيميايي انجام نشود، نظر قطعي و صددرصدي نميتوان داد. مثلا از طريق عكسهايي كه در اختيار داريم، مجبوريم به نگارهشناسي آنها بسنده كنيم.
اين باستانشناس با اشاره به اصيل بودن شمشيرها، تبرها و مفرغهايي كه به كرانههاي جنوبي درياي مازندران متعلقاند، گفت: چون اين اشيا، قيمت زيادي ندارند و نميارزد كه بدل آنها ساخته شود، احتمال اصيل بودن آنها بيشتر است.
وي تأكيد كرد: در يك نگاه آماري گذري، با توجه به اينكه اين اشيا را نميتوانيم لمس كنيم و ويژگيهاي آنها را دريابيم، بهنظر ميآيد، بيش از 85 درصد آثار در عكسهاي اين مجموعه، بدلياند.
ملكزاده اين اشيا را در صورت اصيل بودن، به هنر و فرهنگ نيمهي غربي و شمال غربي فلات ايران پيش از دورهي هخامنشيان مربوط دانست و ادامه داد: اينها از لحاظ همزماني به نيمهي نخست هزارهي اول قبل از ميلاد متعلقاند.
به گفتهي او، از آنجا كه بسياري از اوقات اشياي تاريخي در كشورهاي خارجي كارشناسي نميشوند و فقط در حراجيها فروخته ميشوند، با قيمتهاي كلان بهفروش ميرسند. گاهي ممكن است، روي مجموعهاي از اشيا شامل شش شيء اصيل و 20 شيء غيراصيل، مانور داده شود كه بهدليل وجود اشياي اصيل، بقيهي اشيا نيز داراي شناسنامهي آثار تاريخي اصيل ميشوند. اكنون هم بهنظر ميرسد، آنها روي چند شمشير مانور دادهاند و كل مجموعه را به حراج گذاشتهاند كه فروش خوبي هم دارند.
وي اعتقاد دارد: اگر اين اشيا خوب فروخته نميشدند، اين برگزاري حراج اشياي عتيقه هم بهوجود نميآمد.
اين باستانشناس دربارهي چگونگي خروج اين اشيا از ايران، اظهار داشت: بسياري از اين اشيا ميتوانند در ايران ساخته شده باشند و آنهايي كه بدل هستند، در تركيه يا سوريه ميتوانند بدل شده باشند. اكنون كارگاههاي بزرگ بدلسازي در اروپا و آمريكا وجود دارند.
وي در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا دربارهي اينكه ممكن است، برنامهريزي خاصي براي به حراج گذاشتن اشياي ايراني در كشور آمريكا شده باشد؟ بيان كرد: اين برنامهريزي نيست، داستان اين است كه عتيقهها و اشياي شرقي هميشه بازار گرمي در اروپا و آمريكا و بهتازگي در ژاپن دارند، چون خانوادههاي ثروتمند به داشتن اشيا و گنجينههاي خصوصي افتخار ميكنند و اين اشيا را به قيمتهاي زيادي ميخرند.
او اضافه كرد: در سيلي از مواد فرهنگي كه به آمريكا، اروپا و ژاپن سرازير ميشوند، سهم مواد ايراني بسيار كم است و اشياي چيني، هندي، آفريقايي و آمريكاي جنوبي در اين حراجيها سهم بيشتري دارند. در اين حراجيها برابر هر هزار شيء كه از آمريكاي جنوبي، چين، هند يا آفريقا فروخته ميشوند، شايد دو شيء ايراني هم بهفروش برسند. اين يك كار سودآور تجاري است كه در كنار اشياي تاريخي كشورهاي ديگر، اشياي تاريخي ايران هم بهفروش ميرسند.
به گزارش ايسنا، در اشيايي كه در حراجي كامينسكي در آمريكا ارايه شدهاند، از 12 ميخ برنزي، يك دهنهي برنزي اسب، يك شمشير كوچك فلزي، سه پيكان كوچك فلزي، يك ميلهي برنزي با سه سوراخ براي نگهداري دهنهي اسب، خنجري برنزي، تبري برنزي و تاج كوچك برنزي با دست كم 3200 سال قدمت مربوط به محوطهي تاريخي لرستان در غرب، يك مهر زيباي حجاريشده از جنس سنگهاي لاجوردي در دورهي ساسانيان با قدمتي بين 1400 تا 1800 سال، مجسمهي يك مرد ريشدار و دو مجسمهي سفالي از دو جنگجو متعلق به دورهي هخامنشيان نام برده شده است.
انتهاي پيام