اشاره:
آنچه كه در پي ميآيد متن كامل دومين و آخرين بخش از نهمين كارگاه سياستهاي مديريت و بهرهبرداري از مخازن نفت و گاز است كه به موضوع " رابطهي صنعت و دانشگاه در بخش بالادستي نفت و گاز" اختصاص داشت.
در اين كارگاه كه از سوي سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) برگزار شد، دكتر رياض خراط به بيان راهبردهاي پيشنهادي خود براي حل نقصانهاي موجود در اين روابط پرداخت.
در پي بخش پاياني متن كامل اين گزارش به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميشود.
تعداد اندك نيروهاي دكتري مهندسي نفت كشور
خبرنگار:
هماكنون چند نيروي دكتراي نفت در وزارت نفت وجود دارد؟
دكتر رياض خراط:
در حال حاضر با تعدادي كه بازگشتند 15 نفر هم نيستند.
خبرنگار:
شنيدهها حاكيست در گذشته تعداد بسيار كمتر از اين ميزان بود؟
دكتر رياض خراط:|
در گذشته به طور كلي تنها حدود 2 يا3 نفر دكتراي نفت در داخل كشور وجود داشت.
كاركردهاي افزايش تعداد دانشكدههاي نفت
دشوارهاي برنامهريزي براي جذب نفرات برتر كنكور در رشتهي نفت
خبرنگار:
نظر شما دربارهي افزايش تعداد دانشكدههاي نفت چيست؟
دكتر رياض خراط:
من از ديد «ملي» به اين موضوع نگاه ميكنم، بنابراين افزايش تعداد دانشگاههاي نفت مثبت است، از اين جهت كه افزايش دانشگاهها سبب ميشود نخبگان وارد نفت شوند. شايد برخي دانشگاهيان احساس كنند، نظر من منفي است، اما به نظر من تنها راه وارد كردن نخبگان به نفت تاسيس دانشكدههاي جديد در دانشگاههاي معتبر كشور است، واقعيت اين است كه هر قدر هم تبليغات گسترده صورت گيرد باز هم ورود نخبگان به دانشگاه صنعت نفت محدود خواهد بود. در مقاطعي توانستهايم برخي از نخبگان را وارد نفت كنيم اما هنوز هم موفق به جذب 100 نفر اول كنكور در نفت نشدهايم.
خبرنگار:
آيا به اين دليل نيست كه وزارت نفت بورس مناسبي در اختيار دانشجويان قرار نميدهد؟
دكتر رياض خراط:
در حال حاضر بورس به هيچ عنوان معني ندارد. توجه داشته باشيد هماكنون با 30-40 هزارتومان نميتوان افراد را جذب كرد.
خبرنگار:
در كارگاههاي متعددي كه ما دربارهي وضعيت آموزش عالي و روابط صنعت و دانشگاه در بالادستي نفت داشتيم، اين بحث مطرح شده است كه هماكنون نفرات برتر كنكور بيشتر الكترونيك و با رشتههايي را براي ادامهي تحصيل انتخاب ميكنند كه بازار كار اصلي آن ها در خارج از كشور است، به بيان ديگر تقريباً تمام اين دانشجويان به كشورهاي توسعهيافته تحويل داده ميشوند؛ چرا كه امكانات پژوهشي و بازار كار لازم در اين رشتهها در ايران كيفيت لازم را ندارد. اما اگر وزارت نفت با همكاري وزارت علوم، مجلس و معاونت برنامهريزي رياست جمهوري، با امتيازات ويژه بورس جذابي را براي رتبههاي برتر كنكور رياضي در نظر بگيرد، تا اندازهاي ميتوان اين مشكل را حل كرد. اگر دانشجويان مشاهده كنند صنعت براي آنها ارزش قائل شده است، پس از فارغالتحصيلي نيز وابستگي بيشتري به صنعت كشور خود خواهند داشت؛ اين طور به نظر نميرسد؟
دكتر رياض خراط:
خوب است اما بايد بررسي شود كه از نظر قانوني ميتوان اين كار را انجام داد يا خير. مطرح كردن مسئلهي مهمي نظير «هماهنگ كردن حقوقها» معضلي بسيار اساسي براي نفت ايجاد كرد. طرحي به نام "طرح نخبگان" در وزارت نفت تصويب شد، مطابق با اين طرح افرادي كه موفق به كسب معدل 17 و بالاتر از آن در دانشگاههاي معتبر نظير نفت، تهران، امير كبير و صنعتي شريف شوند، زمانيكه كه شروع به كار كنند حقوقشان دو برابر نيروهاي ديگر خواهد بود. اما اين دانشجويان به اين هم راضي نيستند، به طور مثال اگر 300 هزار تومان 500 يا 700هزار تومان هم شود براي آنها ملاك نيست، عدهاي به دنبال ترقي و ادامهي تحصيل هستند. از سوي ديگر بايد توجه كرد كه صنعت نفت نيازي جدي به تكنسينهاي خوب دارد.
زمانيكه بحث هماهنگ كردن حقوق مطرح شد، وزارت نفت نتوانست اين مشكل را به طور جدي حل كند. به عبارت بهتر تعداد افرادي كه متقاضي بازنشستگي هستند، افزايش يافت است، بحثهايي در جريان است كه از بازنشسته شدن ا فراد با تجربه در وزارت نفت خبر ميدهد. هماكنون ميتوان اين سوال را مطرح كرد؛ دليل اينكه اين افراد متقاضي بازنشستگي در نفت هستند، چيست؟ واقعيت اين است كه آنها احساس ميكنند كه اگر هم اكنون بازنشست شوند امتيازاتي كه پيش از اين وزارت نفت تقبل ميكرد را دريافت ميكنند اما زمانيكه سازو كار هماهنگ كردن حقوقها مطرح ميشود، قوانين جديد حقوق و مزاياي بازنشستگي آنها تعيين خواهد كرد.
صد سال از توليد نفت ايران ميگذرد در حاليكه بعد از سالها به تازگي به اين نتيجه رسيدهايم كه با كمبود نيروي انساني مواجهيم، پيش از اين تنها يك دانشگاه نفت نيروي انساني مورد نياز مخازن كشور را تربيت ميكرد. اين دانشگاه تنها قادر به تربيت 30 تا40 نيروي انساني متخصص در هر سال بود، خوشبختانه هماكنون در 5 دانشگاه كشور رشتهي نفت تدريس ميشود و بهترينها جذب اين رشته ميشوند. كشوري نظير فرانسه بدون داشتن نفت شركت معتبري مانند Total دارد يا استراليا كه CS" آيرو" دارد، اين مركز تنها به نفت اختصاص داشته كه در آن 200 دكتر، تحقيقات و پژوهش در اين حوزه را برعهده دارند، آنها نرمافزارهاي نفتي را طراحي و به كشورهاي ديگر نظير ايران ميفروشند.
مسئله مهاجرت مهندسان نفت و
ضرورت برنامه ريزي درازمدت نيروي انساني
نكته مهمتري كه بايد به آن اشاره كنم اين است كه هماكنون قادر به نگهداري نيروهاي انساني خود نيستيم، علت آن نياز كشورهاي ديگر نظير كانادا،كشورهاي منطقه خليج فارس، اروپا و استراليا به نيروي انساني متخصص است. اين كشورها به دنبال جذب نيروهاي جوان ايراني هستند، اين مشكل بسيار جدي و گسترده است، تعدادي از نيرويي كه در اين بخش تربيت ميكنيم به كشورهاي ديگر منتقل ميشود، تنها علت آن مسائل حقوقي و رفاهي است.
حال كه شما شروع به بررسي معضلات و مشكلات اين بخش كردهايد بايد محورهايي همچون برنامهريزي درازمدت در نيروي انساني، بالا بردن دانش فني، افزايش تعداد نيروهاي متخصص، آموزشهاي متناسب و همچنين حفظ نيروها را مورد بررسي قرار دهيد.
افزايش تقاضاي جهاني نيروي متخصص مهندسي نفت
و فاصله زياد دستمزدهاي داخلي و خارجي
چندي پيش در گفت و گويي كه با رئيس كل SPE داشتم، وي عنوان كرد ما تنها به دنبال افرادي هستيم كه به زبان انگليسي تسلط داشته باشند. در حال حاضر آنقدر نياز به متخصص نفت افزايش يافته كه نيروهايي از هند نيز جذب ميشوند. علت اين كمبود نيرو قيمت اندك نفت در گذشته بود، به دليل همين قيمت پايين هيچكس به ادامه تحصيل در اين رشته تشويق نميشد. دورهاي كه قيمت نفت تنها 10 دلار بود، تعداد اندكي نيرو در اين رشته در در دانشگاههاي جهان تربيت ميشدند. در حاليكه هماكنون دنيا با معضل نبود فارغالتحصيل رشتهي نفت مواجه است، صنعت هم تشنهي اينگونه نيروهاست، مسلما اگر كسي به زبان انگليسي تخصصي تسلط داشته و در كنار آن دانش فني نفت هم داشته باشد به راحتي در بهترين شركتهاي نفتي دنيا پذيرفته ميشود. متاسفانه بنابر دلايل عنوان شده هماكنون با ريزش نيرومتخصص در رشتهي نفت مواجه هستيم.
امروزه در آمريكا و كاناداكمترين ميزان دستمزد در اين رشته معادل 100 هزار دلار ست، هماكنون يك PHD تازه فارغالتحصيل10هزار دلار در ماه حقوق ميگيرد، متاسفانه 4 تن از PHDها از كشور خارج شدهاند، 2 تن از دانشگاه شريف و دو نفر ديگر از R&D بودند. مالزي كه يك كشور جهان سوم است 8 هزار دلار در پتروناس به يكي از اين افراد پرداخت ميكند. درحاليكه همين "پتروناس" از ايران، سودان، ونزوئلا با نيروهاي ايراني پروژه ميگيرد، هماكنون رقابت بسيار شديدي براي جذب نيرو بين شركتهاي مختلف بوجود آمده است، شركت پتروناس مالزي در بازارهاي دوبي و بحرين به دنبال جذب نيروست.
جوانان ايراني پس از فراغت از تحصيل و بازگشت به كشور، موقعيت خود را با جوانان همسطح خود در كشورهاي ديگر مقايسه ميكنند، لذا رغبت به كار در آنها كاهش ميِيابد به اين دليل كه واقعا توان مبارزه با مشكلات را ندارند. بايد بگويم افرادي كه به اين بخش ميآيند بايد عاشق باشند و عشق به كار داشته باشند اگر اينگونه باشد در جهت بهبود شرايط قدم خواهند برداشت.
افزايش قيمت نفت سبب افزايش رقابت ميان شركتهاي نفتي دنيا شده است، نفت سنگين كانادا در گذشته بياعتبار بود، به عبارت ديگر در سال 90 براي توليد هر بشكه نفت سنگين 12 دلار هزينه ميشد در حاليكه قيمت فروش آن 25 دلار بود. اما هماكنون قيمت همان نفت سنگين بسيار بيشتر از اين اندازه است، در حالي كه هزينه توليد آن با استفاده از تكنولوژيهاي جديد به 10 دلار كاهش يافته است. فرصتهاي جديد برداشت نفت باعث شده است كه در حال حاضر شركتهاي نفتي بدون وقفه درگير جذب نيروهاي انساني ديگر كشورها هستند به اين دليل كه با كمبود نيروي انساني براي انجام پروژههاي جديدشان مواجهاند. آنها در تمام سمينارهاي "SPE" ميزي براي استخدام اختصاص دادهاند، افراد شركت كننده رزومه خود را اعلام ميكنند، اگر قابل پذيرش باشد همانجا استخدام ميشوند.
اگر چه صنعت نفت كشور 100 سال سابقه دارد اما از نظر دانشگاهي هنوز در مراحل ابتدايي و پايه قرار داريم، اگر تعداد دكتراي نفت كشور50 تن بود براحتي قادر به حل بسياري از مشكلات اين صنعت بوديم. به گونهاي كه اين 50 نيروي دكترا در قالب تيمهاي تخصصي مشكلات نفت را برطرف ميكردند، اگر اين تعداد دكتر در كشور حضور داشتند انجام كارها به صورت تيمي تشويق ميشد. اين تيمها ميتواند شامل 2 يا 3 استاد به همراه نيروهاي جوان باشد كه اين اساتيد نيروهاي جوان را هدايت و راهنمايي كنند.
واقعيت اين است كه ما تنها در انستيتو نفت به جذب 30 نيرو نياز داريم. اگر اين مسئله را از آقاي دكتر جلالي رئيس انستيتو نيز بپرسيد، ايشان تاييد خواهد كرد. من در جلسات انتخاب نيروها براي اعزام به خارج از كشور حضور داشتم. در دانشگاه شريف، دانشگاه تهران و دانشگاه اميركبير نيز بايد اين تعداد نيرو فعاليت كنند چراكه در اين دانشگاهها هزينهي بسياري صرف تاسيس انستيتوهاي نفت شده است، اما موفقيت اين است كه بتوانيم اين نيروها را پس از بازگشت نگهداري كنيم.
بايد به بررسي اين موضوع پرداخت كه چرا مجلس، وزارت نفت، آموزش عالي و معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي براي نگهداري نيروي انساني برنامهاي تدوين نميكنند، البته معاونت نيروي انساني وزارت نفت طرحي براي اين مسئله تدوين كرده بود. زمانيكه قرار شد تعدادي براي ادامه تحصيل به خارج از كشور بروند و انستيتوها در دانشگاههاي مختلف تاسيس شود طرحي براي نگهداري نيروها پس از بازگشت تدوين شد. طرح مذكور شامل مبلغي وام بود كه در ابتداي ورودشان به آنها پرداخت ميشد، همچنين قرار بر اين شد در ابتداي ورود حقوق آنها 120 درصد افزايش داشه باشد و در هر سال يك رتبه بگيرند. اين طرح مصوب شده است اما اينكه هماكنون اجرا ميشود يا خير اطلاعي از آن ندارم. به بيان ديگر در معاونت نيروي انساني وزارت نفت هم در اينباره فكر شده و برنامههاي مدوني نيز در راستاي بازگشت و نگهداري نيروهاي اعزامي طراحي شده است. پس از اعزام نيروها اعتقاد من اين بود كه اگر 50 درصد هم ريزش داشته باشيم باز هم موفقيم. رئيس پژوهشگاه صنعت نفت اعلام كرده است هماكنون پژوهشگاه صنعت نفت نياز به 300 نيروي دكتراي نفت دارد.
هفتهي پژوهش فرصتي براي طرح ديدگاههاي استادان و پژوهشگران در نشستهاي مشترك
بايد از مسوولان اين بخش پرسيد تا چه زمان ميخواهيد هفتهي پژوهش برگزار و هزينهي هنگفتي صرف آن كنيد، آيا تاكنون پيش آمده است كه جوياي مشكلات واقعي دانشگاه با وزارت نفت شديد، آيا تاكنون پرسشنامهاي تدوين كردهايد كه از اساتيد جوياي مشكلاتي نظير انتظار يكساله براي پروژه، عدم واگذاري اطلاعات و .... شديد. اينها سوالاتي است كه بايد در نشستهاي هفتهي پژوهش پاسخ داده شود يا اينكه نشستهاي خبري در اين هفته برگزار شود كه در آن متوليان امر و اساتيد روبروي يكديگر قرار گرفته و با تبادل نظر مسايل و مشكلات اين بخش را به گونهاي حل كنند، نه اينكه هفتهي پژوهش تنها به تبليغات سپري شود.
همكاران هيئت علمي ميدانند كه وظيفه ايشان بغير از تدريس تحقيق و پژوهش است. در مراكز علمي دنيا پس ازاستخدام با پرسش publish or pershبه معناي: يا بايد تحقيق كني و مقالهاي منتشر كني و يا بايد از كار كنار بري، مواجه هستند. در حاليكه اين افراد به خارج از كشور رفتهاند و براي اخذ دكترا مقالههايي منتشر كردهاند، هماكنون به كشور خود بازگشته تا كارشان را ادامه دهند اما متاسفانه با مشكلاتي مواجه ميشوند.
واقعيت اين است كه اگرمرحوم دكتر دانش(استاد ايراني دانشگاه هريوت وات)، به آن مقام علمي دستيافت، در حقيقت تجربهاش را در ايران كسب كرد. اما از آنجاكه در ايران براي گرفتن پروژه در ان زمان با مشكلات بسياري مواجه شد به خارج از كشور رفت. در خارج از كشور اساتيد از جانب شركتهاي نفتي پشتيباني ميشوند. به بيان ديگر دانشكدههاي نفت كشورهاي ديگر بودجهاي از دانشگاهها دريافت نميكنند و اساتيد به استخدام پروژهها درميآيند، حقوق و مزاياي اساتيد از جانب پروژهها تامين ميشود.
خبرنگار:
گفته ميشود مرحوم دكتر دانش در PVT برجستهترين استاد در دنيا بودند.
دكتر رياض خراط:
مرحوم دكتر دانش بهترين استاد PVT بود، هماكنون نيز من كتاب PVT وي را در دانشگاه تدريس ميكنم. دكتر دانش در دنيا مرجع بود. هماكنون اساتيد ايراني بسياري نظير دكتر فيروز آبادي، دكتر سعيدي، دكتر كاظمي، دكتر سميعي، دكتر وثوقي و دكتر فصيحي در دنيا صاحبنظر هستند. بدون شك كشور از لحاظ نيروي انساني داراي ظرفيتهاي بسيار قوي و قدرتمندي ست. در حال حاضر در برخي دانشگاههاي كشور دورهي دكترا ايجاد شده است و مقالات علمي بنيادي به چاپ ميرسد.
غفلت از نقش مطالعاتي و پژوهشي بخش خصوصي
خبرنگار:
آيا يكي از راههاي حل معضلات پيشگفته فعال شدن بخش خصوصي در صنعت نفت نيست، چراكه بخش خصوصي محذوريتهاي پرداخت حقوق را ندارد. نظر شما در رابطه با اينكه در بخشهاي مختلف نظير حفاري، مطالعات، اكتشاف شركتهاي خصوصي توسعه يابند ، چيست؟ توضيح دهيد چقدر ميتوان براي نيروهاي داخلي در اين شركتها فرصتهاي شغلي ايجاد كرد؟
دكتر رياض خراط:
خوشبختانه در بخش خصوصي فعاليتهاي خوبي در بخش مطالعات انجام شد اما متاسفانه دوام نداشت و خيلي از شركتها تعطيل شدند. در حفاري هم شركتهاي خصوصي فعاليت دارند اما اين فعاليت بسيار محدود است.
خبرنگار:
آيا در بخش مطالعات لازم بود كه شركتهاي خصوصي تشكيل شوند؟
دكتر رياض خراط:
افرادي كه در برخي شركتها حضور داشتند به جاي اينكه به خارج از كشور بروند در اين شركتها مطالعات بسيار خوبي انجام دادند، در مجموع كار آنها مثبت بود. اما با توجه به اينكه اين كار تنها وابسته به وزارت نفت است و فقط بايد از آنها پروژه گرفته شود، محدوديتهاي مذكور براي تعداد زيادي از شركتهاي خصوصي مشكلساز شده و ورشكسته شدند، به تعبيرديگر اين شركتها يا تعطيل هستند و يا تعليق، تعدادي هم كه به فعاليت خود ادامه ميدهند بايد تلاش بسيار زيادي براي ماندن انجام دهند.
مزيت ديگر بخشهاي خصوصي جذب بهترينهاي اين رشته است، به اين دليل كه آنها محدوديت در پرداخت حقوق ندارند، به تعبيربهتر به علت نداشتن محدوديت پرداخت بهترين نيروها را ميتوانند جذب كنند، اگر شركتهاي خصوصي حضور داشتند، بهترين فارغالتحصيلان را جذب ميكردند، همچنين بهترين افرادي كه در گذشته در صنعت نفت فعاليت ميكردند كه هماكنون به هر دليلي از سيستم خارج شدهاند را دور هم جمع ميكردند.
در حوزهي مطالعات بخش خصوصي بسيار رضايت بخش عمل كرد و موفق به جذب و نگهداري نيروي انساني در آن برهه از زمان شد، اما در حفاري به اين دليل كه نياز به سرمايهگذاري بسيار بالايي دارد نظير خريد دكل كه در توان بخش خصوصي نيست، به آهستگي در حال حركت است، البته 3 شركت توانستهاند براي كشور دكل خريداري كنند. شركتهاي مشاور ميتوانند به عنوان بازوي شركت نفت عمل كنند.
عقبماندگي مطالعات مخازن و خسارات ناشي از آن
خبرنگار:
چند درصد از مخازن كشور مطالعات جامع شدهاند؟
دكتر رياض خراط:
به طور مسلم تعدادي از مخازن كشور مورد مطالعه قرار گرفتهاند اما اين مطالعات بايد بهروز شود بنابراين هميشه كار براي انجام وجود دارد، به اين دليل كه مطالعات انجام شده نياز به بازبيني دارد و بايد به روز شود.
تعداد مخازن بزرگ حدود 20 عدد است. در طول سالهاي گذشته 8 مخزن توسط شركت نفت مورد مطالعه قرار گرفت است. نام مطالعات مذكور را مطالعات اوليه دانهي درشت نهادند، به اين معنا كه تقسيمبندي مخزن را بزرگ در نظر ميگيرند، اما مطالعات دانهريز مطالعاتي است كه با دقت بالا انجا ميشود. مسئلهي فرهنگ مطالعات بايد در ميان مديران جا بيافتد.
خبرنگار:
توضيح دهيد كه انجام مطالعات چه نقشي در بازيابي اوليه دارد؟
دكتر رياض خراط:
مطالعات مخزن به اين علت صورت ميگيرد كه شناخت بهتري از رفتار مخزن پيدا كنيم، در اين صورت ميتوانيم توليد اوليه را به شكل برنامه ريزي شدهاي انجام دهيم. بنابراين مطالعات مخزن كمك شاياني به برداشت اوليه علمي ميكند.
به بيان ديگر با توجه به شناخت اوليهاي كه از مخزن وجود دارد پس از اولين توليد مخزن ميتوان با توجه به مطالعه و تاريخچه توليد مخزن، رفتار آن را بهتر توصيف كرد. هرگاه مدلي از مخزن در اختيار باشد به اين معناست كه مخزن داراي شناسنامه است. اين شناسنامه در ابتدا بايد با اصل مخزن با توجه به شناخت اوليه و برداشتي كه انجام شده تطابق واقعي داشته باشد، پس از آن ميتوان براي آينده مخزن پيشبينيهايي انجام داد.
زمانيكه مخزن را بهتر شناختيم نسبت به نحوه برداشت و نرخ برداشت، به طور آگاهانه و هدفمند تصميم ميگيريم ، به طور نمونه پس از شناسايي مخزن معين ميشود چند چاه بايد حفر شود؟ به بيان ديگر ميتوان تعداد چاهها را در مدل مشخص كرد، در اين صورت نيازي به حفاري اضافه نيست، نبايد حفاريها را بدون مدلسازي در مخازن انجام دهيم و منتظر نتايج آن باشيم بلكه بايد از طريق مدلسازي بهترين حفاري و بهترين برداشت را بهوجود آوريم. علت عدم موفقيت برخي از حفاريهاي افقي در ايران نبود شناخت كافي از مخازن بود، اما با طراحي مدلها و انجام مدلسازي براي مخازن مسيرهاي عبور متههاي حفاري و چگونگي انجام حفاري تعيين ميشود، همچنين اين نتيجه حاصل ميشود كه كدام بخش مخازن داراي نفت بيشتري است و نفوذپذيري خوبي براي حفر چاه دارد. لذا با انجام مدلسازي ميتوانند طرحهاي توسعهي موفقي در مخازن اجرا كنند. همچنين بر اساس دادههايي كه مدل مخزن به دست ميدهد، ميتوان با كم و زياد كردن دبي برداشت، به توليد بهينه(كه ضرورتاً توليد حداكثري نيست) و بالاترين ضريب برداشت دست يافت، در اين صورت نيازي به حفر چاه اضافه در مخزن براي افزايش برداشت نداريم. اين از محاسن و مزاياي مدلهاست. از طريق اين مدلها ميتوان مكانهاي حفاري را معين كرد. بنابراين مطالعات و مدل سازي مخزن كمك ميكند ضريب بازيابي نهايي به حداكثر برسد، در اين صورت ميتوان گفت مديريت مخزن به معناي علمي آن تا حدودي انجام گرفته است.
انجام مطالعات مذكور نهتنها سبب افزايش ضريب بازيابي و بهرهوري بيشتر مخازن ميشود بلكه سبب ميشود از نظر اقتصادي مدل خوبي براي مخازن داشته باشيم، كه در اين صورت ميتوان براي برداشت ثانويه و ثالثيه هم برنامهريزي بهتري كرد.
خبرنگار:
در چه فاصلهي زماني مطالعات مخازن بايد به روز شود؟
دكتر رياض خراط:
حداقل 3 سال و حداكثر 5 سال يكبار مطالعات مخازن بايد به روز شوند، البته اين مسئله به شرايط مخازن و مسيري كه در آن قرار دارند، بستگي دارد. اگر مخازن داراي روند طبيعي باشند، گاه تا 5 سال داراي تغييرات بسيار ناچيزي خواهند بود. بنابراين بهروز كردن مطالعات مخازن به شرايط مخزن وابسته است.
اغلب مخازن با شيوهي بازيابي اوليه توليد ميكنند
پژوهش در بازيابي ثانويه صفر است
خبرنگار:
چند درصد از مخازن ما در مرحلهي بازيابي اوليه قرار دارند؟
دكتر رياض:
مرحلهي بازيابي اوليه بدون هيچگونه تزريقي انجام ميشود. به تعبير ديگر پس از حفاري بدون اين كه انرژياي از خارج به مخزن وارد شود، توليد نفت تنها با انرژي خود مخزن انجام ميشود. در ايران تقريبا كل مخازن با اين روش توليد ميكنند. تعداد محدودي از مخازن نيز در مرحله بازيابي ثانويه قرار دارند؛ در اين مخازن، تزريق گاز با هدف تثبيت فشار مخزن و جلوگيري از افت توليد ضروري است.
خبرنگار:
وضعيت پژوهش در مرحلهي سوم بازيابي چگونه است؟
دكتر رياض خراط:
در اين مرحله بايد نفت را جابه جا كنيم. به تعبير بهتر اين مرحله مانند مرحلهي دوم نيست كه بخواهيم فشار و توليد را تثبيت كنيم، بلكه تنها هدفمان جابجايي نفت است. البته لازم به ذكر است؛ اين كار نيز با تزريق گاز و روشهاي ديگر ميسر ميشود. در مرحله سوم بازيابي ، پژوهش در حد صفر قرار دارد.
خسارات ناشي از بي توجهي به مطالعات مخزن و اهميت بازيابي اوليه
خبرنگار:
آيا اين تلقي كه به دليل كماهميت بودن مرحلهي بازيابي اوليه، انجام مطالعات در اين مرحله اهميت چنداني ندارد، نادرست نيست؟
دكتر رياض خراط:
بايد توجه كرد كه مرحله بازيابي اوليه از اهميت خاصي برخوردار است. ناكارآمدي مديريت مخزن و ضعف مطالعات در اين مرحله علاوه بر اين كه باعث افت توليد در مرحلهي بازيابي اوليه ميشود، در مراحل بعدي نيز توليد را با كاهش و معضلاتي مواجه مي كند و صدمهي بسيار بزرگي به مخزن وارد ميكند. اگر ميزان بازيابي اوليه كم باشد؛ به طور حتم بازيابي ثانويه و ثالثيه نميتواند آن را جبران كند. بنابراين سوءمديريت مخزن در مرحله ي بازيابي اوليه جبران ناپذير است.
مطالعات مخزن در اين مقطع بسيار حساس است و بايد اطلاعات خوبي از مخزن بهدست آيد. چنانكه توضيح داده شد پس از جمعآوري اطلاعات ميتوان براي مخزن مدل شبيهسازي طراحي كرد. در اين مدل رفتار آيندهي مخزن نيز روشن خواهد شد. همچنين مشخص ميشود با چه شيوهاي ميتوان برداشت را به بالاترين حد رساند.
انتهاي پيام