عبدالجواد موسوي: در هيچ دورهاي مثل بعد از انقلاب، طنز سياسي نداشتهايم
به گفتهي عبدالجواد موسوي، در هيچ دورهاي مثل 30 سال بعد از انقلاب، اين اندازه طنز سياسي نداشتهايم؛ هرچند اين موضوع آشكار نباشد. اين طنزپرداز در گفتوگو با خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در توضيحاتي دربارهي گرايش به طنزهاي سياسي و كمتوجهي به طنزهاي فرهنگي و اجتماعي و نقد رفتارهاي مردم، اظهار داشت: اين مشكل طنزنويسان نيست؛ چون اصولا جامعهي روشنفكري و مردم ما به گونهاي بودهاند كه معمولا رفتارهاي نابهنجار خودشان را نميبينند و دوست دارند تقصير خودشان را به گردن مسؤولان بياندازند. هميشه هم اينطور بوده است و انسان ايراني سعي ميكرده خود را هميشه بيعيب و نقص ببيند و نشان دهد و آنوقت ميگويند اينها همه تقصير حكومت است. او در عين حال افزود: البته به حكم الناس علي دين ملوكهم، يك جامعه و مردم آن به شدت از رفتارهاي مسؤولان تأثير ميپذيرند. اگر مسؤولان يك جامعه دروغگويي پيشه كنند، واضح است كه مردم آن جامعه به دروغگويي رغبت بسيار نشان خواهند داد. او همچنين گفت: به هرحال، چنين نگرشي در جامعه وجود دارد و طنزنويسان هم بخشي از همين جامعهي عادي و روشنفكرند كه خيلي به رفتارهاي قوم ايراني توجه نميكنند. البته داشتهايم كساني را كه توجه كردهاند و درخشانترين آنها، حافظ بوده كه بارها مسألهاي مثل ريا را مورد انتقاد قرار داده؛ هر چند انتقاد او هم صريح نبوده و رندانه و در پوشش و ظرافت بوده است. موسوي در ادامه گفت: در حال حاضر، طنز سياسي وجود دارد و همان طنزي است كه بيشتر به صورت شفاهي عرضه ميشود و در ديالوگها نمايان است. طنز سياسي هميشه بوده و هست؛ منتها به دليل فضاي بستهاي كه در مطبوعات و كتاب وجود دارد، طنز سياسي را آشكارا كمتر ميبينيم. ممكن است در شبهاي شعر و جشنوارهها كساني بيايند و اثر طنز ارائه دهند؛ اما در آن دو بخش كمتر ميبينيم و هر چه هم ارائه ميشود، در جاهايي است كه رسميت ندارند و به مجوز رسمي هم نياز ندارند. اين طنزپرداز در پايان متذكر شد: ما با افول طنز سياسي مواجهايم؛ اما نميتوان طنزنويس را منع كرد كه ننويسد و هرچقدر ننويسد و اين فضا بسته شود، توليد طنز سياسي بيشتر ميشود. انتهاي پيام