«دوره‌ي رياست او را بر باستان‌شناسي ايران بايد جزو درخشان‌ترين دوره‌ها به حساب آورد» گفته‌هاي محمدتقي عطايي درباره‌ي آذرنوش

محمدتقي عطايي ـ باستان‌شناس ـ پس از درگذشت مسعود آذرنوش مطلبي را به ياد او نوشت و در اختيار خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) قرار داد. او در بخشي از اين مطلب آورده است: در 10 سالي که اين نگارنده افتخار دانش‌آموزي از مسعود آذرنوش را داشته‌ام، نقش او در باستان‌شناسي ايران را از دو جنبه قابل بررسي مي‌دانم؛ تربيت نسل جديدي از باستان‌شناسان ايراني و تحول در نظام اداري پژوهشکده‌ي باستان‌شناسي. آذرنوش در زمان کوتاهي که در دانشگاه تهران به تدريس دروس باستان‌شناسي دوره‌ي اشکاني و ساساني مي‌پرداخت، سعي كرد تا به بهترين وجهي به مباحث مطرح در باستان‌شناسي اين دوره‌ها بپردازد. مباحث مطرح‌شده از سوي او به‌روز بودند و مطالب ارايه‌شده در جزوات سنتي يافت نمي‌شدند. در ارايه‌ي مطالب خستي به خرج نمي‌داد. بي‌ترديد تمامي ورودي‌هاي روزانه و شبانه سال 1376 دانشگاه تهران با اين سخن موافق‌اند که بخت بزرگ‌شان آن بود که دروس عملي کاوش آموزشي آن سال را به سرپرستي مسعود آذرنوش سپري کردند. او در آن سال به‌صورت عملي مفاهيم کاربردي در باستان‌شناسي از قبيل نقشه‌برداري توپوگرافي، نمونه‌برداري از اشياي باستاني، روش کاوش در باستان‌شناسي، عکاسي و ... را به‌صورت مبسوط به دانشجويانش آموخت. غير از تدريس باستان‌شناسي، با رفتار و کردارش نيز بسياري چيزها را به دانشجويانش مي‌آموخت. از خصوصيات فردي‌اش بايد از انضباط سخت، وقت‌شناسي و سخت‌گيري‌اش ياد كرد. همه‌ي اين‌ها در کنار چهره‌ي پرصلابت و عبوس، ظاهري مستبد به او داده بود؛ اما به واقع چنين نبود. به‌سادگي نقد را مي‌شنيد و اگر نظرش اشتباه بود، مي‌پذيرفت. از سمت و مقامي که داشت به نفع خود سود نمي‌برد. به گزارش ايسنا، عطايي در ادامه افزود است: از نظر شخصيتي، از آن دسته آدم‌هايي بود که ذاتا مديرند. او بود که وضع ساکن و بي‌جنب‌وجوش باستان‌شناسي ايران را پس از انقلاب سروساماني دوباره داد. نوشتن و گرفتن گزارش‌هاي کاوش‌ها و بررسي‌هاي باستان‌شناسي را او اجباري كرد و اگر کسي از اين قاعده تخطي مي‌کرد، مجوزي براي کار ديگر دريافت نمي‌کرد تا اين‌که گزارش معوقه‌ي خود را بنويسد و تحويل دهد. من از کسي نشنيدم که آذرنوش از پست مديريت پژوهشکده‌ي باستان‌شناسي سوءاستفاده مالي کرده باشد. در واقع، سرسخت‌ترين دشمنانش هم از چسباندن اين‌گونه وصله‌ها به او هراسان بودند. مسعود آذرنوش فردي محبوب براي برخي و مهيب و عظيم براي همه بود. دوره‌ي رياست او بر تشکيلات باستان‌شناسي ايران را پس از پيروزي انقلاب اسلامي بايد جزو درخشان‌ترين دوره‌ها به حساب آورد. آذرنوش از آن دسته مديراني بود که کشور ما به وجودشان سخت نيازمند است. شخصيت او براي من همراه قابل احترام است و اگرچه ديگر در ميان ما نيست، گرمي اشتياقش براي پيشرفت وطنش، ايران، در ذهن من خواهد ماند. شاگردي او براي من افتخار بزرگي بوده و هست. روانش شاد و ياد انوشه باد. انتهاي پيام
  • شنبه/ ۹ آذر ۱۳۸۷ / ۱۴:۳۲
  • دسته‌بندی: فرهنگ2
  • کد خبر: 8709-05592
  • خبرنگار :