اشاره:
آنچه كه در پي مي آيد متن كامل مقاله « تعيين و تبيين هدف در فرآيند برنامهريزي شهري» به نگارش دكتر حسين نورمحمد زاد، عضو هيأت علمي دانشكده شهرسازي و معماري يزد است كه پيش از اين در بيست و ششمين شماره نشريهي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران منتشر شده است.
سرويس مسائل راهبردي ايران به دنبال بررسي فرآيند هدفگذاري در طرحهاي شهري به منظور تسهيل دسترسي خبرنگاران سياستي و سياستپژوهان علاقهمند در حوزهي سياستهاي توسعهي شهري اقدام به انتشار اين مقاله مينمايد.
گفتني است، پيش از اين در دومين كارگاه بررسي و نقد طرح جامع تهران در سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران، فرآيند هدفگذاري در اين طرح مورد ارزيابي دانشگاهيان قرار گرفت.
سرويس مسائل راهبردي ايران، اظهار اميدواري ميكند ايجاد يك عرصه عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفهمندان با مديران و سياستگذاران دربارهي سياستها و برنامههاي توسعهي شهري، ضمن مستندسازي تاريخ فرآيند سياستگذاري توسعه شهري و نظارت عمومي بيشتر بر اين فرآيند، موجب طرح ديدگاههاي جديد و ارتقاي كيفيت فرآيند سياستگذاري در اين حوزه شود.
سرويس مسائل راهبردي ايران rahbord.isna@gmail.com آمادگي خود را براي انعكاس ديدگاههاي دستگاههاي مسوول، استادان، متخصصان و حرفه مندان به منظور بررسي دقيقتر ابعاد موضوع مورد بحث در اين مقاله اعلام ميكند.
در ادامه متن كامل اين مقاله به حضور خوانندگان گرامي تقديم ميشود.
تعيين و تبيين هدف در فرآيند برنامه ريزي شهر
چكيده
شهر و اجزاي آن، با مبادلاتي (جرم و انرژي و اطلاعات ) كه انجام مي دهند، دچار تحول و تغيير مي شوند. تحول و تغيير با خود، كمبودها، مسائل و مشكلات ، محدوديت ها و نيا زهايي را به همراه دارد. رفع كمبودها و نيازها و حل كردن مسائل و مشكلات، با تعيين و تبيين هدف شروع مي شود. با پرداختن به كمبودها و نيازها و محدوديت ها، هدف ابزاري، و با توجه به مسائل و مشكلات، هدف اساسي(بنياني) امكان تعيين و تبيين يافته، شهر را در مسيرحركت مشخص قرار خواهد داد. از اين رو، تعيين هدف در فرآيند برنامه ريزي شهر ضرورت يافته، لزوم تعين جايگاه آن در فرآيند يادشده، بيش از پيش احساس مي گردد. بررسي و مطالعه شهر با نگرش سيستماتيك، شهر را در سطوح و رده هاي گوناگون مطرح كرده، كمبودها و نيازها، مسائل و مشكلات و محدوديت هاي همان سطح و رده از شهر رابه عنوان خروجي (تبعيت از اصل سلسله مراتبي ) ارائه مي دهد. هدف طي فرآيندي به طور سلسله مراتبي تعيين و تبيين مي شود. ورودي اين فرآيند، خروجي (محصول و الگو) دو مرحله از فرآيند برنامه ريزي شهر، يعني اهداف فرادست و مرحله شناسايي و شناخت سيستم شهر ميباشد. در اين مقاله فرآيند تعيين و تبيين هدف به عنوان روشي ارائه مي گردد . با استفاده از مؤلفه ها، ابعاد و مشخصه ها، هدف تعيين و تبيين مي شود، تا در ادامه، با اولويت بندي آنها، به عنوان ورودي و ساير مراحل فرآيند برنامه ريزي شهر بتواند مورد استفاده قرار گيرد.
واژه هاي كليدي
فرآيند، هدف، سلسله مراتب، محصول، الگو، فعاليت ذهني.
مقدمه
شهر از يكسو با سيستم هاي هم ارز و شامل خود رابطه (بيروني )برقرار ميكند و از سوي ديگر رابطه هايي (دروني ) نيز اجزاي تشكيل دهنده آن با يكديگر دارند. از ديدگاه سيستمي مي توان گفت: اگر شهر به واسطه تخليه انرژي، فرسودگي، استهلاك، كهنگي اطلاعات، ناكارآمدي، كمبود، نارضايتي و ... دچار نارسايي هايي شود: رابطه ها (دروني و بيروني) دچار بر همخوردگي شده و از حالت توازن خارج ميشود. به حالت اخير «مسأله و مشكل » گفته ميشود با طرح «مسأله و مشكل» سيستم شهر و اجزاي آن و تدوين سلسله مراتبي آن در تمامي سطوح به نظر مي رسد به طرح «هدف» سيستم شهر به صورت مراتبي بتوان دست پيدا كرد، (شهيدي، 1368، ص 127). اين نوع هدف به عنوان هدف بينايي (اساسي) در نظر گرفته مي شود.
گاهي اوقات دستيابي به برخي از مؤلفه هاي هدف مانند: منابع، وسايل، عوامل و ... به عنوان هدف مطرح ميشود. به نحوي كه هدف بينايي فراموش مي شود . به نظر مي رسد اين موارد را نتوان به عنوان هدف مطرح نمود، بلكه آنها به عنوان شبه هدف (و به عبارت بهتر هدف ابزاري) قابل مطرح اند. با دستيابي به آنها ، امكان تحقق هدف بينايي فراهم مي شود.
اهداف، نشان دهنده وضعيت هايي از اين قرار خواهند بود: بر طرف كردن چه كمبودهايي موردنظر ميباشد؟ چه چيزهايي مورد نظر است؟ به چه چيزي در آينده بايد رسيد؟ چه مواردي پذيرفته يا رد خواهند شد؟ يا اينكه براي چه مسائل و مشكلاتي، راه حل ارائه خواهد شد؟ قصد ارزيابي، پذيرش يا رد چه چيزي را داريم؟ (قراگزلو، 1365، 72). تعيين و تبيين اهداف در برنامه ها و طرح هاي توسعه شهري، اين امكان را فراهم مي آورد، تا تصوير روشن تر از برنامه ريزي شهر به دست داده شود. نقاط، جهات و سمت و سوي فعاليت ها و اقدامات آتي مشخص و معين شود.
چنانچه هر يك از مؤ لفه هاي مطرح در فرآيند هدف گذاري به عنوان متغيير در نظر گرفته شود، بررسي رابطه بر هم خورده بين آنها "مسأله" تلقي مي شود. در صورتي كه با برقراري رابطه متغيرها، تاثير و تأثرات متغيرها بر يكديگر را مي توان جستجو نمود. شناخت تأثيرات اين متغيرها بر يكديگر، (تاجداري، 1373، 47) هدف خواهد بود. به اين ترتيب سئوال هايي از جمله سئوا ل هاي زير قابل طرح خواهد بود، كه دستيابي به پاسخ آنها را مي توان هدف اصلي اين مقاله در نظر گرفت.
1) از آنجا كه تعيين و تبيين اهداف يكي از مراحل فرآيند تهيه برنامهها و طرح هاي توسعه شهراست و اين فرآيند قابل تلقي به عنوان يك سيستم ( باز) است، ورودي ها و خروجي هاي آن چيست؟
2) چه مؤلفه هايي در تبيين اهداف مطرح اند؟
3) چگونه مي توان بر اساس اطلاعات حاصل از بررسي شرايط و وضعيت موجود مبادرت به تعيين و تبيين هدف نمود؟
4) اهداف در برنامه ها و طرح هاي توسعه شهر چگونه تعيين و تبيين مي شوند؟
چارچوب مفهومي و مؤلفه هاي هدف
هدف را مي توان به معني كمال مطلوب، آرمان، آرزو، ايده آل، دلخواه، شكل مطلوب ( آريانپور، 697،1382 ) نشانه ، مقصد و به طور كلي، بيان نتايج مورد انتظاري كه فعاليت هاي ما به سوي آنها جريان پيدا مي كند، (آيت اللهي، 1377، 59) دانست. اهداف را مي توان نتايج اميدها در نايل شدن به چيزي سواي فرآيند نايل آمدن به آنها در نظر گرفت. (در تعبيري، آيا نتيجه حاصله، با ابزار به كار برده شده تصديق مي گردد؟)
اين نتيجه نهايي، حاصل نتيجه مستقيم يك نياز يا آرزوست. هدف را به معني تلاشي دشوار، در رقابت بر سر كسب چيزي نيز به كار برده اند، خاستگاه شكل گيري هدف در ذهن انسان است. در اين صورت، مي بايد هدف را آن چه كه در ذهن براي آينده شكل مي گيرد، دانست، كه به عنوان ابزاري، نظير مفهومي براي دانستن و ارجاع به چيزي، كه درذهن به وجود مي آيد، قلمداد نمود.
دستيابي به هدف، در گرو تمامي تلاش ها در اين مسير خواهد بود ( مديريت اداره وتلاش كردن ). بديهي است كه اين امر به مفهوم خاص ارجاع داده مي شود. گذشته از آن، ممكن است هدف متوجه اظهاري واضح و آشكار كه در خودش، مفهومي جهت دانستن و ارجاع به چيزي(پديده اي )، كه در ذهن به وجود بيايد، را مورد اشاره قرار دهد، يا به طور ضمني به تصميمي بسيار قاطع در يك برنامه اشاره نمايد. ممكن است حالتي از تعادل يا موازنه، برابري در مقدار، وزن و ارزش، اهميت بين دو چيز يا دو پديده، يا اجزاي چيزي يا پديده اي مورد نظر باشد. هدف را مي توان سير از وضعيت و شرايط موجود هر چيز يا هر پديده، به وضعيت و شرايط مطلوب آن فرض كرد. در برنامهريزي منظور از هدف، نقاط كلي هستند، كه فعاليت هاي برنامه ريزي به طرف آنها در حركتند.
مسئوليت صورت بندي اهداف با عناصر تصميم گيرنده است. هدف بايد از ميان انديشه هاي مورد نظر افراد، گروه ها و سازمان هايي كه جامعه را تشكيل مي دهند تعيين شوند (چدويك ، 1978،31 ). منظور از هدف را مي توان در جملات زير مثال زد :
- دستيابي به حداكثر امكان براي ايجاد اشتغال.
- استفاده از منابع موجود در بالاترين حد كفايت.
- دستيابي به بالاترين كيفيت ممكن در زمينه محيط زيست.
- پيدا كردن مناسب ترين الگوي مسكن شهر ...
اهداف مي توانند به گونه ي ديگر بيان شوند و آن كم كردن فاصله بين يك وضعيت مطلوب و وضعيت موجود است (بحريني، 347،1382). نكته قابل ملاحظه اين است كه غالباً وضعيت مطلوب با رفع كمبود و نياز اشتباه گرفته شده و مسائل و مشكلات مورد توجه قرار نمي گيرند.
بررسي لغوي و مفهومي هدف حاكي از توجه به يك يا تعدادي از مؤلفه هاي هدف است. بنابراين با درنظر گرفتن مكان، زمان، وسيله، عامل، منبع، روش، الگو، كميت و كيفيت به عنوان مؤلفه هاي هدف مي توان منظور از هدف را در عبارات زير بيان كرد :
- استفاده از مناسب ترين مكان
- دستيابي به بهينه ترين كميت هاي شهر
- استفاده از كوتاه ترين زمان در اختيار
- بهره گيري از عوامل مؤثر بر شهر
- دستيابي به بالاترين كيفيت ممكن در شهر
- استفاده مناسب از وسايل در اختيار و قابل حصول
- دستيابي به مناسب ترين روش برقراري رابطه بين مؤلفه هاي شهر
- پيدا كردن مناسب ترين الگوي شهر
- استفاده از منابع موجود در بالاترين حد كفايت
بديهي است تحقق يك يا همگي موارد وابسته به انجام فعاليت هاي گوناگون سخت و دشوار با اعمال مديريت مشخص خواهد بود .
موارد مطرح در هدف
انتخاب هدف نخستين (كه ايده آل است) درست در مركز برنامه ريزي قرار دارد و به شكل : آرماني، ازطريق نظامي كه هنوز وجود ندارد يا تجديد نظري كه در برنامه آرماني موجود انجام مي شود، به دست مي آيد. اهداف بر اساس ويژگي ها، خصوصيات، مشخصات و صفاتي كه دارند، مي توانند به انواع گوناگون طبقه بندي شوند. اما آنچه مسلم است اين كه هدف در هر سطح و رده، ويژگي هاي زير را دارا مي باشد:
- مطالعه شده باشد ( بر اساس بررسي و مطالعه تعيين شده باشد ). اينكه ارائه خدمت به يك سيستم شهري تا چه حد مناسب، به صرفه و نهايتاً منطقي است. به عنوان مثال در شهري با جمعيت پائين، كه ميزان توليدات آن در حداقل است ( قابل توجه نيست ) آيا منطقي است كه نيروگاه برق چند صد مگاواتي در آن احداث گردد ؟ و يا ...
- صراحت داشته باشد ( قابليت درك و فهم داشتن براي هر كس، ضمن جامع ومانع بودن ).
- سنجيده باشد ( سنجش دقيق يا قابليت سنجش داشتن مي تواند به تعريف مفاهيم واقعي مرتبط با هدف و برنامه كمك كند ).
- هماهنگي با اهداف فرادست داشته باشد .
- دربرگيرنده تمامي فعاليت هاي مرتبط با پديده ( سيستم شهري و اجزاي آن در سطوح و رده هاي گوناگون ) باشد.
- واقع گرا و متضمن راه حل هاي عملي، ضمن هماهنگي با اهداف فرادست و فرودست.
- توالي و استمرار داشته باشد ( در يك مقطع تعيين و تبيين و رها نشود. بلكه بر اساس اهداف بالا دست مبادرت به تعيين و تبيين اهداف پايين دست شود ) .
- مطابق با نظرات مطرح نسبت به سيستم شهر تهيه شده باشد( نظرات مردم و مجريان شهر ) .
- مربوط به مدت زمان و هزينه اي معين باشد ( بدون توجه به زمان تحقق و ميزان منابع در اختيار، هدف تعيين و تبيين نشود ).
- تناسب با يك شيوه ارزيابي و كنترل داشته باشد.
- متناسب با قدرت اجرايي، فني و تكنولوژي باشد.
- امكان جرح و تعديل هدف در هر زمان وجود داشته باشد. چرا كه اطلاعات، درك، دانش و ارزش هاي مطرح در هدف به واسطه سعي و كوشش جهت تحقق آن در طول زمان دستخوش تغيير مي گردد. از اين رو ضرورت تعديل هميشه مطرح خواهد بود.
- امكان بازبيني معيارهاي خط مشي هاي (راه كارهاي )تعيين شده، بايد در فواصل زماني از طريق تكرار تجربه وجود داشته باشد. در اين صورت نظام شهر برنامه ريزي شده، واجد توانايي يادگيري نظام يافته در تجربه خود و بهبود اهداف تبييني خود در طول زمان خواهد بود .
- كنترل همه اهداف تعيين و تبيين شده، در درون سيستم شهر برنامهريزي شده به منظور انجام اقدامات اصلاحي مناسب. درصورت وقوع تفاوت عمده با شرايط يا اثرات واقعي سيستم، از طريق تعيين و تبيين اهداف مكمل و نظارت محيطي بر نحوة تحقق آنها.
- قابليت عملياتي داشتن از نظر مقياس.
- مقدور بودن از نظر عملياتي.
- قابليت حيات پيداكردن پس از ظهور و استقرار برنامه.
- امكان سازگاري با شرايط و موقعيت هاي متفاوت را دارا باشد.
فرآيند برنامه ريزي شهر و هدف
فرآيند برنامه ريزي در برگيرنده كليتي است پيوسته در جريان، از اين رو تلقي رويدادها، اشياء يا افعال به مثابه واقعيت هاي ايستايي كه در زمان و مكان ثابت اند، مردود است ( داد گران ، 23،1373 ). با اين تعبير فرآيند، زنجيره اي از فعاليت هاست، كه جهت آنها دستيابي به نتيجه اي دلخواه ( ايكاف، 1375،61 ) است. اين امر با گردش اطلاعات از ، طريق مراحلي به هم پيوسته ( حاضر ، 1373،246 ) و با مجموعه ،فعاليت هاي منسجم و صريحي كه هدف و راه حل را به هم پيوند مي دهد (بحريني، 79،1382 ) محقق مي گردد. ازنظر ( CHADWICK, 1978،38) فرآيند برنامه ريزي شهر را مي توان سلسله اقداماتي دانست كه به منظورهايي كه ذيلاً به آنها اشاره مي شود، به كار مي گيرند :
- بالا بردن درك ماهيت مسائل و مشكلاتي كه احتياج به بررسي دقيق دارند.
- دستيابي به كليه راه حل هاي ممكن و آلترناتيوهاي موجود.
- درك جنبه هاي مثبت اين آلترناتيوها.
فرآيند را مي توان بر اساس مشخصات، ويژگي ها و خصوصيات، نوع ورودي ها ( داده ها يا منابع )، خروجي ها ( بازداده ها يا محصول و الگو ) و نوع رابطه اي كه بين مراحل مختلف آن ( خطي ، چرخه اي و غيره و ...) اتفاق مي افتد به انواع گوناگوني تقسيم نمود، كه بحث پيرامون اين مطلب بسيار مفصل و در عين حال پيچيده و خارج از حوصله اين مقاله است. اما آنچه در رابطه با فرآيند برنامه ريزي شهر مهم است، اين كه: فرآيند برنامه ريزي از مراحلي به هم پيوسته( دوبدو) تشكيل شده است. هر مرحله از فرآيند برنامه ريزي شهر را، بايد به عنوان فرآيند در نظر گرفت، كه خود نيز داراي مراحلي است. فرآيند برنامه ريزي ( عام وتفصيلي ) شهر، داراي ورودي و خروجي است. هر مرحله يا هر زير مرحله از فرآيند عام و تفصيلي نيز داراي ورودي ( داده ) و خروجي ( باز داده ) هستند و يك جريان محسوب مي شوند. باز داده هاي هر مرحله، به عنوان ورودي مرحله ديگر در فرآيند ( عام و خاص ) برنامه ريزي شهر مورد استفاده قرار مي گيرد و خود باز داده هايي را براي مراحل بعدي توليد مي كنند.
فرآيند برنامه ريزي شهر، امري مستمر، هميشگي و پوياست. نمي توان به صورت مقطعي، موقت و ايستا با آن برخورد نمود. فرآيند برنامه ريزي يك جريان علمي است، كه از مراحلي چون:
مشاهده، قياس، فرضيه، تجربه، محاسبه پيش بيني و كنترل تشكيل يافته است ( بحريني، 1382، 79 ). به اين ترتيب فرآيند برنامه ريزي شهر را بايد جريان مداوم و مستمرو پويا، متشكل از سه مرحله اصلي: شرايط، جهت و اقدام در نظر گرفت (دياگرام شماره 1 ) منظور از شرايط شهر، بررسي و مطالعه وضعيت موجود شهر است. با بررسي و مطالعه وضعيت موجود شهر، مشخص مي شود، كه در حال حاضر شهر چه وضعيتي دارد و در چه موقعيتي قرار گرفته است ؟
وقتي كه جهت مد نظر قرار مي گيرد سؤال اساسي اين است، كه شهر به كجا برده خواهد شد ؟ و بالاخره زماني كه از اقدام بحث مي شود، نظر آن است، كه شهر چگونه به مقصد هدايت خواهد شد. مسلم است فرآيند مورد اشاره عام بوده و نياز به تفصيل خواهد داشت. ناگفته نماند فرآيند ياد شده، سيستمي است، كه در محيط هاي گوناگوني اتفاق مي افتد، آنها را متأثر مي نمايد و نيز آنها تأثير مي پذيرد. ( دياگرام شماره 2) فرآيند برنامه ريزي را نشان مي دهد، كه از مراحلي اصلي تشكيل يافته و هر يك از مراحل، خود نيز از مراحلي ديگر به شرح زير شكل گرفته اند :
مرحله شناخت با بررسي و مطالعه شهر آغاز مي شود. با بررسي شهر در سه سطح، خروجي هاي هر مرحله در تعيين و تبيين اهداف به عنوان ورودي مورد استفاده قرارخواهد گرفت. به طور كلي در اين سه سطح، موارد زير مورد توجه گرفته و حاصل مي شود: با بررسي و مطالعه مؤلفه ها، وجوه، محيط واهداف شهر، كه طي فرآيند شناسايي و شناخت كليت شهر (سطح اول )انجام مي گيرد، خروجي هايي چون: امكانات، كمبودها، مسائل و مشكلات و محدوديت ها حاصل مي آيد، كه در دياگرام شماره 3 ارائه شده اند .
در سطح دوم شهر، اجزاي تشكيل دهنده شهر: بستر، ارزش، فضا و هدايت – كنترل تصميم گيري مورد توجه قرار مي گيرد. در اين بخش نيز بررسي و مطالعه طي فرآيندي انجام مي شود،كه در دياگرام شماره4 ارائه شده است.
در سطح سوم بررسي و مطالعه شهر، اجزاي تشكيل دهندة بستر، ارزش، فضا، كنترل- هدايت - تصميم گيري انجام مي شود طي فرآيندي شناسايي و شناخت آنها ممكن شده و خروجي ها عرضه مي شود (دياگرام شماره 4). به اين ترتيب، مي توان گفت بررسي و مطالعه شهر در سطوح و مرتبه اي گوناگون انجام مي شود و خروجي هاي هر مرتبه با مرتبه هاي ديگر متفاوت است .
در مرحله بعدي خروجي هاي فرآيند شناسايي و شناخت شهر در سطوح ومرتبه هاي سه گانه به عنوان ورودي فرآيند تعيين هدف مورد استفاده قرار مي گيرد. علاوه بر اين خروجي ها، اهداف فرادست نيز به منظور ايجاد هماهنگي و هم سويي ورودي هاي ديگر فرايند تعيين هدف (دياگرام شماره 6 ) خواهند بود.
سلسله مراتب تعيين هدف در برنامه ريزي شهر فرآيند شناسايي و شناخت شهر، خروجي هايي را در سطوح ومرتبه هاي گوناگون ارائه مي دهد. خروجي هاي هر مرتبه با يكديگر متفاوت اند . در مرحله بعدي با استفاده از خروجي هاي اشاره شده، اهداف تعيين مي شوند . اين امر از طريق برقراري رابطه منطقي بين امكانات (مؤلفه ها )آن سطح و مرتبه كه با يكديگر هم ارز (گروتر ، 1375،3821) هستند، انجام مي پذيرد و اهداف سطح اول (ايده ال ها )، اهداف سطح دوم (اهداف كلان )، اهداف سطح سوم (اهداف عملياتي ) تعيين مي شوند . به اين ترتيب سلسله مراتبي از اهداف ايجاد مي شود. سلسله مراتبي را مي توان در برگيرنده موارد زير دانست:
- تميزو تشخيص عناصر سازنده هدف سيستم شهر و اجزاي آن
- گروه بندي عناصرهدف سيستم شهر و زير سيستم هاي آن به صورت مجموعه هاي همسان و تنظيم اين مجموعه ها در سطوح مختلف .
اهداف در برنامه ريزي شهر مي تواند داراي سلسله مراتب كاركردي وساختاري (قدسيپور ، 23،1379 ) باشند. در سلسله مراتب كاركردي، اهداف بر اساس روابط ضرور كاركردي طبقه بندي مي شوند . به هدف سطح اول، تمركز و يا كانون گفته مي شود . در سلسله مراتب ساختاري، اهداف بر اساس ويژگي هايي چون : اهميت، مقياس و غيره طبقه بندي مي گردند.
سلسله مر اتبي علاوه بر نمايش اهداف برنامه سيستم شهر، دراولويت بندي آنها و نيز انواع تصميم سازي وتصميم گيري ها، ارزيابي و اولويت بندي راه حل هاي مترتب بر سيستم شهر و اجزاي آن (قدسي پور، 2،1379 ) به كار گرفته مي شود. تحقق اهداف تعيين شده براي اجزاي مختلف تشكيل دهنده سيستم شهر و يا خود سيستم شهر مستلزم فعاليت هاي متعدد و متنوعي است، كه نتيجه تمامي اين فعاليت ها نيز مستقيماً به هدف نهايي ( ايده آل ها و يا حتي اهداف بلند ) ختم نمي شوند. بلكه، هر كدام به منزله هدف هاي خردتر و دقيق تري هستند كه خود، احتمالاً مقدمه رسيدن به هدف هاي ديگري قرار مي گيرند به همين ترتيب رده هاي مختلفي از اهداف را مي توان مطرح نمود . بنابراين: هداف هر سيستم شهري ( يا اجز اي تشكيل دهنده سيستم شهر ) را بر حسب كليت، فراگيربودن، وسعت و به طور كلي اهميت نسبي كه دارند، مي توان در يك سلسله مراتب رده بندي نمود . ثانياً: هدف هاي سلسله مراتب سيستم شهر از ايده آل ها مي تواند شروع و به اهداف عملياتي ختم گردد(دياگرام شماره 8) هدف عملياتي، صرف نظر از اينكه بنياني يا ابزاري باشند، هدف هايي هستند كه امكان دستيابي و تحقق آنها در برنامه توسعه شهر در افق زماني مقرر وجود دارد.
در برنامه ريزي شهر، يك يا چند هدف نخستين (ايده آل ) بر اساس بررسي ها و مطالعات وضعيت موجود شهر و همسو با اهداف برنامه هاي فرادست شهر با استفاده از مؤلفه هاي هدف تعيين و تبيين مي شود. اين اهداف قابل دستيابي نيستند، لكن مي توان به آنها نزديك شد. اين امر منوط به تحق ق اهداف كلان سيستم شهر مي باشد، كه با انجام فعاليت هاي بسيار سخت و طولاني مدت مسير است . ناگفته نماند، صرف دستيابي به تك تك اهداف كلان ، امكان تقرب همه جانبه به هدف نخستين ميسر نمي شود ، بلكه مي بايد رابطه اين اهداف و تأثير و تأثراتي كه بر يكديگر دارند نيز مورد توجه قرار گيرد .
هر هدف كلان نيز با تعدادي از هدف هاي عملياتي و در نظر داشتن رابطه و اثرات آنها بر يكديگر قابل حصول هستند . دستيابي به اهداف عملياتي و نيز تقرب به اهداف كلان منوط به انجام فعاليت هاي گوناگون ذهني و عملي در مراحل مختلف است. فعاليت هاي شناختي، زيبا شناختي ، روان شناختي، تصميم سازي ، ارزيابي و غيره، فعاليت هاي ذهني و فعاليت هاي تداركاتي، پشتيباني، توليدي، خدماتي و غيره از جمله فعاليت هاي عملي هستند .
فرآيند تعيين و تبيين هدف
فرآيند برنامه ريزي شهر از مراحل گوناگون شكل گرفته است . هر يك از مراحل داراي وردي اند . با فرآيند هايي ، خروجي هايي را عرضه مي دارند . خروجي هاي هر مرحله متشكل از محصول و الگوهاست . خروجي هر مرحله از فرآيند به عنوان ورودي مراحل ديگر مورد استفاده قرار مي گيرد . در فرآيند برنامه ريزي شهر ، اهداف از خروجي هاي دو مرحله : اهداف فرادست برنامه شهر و مطالعات و بررسي هاي وضع موجود شهر بهره مي برد، تا طي فرآيندي تعيين و تبيين شوند (دياگرام شماره 9). خروجي هاي اهداف نيز علاوه بر محصول هدف ، با الگوهايي ارائه مي شود . الگوي توسعه ، رشد، بهر ه وري، توليد، خدمت، كارآيي و ... از جمله اين الگوها هستند.
خروجي هاي مرحله اهداف فرادست برنامه شهر ، مجموعه اي از هدف هاي (بينايي و ابزاري ) هستند، كه از طريق توجه به مسائل و مشكلات حاكم بر منطقه فراتر از شهر و نيز كمبودها و نيازهاي مطرح بر آن تعيين و تبيين شده اند . اين اهداف به اين علت مورد تفسير، تدقيق و توجه قرار مي گيرند، كه اهداف تبييني برنامه سيستم شهر با آنها هماهنگ و هم سو شوند. اين اهداف عمدتاَ جنبه دستوري دارند. خروجي مرحله شناسايي و شناخت سيستم شهر در اين مرحله عبارت از: امكانات، بضاعت ها، توانايي ها، كمبود ها، مسائل و مشكلات ، اهداف و محدوديت هاست . علاوه بر موارد فوق، خواست ها و نيازها نيز مطرح هستند، كه بر اساس برآوردها و پيش بيني ها تعيين مي شوند. مؤلفه هايي در تعيين و تبيين هدف سيستم شهر به كارگرفته مي شود . اين مؤلفه ها از : امكانات، بضاعت ها، توانايي ها، كمبودها، مسايل و مشكلات، نيازها و خواست ها استخراج مي شود و عبارت از : منابع، وسايل، عوامل، زمان، مكان، كميت، كيفيت و روش هستند كه به همراه الگوهاي به دست آمده امكان تعيين و تبيين اهداف را به دست مي دهند . اين امر در چار چوب نظام ارزش هاي شهر انجام مي پذيرد .
نظام ارزش هاي شهر متشكل از : هنجارها، آداب، رسوم، سنت ها، دين و مذهب، باورها، اعتقادات و ... مي باشند . نظام ارزش ها، چارچوب هايي هستند ،كه اهداف در قالب آنها و در هماهنگي با اهداف فرادست تنظيم و فهرست مي شوند . به اين ترتيب فهرستي از اهداف با الگوهاي گوناگون حاصل مي شود . اين اهداف ارائه دهنده تصاويري از وضعيت هاي آتي كليت شهر (سطح اول )مي باشند.
اهداف فهرست شده به منظور ايجاد هماهنگي و هم سويي با اهداف فرادست برنامه تطبيق داده مي شود . در تطبيق اهداف فهرست شده، كه به عنوان هدف نخستين (ايده آل ) شهر در نظر گرفته مي شود با اهداف برنامه فرادست، توجه به مؤلفه هاي دو دسته هدف و نيز الگوهاي آنها الزامي است .
در اين مرحله برنامه با مجموعه اي از اهداف (صرف نظر از سطح و رده) گوناگون روبرست . چون منابع در اختيار جهت دستيابي و تحقق تمامي اهداف فهرست شده محدود مي باشد ، از اين رو تعيين ميزان، اهميت، ضرورت و زمان تحق ق اهداف موضوعيت مي يابد . اين امر از طريق انتخاب وجوهي از مؤلفه هاي هدف انجام مي شود . اين وجوه كه مجموعه اي از مشخصه ها، خصوصيات، صفات و ويژگي هاي كمي و كيفي هستند به عنوان معيارها و زير معيارهايي انتخاب، تا در مرحله بعدي با سنجش آنها، اولويت بندي اهداف بتواند انجام شود . تعيين و اولويت بندي اهداف در ادامه با توجه به زمان، از طريق ارزيابي اهداف، كه پيامد آن گزينش اهداف بر حسب مقاطع زماني مختلف خواهد بود، انجام خواهد گرفت طبيعتاً توالي اين اهداف در طول دوره هاي زماني پياپي نشان دهنده مراحل برنامه سيستم شهر خواهد بود . در ادامه فرآيند برنامه ريزي شهر، با در نظر داشتن اهداف اولويت بندي شده از يك سو و نيز خروجي هاي مرحله شناخت در اين سطح و راهبردهاي برنامه هاي فرادست، مبادرت به ارائه راهبردهاي برنامه مي شود. از سوي ديگر اهداف اولويت بندي شده در تنظيم اهداف كلان ، نيز به منظور ايجاد هماهنگي وهم سو يي هاي لازم به كار گرفته خواهند شد.
هدف نخستين، هدفي بعيد و دور از دسترس مي باشد . لكن امكان تقرب به آن وجود دارد . اين امر از طريق تعيين و تبيين اهداف سطح پايين تر عملي است . اين اهداف با در نظر گرفتن اهداف نخستين (به منظور ايجاد هماهنگي و هم سويي ) و خروجي هاي (محصول و الگو ) مرحله بررسي، مطالعه و شناخت سيستم شهر در سطح دو، قابليت تعيين و تبيين مي يابند . محصول مرحله بررسي و شناخت در اين مرحله نيز امكانات، قابليت ها، بضاعت ها، كمبودها، محدوديت ها، اهداف، مسائل و مشكلات و نيز خواست ها و نيازهايي است ، كه با الگوهايي خود را ارائه مي نمايند . محصول و الگو د ر اين سطح از شهر ، با سطح كليت شهر متفاوت است . مؤلفه هايي كه از محصول به دست مي آيند ، با در نظر داشتن الگوهاي مستخرج شده در چارچوب نظام ارزش هاي شهر ، در تعيين و تبيين اهداف كلان به كار گرفته مي شود. الگوهاي اهداف تبييني در اين سطح مي تواند از نوع الگوي توسعه، رشد، بهره وري، كار آيي، خدمت، توليد و ... باشند، كه براي هم سو يي با الگوهاي هدف نخستين مطابقت داده مي شود . محصول، مجموعه اي از اهداف فهرست شده است . اين اهداف متعددند. بنابراين از بين آنها تعداد معيني هدف، به منظور بر قراري توازن با منابع مي بايد انتخاب شوند، اين امر از طريق تعيين ميزان اهميت، ضرورت و زمان تحقق هدف انجام پذير خواهد بود ، كه با انتخاب وجوهي از مؤلفه هاي هدف انجام شدني است . اين وجوه مجموعه اي از مشخصه ها، خصوصيات، صفات و ويژگي ها كمي و كيفي اند، به عنوان معيارها و زير معيارهايي انتخاب، تا در مرحله بعدي با سنجش آنها، اولويت بندي اهداف كلان بتواند انجام شود . آنچه كه در اين رابطه اهميت مضاعف دارد اولويت بندي اهداف با توجه به زمان مي باشد . پيامد ارزيابي اهداف، گزينش آنها بر حسب مقاطع زماني مختلف خواهد بود . طبيعتاَ توالي اين اهداف در طول دوره ها ي زماني پياپي نشان دهنده مراحل بعدي برنامه سيستم شهر خواهد بود.
تعيين وتنظيم راهكارها با در نظر گرفتن اهداف كلان، خروجي هاي (محصول و الگو ) مرحله شناخت سطح دوم شهر و نيز راهبردهاي برنامه، مرحله ديگري از مراحل فرآيند برنامه ريزي خواهد بود . گذشته از آن، از اهداف كلان در تعيين و تبيين اهداف عملياتي نيز استفاده به عمل خواهد آمد . به اين منظور بررسي و مطالعه سيستم شهر در سطح سوم با خروجي هايي (محصول و الگو ) كه ارائه مي دهد و نيز اهداف كلان از سوي ديگر ياري دهنده خواهد بود . در اين مرحله نيز تعيين و تبيين اهداف عملياتي در چار چوب نظام ارزش هاي شهرانجام مي شود .
مؤلفه هاي منابع : عوامل، وسايل، كميت، كيفيت، روش، زمان و مكان و... به عنوان خروجي مرحله شناخت (سطح سوم )، بخشي از ورودي هاي تعيين و تبيين اهداف عملياتي را شكل مي دهند . به اين ترتيب مجموعه اي از اهداف عملياتي فهرست مي شوند، كه با الگوهاي گوناگون حاصل آمده اند . اين اهداف ارائه دهنده تصاويري از وضعيت آتي سطح سه شهر هستند . اهداف در اين سطح از تعدد بالايي برخوردارند. از آنجا كه امكانات و منابع در اختيار و قابل حصول شهر در اين سطح محدود است، لذا ضروري است از طريق تعيين ميزان : اهميت، ضرورت و زمان تحقق، آنها طبقه بندي شوند . انتخاب مشخصات، ويژگي ها، خصوصيات و صفات مؤلفه هاي به كار گرفته شده در تعيين و تبيين اهداف عملياتي ، كه كمي و كيفي اند، ياري دهنده است. اين وجوه در مرحله بعدي به عنوان معيار و زير معيارهايي در نظر گرفته مي شوند ، تا با سنجش آنها، اولويت بندي اهداف عملياتي بتواند انجام شود . رعايت استمرار و توالي هدف هاي عملياتي كه از طريق ارزيابي و گزينش آنها بر حسب مقاطع زماني مختلف خواهد بود، بسيار حائز اهميت است. به اين ترتيب مي توان اطمينان حاصل نمود، كه با محقق شدن اهداف عملياتي، اهداف كلان محقق شدني اند ، در نتيجه به اين ترتيب امكان تقرب به ايده آل ها نيز افزايش خواهد يافت . از اهداف عملياتي در تعيين و تنظيم راه حل ها استفاده مي شود. در نظر داشتن راهكارها، خروجي هاي (محصول و الگو) مرحله شناخت سطح سوم سيستم شهر در اين ارتباط امري الزامي خواهد بود.
نتيجه گيري
هدف ارائه كننده تصويري از وضعيت آتي شهر است . نحوه و چگونگي دستيابي به وضعيت مطلوب و مناسب آن را بيان مي دارد . حالتي از موازنه و تعادل شهر را ارائه مي كند . از اين رو يكي از ضروري ترين مراحل فرآيند برنامه ريزي شهر محسوب مي شود . در تعيين هدف بايد به موارد زير توجه گردد:
الف : كليت شهر و اجزاي تشكيل دهنده آن در سطوح و مرتبه هاي گوناگون.
ب : شناسايي و شناخت مؤلفه هاي شهر و اجزاي آن، رابطه ها و محيط، كه طي فرآيندي انجام مي شود.
ج: خروجي فرآيند شناسايي و شناخت شهر واجزاي آن كه امكانات، كمبو دها، مسائل و مشكلات و محدوديت هاي شهر و اجزاي آن را در مرتبه هاي گوناگون (با توجه به دياگرام هاي شماره 5،4،3 ) عرضه مي كند.
د: توجه به خواست و نيازهاي شهر و اجزاي آن.
ه : استفاده از ، منابع، مكان، زمان، وسايل، عوامل، كميت، كيفيت، الگو و روش به عنوان مولفه هاي هدف در سطوح و مرتبه هاي گوناگون.
و : تعيين شبه اهداف با استفاده از مولفه هاي هدف و در نظر گرفتن كمبودها و نيازها، هماهنگ با اهداف برنامه هاي فراد ست به شكل مراتبي با توجه به نظام ارزش اي حاكم بر شهر و اجزاي آن (دياگرام شماره 6،7،9).
ز: تعيين اهداف بنياني (اساسي ) با برقراري رابطه بين مؤلفه هاي هدف وتوجه به مسائل و مشكلات شهر و اجزاي آن (دياگرام شماره 6،7،9).
ح : اولويت بندي شبه اهداف و اهداف فهرست شده بر اساس معيارها ضمن رعايت سلسله مراتب آنها (دياگرام شماره 9).
ط : فهرست اهداف اولويت بندي شده به شكل مراتبي و ادامه عمليات فرآيند برنامه ريزي شهر (دياگرام هاي شماره 10 و 11).
پي نوشت ها
1) مسأله به روابط بر هم خورده دو جزء و يا بيشتر سيستم شهر گفته مي شود .
2) مشكل، شكل بر هم خوردگي رابطه حداقل دو جزء را مورد توجه قرار مي دهد .
3) توجه به مفهوم واژه "End" دارد.
4) مشرف به واژه "Objective" است.
5) اشاره به مفهوم "Goal" دارد.
6) دلالت بر مفاهيم"Intend" و"Intention"
7) اشاره به مفهوم"Aim" دارد.
8) توجه به مفهوم "Purpose " دارد.
9) اشاره به مفهوم "Balance" دارد.
10) منظور از جريان ها ، جريان مواد، كالا ، پيام، داده ، اطلاعات، دانش و غيره است .
11) الگوي توسعه ـ الگويي كه افزايش جهشي يك ساختار اطلاعاتي شهري را به همراه دارد . به نحوي كه اين افزايش مي تواند سبب افزايش يا كاهش كمي و كيفي تحولات جرم و انرژي در دورن سيستم شهر شود .
12) الگوي رشد . به ثبات آرايش در افزايش يا كاهش كمي جرم يا مواد شهر و انرژي تحت كنترل سيستم شهر با يك اندوخته اطلاعاتي ثابت (قانع بصري، 1373 ،ص 28 ) رشد گفته مي شود .
13) الگوي بهره وري، افزوني سهم خروجي در يك فرآيند در زمان كوتاه تر، به شرط ثبات در سهم ورودي را بهره وري گويند.
14) الگوي توليد، تغيير، تبديل و فرآوري جرم، انرژي و اطلاعات به تنهايي و يا به طور توأمان توليد خوانده مي شود .
15) الگوي خدمت، به مجموعه فعاليت هايي كه در سيستم شهر و اجزاي آن به منظور ارائه منافع مادي و معنوي انجام مي پذيرد، الگوي خدمت گفته ميشود .
16) الگوي سود، به ارزش افزوده ناشي از به كارگيري الگوي توسعه، رشد، بهره وري، توليد و خدمت، جرم، انرژي و اطلاعات شهر و اجزاي آن الگوي سود گفته مي شود .
17) هنجارها، ارزش ها، باورها، اعتقادات، آداب، رسوم، سنت ها، دين و مذهب و... ارزش هاي (چيتا سار، 1373 ،ص 203 ) كه شهر را مي سازند .
فهرست منابع
- آريانپور كاشاني، منوجهر( 1382 )، "فرهنگ بزرگ يكجلدي پيشرو آريانپور" ، نشر الكترونيكي و اطلاع رساني جهان رايانه، تهران.
- آيت اللهي، سيد عليرضا ( 1377 )، "اصول برنامه ريزي" ، مركز آموزش مديريت دولتي، تهران.
- ايكاف، راسل ( 1375 )، "برنامه ريزي تعاملي" ، ترجمه : خليلي شوريني ، سهراب ، كتاب ماد ( وابسته به نشر مركز)، تهران.
- بحريني، سيد حسين( 1382 )، "فرآيند طراحي شهر" ، دانشگاه تهران، تهران.
- بهبهاني، حميد وديگران( 1374 ) ، "مهندسي ترافيك ( تئوري و كاربرد)" ، سازمان حمل ونقل و ترافيك تهران، تهران.
- تاجداري، پرويز( 1373 )، "روش هاي علمي تحقيق همراه با نظريه ارزشيابي" ، اتا، تهران.
- چدويك، م . ج ( 1365 )، "نقش ارزيابي در روند برنامه ريزي شهري و منطقه اي"، ترجمه : قراگزلو، زهره، مركز تحقيقات ساختمان و مسكن، تهران.
- چيتامبار، بي، بي( 1373 )، "مقدمه اي بر جامعه شناسي ( با تأكيد بر جامعه شناسي روستايي)"، ترجمه : حجاران، احمد و ... ، نشرني، تهران.
- حاضر، منوچهر( 1373 )، "تصميم گيري در مديريت" ، مركز آموزش مديريت دولتي، تهران.
- دادگران، سيد محمد( 1373 )، "مباني ارتباطات جمعي" ، فيروزه، تهران.
- دفتر فني سازمان مديريت و برنامه ريزي( 1363 )، "قرارداد تهيه طرح هاي توسعه و عمران"، حوزه نفوذ شهرها، تهران.
- شهيدي، محمد حسن ( 1368 )، "ديدگاه سيستمي در مفهوم برنامه ريزي و مديريت شهري ( مقاله )"، شهره اي جديد، فرهنگي جديد در شهر نشيني، شركت عمران شهرهاي جديد وزارت مسكن و شهر سازي، تهران.
- قانع بصيري، محسن ( 1373 )، "از اطلاعات تا آگاهي ( نظريه تعادلات سه جزئي )" ، شركت ساختماني نوساختمان، تهران.
- قدسي پور، سيد حسن( 1379 )، "فرآيند تحليل سلسله مراتبي
- گروتر، يورگ( 1375 )، "زيبا شناختي در معماري"، ترجمه: پاكزاد، جهانشاه و ... ، دانشگاه شهيد بهشتي، تهران.
- نور محمد زاد، حسين( 1383 )،" نگاهي سيستماتيك به مسائل شهر" ، شماره 39 صفه، نشريه علمي پژوهشي دانشكده معماري و شهرسا زي دانشگاه شهيد بهشتي، تهران.
- هيچينز، درك ( 1376 )، "كاربرد انديشه سيستمي"، ترجمه : اصلاني، رشيد ، مركز آموزش مديريت دولتي، تهران.
- CHADWICK , G.M.(1978),"A system view of planning" . pergamon press.
- MCARTHUR, Tom (1996)," Lexicon of contemporary English" , singapore , longman pTe Ltd.
نويسنده : دكتر حسين نورمحمدزاد
عضو هيات علمي دانشكده شهرسازي دانشگاه يزد
انتهاي پيام