در آهني و بزرگ پلاك 256 در بنبست آيتالله كاشاني در خيابان پامنار تهران، كمتر كسي را به اين فكر مياندازد كه ممكن است، اين در كهنه و زنگزده به خانهي مرحوم سيدابوالقاسم كاشاني، يكي از رهبران جنبش ضد استعماري متعلق باشد؛ خانهاي كه روزي از فرودگاه مهرآباد تا در ورودياش، 27 تاق نصرت زده شدند تا آيتالله كاشاني پا بر خاك وطن گذارد.
دري كه اكنون اگر باز شود، بهجز مخروبهي ديوارهايي كه فرو ريختهاند، آوار سقفها و زبالهي همسايگان، چيز ديگري در آن نميتوان يافت. اكنون و 47 سال پس از خالي شدن خانه، يكي از پسران آيتالله كاشاني با فرستادن نامهاي به سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران درخواست رسيدگي به وضعيت بسيار بد اين خانه را كرده است.
ابوالحسن كاشاني ـ فرزند آيتالله كاشاني ـ به خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) گفت: با درگذشت آيتالله كاشاني در 23 اسفندماه 1340، بهدليل بافت قديمي خانه كه از خشت و گل بود و ساكن نبودن كسي در آن، خانه به مرور زمان و براثر بارندگي و عوامل طبيعي بهتدريج تخريب شد.
وي با اشاره به نامهاي كه مدتي پيش براي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران با هدف رسيدگي به وضعيت خانه فرستاده شد، اظهار كرد: با فرستادن اين نامه، قصد مطلع كردن آنها را از وجود اين خانه داشتم تا اين سازمان براي احياي آن تلاش كند، چون اين خانه به ورثهي آيتالله كاشاني يا سازمان ميراث فرهنگي متعلق نيست، بلكه به مردم تعلق دارد و از اين به بعد، فرزندان آيتالله كاشاني مقصر تخريب اين خانه نيستند، بلكه همهچيز برعهدهي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران است.
او ادامه داد: آيتالله كاشاني با وجود شهرت جهانياش، در طول عمر خود حتا يك ملك يا زمين نداشت و همين خانه نيز ارث پدري او بود كه شايد بيش از 150 سال پيش توسط پدر و مادر آيتالله خريده شده است. پس از بازگشت آيتالله كاشاني از نجف، او براي ادامهي زندگي و مبارزههاي سياسي خود به اين خانه آمد و مبارزههاي خود را از اين خانه آغاز كرد.
كاشاني بيان كرد: شايد هيچ خانهاي در ايران خصوصيت اين خانه را نداشته باشد كه همهي رجال به آن رفتوآمد كرده باشند. در اين خانه، هر زمان روي همه باز بود و كسي مجبور نبود براي صحبت با آيتالله كاشاني وقت قبلي بگيرد. در دوران زندگي او، شخصيتهاي مشهور و مهم سياسي مانند امام خميني (ره)، مصدق و ديگر فعالان سياسي به اين خانه رفتوآمد كردهاند. حتا در هفتههاي آخر زندگي آيتالله كاشاني، زماني كه او در بستر بيماري بود، شاه براي عيادتش به اين خانه آمد.
وي گفت: ورثهي آيتالله كاشاني كه پسران و دختران او هستند، با وجود اينكه از مال دنيا چيزي نداشتند، ولي بهدليل علاقهي وافري كه به زنده و پابرجا نگه داشتن ياد و نام آيتالله كاشاني و اين خانه داشتند، سهم خود را بلاعوض به بنياد فرهنگي نشر انديشههاي آيتالله كاشاني دادند تا اين خانه را سرپا نگه دارد و بازسازي كند. اكنون نيز با توجه به سخنان رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ـ اسفنديار رحيممشايي ـ مبني بر علاقهي او براي حفاظت از آثار تاريخي، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري اين خانه را دوباره ميتواند احيا كند.
او اظهار كرد: در نامهاي نيز كه به رييس بنياد انديشههاي آيتالله كاشاني نوشتم، اعلام كردم كه اگر سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بهدنبال احياي آثار تاريخي است، براي جلوگيري از تخريب كامل اين خانه براثر باد و باران و پيش از مسطح شدن آن بهصورت كامل، بهتر است كه اين امكان به سازمان معرفي شود، چون ورثهي آيتالله كاشاني عموما توانايي حفاظت از اين خانه را نداشتهاند و ندارند.
فرزند آيتالله كاشاني اضافه كرد: پس از درگذشت آيتالله كاشاني، كسي در اين خانه زندگي نكرد. اين خانه تا زماني سر پا بود و ما ميتوانستيم در آن زندگي كنيم كه خود آيتالله كاشاني زنده بودند. اين خانه بافت قديمي داشت كه به مرور از بين رفت. اكنون توقع ما از سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري استان تهران اين است كه 47 سال پس از خالي شدن خانه، به اين بنا رسيدگي شود تا از بين نرود.
انتهاي پيام