مهندسي فرهنگي/ مفاهيم علوم اجتماعي - ارزش شناسي/‌7 طبقه‌بندي ارزش‌ها بر مبناي تعداد وابستگان به يك ارزش

اشاره:
آن‌چه كه در پي مي‌آيد، ويرايش نخست هفتمين بخش از مقاله‌ي «ارزش شناسي» از مجموعه‌ي مقالات آشنايي با مفاهيم علوم اجتماعي، ويژه‌ي خبرنگاران سياستي و سياست‌ پژوهان‌اجتماعي ا‌ست كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران تدوين شده است.
سرويس مسائل راهبردي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به دنبال بررسي موضوع مهندسي فرهنگي و اهميت هدايت و راهبري ارزش‌ها در اين زمينه به بررسي اين مفهوم مي‌پردازد.
در بخش‌هاي پيشين به ارائه‌ي تعاريف مختلف از ارزش و تمايز دو مفهوم ارزش و قضاوت ارزشي، تعريف ارزش از منظر روانشناختي، فلاسفه، جامعه‌شناسان و هم‌چنين به بررسي برخي از طبقه‌بندي ارزش‌ها از منظر جامعه‌شناسان پرداخته شد. در اين بخش به ديگر انواع طبقه‌بندي‌ها از منظر جامعه شناسان مي‌پردازيم. طبقه‌بندي ارزش‌ها كه بر مبنا و معيارهاي مختلفي صورت مي‌گيرد، شناخت آن‌ها را هموارتر و دقيق‌تر ساخته و راه را براي مطالعات بيشتر باز مي‌كند.

طبقه‌بندي ارزش‌ها برمبناي تعداد وابستگان به يك ارزش

 

 

بر مبناي اين طبقه‌بندي ارزش‌ها به دو دوسته تقسيم مي‌شوند:
1ـ ارزش‌هاي فردي
2ـ ارز‌ش‌هاي اجتماعي

ارزش‌هاي فردي:
ارزش‌هايي كه يك فرد به آن پايبند است و ممكن است از نظر فرد ديگري اين عمل داراي ارزش نباشد. دكتر محسني استاد دانشگاه تهران در كتاب جامعه‌شناسي خود مي‌گويد: «ارزش‌ها الزاما صفت اجتماعي ندارند بلكه ممكن است فردي هم باشند. آن‌ها اشياء يا عقايدي هستند كه به طور فردي مورد توجهند و در سطح كلي جامعه ارزش ندارند. اين ارزش‌ها فردي ناميده مي‌شوند.»

ارزش‌هاي اجتماعي:
از نظر جامعه‌شناسي ارزش‌هاي اجتماعي به آن دسته از واقعيات و اموري اطلاق مي‌گردد كه نياز مادي و معنوي افراد جامعه را برآورده مي‌سازد مانند ارزش قدرت، ارزش ثروت، ارزش دانش، ارزش تقوي، ارزش احترام و ... .

ويژگي‌هاي ارزش فردي:


در اين بخش سعي مي‌شود ويژگي‌هاي ارزش به طور كامل آورده شود چرا كه اين امر باعث مي‌شود تا حدي ارزش با مفاهيم مشابهي كه وجود دارد و همچنين با مفاهيم مرتبط با ارزش، اشتباه نشود و حد و مرز آن مشخص گردد.

ـ ارزش‌ها واقعي و نسبي‌اند
در اغلب ديدگاه‌هاي جديد مفاهيم خوب و بد و عادي و غيرعادي نزد اقوام، افراد و ملل مختلف فرق دارند. عملي كه در بين جمع يا مردم پسنديده و اخلاقي است چه بسيا نزد ملت ديگري زشت باشد. براي نشان دادن اين واقعيت در هر زمينه مي‌توان مثال‌هاي متعدد آورد. (پايدار، 1357) در اين ميان هر ملتي طرز رفتار و اخلاقيات و نظام ارزش‌هاي خود را خوب، صحيح، مترقي و پيشرفته مي‌داند و از آن نظر ديگران را ناپسند، غيرعادي يا ارتجاعي قلمداد مي‌كند. تفاوت رفتار و عكس‌العمل‌هاي افراد از تفاوت زمينه‌هاي تربيتي آن‌ها يعني مناسبات اجتماعي و زمينه فرهنگي ناشي مي‌شود. 


ـ از ديگر خصوصيات و ويژگي‌هاي ارزش اين است كه گرايش به يك ارزش ناشي از حركات منطقي و عقلايي نيست بلكه ممكن است مخلوطي از استدلال و احساسات باشد، اگرچه به واسطه عاطفه هدايت نمي‌شود.
ـ خصلت سلسله مراتبي ارزش‌ها از ديگر ويژگي‌هاي ارزش است و ممكن است در هنگام تغييرات وضعيت جامعه ارزش‌هاي متحول كم كم تبديل به ارزش‌هاي مسلط شوند.
ـ ارزش‌ها ملاك بايد و نبايد، درست و غلط، خوب و بد هستند.
ـ ارزش‌ها در شخصيت دروني مي‌شوند و مركز ثقل آن واقع مي‌گردند.
ـ ارزش‌ها اموري اكتسابي‌اند و فرد آن‌ها را به دست مي‌آورد.
ـ ارزش‌ها جهت دهنده رفتار بر مبناي يكسري اصول، معيارها و ملاك‌هاي خوب و بد اجتماعي است.
ـ ارزش‌ها داراي ابعاد مختلفي هستند (سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي).
ـ ارزش‌ها در تمامي جوامع وجود دارند.
ـ ارزش‌ها تعيين كننده اهدافند و وسايل نيل به آن را مشخص مي‌كنند.
ـ ارز‌ش‌ها از نظر احترام و اهميت نزد فرد و اجتماع يكسان نبوده و در سطوح مختلف از بسيار كم تا سطح بسيار عالي از نظر احترام و اهميت قرار دارند تا جايي كه افراد براي برخي ارزش‌ها حاضرند جان خود را فدا كنند.
ـ ارزش‌ها ريشه در احساسات مشترك اعضاي جامعه دارند.
ـ ارزش‌ها ويژگي يا عقايدي هستند كه شديدا به آن وابسته‌ايم.
ـ ارزش‌ها بر تصميم، رفتار و اهداف ما تاثير مي‌گذارند.
ـ ارزش‌ها در برخي موارد مبناي شكل‌گيري هنجارها، رفتارها و كنش‌هاي اجتماعي هستند.
ـ ارزش‌ها داراي جنبه الزام‌آور و عموميت است.
ـ ارزش‌ها قدرت انتخاب و تصميم‌گيري به افراد مي‌دهد.

در پايان ويژگي ارزش را با تعريفي كه گيدنز از ارزش مي‌دهد به پايان مي‌بريم. گيدنز در تعريف ارزش مي‌گويد: «ارزش‌ها عقايدي است كه افراد يا گروه‌هاي انساني درباره آن‌چه كه مطلوب، مناسب، خوب يا بد است دارند.» ارزش‌هاي مختلف نمايانگر جنبه‌هاي اساسي تنوعات در فرهنگ انساني است. آن‌چه را كه افراد ارج مي‌نهند به شدت از فرهنگ ويژه‌اي كه در آن زندگي مي‌كنند تاثير مي‌پذيرد.


ارزش‌هاي اجتماعي:
بحث در مورد ارزش‌هاي اجتماعي را با انسان شروع مي‌كنيم. انسان اجتماعي و مدل‌هاي رفتاريش در حقيقت نقطه شروع هر مطالعه به خصوص در جامعه‌شناسي است. زيرا انسان‌ها در جامعه با يكديگر روابط متقابل دارند و در رفتار يكديگر تاثير مي‌گذارند و آن را تعديل مي‌كنند و تغيير مي‌دهند. هم‌چنين مهم‌ترين پديده‌اي كه انسان و به طور كلي جوامع انساني را از جوامع حيواني متمايز مي‌سازد توانايي بشر در استفاده از سمبل‌ها و ارزش‌هاي اجتماعي است (صانعي، 1347).
در بررسي ارزش‌هاي اجتماعي بايد سه نكته اساسي را مود توجه قرار داد:

الفـ) شي‌اي في نفسه
بـ) امكان شي‌اي از نظر ارضاء نيازمندي‌هاي اجتماعي
پـ) تاثير جمعتي نسبت به شي‌اي و امكان ارضا بخشي آن (محسني، 1362)

ارزش‌هاي اجتماعي به فرهنگ كلي و جامعه مفهوم و معني مي‌بخشند و به عنوان يك پديده كه برتر از فرد است و به عنوان چيزي بديهي به افراد جامعه تحميل مي‌شود. ارزش اجتماعي امري است كه مورد پذيرش همگان بوده و واقعيات و اموري را تشكيل مي‌دهد كه مطلوبيت و محبوبيت دارند و افراد جامعه آن را آرزو مي‌كنند. ارزش اجتماعي يكي از مفاهيم اساسي و پايه جامعه‌شناسي است و جامعه‌شناسان در مورد آن نظرات متفاوتي ارائه كرده‌اند.

تعريف ارزش اجتماعي (Social value):
دكتر محسني در كتاب جامعه‌شناسي عمومي ارزش اجتماعي را اين‌گونه تعريف مي‌كند: "ايده‌ها، هنجارها و اشياء مادي كه متعاقب با اعمال متقابل اجتماعي، عقايد و بازخوردهاي رواني مساعدي در پيرامون آن‌ها جمع مي‌شود و متكي به تجربيات مثبت هستند، ارزش اجتماعي نام دارد."
ارزش‌هاي اجتماعي به مدل‌هاي كلي رفتار، احكام جمعي و هنجارهاي كرداري كه مورد پذيرش عمومي و خواست جامعه قرار گرفته‌اند، اطلاق مي‌شود.
آگبرن و نيمكوف از نويسندگان آمريكايي در زمينه كتاب‌هاي جامعه‌شناسي در تعريف ارزش‌هاي اجتماعي عنوان مي‌كنند: «ارزش‌هاي اجتماعي واقعه يا امري است كه مورد پذيرش و اعتناي اعضاي جامعه قرار مي‌گيرد. ارزش اجتماعي، انگيزه‌ي گرايش‌هاي اجتماعي مي‌شود و گرايش‌هاي اجتماعي تمايلاتي كلي هستند كه در فرد به وجود مي‌آيند و ادراكات، عواطف و افعال او را در جهات معيني به كار مي‌اندازند. (آگبرن و نيمكوف، 1380)
همان‌طور كه قبلا نيز عنوان شد بر اساس يك نوع طبقه‌بندي از ارزش‌ها مي‌توان آن‌ها را به ارزش‌هاي فردي، گروهي و اجتماعي تقسيم نمود. ارزش‌هاي فردي ارزش‌هايي هستند كه فقط تعداد معدودي از افراد جامعه براي آن اهميت و احترام قائلند در نتيجه شعاع پرتو افكني آن تنها به خود آن افراد محدود مي‌شود؛ ارزش‌هاي گروهي ارزش‌هايي‌هستند كه در برخي از گروه‌هاي اجتماعي داراي اهميت و احترام هستند، لذا شعاع پرتو افكني آن مربوط به اعضاي همان گروه‌ها مي‌شود. اما ارزش‌هاي اجتماعي، ارزش‌هايي هستند كه اكثريت مردم يك جامعه براي آن‌ها اهميت و احترام قائلند.

 

ويژگي‌هاي ارزش اجتماعي:


ـ در اغلب ديدگاه‌هاي جديد ارزش‌هاي اجتماعي و در مجموع ارزش‌ها نسبت به زمان و مكان متغيرند و به عبارتي نسبي هستند.
ـ ارزش‌هاي اجتماعي سلسله مراتبي هستند، يعني تمام ارزش‌هاي اجتماعي در يك درجه از اهميت و احترام قرار ندارند. بعضي از آن‌ها ارزش‌هاي مادري و اصيل بوده و داراي احترام و اهميت بسيار بالايي هستند.
ـ ارزش‌هاي اجتماعي ميان مردم مشترك‌اند و وفاق اجتماعي در مورد آن‌ها وجود دارد.
ـ به قضاوت شخصي افراد بستگي ندارند.
ـ با عواطف اجتماعي همراهند و جامعه براي صيانت و اجراي ارزش‌هاي خود مبارزه مي‌كند و در مواردي در اين‌راه از بذل مال و جان دريغ نمي‌ورزند.
ـ تمامي ارزش‌هاي اجتماعي كاملا صريح و روشن نيستند و معمولا هاله‌اي از ابهام و پيچيدگي آن‌ها را پوشانده است.
ـ چون اكثر افراد جامعه به ارزش‌هاي اجتماعي معتقد هستند لذا مي‌توان آن‌ها را مفهوم سازي كرد. يعني مي‌توان از ابژه‌هاي ( Objects) گوناگون ارزيابي شده ، مفاهيم مربوط به ارزش‌هاي اجتماعي را انتزاع نمود.
ـ تمامي ارزش‌هاي اجتماعي يك‌دست و هماهنگ نيستند بلكه تضادها و تناقض‌هايي ميان آن‌ها وجود دارد كه بار عاطفي ارزش‌ها، هم‌زيستي آن‌ها در كنار يكديگر را مقدور مي‌سازد.
ـ ويژگي ديگر ارزش‌هاي اجتماعي مطلق‌گرايي آن‌ها نزد معتقدان بدان است، به طوري كه همواره ارزش‌هاي خود را بهترين مي‌دانند. اين ويژگي ناشي از خصوصيت قوم‌مداري (Ethnocentrism) مردم جوامع مختلف نسبت به جامعه خود است. (قوم‌مداري به اين معناست كه افراد فكر مي‌كنند فرهنگ‌شان (ethno) مركز و كانون (centrism) فرهنگ در جهان است؛ قوم‌مداري شامل:

1) ايجاد حقايق، ارزش‌ها، فرهنگ، در كنش متقابل اجتماعي است.
2) مشاهده ديگران از طريق آن فرهنگ
3) قضاوت درباره آن چه ديگران طبق آن فرهنگ مي‌انديشند و انجام مي‌دهند.

قوم مداري شامل گرايش به اين تصور است كه فرهنگ خودمان درست است و فرهنگ‌هاي ديگر بنا به تعريف بايد نادرست باشند (شارون، 1382).

انواع ارزش‌هاي اجتماعي:


طبقه‌بندي‌هاي متفاوتي مي‌توان از ارزش‌هاي اجتماعي ارائه داد. در بخش‌هاي پيشين با انواع طبقه‌بندي ارزش‌ها آشنا شده‌ايم، در مورد ارزش‌هاي اجتماعي و طبقه‌بندي آن‌ها مي‌توان از طبقه‌بندي ارزش‌ها استفاده كرد كه در اينجا فقط به طبقه‌بندي اشاره مي‌شود و سعي مي‌شود از توضيح و شرح مفصل آن‌ها خودداري شود چرا كه مي‌توان همان ارزش‌ها را در سطحي وسيع‌تر يعني جامعه مورد بررسي قرار داد.
ارزش‌هاي اجتماعي بر معيار و مبناي جهت‌گيري به دو دسته تقسيم مي‌شوند:
1ـ مثبت
2ـ منفي
در يك تقسيم بندي ديگر ارزش‌هاي اجتماعي را به دو دسته
1ـ غايي
2ـ ابزاري،
تقسيم مي‌كنند.
هم‌چنين بر اساس ماهيت مي‌توان ارزش را به دو دسته 
1- عيني 
1- ذهني،
تقسيم كرد.

ديويد درسلر (1975، David Dressler) و ويليام ويلز (William M.willis) در فصل سوم كتاب جامعه‌شناسي (Sociology) ارزش‌ها را به چهار دسته تقسيم‌بندي مي‌كنند:
الفـ) ارزش‌هايي كه از تجربه يا منابع غيرانساني ياد گرفته مي‌شود؛ اگر كودكي به وسيله سگي گاز گرفته شود پس از آن هر سگي را ببيند ميل به فرار دارد. اين قبيل رفتارها كه بر تجربه يا منابع غيرانساني متكي است جزئي از علاقه جامعه‌شناسان است.
بـ) ارزش‌هايي كه از منابع انساني ياد گرفته مي‌شوند اما از ديگران پنهان مي‌شوند؛ هنگامي كه فردي تمايل زيادي به انجام كاري داشته باشد كه در فرهنگ جامعه منفي تلقي مي‌شود،او تحت تاثير فرهنگ و ارزش‌هاي حاكم بر جامعه به هيچ‌وجه آن را آشكار نمي‌سازد. اگرهم طي پرسشنامه‌اي از وي درباره‌ي انجام اين كار سوال شود، بسياري از افراد يا دروغ مي‌گويند يا از جواب دادن به آن طفره مي‌روند. اين نوع ارزش‌هاي مخفي، جذابيت زيادي براي جامعه‌شناسان دارد اما مطالعه آن بسيار دشوار است چرا كه به سختي از حالت اختفاء بيرون مي‌آيد و خودش را نشان مي‌دهد.
پـ) سومين دسته ارزش‌ها، ارزش‌هايي است كه از منابع انساني ياد گرفته مي‌شود و در مقابل بعضي آشكار و در مقابل بعضي ديگر پنهان مي‌شوند. هنگامي كه فردي اعتقادي به رعايت يك فعل ندارد و در محافل خانوادگي و خصوصي هم از انجام آن خودداري مي‌كند، اما در محافل رسمي و محل كار (خصوصا اگر مسئوليتي بر عهده آن‌ها باشد) خود را مقيد به آن نشان مي‌دهند و عليه آن حرفي نمي‌زنند. اين‌گونه ارزش‌ها نيز مورد علاقه جامعه‌شناسان است اما موفقيت‌هاي محدودي در رسيدن به اين ارزش‌هاي ناشناخته داشته‌اند.
تـ) بالاخره آخرين دسته از ارزش‌ها، آن‌هايي را شامل مي‌شود كه از منابع انساني ياد گرفته مي‌شوند و به طور فاحشي در هر تعاملي آشكار هستند. اغلب ما از مهمانان به خوبي پذيرايي مي‌كنيم و هنگام رفتن نيز آن‌ها را بدرقه و همراهي مي‌نمائيم. اغلب افراد جامعه استفاده از مواد مخدر را قبيح و ناپسند مي‌دانند.
تمام اين ارزش‌ها (سه ارزش فوق جز ارزش اول ) تحت تاثير ارزش‌ها و گرايش‌هاي فرهنگي جامعه است و از يك جامعه به جامعه ديگر متفاوت است. اين‌ها ارزش‌هاي اجتماعي هستند كه راهنماي عمل و انديشه انسان در جامعه‌اند.
مهمترين و كامل‌ترين تقسيم‌بندي، ارزش‌هاي اجتماعي را به پنج دسته تقسيم مي‌كند:
1ـ اقتصادي
2ـ قانوني
3ـ اخلاقي
4ـ فرهنگي
5ـ مذهبي
(محسني، 1362)
تمامي اين ارزش‌ها به دليل عمومي، جبري و خارجي بودن، «اجتماعي» خوانده مي‌شوند. از اين‌رو تمام اين ارزش‌ها در حقيقت انواعي از ارزش‌هاي اجتماعي هستند.

ادامه دارد...

تدوين: مختار نائيجي
دانشجوي كارشناسي ارشد جامعه شناسي دانشگاه تربيت مدرس تهران
خبرنگار علوم اجتماعي سرويس مسائل راهبردي ايران

  • دوشنبه/ ۲۲ مهر ۱۳۸۷ / ۱۰:۰۹
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8707-17965
  • خبرنگار : 71128