"اي داناي همه عوالم غيب، اي بخشنده گناهها، اي پرده پوش عيبها، اي برطرف كننده رنجها و مشقتها، اي گرداننده دلها، اي طبيب دلها، اي روشني بخش دلها، اي انيس دلها، اي برطرف كننده اندوهها، اي زايل كننده غم ها..."
خداي من، من پر از دلتنگيام ...
پر از بغض، پر از آه و حرفهاي فرو خورده و آرزوهايي كه بي عنايت تو، به ظاهر دست نيافتني است،
دستهايم را به بلنداي آسمانت بالا آوردم تا نظري افكني و مرا دست خالي به روزمرگيام، باز نگرداني...
واي اگر امشب، شب قدر باشد...
به گزارش سرويس صنفي فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، مراسم احياي شب بيست و يكم ماه مبارك رمضان، شب شهادت اميرمومنان امام علي (ع) ديشب در مساجد دانشگاهها و خوابگاهها برگزار شد و دانشجويان نيز همگام با ساير عزادران به شب زنده داري در اين شب عزيز پرداختند.
قرائت دهها ركعت نماز قضا، آياتي از قرآن كريم، قرائت دعاي جوشن كبير و مداحي و سخنراني از جمله برنامه هاي مساجد كوي و مسجد دانشگاه تهران، صنعتي شريف، اميركبير، تربيت مدرس، امام صادق(ع) و ساير دانشگاهها در اين شب عزيز بود.
ديشب دانشجويان در شب شهادت مولا علي (ع)، با قرائت مناجات حضرت اميرالمومنين باهم زمزمه كردند:
" مولاي يا مولاي، انت المولي و انا العبد و هل يرحم العبد الا المولي".
احياي دانشجويي در كوچه پس كوچههاي اين شهر غريب
علاوه بر دانشجوياني كه در مساجد و تكايا، احياي شب بيست ويكم ماه مبارك رمضان را نگه داشتند، جمعي ديگر از دانشجويان نيز عبادتي از جنس ديگر را به كوچه پس كوچههاي شهرمان بردند.
كوچه گردان عاشق جمعيت امام علي (ع)، كه ديشب نيز در شب شهادت صاحب خود، اميرالمونين(ع) به رسم هرسال تجربهاي متفاوت آفريدند.
اين جمعيت دانشجويي كه با كمكهاي سينه به سينه دانشجويي و مردمي شكل گرفته امسال نيز همانند هشت سال گذشته، در شبهاي 19 تا 21 ماه مبارك رمضان با بردن طعام به خانه محرومين، شب قدر خود را سحر كردند تا شايد قدمي كوچك از آنچه مولا علي(ع) برمي داشت در زمانه ما نيز چشيده شود.
اين دانشجويان شب زنده دار با خود زمزمه مي كنند: " به نام تو اي منادي عشق، مناسکي را پايه گذاشتيم تا آدميان قدرنشين قدر شبهاي قدرشان را بدانند و به ياري مظلومان چونان زمزم از خاک ناممکن بجوشند و سينه جهل را بشکافند."
اي كاش يادمان نرود كه تامل جايز نيست کودکان و خانوادههاي بسياري چشم انتظار کوچه گردانهاي عاشق هستند، به رسم سنت هميشگي با قرائت فرازهايي از جوشن کبير، کيسهاي را با سرافکندگي به اين خانوادههاي آبرومند مي دهند و به سراغ خانه ديگري مي روند، تا سحر وقت زيادي نمانده است، هنوز بسياري از محلات باقي مانده است، محلاتي که درد در آنها رنگ تازگي دارد و دختركان آن حتي از گرفتن يك هديه كوچك خوشحال مي شوند. محلاتي که زياد دور نيستند در همين پايتخت، اما ساختمانهاي سر به فلک کشيده شهر مانع از ديدن آنها مي شود، اما همين که وارد شوي از پس ديوارهاي قطور صداي کمک خواستن را مي شنوي، بايد شتاب کرد که کوچهها تو را مي خوانند...
انتهاي پيام