يك طبيعتگرد: سازمان محيط زيست روي گردشگران كنترلي ندارد شهرداري رامسر روزانه چند تن زباله در جنگل دفن ميكند ارزش گردشگري كلاردشت بهزودي از بين ميرود
دبير كميتهي طبيعتگردي انجمن صنفي دفاتر خدمات مسافرتي ايران گفت: سازمان حفاظت از محيط زيست فقط مجوز بازديد از مناطق حفاظتشده را صادر ميكند و ديگر روي گردشگراني كه به اين مناطق وارد ميشوند، كنترلي ندارد. رضا چهكنوئي در گفتوگو با خبرنگار بخش گردشگري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با يادآوري اين نكته كه طبيعتگردي در ايران بحث جديدي است، اما در واقع پيشينهي آن در جهان به حدود 150 تا 200 سال پيش بازميگردد، ادامه داد: تاريخ طبيعتگردي در كشور ما با توجه به فرهنگ موجود كه سيزدهمين روز ماه فروردين به نام طبيعت نامگذاري شده است، شايد خيلي كهنتر باشد؛ اما آنچه امروز در مناطق طبيعي كشور اتفاق ميافتد، ناهنجار و اسفبار است و اين مناطق توسط مردمي كه آموزش نديدهاند و حتا همكاران ما در آژانسها كه تخصصي كار نميكنند، تخريب شدهاند. وي به وضعيت تنگهي واشي در استان تهران اشاره كرد و گفت: اصلا دربارهي وضعيت اين تنگه با توجه به آلودگيهايي كه وجود دارد، نميتوان صحبت كرد. اگر براي بازسازي آن هزينه شود، در خوشبينانهترين حالت 20 سال طول ميكشد تا اين منطقه به وضعيت نخستين بازگردد، چون مدتي كه براي بازسازي و بازگشت به حالت نخستين صرف ميشود، خيلي بيشتر از سرعت تخريب است. اين فعال طبيعتگردي با بيان اينكه آموزش، پايهي هر كاري است، اظهار كرد: بسياري از شركتها و مؤسسههاي گردشگري فقط بهصرف اينكه فردي چندبار به طبيعت سفر كرده است، با حضورش تورهاي طبيعت را برگزار ميكنند. سازمانهاي دولتي مرتبط با اين حوزهي گردشگري نيز با وجود تعاريفي كه از طبيعتگردي دارند، در كنترل خيلي توانمند نيستند، چون نيروي انساني، بودجهي كافي و واحد آموزشي مناسبي ندارند. وي بيان كرد: متأسفانه وقتي به جنگلهاي عباسآباد وارد ميشويد با انبوه زباله، كلبهها و قهوهخانههاي متعددي كه هيچ استانداردي از نظر ساخت ندارند، مواجه ميشويد. در اين منطقه هيچ مأمور محيط زيستي وجود ندارد كه از اقدامات نابههنجار جلوگيري كند. اين مدرس طبيعتگردي با اشاره به وضعيت جنگل «اشكتهچال» در رامسر، گفت: اشكتهچال از مرغوبترين جنگلهاي ايران است؛ ولي متأسفانه شهرداري رامسر هر روز چند تن زباله و مواد زايد شهري را داخل اين جنگل زيبا دفن ميكند و تمام شيرابهي اين زبالهها به آب منطقه وارد ميشود و گياهان اين منطقه را خشك ميكند. قطعا به اين حركت اعتراضهايي شدهاند، اما مسايل رعايت نميشوند و ما بهدست خود طبيعت را نابود ميكنيم. عضو انجمن صنفي دفاتر خدمات مسافرتي ايران ادامه داد: هفتهي گذشته، در نشستي با معاون گردشگري سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كه دربارهي روستاهاي هدف گردشگري صحبت ميكرديم، تأكيد كرديم كه بهتر است، اين روستاهاي بكر و زيبا را معرفي نكنيم و همان روستاهاي معرفيشده مانند ابيانه، ماسوله و ... را حفظ كنيم. اكنون بناهاي اين روستاها با استفاده از مصالح ساختماني غيرمتناسب با طبيعت و شرايط آن منطقه تغيير كرده و حالت سنتي خود را ديگر از دست دادهاند. وي افزود: اكنون درهاي فلزي جايگزين درها و پنجرههاي چوبي در روستاي ماسوله شدهاند. روستاي جواهرده نيز با ورود تعداد بسيار زيادي وسايل نقليه مواجه است. در اين روستا هتل و ويلاهاي بسياري ساخته شدهاند. اگرچه ايجاد امكانات اقامتي در منطقهاي طبيعي براي جذب گردشگر لازم است، اما اين هتل در خارج از روستا ميتواند ايجاد شود تا دست كم به فضاي بكر آن صدمه نزند. چهكنوئي دربارهي وضعيت مناطق حفاظتشده، توضيح داد: تا حدي كه از كار سازمان حفاظت از محيط زيست اطلاع دارم، اين سازمان روي پاركهاي ملي و مناطق تحت حفاظت خود كنترل دارد. اين سازمان تمام جادهي چالوس را نميتواند كنترل كند تا مشخص شود، چه كسي زباله ميريزد يا چه قهوهخانهاي ساخته ميشود، بلكه در اين مقطع، موضوع كنترل سيستم بيشتر مطرح است. بنابراين چند سازمان مرتبط بايد با يكديگر نظامي را ايجاد كنند تا از تخريب بيرويه و سريع طبيعت جلوگيري شود و در اين شرايط از مردم محلي ميتوان استفاده كرد. وي بيان كرد: براي نمونه، شايسته است كه مردم محلي در جادهي جنگلي عباسآباد از درآمد گردشگري بهرهمند شوند. اين حق مردم بومي منطقه است و بايد سازمانهاي متولي در اينباره اقدام كنند. نخست منافع افراد محلي و اينكه چگونه از حضور گردشگر ميتوانند استفاده كنند، بايد تعريف شود و اگر قرار است اقامتگاه يا رستوراني ايجاد شود، مكان و فضاي آنرا مشخص و توانايي منطقه را براي ارايهي امكانات و تسهيلات مطرح كنند تا كاري اصولي و متناسب با شرايط محيط انجام شود، نه اينكه با نصب چند تير چوبي و كشيدن نايلون روي آن و چند تخت چوبي، گليم و سماور رستوران ايجاد كنند و اين كار كاملا غيربهداشتي است. دبير كميتهي طبيعتگردي در انجمن صنفي دفاتر خدمات مسافرتي ايران پيشنهاد كرد: سازمانهاي متولي بايد كميتهي مشتركي را تشكيل دهند تا روي ساختوسازهاي بخش گردشگري نظارت كنند تا بدون اجازه و نظارت اين كميته، ساختوسازي صورت نگيرد. اين فعال طبيعتگردي اظهار داشت: حدود 25 تا 30 سال پيش، منطقهي «رودبارك» كلاردشت، جادهاي خاكي داشت؛ اما اكنون در اين منطقه ويلاهاي چند طبقهي بسياري ساخته شدهاند و در كنار اين ويلاهاي مجلل، كوهي از زباله وجود دارد. آيا فرهنگ ويلانشيني اين است كه مشاهده ميكنيم، چرا تلاش داريم فضاي ساختماني تهران را به مناطق طبيعي كشور منتقل كنيم؟! اين اقدامات بهدليل نبود نظارت عوامل محلي مانند بخشداري، شهرداري و محيط زيست صورت ميگيرند. تمام اين بخشها اجازه دادهاند كه در مناطق طبيعي بيرويه ساختمانسازي شود، اين فعاليتها روي گردشگري تأثيرگذارند. روزي كلاردشت مقصد تورهاي گردشگري بود؛ اما فكر ميكنم با اين شرايط حدود چهار تا پنج سال ديگر اين منطقه اصلا ارزش گردشگري نداشته باشد. او در ادامه دربارهي وضعيت تورهاي طبيعت در مناطق حفاظتشده، گفت: سازمان حفاظت از محيط زيست فقط براي بازديد از اين مناطق مجوز صادر ميكند و وقتي گروه به منطقهاي گسترده مانند پارك ملي كوير وارد ميشود، ديگر كنترلي روي آنها ندارد و امكان وقوع هر اتفاقي كه به محيط زيست آن منطقه صدمه ميزند، مانند ورود ماشين گردشگران به خارج از جادههاي مشخصشده، ريختن زباله، برداشت گياهان و شكار گونههاي جانوري وجود دارد و طبيعت خيلي آسان با حضور ما خسارت ميبيند. وي تأكيد كرد: سازمان حفاظت از محيط زيست در اين مناطق حفاظتشده راهنما ميتواند تعيين كند و حتا هزينهي آنرا از گردشگران بگيرد. اين اتفاق در تمام دنيا رخ ميدهد، براي نمونه در پارك بينالمللي كليمانجارو تمام مسيرهاي عبوري گردشگران مشخصاند و در ورود بروشورهاي اطلاعرساني به مراجعهكنندگان داده ميشوند و اگر كوچكترين خطايي صورت گيرد، محافظان منطقه بلافاصله متوجه ميشوند. درحاليكه ما در كشور اين نظام را نداريم و قطعا گردشگراني كه به اين مناطق وارد ميشوند، لذت لازم را نميبرند. چهكنوئي با اشاره به فعاليتهاي كميتهي ملي طبيعتگردي، بيان كرد: تشكيل اين كميته و فعاليتهايي كه انجام ميدهد در واقع، آغاز كار است و قطعا اين كارها ضرورت دارند؛ اما سازمانهايي مانند ميراث فرهنگي و گردشگري و حفاظت از محيط زيست نيز بايد موضوع طبيعتگردي را جدي بگيرند و به كميتهي ملي طبيعتگردي كمك كنند تا به هدف اصلي سريعتر دست يابيم. اين فعال طبيعتگردي يادآور شد: وجود كميتهي ملي طبيعتگردي لازم است، چون در تفهيم و آگاهسازي سازمانهاي دولتي ميتواند مؤثر باشد و براي تعامل با اين سازمانها راهكار مناسبي بيابد و اعمال كند تا آنها نيز تدابيري براي كاهش خسارتهاي وارده به طبيعت بينديشند. كميتهي ملي طبيعتگردي در كنار اين اقدامات به فعاليتهاي آموزش عمومي ميتواند بپردازد. چهكنوئي ادامه داد: از رسانهي ملي تبليغات آموزشي متعددي پخش ميشود؛ ولي متأسفانه دربارهي طبيعتگردي، چگونگي حفاظت و برخورد با آن و تبيين جايگاه سفر، تاكنون اقدامي نشده، درحاليكه اين تبليغات بسيار مؤثر است. به گفتهي او، محافظت از طبيعت بايد در باور ما قرار گيرد تا زماني كه به مناطق طبيعي وارد ميشويم، از ريختن كوچكترين زباله خودداري كنيم. زماني به اين سطح ميرسيم كه فرزندان ما اين آموزشها را فراگرفته باشند. وي با بيان اينكه وزارت آموزش و پرورش بايد در زمينهي آموزش به فرزندان براي حفاظت از طبيعت و چگونگي سفر اقدام كند، گفت: بهترين زمان براي اين آموزشها، دورهي تحصيل فرزندان است، درحاليكه هيچ كتابي در اين زمينه وجود ندارد. البته گروه متخصصي اين كتابها را براساس مقطع سني دانشآموزان ميتوانند تهيه كنند تا با اين كار در ميان نسل آينده فردي نباشد كه بگويد به من نگفتهاند، چمن را نبايد پاكوب كرد يا زباله ريخت. در كشورهاي پيشرفته هيچ فردي روي چمن راه نميرود يا ظرف داغ غذاي خود را روي چمن نميگذارد. دبير كميتهي تورهاي داخلي انجمن صنفي دفاتر خدمات مسافرتي ايران اظهار كرد: لالههاي واژگون عمر بسياري كوتاهي دارند و در زمان رويش اين گل، مردم به دشت لالههاي واژگون هجوم ميآورند و اين گلها را خيلي راحت ميچينند. مردم آموزش نديدهاند و كسي هم نيست كه از اين گونههاي نادر درست محافظت كند. اين درحالي است كه گردشگران خارجي علاقهمند به طبيعت از آنچه براي ما نيز جذاب است مانند گلها، عكس تهيه ميكنند تا براي مدت طولاني اين جذابيت را داشته باشند و آن گونهي گياهي نيز در منطقه حفظ شود. به گفتهي او، بخشي از اين فعاليتهاي آموزشي به راهنماي تور و تورگردان مربوط ميشود تا گردشگران را بهدرستي هدايت كنند و مناطق طبيعي نيز براي ادامهي فعاليتهاي گردشگري باقي بمانند. اگر اصول طبيعت را رعايت نكنيم، اين مناطق براي گردشگري ديگر قابل استفاده نخواهند بود. چهكنوئي افزود: طبيعتگردي در واقع همان گردشگري پايدار است؛ اما با اين روند برخورد انسانها با طبيعت، اگر كارخانهي شيميايي در جنگلي ايجاد شود، كمتر از ما به آن محيط آسيب ميرساند. انتهاي پيام