اشاره:
آن چه كه در پي ميآيد، ويرايش نخست سومين بخش از مقالهي «آشنايي با روشهاي بودجهريزي»؛ از مجموعهي متون آموزشي «مفاهيم علم اقتصاد»، ويژهي خبرنگاران سياستي و سياستپژوهان در بخش اقتصاد است كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران، تدوين شده است.
اين مقاله ضمن تعريف بودجهريزي عملياتي و اهداف و مزاياي آن، به توضيح دربارهي چالشهاي اجراي اين روش بودجه ريزي ميپردازد.
مجموعهي مقالات «مفاهيم علم اقتصاد» با ادبياتي ساده مفاهيمي تخصصي را براي خواننده توضيح ميدهند كه با استفاده از آنها تا حدودي ميتوان به ارزيابي سياستگذاري توسعهي اقتصادي و سياستگذاري توسعهي علم و پژوهش در اين رشته پرداخت.
سرويس مسائل راهبردي ايران، آشنايي با مفاهيم تخصصي و فني در هر حوزه را مقدمهي ايجاد يك عرصه عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و حرفهمندان با مديران و سياستگذاران دربارهي سياستها و استراتژيها و برنامهها در آن حوزه ميداند و اظهار اميدواري ميكند تحقق اين هدف، ضمن مستند سازي تاريخ فرآيند سياستگذاري عمومي و افزايش نظارت عمومي بر اين فرآيند، موجب طرح ديدگاههاي جديد و ارتقاي كيفيت آن در حوزههاي مختلف شود.
سريس مسائل راهبردي ايران ضمن اعلام آمادگي براي بررسي دقيقتر نيازهاي خبرنگاران و سياستپژوهان محترم، علاقهمندي خود را براي دريافت (rahbord.isna@gmail.com) مقالات دانشجويان، پژوهشگران، حرفهمندان، مديران و سياستگذاران محترم در ارائهي عناوين جديد مقالات و يا تكميل يا ويرايش آنها اعلام ميكند.
بودجهريزي عملياتي
تعريف:
بودجه ريزي عملياتي روشي براي تخصيص منابع به منظور دستيابي به اهداف برنامهها و نتايج ارزيابي شده است. در اين روش منابع بودجه به اهداف مورد نظر در قالب برنامه به نحوي كارآ و اثربخش تخصيص مييابد و به عبارتي، عوامل صرفهجويي و اثربخشي به ابعاد سنتي بودجهريزي اضافه ميشود.
اهداف:
1 ـ ارايه مبنايي صحيح براي اتخاذ تصميم در خصوص تخصيص منابع
2 ـ تعيين نتايج قابل سنجش و مورد انتظار كه از يك تخصيص بودجه خاص قابل حصول است.
3 ـ تمركز فرآيند تصميمگيري روي مهمترين مسائل و چالشهايي كه دستگاه اجرايي با آن مواجه است.
4 ـ ايجاد يك فرآيند منطقي براي تصميمگيري در خصوص بودجه، كه به طور مستقيم با فرآيند برنامهريزي، اجرا، كنترل، ارزشيابي و گزارش عملكرد در ارتباط باشد.
5 ـ ارائه اطلاعات قابل سنجش براي نهادهاي ناظر، شامل قوه قضاييه، مجريه و مققنه كه بتوانند به استناد آنها، ميزان پيشرفت و موفقيت برنامهها را در مقابل تخصيصهاي بودجه كنترل كنند.
6 ـ بهرهگيري از روش علمي و انعطاف پذير به منظور سازگار ساختن فرآيند برنامهريزي با تحولات توسعه.
7 ـ ايجاد ارتباط بين بودجه و نتايج عملكرد برنامه.
8 ـ ارائه مبنايي براي پاسخگويي.
9 ـ شفافسازي بودجه.
مزايا:
1 ـ افزايش پاسخگويي دستگاههاي اجرايي
2 ـ بهبود نحوه تخصيص منابع
3 ـ افزايش كارايي و كيفيت خدمات
4 ـ كاهش كسري بودجه دولت.
5 ـ تضمين تحقق برنامهها.
6 ـ افزايش كارايي و اثربخشي.
چالشهاي اجرا:
1 ـ عدم هماهنگي بين نهادهاي سياستگذار به منظور بسترسازي ايجاد مقدمات لازم براي اجراي بودجهريزي عملياتي.
2 ـ توجيه نبودن سطوح برنامهريزي و بودجهريزي و همچنين مديران و كارشناسان سازمانها و نهادهاي دولتي.
3 ـ عدم انطباق چارچوب حسابداري متعارف و موجود با نظام حسابداري تعهدي بودجه كه لازمه بودجهريزي عملياتي است.
4 ـ فقدان تمهيدات لازم از سوي دستگاههاي ذيربط در راستاي فراهم ساختن محيط سازماني مناسب براي اجراي بودجه عملياتي در دستگاههاي اجرايي.
5 ـ نبود سيستمهاي سخت افزاري و برنامههاي نرم افزاري توام با نيروهاي متخصص امور مالي و بودجه در دانشگاهها و ستاد دستگاههاي اجرايي به منظور عملي نمودن فرآيند بودجهريزي عملياتي.
6 ـ تاخير در استقرار مديريت جامع عملكرد در دستگاهها به عنوان پيش نياز بودجه عملياتي.
تدوينكنندگان: مهسا شهسواريان و ميثم شعباني
كارشناسان اقتصاد-دانشگاه علامه طباطبايي
خبرنگار گروه اقتصاد سرويس مسائل راهبردي ايران