مفاهيم روانشناسي/1 آشنايي با مفهوم استرس/1

اشاره:
آن چه كه در پي مي‌آيد، ويرايش نخست مقاله‌ي «آشنايي با مفهوم استرس» از مجموعه‌ي متون آموزشي آشنايي با «مفاهيم روانشناسي»، ويژه‌ي خبرنگاران سياستي و سياست‌پژوهان بخش سلامت روان است كه در سرويس مسائل راهبردي دفتر مطالعات خبرگزاري دانشجويان ايران، تدوين شده است.
اين مقاله سعي مي‌كند ضمن آشنايي خوانندگان با مفهوم استرس، به توضيح منابع و زمينه‌هاي تاثيرگذاري آن بپردازد.
در بخش‌هاي بعدي به بررسي راهكار‌هاي مواجهه با استرس پرداخته مي‌شود و سپس با  نگاه به مسائل ايران، به بررسي دقيق‌تر سياست‌هاي بهداشت روان در نسبت با اين پديده‌ خواهيم پرداخت.
از آن‌جايي كه سياست‌گذاري در حوزه‌هاي مختلف اجتماعي و فرهنگي  وابستگي زيادي به سياست‌ها و نظريه‌هاي حوزه بهداشت روان دارد، سرويس مسائل راهبردي ايران، آشنايي با مفاهيم علم روانشناسي را به عنوان مقدمه‌ي ايجاد يك عرصه‌ عمومي براي گفت وگوي دانشگاهيان و متخصصان روانشناسي و روانپزشكي با مديران و سياست‌گزاران درباره‌ي سياست‌ها و استراتژي‌هاي بهداشتي و درماني در اين حوزه مي‌داند و براي آشنايي خبرنگاران و دانشجويان سياست‌پژوه در حوزه‌هاي تخصصي، اقدام به تدوين و ارائه‌ي متوني آموزشي در اين‌باره مي‌كند.
سرويس مسائل راهبردي ايران rahbord.isna@gmail.com آمادگي خود را براي دريافت پيشنهادات و مقالات دانشجويان و پژوهشگران محترم در اين باره اعلام مي‌كند.

استرس

استرس پديده جهاني است و خصيصه اصلي آن اين است که تمامي ابعاد روان‌شناختي ، جسماني ، خانوادگي و اجتماعي افراد را درگير مي‌كند. در حال حاضر استرس به عنوان بيماري جوامع پيشرفته صنعتي مورد نظر قرار گرفته است؛ جوامعي که در آن‌ها دسترسي انسان محروم از ساختار مذهبي ، خانوادگي و اجتماعي مناسب به منابع روان شناختي و جسماني خود کاهش يافته است و ديگر نمي تواند به شيوه‌اي رضايت‌بخش با خواسته‌ها و تمايلات روزمره خود و دگرگوني‌هاي آن مقابله کند.

بر اساس آمار موجود برآورد مي شود که درصد قابل توجهي از بزرگسالاني که به درمانگاه‌ها و مراکز بهداشتي مراجعه مي‌كنند، هيچ‌گونه بيماري جسمي ندارند و به‌طور جدي نيز دچار بيماري رواني نيستند، بلکه تحت فشار، ناراحتي ، اضطراب ، نگراني و افسردگي همراه با مسائل روان‌تني هستند. از سوي ديگر با در نظر گرفتن اين حقيقت که 50 درصد از جمعيت کشور در سنين زير 20 سال هستند و دوران بلوغ و نوجواني از جمله سال‌هاي حساس و بحراني در دوران زندگي به شمار مي رود، مي‌توان اهميت برنامه‌اي براي كاهش استرس در جامعه را درك كرد.
 در قرن حاضر، استرس (stress ) يکي از مهم‌ترين زمينه‌هاي پژوهشي در علوم مختلف به‌شمار مي‌آيد. اين موضوع ، توجه دانشمندان رشته‌هاي مختلف اعم از پزشکان ، روان‌شناسان ، فيزيولوژيست‌ها ، زيست‌شناسان و جامعه‌شناسان را به خود معطوف کرده است. هر يک از اين رشته‌ها از جنبه‌اي استرس و عوارض آن‌را مطالعه و بررسي كرده‌اند. امروزه به دليل گسترش عوامل تنش‌زا و کاهش توان مقابله‌ي انسان در برابر آن‌ها ( به دليل تغيير شيوه‌ي زندگي ) استرس به پديده‌اي پيچيده و بزرگ تبديل شده است. زيرا تحت تأثير عوامل متعدد و تعامل ميان آن‌ها قرار دارد. بديهي است که استرس بخش جدايي ناپذير زندگي بشر است. بنابراين لازم است تمام افراد با راهبردهاي مقابله با آن آشنايي پيدا کنند. با شناخت عوامل ايجاد کننده استرس مي توان زمينه مقابله با آن را نيز فراهم کرد.

تعريف استرس:
استرس سازه‌اي پويا (dynamic) است که روان‌شناسان را با چالش روبرو کرده است( ونگ Wang" ، 1990"). ريشه اصطلاح استرس در مفاهيم مهندسي‌است وبه مقدار فشار بيروني وارد شده بر اجسام اشاره دارد. استپ توي(Steptoe) (1997) استرس را به اين صورت تعريف کرده است: هنگامي که الزامات مربوط به فعاليتي فراترازتوانايي فردي و اجتماعي است ، پاسخ‌هايي ارائه مي‌شوند که به آن‌ها استرس مي‌گويند. براي نمونه، رانندگي براي فردي که در حال يادگيري است، از شرايط تنش‌زا محسوب مي شود؛ اما براي راننده با تجربه، فعاليتي بسيار آسان به‌شمار مي رود.

تأثير استرس بر انسان را مي توان در زمينه هاي زير بررسي کرد:
- تأثيرات هيجاني: احساس اضطراب و افسردگي، افزايش تنش‌هاي جسماني و تنش‌هاي روان‌شناختي از جمله اثرات هيجاني استرس به‌شمار مي‌آيند.
- تأثيرات فيزيولوژيک: ترشح آدرنالين (adrenaline) و نورآدرنالين (noradrenaline) ، اختلال در کارکرد دستگاه گوارش، افزايش ضربان قلب، اختلال در تنفس و انقباض رگ‌هاي خوني از مهم‌ترين اثرات فيزيولوژيک استرس به انسان محسوب مي‌شوند.
- تأثيرات شناختي: کاهش توجه و تمرکز، کاهش ظرفيت حافظة کوتاه مدت و افزايش پريشاني و حواس پرتي از مهم‌ترين اثرات شناختي استرس به‌شمار مي‌آيند.
- تأثيرات رفتاري: افزايش گريز از کار و فعاليت، اختلال در خواب، کاهش کارکرد تحصيلي، شغلي و اجتماعي از تأثيرات رفتاري هستند (آيزنک "Eysenck" ، 2000).
استرس بخش اجتناب ناپذير زندگي بشر است. اوقات زندگي انسان در سه بخش اصلي سپري مي‌شود: سازمان، جامعه و خانواده. بديهي است که استرس درهرسه قسمت ياد شده وجود دارد.
پس مي‌توان منابع استرس را به چند بخش عمده زير تقسيم کرد:
- استرس هاي ناشي از شغل:
بيشتر مردم بيش از نيمي از اوقات بيداري خود را در محل کار به سر مي‌برند. به‌همين دليل محيط کار بر آنان تأثيرگذار است. هم ‌زمان با صنعتي شدن جهان غرب ، به مسائل کار و محيط آن توجه بيشتري معطوف شده است (کوپر"Cooper" و همکاران ،2001). در همين زمينه استرس ناشي از شغل و تأثير آن بر کارآيي افراد، مورد توجه قرار گرفته است. به نظر کان "Kahn" و همکاران (1964) دو نوع استرس سازماني وجود دارد: "تعارض نقش" ( role confict) و "ابهام نقش" (role ambiguity) . "تعارض نقش" عبارت است از وقوع همزمان دو يا بيش از دو تقاضا که نقش‌هاي متفاوتي را موجب مي‌شود و فرد مي‌تواند در تمامي آن موقعيت‌ها نقش خود را ايفا کند. "ابهام درنقش" نيز به سردرگمي فرد در چگونگي ايفاي نقش اشاره دارد؛ هنگامي که فرد اطلاعات کافي در زمينه نقش‌هاي خود ندارد و دچار ابهام نقش مي شود. تعارض و ابهام نقش ، هيجان‌هاي منفي را افزايش مي دهند. به‌علاوه، احساس عدم امنيت شغلي و مديريت نامناسب در محيط کار از جمله متغيرهاي مرتبط با استرس‌هاي شغلي هستند.
- استرس هاي ناشي از مسائل اجتماعي:
عوامل اجتماعي عبارت است از عوامل محيطي که شخص را احاطه کرده‌اند و او در محيط زندگي اجتماعي خود با آن‌ها سروکار دارد. موقعيت‌هايي که به طور معمول غير قابل کنترل هستند؛ مانند مسائل مربوط به مبادله و معامله ، در صف ايستادن ، از دست دادن کالا و تأخير، در بروز استرس مؤثرند (وارد " Ward" ، بي تا؛ ترجمه بابک مهرآيين ، 1373). بسياري از مسائل اجتماعي که به استرس مي انجامند، از زندگي شهري و مدرن سرچشمه مي گيرند. مانند رقابت با ديگران، مسائل تحصيلي، شغلي و ... .
- استرس هاي ناشي از شرايط خانوادگي:
خانواده پايه و اساس هر جامعه‌اي است. اگر امور خانواده منظم و متناسب با شرايط مختلف اعضاي آن باشد، بسياري از مسائل رخ نخواهند داد. وضعيت شغلي افراد خانواده بر تمام اعضاي خانواده و شرايط خانواده بر وضعيت افراد آن مؤثر است. چنانچه توازن مناسبي ميان زمان و انرژي مصرف شده در هنگام کار با زمان و انرژي مصرفي امور مربوط به خانه وجود نداشته باشد ، استرس به‌وجود مي آيد (وارد ، بي تا ؛ ترجمه بابک مهرآيين ،1373). از جمله عوامل مؤثر بر کاهش استرس در خانواده ، ايجاد روابط صميمي در محيط خانه و آسايش روحي اعضاي آن است. در غير اين صورت استرس ايجاد خواهد شد.
- مهاجرت:
هنگامي که افراد از محل زندگي خود به جاي ديگري با فرهنگي متفاوت از فرهنگ خود مهاجرت مي‌کنند ، دچار استرس مي‌شوند. اين نوع مهاجرت استرس‌زا است. زيرا بيشتر افراد نمي توانند به آساني با ارزش‌ها و شرايط جديد انطباق پيدا کنند. به بيان ديگر تفاوت ميان تقاضاهاي محيطي و تجارب پيشين افراد موجب استرس مي‌شود (بارت "Barrett" و النديک Ollendick" ،2004").

ويژگي‌هاي موقعيت استرس‌زا:
ويژگي‌هاي عوامل و موقعيت‌هايي که استرس‌زا هستند و با بروز بيماري‌ها همراهند؛ با شدت، بعد، طول مدت، ناگهاني بودن و بالاخره با جديد بودن اثر آن‌ها مرتبط هستند. شدت عامل تنش‌زا بر اساس چگونگي ادراک افراد از تغييراتي که در موقعيت شخصي آن‌ها و با محيط جامعه به‌وجود مي آيند، سنجيده مي‌شود. بعد يا گستره عوامل استرس‌زا که در قياس با شرايط استرس‌زاي متوسط يا بهنجار سنجيده مي‌شود، بي‌ترديد (به دليل طول مدت) در ايجاد اختلالات فيزيولوژيک و روان‌شناختي مؤثر است. نتايجي که بر اساس طول مدت يک حادثه استرس زا به‌وجود مي آيند، متفاوت هستند. در پاره اي از موارد يک تجربه کوتاه مدت اما شديد، مي‌تواند مانند آنچه در موقعيت‌هاي استرس‌زاي طولاني مدت مشاهده مي‌شود ، اثرات مخربي داشته باشد. رويدادهاي ناگهاني، بيش از رويدادهاي پيش‌بيني شده ، به ايجاد استرس منتهي مي‌شوند و بالاخره جديد بودن اثر، باعث افزايش شدت موقعيت‌هاي استرس‌زا مي‌شود.

تدوين:
عباس متولي پور
دانشجوي کارشناسي ارشد روان شناسي، دانشگاه تهران

منابع:
- خداياري فرد، محمد و پرند، اکرم(1386). استرس و روش‌هاي مقابله با آن، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- دادستان، پريرخ (1386). تنيدگي يا استرس، بيماري جديد تمدن. چاپ دوم .تهران: انتشارات رشد.
- برنامه کشوري بهداشت روان ايران ( مهرماه 1365 ،1986 ميلادي) ، نشريه انديشه و رفتار، 28 ،55-43.

ادامه دارد...

  • چهارشنبه/ ۲ مرداد ۱۳۸۷ / ۱۶:۴۲
  • دسته‌بندی: دولت
  • کد خبر: 8705-01107
  • خبرنگار : 71271