رييس پژوهشكدهي باستانشناسي بيان كرد: پروژههاي باستانشناسي بايد مسير مشخصي را از زمان و مكان داشته باشند تا با مشخص شدن پرسشها، روشهاي انجام كار تعريف شوند و پس از آن، به هدف برسيم.
دكتر حسن فاضلي نشلي در ادامهي گفتوگو با خبرنگار بخش ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: به همين دليل، بايد پژوهشها را پرسشمحور كنيم. از نظر باستانشناسان دنيا، انجام كاوش و پس از آن، چاپ اطلاعات و دادهها هدر دادن سرمايه است و دنياي امروز اين كار را نميپسندد. بايد به اين سمت برويم كه در راستاي پاسخ به خلاءهاي تاريخي، سير تطور اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و تكامل فرهنگي گذشته را بتوانيم بازسازي و نتايج تحقيقاتمان را منتشر كنيم.
حضور دانشگاهيان در حوزهي باستانشناسي
وي دربارهي سپردن پروژههاي باستانشناسي به دانشگاهيان، توضيح داد: سازمان ميراث فرهنگي در اين زمينه مشاركت فعالي دارد. نقطهي ضعفي كه باستانشناسي كشور دارد، اين است كه متأسفانه دانشگاههاي ايران منبع درآمد ندارند. اكنون مرجعي كه منابع مالي پروژههاي علمي دانشگاهها را تصويب كند، در ايران وجود ندارد. اين درحالي است كه در انگليس، آلمان، آمريكا و كشورهاي اروپايي، دانشگاهها اعتبارات ويژهاي با اين هدف دارند و در ايران بهجز سازمان ميراث فرهنگي، دولت براي پژوهشهاي باستانشناسي اعتباري نميدهد.
او تأكيد كرد: براي دانشگاههاي كشور بايد بودجهي كاوش اختصاص يابد که دسترسي به اين مهم، کاري بسيار اساسي است.
فاضلي در پاسخ به پرسش خبرنگار ايسنا دربارهي يكسان بودن سطح علمي و عملي كاوش دانشگاهها با كاوش باستانشناسان پژوهشكدهي باستانشناسي، بيان كرد: اين كاوشها نسبياند؛ ما هم پژوهشهاي خوب در دانشگاهها داريم و هم متوسط و ضعيف. داخل سازمان نيز وضعيت همينگونه است. ما توانمنديها و نقاط ضعف خاص خود را داريم. نبايد سياه و سفيد نگاه كنيم. بايد به هر دو جريان كمك كنيم، ضعيفترها را قوي و از اقويا حمايت كنيم.
سازمان باستانشناسي و راه حلهايي براي کمک به دانشگاهها و مراکز پژوهشي
رييس پژوهشكدهي باستانشناسي اظهار كرد: اكنون اگر كسي ميخواهد، سازمان را نقد كند، نميداند نقد خود را به گوش چه كسي بايد برساند، چون همهي كارها در اين حوزه برعهدهي سازمان است. درحاليكه اگر يك سازمان قوي در بيرون از اين حوزه ميداشتيم، آن سازمان ميتوانست حلقهي رابطي بين سازمان ميراث فرهنگي، دانشگاهها و ديگر مراكز در اين حوزه باشد. ايجاد نظام باستانشناسي به اين معنا نيست که دانشگاهها يا مراكز تحقيقاتي خودسر عمل كنند. آنها با مجوز سازمان كار ميكنند و اعتبارات خود را دارند. از لحاظ علمي نيز برنامهها را سازمان ميراث فرهنگي تأييد ميكند و نظارت خود را نيز در اين زمينه دارد.
فاضلي ادامه داد: ما بايد به اين سمت پيش رويم كه حوزههاي انديشه و دانشگاهي را در امر پژوهش دخيل كنيم و سازمان با افزايش حق نظارتي خود، از نقش تصديگري کم کند.
وي گفت: معاون رييسجمهور بودجهي كلاني را براي همهي حوزههاي پژوهش درنظر گرفته است، درحاليكه هيچ بودجهاي براي باستانشناسي در اين حوزه وجود ندارد. اختصاص بودجه به اين حوزه بايد تعريف شود. اين سبب ميشود، باستانشناسان دانشگاهي نيز به اين سمت پيش روند. اكنون حجم پذيرش دانشجويان در رشتهي باستانشناسي چند برابر شده است، درحاليكه هيچ دانشگاهي در ايران ذخيرهي اطلاعات گياهشناسي و جانورشناسي ندارد.
او اضافه كرد: دانشگاههاي ما در زمينهي داشتن ذخاير اطلاعات باستانشناسي در نقطهي صفر هستند. فقط در چند سال اخير با جمعآوري سفال، بانك سفال ايجاد شده است. اين کار گرچه ارزشمند است، ولي بانك اطلاعات گياهشناسي، جانورشناسي، انسانشناسي و ... بسيار هستند و كمك ميكنند كه با اين دادهها، پژوهشهاي بسيار زيادي را انجام داد.
روند کاوشهاي نجاتبخشي پشت سدها
وي در ادامه گفت: در پشت سدهاي كشور، يكسري اتفاقهاي جالبي درحال رخ دادن هستند كه اگر از آنها غفلت شويم، باستانشناسي كشور لطمه ميبيند و اگر خوب بهرهبرداري کنيم، از تهديد بهوجود آمده حداکثر استفاده را ميتوانيم بهعمل آوريم. اين واقعيت را ميپذيريم که ايران با توجه به کثرت جمعيتاش و ويژگيهاي جغرافيايي، به منابع آب زيادي نيازمند است. ساخت سد از دورههاي پيش از انقلاب اسلامي شروع شده است و هنوز هم ادامه دارد. وظيفهي سازمان ميراث فرهنگي در اين حوزه عمل به وظايف حاکميتي خود است. سازمان اكنون براي اين موضوع برنامههاي گستردهاي را آغاز کرده است. برنامهريزي براي آثار در خطر يکي از خطيرترين برنامههاي سازمان است و بدون برنامه و اهداف کوتاه و بلندمدت، کشور با از دست دادن آثار تاريخي دچار خسارت خواهد شد.
او اظهار داشت: بسياري از کشورها در ارتباط با توسعهي اقتصادي و چگونگي نگهداري و حفاظت از آثار تاريخي، اهداف از پيش تعيينشده دارند. مثلا كشور چين اعلام كرده، برنامههايش را براساس توسعهي اقتصادي و سازندگي پيش ميبرد، پس همهي كاوشهاي تحقيقاتي را قطع كرده است و كاوشهاي بينالمللي را به حداقل رسانده و بيان كرده كه اگر جايي قرار است، سد يا كارخانهاي زده شود و اثري در آن ميان پيدا شود، بهحدي كه قابل درآوردن است، كارشناسان آثار ميتوانند كار كنند. دولت چين به اين ترتيب، تكليف خود را با ميراث فرهنگياش روشن كرده است و ميگويد، كاوشهايي از پيش تعيينشده را انجام ميدهد، نه كاوش اضطراري، درحاليكه اين اتفاق هنوز در حوزهي ميراث فرهنگي ايران نيفتاده است.
فاضلي ادامه داد: زماني كه سد سيمره ساخته ميشد، هيچ برنامهاي براي ميراث فرهنگي درنظر گرفته نشده بود و امروز ما با معضل بسيار بزرگي روبهرو هستيم. سازمان ميراث فرهنگي در زمان مطالعهي سد (10 سال پيش) ميتوانست، اعلام كند كه يكصد محوطه در اينجا هستند و سد نبايد ساخته شود و قطعا مسؤولان وزارت نيرو در همان زمان با مسؤولان وقت ميتوانستند وارد تعامل شوند. در گذشته، اين كار توسط سازمان انجام نشد، درحاليكه اكنون برخي محوطهها كاوش و بررسي شدهاند و حتما بايد کاوش شوند و وظيفهي سنگيني را بر ما تحميل کردهاند.
وي در توضيح آغاز كاوشهاي نجاتبخشي، بيان كرد: سد سيوند آغاز جدي کاوشهاي نجاتبخشي در ايران بود. درحاليكه در همان زمان، دهها سد درحال ساخت و بهرهبرداري بودند. سد ملاصدرا در فارس نمونهاي است كه ارزش دادههاي آن بيشتر از سيوند و تمام محوطههاي پيش از تاريخ تنگهي بلاغي بود. اگر همهي سيوند را هم جمع كنيم، بهاندازهي بخش كوچكي از محوطهي غرقشدهي سد ملاصدرا نميشود. در تنگهي بلاغي يك دهكدهي هخامنشي كوچك با 200 مترمربع است كه نمونهي آنرا در مكانهاي تاريخي ديگري مانند تخت جمشيد (پارسه) و پاسارگاد ديدهايم. محوطهي سيوند بين سنگلاخها بهشدت گير كرده بود، ولي هيچ اثر فرهيختهاي مانند كتيبه آنجا وجود نداشت يا دست كم ديوار عظيمي براي ايجاد سايت ـ موزه نداشت، فقط ارزش مطالعاتي داشت كه آن هم زياد مهم نبود. در مجموع، 10 فصل كاوش توسط گروههاي بينالمللي در اين منطقه انجام شده بودند. ما مكانهاي تاريخي ديگري را نيز براي سرمايهگذاري با هدف كاوش داشتيم كه بايد روي آنها نيز هزينه و اعتبار ميگذاشتيم. دادههايي كه از سيوند خارج شدند، مواردي بودند كه در تپهي رحمتآباد فارس و جاهاي ديگر نيز نمونهي آنها وجود داشتند. البته سيوند قدري از حالت تخصصي بيرون آمد و سياسي شد.
او همچنين افزود: در زمينهي باستانشناسي كشور احساس ميكنم، پروژهها با آهنگ كندي جلو ميروند. سازمان سال گذشته با مشكلات مالي روبهرو بود. سال 1386 پروژههاي علمي متوقف نشدند و كاوشهاي نجاتبخشي را در برخي محوطههاي کليدي نميتوانستيم به تأخير بيندازيم. اكنون نيز در يكي از سدها با توجه به كاوشهاي صورتگرفته 10 برابر سيوند، اثر تاريخي وجود دارد. به همين دليل، سال گذشته کاوشهاي جالبي را در آن انجام داديم و نتايج خوبي گرفتيم. هرچند در زمينهي کاوشهاي نجاتبخشي با مشکلاتي مواجه هستيم مانند ساماندهي، امور مالي، حل مسايل اجرايي و اداري که با ساماندهي دوباره به رفع نقصها برآييم.
سياسي كردن بحثهاي علمي و حضور باستانشناسان خارجي در كشور
فاضلي در ادامهي گفتوگو با خبرنگار ايسنا اظهار داشت: متأسفانه دو جريان به باستانشناسي كشور آسيب زيادي وارد كردهاند؛ اين دو گروه، علاقهي زيادي به انزواي ايران در عرصهي باستانشناسي دارند. بهطور مثال، در برخي سايتهاي اينترنتي از ورود باربارا هلوينگ خبر دادند كه ازسوي پژوهشكدهي باستانشناسي بهطور رسمي براي بازديد از ايران دعوت شده بود و از سدهاي سيمره، بوكان و يزد براي کاوشهاي نجاتبخشي ديدن كرد. از او بهعنوان جاسوس نام بردهاند، درحاليكه اين كذب محض بود و افراد حق ندارند، از فضاي آزاد کشور سوءاستفاده كنند و مطالب کذب را بنويسد. انجام اينگونه كارها، روابط فرهنگي و علمي ايران را با محققان دنيا خراب ميكند و به مرور اجازه نميدهد، هيچ مركز تحقيقاتي در زمينهي ايرانشناسي سرمايهگذاري كند. سياسي کردن جريان الواح ايراني موجود در شيکاگو نيز از همين دست بود كه باستانشناسان دانشگاه شيکاگو را به جريان صهيونيسم جهاني متصل كردند كه کاري ناصواب و کاملا نادرست است. سياسي کردن پژوهشهاي علمي باستانشناسي و بهرهبرداري از آنها براي مقاصد سياسي و حتا فردي، به اعتبار کشور لطمههايي را وارد کرده است. البته اين افراد در مقابل ملت ايران جرياني بازندهاند.
رييس پژوهشكدهي باستانشناسي بيان كرد: نوشتن اينگونه مطالب در برخي سايتها تاكنون سبب شده است تا تعدادي از پروژههاي بينالمللي دچار خلل شوند. سياسي کردن جريان علمي کاملا به ضرر کشور و نظام است. سال گذشته، دكتر عباس عليزاده که از محققان بسيار برجستهاي است كه با چاپ چند جلد کتاب و دهها مقاله و آموزش دانشجويان ايراني، حق بزرگي بر ما دارد، توسط همين جريانها بهشدت مورد هجمه قرار گرفت و ما امروزه از همکاري با او در حوزهي پژوهشهاي علمي محروم شدهايم. تداوم پروژهي محوطهي باستاني «ابوفندوا» جايگاه ايران را در باستانشناسي هزارهي چهارم و سوم خاورميانه و بخصوص ميانرودان، بسيار ميتواند تقويت كند. اين نگراني از اين نظر است که بهدليل عدم تداوم پژوهشها و سوق يافتن محققان درجهي يک به کشورهاي همسايه، جايگاه منطقهيي اين فرهنگها بهنام ديگران ثبت و ضبط شود. اکنون دکتر عليزاده دانش و تجربههاي خود را در اختيار باستانشناسي سوريه قرار داده است. لذا به هر طريقي بايد آب رفته را به جوي بازگرداند، از حيثيت اينچنين افرادي دفاع کرد و او بايد به ايران برگردد. اكنون بهجاي اينكه از دکتر عليزاده يا دکتر مجيدزاده درخواست ارايهي گزارش كاوشهاي آنها را داشته باشيم، بايد از آنها دفاع سياسي كنيم.
وي ادامه داد: از سال 1352 به بعد، هيچ شيء حاصل از کاوش، از ايران خارج نشده و هرگاه يك شيء در زمان کاوش کشف ميشود، توسط نمايندهي سازمان و امين اموال استان، به سازمان تحويل داده ميشود. اشخاص مغرض و افرادي از اين دست، خوب است که حتا يک مثال بياورند که چه کساني در حوزهي باستانشناسي دست به دزدي اشياي حاصل از کاوشها زدهاند تا برخورد قانوني با آنها صورت گيرد. اين افراد خوب ميدانند که هيچ باستانشناسي چه داخلي و چه خارجي، هيچگاه براي چنين مقاصدي کاوش نميکند. دورهي باستانشناسي عتيقهجويي حدود 60 سال است كه بهپايان رسيده، دورهاي که باستانشناسان ازسوي موزههاي دنيا و براي پر كردن موزهها کاوش ميکردند.
اين باستانشناس تصريح كرد: تاكنون حتا يک گزارش از باستانشناسان ايراني و خارجي که يك شيء را مخفي کرده باشند، فرستاده نشده است. باستانشناسان خارجي در اعتلا و شناسايي تاريخ تمدني ايران نقش اساسي داشتهاند و چاپ کتابها و مقالههايي در اين حوزه، نتيجهي اين همکاريها بوده است.
وي توضيح داد: کاوشهاي باستانشناسان خارجي در كشورهاي همسايهي ما، هيچگاه تحت تأثير چنين فضاهايي نبوده و هيچوقت دچار اختلال نشده است؛ ولي در ايران، افرادي هستند كه ميخواهند به هر نحو ممكن ما را از صحنهي جهاني حذف كنند و عملكرد دولت كنوني را در عرصهي بينالملل در حوزهي فرهنگي دچار چالش كنند. اكنون در حوزهي روابط بينالملل هر گروهي كه به كشور وارد ميشود، اين افراد تلاش ميكنند، به هر نحو ممكن آنرا دچار مشكل كنند تا كارهاي تحقيقاتي ما با مشكل روبهرو شود و درست انجام نشود و در نهايت، نيمهکاره رها شود.
او اضافه كرد: سرمايهگذاري در بخش باستانشناسي كشور ازسوي برخي مراكز تحقيقاتي معتبر خارجي، امروز تحت الشعاع برخي از اين مسايل قرار گرفته است. من نگران اين قضيه هستم كه ندانمكاري و جهالت برخي از اين افراد سبب حذف ايران از صحنهي علمي و فرهنگي جهان شود.
ضرورت بررسيهاي باستانشناسي
رييس پژوهشكدهي باستانشناسي در توضيح ضرورت بررسي و شناسايي آثار تاريخي كشور، بيان كرد: يكسري از بررسيها براساس پرسشهاي خاص باستانشناسي انجام ميشوند و هر محققي چه خارجي و چه داخلي، حق دارد که براساس طرح پژوهشي خود به بررسيهاي باستانشناسي بپردازد. بهجرأت ميتوان گفت که هيچ كاوشي بدون بررسيهاي باستانشناسي آغاز و تكميل نميشود.
وي افزود: بايد اين بحث را که خارجيها در بررسيها حضور نداشته باشند، کالبد شكافي کرد. شايد منظور برخي افراد اين باشد که برنامهي شناسايي و تهيهي نقشهي باستانشناسي کشور توسط باستانشناسان مجرب داخلي انجام شود که اين امر منطقي است. گام نخست هر پژوهشي، انجام دقيق بررسيهاي باستانشناسي در منطقهي مورد نظر است تا باستانشناس جايگاه منطقهيي محوطهي مورد کاوش را بتواند تبيين كند.
انتشار داشتههاي باستانشناسي
فاضلي دربارهي ميزان کاوشهاي صورتگرفته و حجم انتشارات در پژوهشکده، توضيح داد: با وجود همهي كاوشهاي انجامشده، هنوز در عرصهي انتشار نتوانستهايم به شرايط آرماني برسيم. برخي محوطههاي بسيار مهم، گاهي نزديک به 20 سال کاوش شدهاند، ولي هرگز نتيجهي نهايي آن بهچاپ نرسيده است. به همين دليل، پژوهشگاه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري برنامهي ويژهاي را در راستاي تدوين تاريخ ايران تدارك ديده است تا نتايج کاوشهاي صورتگرفته به شكلهاي گوناگون چاپ شوند.
وي معتقد است: اين حركت و تصميمگيري درست سازمان موجب شد که بهجاي تمرکز بر کاوشهاي گسترده، به حوزهي انتشار توجه و خود را موظف كنيم كه داشتههاي باستانشناسان را به چاپ برسانيم. پژوهشکدهي باستانشناسي کاوش را در محوطههايي که بيش از پنج يا شش سال کاوش شدهاند، متوقف كرده است. دليل اصلي اين تصميم نيز اين بود که نتايج پژوهشهاي باستانشناسي بايد در مدت زماني مشخص در اختيار عموم قرار گيرند. کاوش باستانشناسي هدف نيست، بلکه کاوش ميکنيم که تاريخ گذشته را بازخواني کنيم. البته اين تصميمگيري خيلي هم مورد استقبال بعضيها قرار نگرفت، ولي معتقديم که در اين ارتباط کار درستي انجام دادهايم.
او در پايان اضافه كرد: برنامهي ما اين است كه از مرحلهي توصيف يافتهها عبور كنيم و به مرحلهي تحليل دادهها برسيم که كار بسيار ارزشمندي است (از توصيف به تحليل تاريخ). يکي از وظايف ما، چاپ صرف دادههاست که از يک محل باستاني چه اطلاعاتي استخراج شدهاند و کميت و کيفيت دادهها چگونه است. با اين کار، دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي و باستانشناسان کشور به تفسير دادهها ميتوانند بپردازند. در مرحلهي دوم، اميدواريم كه امسال چند جلد کتاب را در زمينههاي تاريخ و تمدن ايران كه حاصل كاوشهاي اخير هستند، تدوين كنيم و اميد است که به درك و شناختي نو از دورههاي مختلف ايران برسيم.
گفتوگو از خبرنگار ايسنا؛ سميه ايمانيان
انتهاي پيام