احمد وکيليان در مراسم روز فردوسي: فردوسي بزرگترين خلعت انسان را خرد ميداند
احمد وكيليان با تأكيد بر ارزش خرد و خردورزي نزد فردوسي، گفت: فردوسي بزرگترين خلعت انسان را خرد برميشمارد. به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خراسان رضوي، اين پژوهشگر روز گذشته (سهشنبه) در همايش "دانش و خرد فردوسي" در مشهد، با ارائهي مقالهاي با عنوان "ارزش خرد و خردورزي فردوسي" با بيان اينکه شاهنامه تنها يک اثر داستانسرايي نيست، اظهار كرد: شاهنامه کتاب خداشناسي، آيين زندگي، فرمانروايي، نوعدوستي، ميهندوستي، جوانمردي، دشمنستيزي، اسطورهشناسي و تاريخ و زبان و ادبيات است. او تصريح کرد: به گفتهي زندهياد استاد محمد طباطبايي، آمال، افکار، دين، مذهب و شيوهي بيان ما همه از شاهنامه فردوسي نيرو ميگيرد و در يک جمله شاهنامه سند هويت ملت ايران است. وکيليان خاطرنشان كرد: پس از گذشت 1100 سال از زادروز حکيم فردوسي، هنوز فرزانگان و حکيمان زمانه بر آستانش سر ميسايند و اندر طلب حکمتش ره ميسپارند، و اين همه در پرتو خرد و خردورزي فردوسي است. او اذعان كرد: در اصل، کتاب شاهنامه بستر و بهانهاي براي ارائهي خرد و خردورزي است. اين حکيم فرزانه سخن خود را در شاهنامه با نام خداوند جان و خرد آغاز ميکند و ذات باريتعالي را خرد مطلق ميداند. او در ادامه تأکيد کرد: فردوسي در جاي جاي شاهنامه به صورتهاي گوناگون، آفرينندهي خرد را ميستايد و در اين انديشه است که خواننده از ياد خداوند غافل نشود، و سعي در نهادينه کردن خرد و خردورزي در خواننده است. اين پژوهشگر تصريح کرد: بيشتر شاعران ما يک مرتبه در آغاز ديوان خود به ستايش خداوند ميپردازند؛ اما فردوسي در جاي جاي شاهنامه داستان را رها ميکند و ستايش خداوند را همراه با خرد و دانش بيان ميکند. در اين مسأله، نکتهاي نهفته است که شايد به اين دليل باشد که هرگاه فردوسي توجه ميکند که خواننده مجذوب قهرمانان و داستانها و قدرتطلبي قهرمانان شده است، داستان را رها ميکند و در سرآغاز برخي از فصلها و در آغاز، ميان و انجام داستانها، نام خداوند را به ياد ميآورد و ستايش خداوند را ميسرايد. وي تصريح کرد: فردوسي هر گاه که شروع به ستايش خداوند ميکند، حتما خرد را به کار ميبرد؛ لذا از ديدگاه فردوسي، خرد از اهميت ويژه و برتري برخوردار است و در ادبيات به طرق مختلف، خرد را در ادبيات در کنار باريتعالي به کار ميبرد و در جاي جاي شاهنامه از خرد ياد ميکند. احمد وکيليان با بيان اين مطلب که مسألهي خردورزي در شاهنامه، مسألهي مهمي است، گفت: نيايشنامهها و آغاز و ميان و انجام بسياري از داستانها، فضاي شاهنامه را معطر کرده است. او در ادامه افزود: فردوسي هر کجا احساس کرده خواننده در تب و تاب ماجراجوييها و گير و دار نبردها و قدرتطلبي پادشاهان و سرداران و پهلوانان در حال غرق شدن است، نداي خداجويي و خردورزي را سر داده تا خواننده را هوشيار سازد که اين همه فسانه براي شناختن خداوند و قدرت و گرايش به خرد و خردورزي است. وي با اشاره به اين نکته که فردوسي بزرگترين خلعت انسان را خرد برميشمارد، گفت: فردوسي در اين باور است که کسي را که اين خلعت نباشد، نبودنش به از بودن است؛ خرد جامهاي است که خداوند به تن و روان انسان ميپوشاند؛ وليکن هرچه بيانديشيم، ميبينيم هيچ فرزانه و انديشمندي در جهان بيش از فردوسي بر خرد و خردورزي تأکيد نکرده است؛ فردوسي صدها بار خرد و خردورزي را ستوده و بيخردي را نکوهش کرده است. او همچنين گفت: فردوسي صفات و ويژگيهاي بسياري را براي خرد برميشمارد؛ به گونهاي که خرد را تاج شهرياران و زيور نامداران، پرورنده و پاسبان جسم و جان و چشم باطن انسان و بزرگترين آموزگار انسان ميپندارند. احمد وکيليان با اشاره به اين موضوع که خرد، رستگاري هر دو سراي را به همراه دارد، بيان كرد: فردوسي دينداري را نتيجهي خردمندي و گمراهي را عواقب بيخردي ميداند، خردمند را بيآزار و بيخرد را ديوانه و پيوسته نادم از گفتار خويش ميپندارد. او افزود: فردوسي سخن سنجيده را سخني ميداند که با خرد همراه باشد. فرهنگپژوهي را کار خردورزان ميداند و نيکي و نيکي کردن را ثمرهي خردورزي و ظلم و بيداد را از نابخردان ميپندارد؛ او شجاعت، دليري و قناعت را نتيجهي خردگرايي ميپندارد و در نزد او، ارجمندترين سرمايهي انسان، خرد است و بيخرد را سبب تباهي ميداند. وکيليان تأکيد کرد: فردوسي خرد را گنجينهي دانش و دانش را پرورندهي روان ميپندارد و اين دو را رهنمودي براي جان ميداند: گذشته سخن ياد دارد خرد / به دانش روان راه ميپرورد خرد باد جان تو را رهنمون / که راهي دراز است پيش اندرون همچنين ترکيب شکوهمند خرد و دانش در پرورش جان، در راستاي آزمودن اسکندر فيلسوف و پزشک آمده است: به شب پاسبان را نخواهد بر مزد / به راهي که باشم نترسم ز دزد که دانش به شب پاسبان من است / خرد تاج بيدار جان من است وي در ادامه خاطرنشان كرد: فردوسي تن خاکي را از آن دنيا، جان را از سراي باقي و جهان ديگر ميداند و به اين مهم در بزم نخستين نوشيروان به خردمندان اشاره ميکند: مدارا خرد را برادر بود / خرد بر سر جان چو افسر بود چو دانا تو را دشمن جان بود / به از دوست مردي که نادان بود وکيليان تصريح کرد: فردوسي چنان براي دانايي و خردمندي در برابر بيخردي و ناداني ارزش قائل است که دشمن دانا را به از دوست نادان ميداند. همچنين شمار شعرهايي که فردوسي دربارهي خرد و خردورزي در شاهنامه آورده، بيش از دوهزار بيت است. اين پژوهشگر در پايان اظهار كرد: قديميترين اثر باز مانده از شاهنامه که به مباحث حکمي خرد و خردورزي اختصاص دارد، "اختيارات شاهنامه" نام دارد و به سدهي پنجم هجري بازميگردد. انتهاي پيام